"عبدالله سهرابی" خاطرنشان کرد: امیر فعلی قطر گفته بود که ما از قبیله بنی تمیم هستیم که اینها شیعه عراقی بودهاند و وقتی اجداد ما رفتهاند به نجد عربستان، وهابی برگشتهاند.
شهدای ایران: "عبدالله سهرابی" خاطرنشان کرد: امیر فعلی قطر گفته بود که ما از قبیله بنی تمیم هستیم که اینها شیعه عراقی بودهاند و وقتی اجداد ما رفتهاند به نجد عربستان، وهابی برگشتهاند.
به گزارش مشرق،"عبدالله سهرابی" سفیر سابق کشورمان در قطر به بررسی ریشههای کینهورزی سعودیها با جمهوری اسلامی ایران پرداخت و دلیل این کینهورزی را در واقع به شکلی همان دلیل خصومت امروز عربستان با قطر توصیف کرد و گفت: عربستان به اعتبار وجود حرمین شریفین و برخورداری از ثروت عظیم نفتی به دنبال برتری جستن بر منطقه است، اما جمهوری اسلامی ایران را در این مسیر مانع خود میداند و قطر نیز امروز نشان داده حاضر به پذیرفتن تداوم برتری عربستان نیست و این نقطه عطف روند فروپاشی شورای همکاری خلیجفارس است.
سهرابی در این گفتگو با ناگفتههایی درباره امیر فعلی قطر اشاره می کند که برای اهل پژوهش و کارشناسان عرصه سیاسی و بینالمللی؛ قابل تأمل و پیگیری است، مطالبی همچون شیعه بودن اجداد تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی و...
متن کامل این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
** آقای عبدالله سهرابی، با توجه به سابقه حضور شما در عربستان بفرمایید که این حقد و کینه عربستان علیه جمهوری اسلامی که در این سالها حالت علنیتری پیدا کرده، ریشهاش در چیست؟
بسمالله الرحمن الرحیم. واقعیت این است که امروز ایران و عربستان دو کشور مدعی سردمداری یا مدیریت عالی استراتژیک در جهان اسلام هستند. یک بال جمهوری اسلامی بهعنوان محوریت تشیع و بال دیگر دولت عربستان سعودی بهعنوان تفکر اهل سنت یا گرایشهایی که متأسفانه امروز با اتخاذ سیاستهای غلط و نابجای حکام آل سعود، باعث معضل بسیار بزرگی در جهان اسلام شدند و امروز شاهدیم چالشهایی که در جهان اسلام پیشآمده تلفات بسیار جبرانناپذیری را در بخشهای مادی و معنوی و انسانی به جهان اسلام تحمیل کرده است.
امروز در عوض اینکه در جهان اسلام در رویارویی با رژیم صهیونیستی انسجام داشته باشیم و این غده سرطانی را از منطقه بزداییم، کشورهای اسلامی به جان هم افتادهاند.
دولت عربستان سعودی به نظرم از زمانی که جاسوس انگلیسی به نام مستر همفر به این کشور وارد شد و به بهانه کارگری در یک نجاری با پایهگذار رژیم آل سعود ارتباط برقرار کرد و جریان وهابیت و محمد بن سعود ایجاد شد، این مسیر امروز را آغاز کرد.
محمد بن سعود فرد بسیار متدین، نماز شب خوان و دائم الصوم که همیشه با قرآن مأنوس بود، بهجایی رسید که وسط ماه مبارک رمضان، سر ظهر سفره پهن میکرد و روزهخواری میکرد و بهجایی رسید که بالاخره ریشه این انحراف را در جهان اسلام در دولت عربستان پهن کردند.
متأسفانه رژیم آل سعود بهجای اینکه امروز سرمایههایی که در اختیار دارد و ادعایی که بهعنوان خادمالحرمین شریفین بر گردن دارد، در عوض اینکه تمام این پتانسیل را در جهت جذب غیرمسلمانها به دین حق، که دین اسلام است و دین کامل است، صرف کند، مسیر را عوض کرده و این سرمایه مردمی و مادی بسیار بالایی که به طور متوسط الآن بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز صادر میکنند و یک مقداری هم خارج از ضوابط اوپک دارند به بازار تزریق میکنند، تمام این سرمایه را به بهانه کارهای خیریهای و ساخت مساجد، صرف تربیت جوانان و مسلمان گرایی و این حرفها کردهاند و از ۱۵ سال قبل، سالی حداقل ۱۵ میلیارد دلار اعتبار برای ترویج فرهنگ سلفی گری هزینه کردهاند.
تمام اسناد این موجود است و این بهعنوان استراتژی دولت آل سعود در دستور کار بوده است. این منهای سرمایهگذاریهایی است که در طول چند سال گذشته برای شکلگیری جریان داعش و پایهگذاری آن و برهم ریختن وضعیت کشورهایی مثل بحرین و یمن و سوریه است که برابر اطلاعاتی که برخی شبکههای خارجی منتشر کردهاند، بیش از ۱۱۸ میلیارد دلار اینها در این جریانها هزینه کردهاند. همانطور که در طول دوران ۸ سال دفاع مقدس هم با محوریت سعودی بیش از ۴۳ میلیارد دلار دولت عربستان به صدام پول و سلاح داد.
** سابقه این کینهتوزیها به کجا برمیگردد؟
اینها از همان زمان پایهگذاری جریان وهابیت این فاصله را با جهان تشیع ایجاد کردند. بهواقع اهل سنت را تلاش کردند در مقابل ما قرار دهند. درحالیکه این کذب محض است و جریان اهل سنت واقعی، اصلاً با شیعه مشکلی ندارد و ما باید در جمهوری اسلامی، این را بهعنوان یک استراتژی و بهعنوان یک نکته اصلی در دستور کار قرار دهیم که جریان داعش یک کار فرهنگی و جدای از مسائل اهل سنت است.
این جریان دعوا و اختلاف فرهنگی و اعتقادی ما با دولت عربستان سعودی است، اما ما همواره در طول دوران بعد انقلاب سعی کردیم به عربستان نزدیک شویم و ارتباطات داشته باشیم.
** قبل از انقلاب هم این اختلافات سابقه داشته است؟
بله. من فکر میکنم اوج این اختلاف دیدگاه مذهبی ما برمیگردد به موضوع دستگیری زائر ایرانی مرحوم حاج ابوطالب یزدی که خدا رحمتش کند. ایشان زائری بوده که از استان یزد مشرف میشود به حج. من این را در سوابق موجود در کنسول گری زمانی که سرپرست کنسولگری ایران در جده بودم، اسنادش را استخراج و مطالعه کردم و هنوز اسنادش در دفتر مطالعات ما وجود دارد.
این زائر ایرانی در شرایطی که در حال احرام بوده است در کنار کعبه در حجر اسماعیل حالت تهوع به او دست میدهد و استفراغ میکند. او را بازداشت میکنند و به او تهمت میزنند. باوجوداینکه اینهمه بر حرمت و جایگاه زائر بیتالله احرام تأکید شده و در قرآن میفرماید هر کس به این سرزمین وارد شد در امان است، آنهم در ماه حرام که کشتار و جنگ حرام است، این زائر ایرانی مظلوم شیعه را گرفتند و حکام وهابی گفتند او مست بوده و تهمت زدند به او و در حال احرام او را بردند گردن زدند که درنتیجه این اقدام روابط ما یکدفعه به صفر رسید.
این اتفاق در اواخر دوره رضا شاه رخ میدهد. این اختلافی که امروز ما با دولت عربستان داریم که هر چند وقت یکباری این رخدادها اوج گرفته و روابط به هم میریزد از اینجا شروع میشود.
** روابط چگونه برقرار شد؟
بعد از مدتی که رابطه ما کاملاً قطع بود، مصریها واسطه شدند و یک دور مذاکراتی انجام شد و بالاخره سعودیها عذرخواهی کردند و قرار شد خونبهای آن مرحوم پرداخت شود. دولت عربستان آن موقع در جده مستقر بود، پایتخت آنجا بود. تقریباً خانه همه امرای دولت عربستان و شاهزادهها در جده بود. آمدند منزل امیر فیصل که یکی از شاهزادههای سعودی در جده که ۲۰۰ متری سرکنسول گری آمریکا در منطقه بود، آنجا را که یک باغ بزرگ ۶۴ هکتاری بود، بهعنوان خونبها به دولت آن زمان ایران دادند که امروز سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران و سفارت ما در سازمان کنفرانس اسلامی همه آنها در این مکان قرار دارد و الآن هم در اختیار جمهوری اسلامی است.
البته من خاطرم هست در زمان آقای خرازی که وزیر خارجه بودند در یک ملاقاتی با سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی، در این ملاقات خصوصی سعود الفیصل یک برگ چک روی میز میگذارد و میگوید ما این ملک را لازم داریم، شما آن را به ما بفروشید و روی چک یک عدد یک و یک صفر مینویسد و میگوید شما هر چقدر میخواهید جلوی آن صفر بگذارید.
شاید یکی از استراتژیهایی بود که اینها در دستور کار داشتند و میخواستند سابقه این خونبها را پاک کنند که این از سوی ایران پذیرفته نشد. این با تصمیم مراجع بالای کشور اتخاذ شد. این اولین بار هم نیست، در حادثه حج خونین، در حادثه منا و سقوط جرثقیل که خود من هم آنجا بودم که منجر به شهادت جمع زیادی از زائران مظلوم ایرانی شد، ما هنوز از اینها طلبکاریم و پرداخت خونبهای آنها در هالهای از ابهام مانده است. این موضوع پیچیدهای است و مقداری به نظرم متخصصین باید عمیقتر روی عربستان کار کنند.
** یعنی این اتفاقات از زمان اعدام حاج ابوطالب یزدی کلید خورده و هر چند سال یکبار تکرار شده است؟
بله. ببینید ما با توجه به مجموعه توانمندیهای اطلاعاتی و اشراف امنیتی که در منطقه داریم، رفتار دولت سعودی کاملاً تحت رصد ماست. خوشبختانه امروز با درایت مقام معظم رهبری و شورای عالی امنیت ملی، دستگاههای مراقب ما سوار بر تحولات منطقه هستند. یک مصداق را من فقط اشاره کنم. در جریان دستگیری عبدالمالک ریگی، این آدم جنایتکاری که بیش از ۱۸ نفر از بچههای نیروی انتظامی و شهروندان مؤثر ما در سیستان و بلوچستان را به شهادت رسانده بودند، در یکی از سالها که او به دعوت رسمی دولت عربستان مهمان اینها بود، بچهها و سربازان گمنام امام زمان آنجا رد او را شناسایی میکنند و با سر حلقهها تماس میگیرند که اجازه دهید ما او را دستگیر کنیم، که دولت عربستان این موضوع را نمیپذیرد. اما بچههای نیروهای امنیتی رد کار را داشتند و خوشبختانه توانستند در یک عملیات بسیار پیچیده اطلاعاتی - امنیتی از پرواز هواپیمای قزاقستانی که از دوبی بهجای دیگری در پرواز بود بالاخره ریگی را دستگیر کنند. جالب اینجاست که وقتی هواپیما مینشیند، نیروهای اطلاعاتی ما دقیقاً میدانستند که ریگی روی کدام صندلی نشسته است و مستقیم سراغ همان صندلی میروند.
** با توجه به حضور چندساله شما در جده و اینکه سوابق کینهورزی سعودیها نسبت به حجاج ایرانی را از نزدیک مطالعه کردهاید، در مدتی که آنجا بودید، آیا مورد دیگری بوده است از این کینهورزیها که شما با آن برخورد مستقیم داشته باشید؟
در دولت عربستان سعودی ۲ نگاه نسبت به جمهوری اسلامی وجود دارد. یک نگاه همان نگاه مثبت اهل سنت است که در لایههای مختلف وزارت خارجه و دیگر دستگاههای عربستان وجود دارند و بسیار افراد خوشاخلاق و دوستدار جمهوری اسلامی و واقعاً مسلمان هستند. وقتی کسی ادعا میکند خادمالحرمین است اولین ویژگیاش باید اخلاقمداری باشد. آن نگاه، نگاه بسیار خوبی است که در سطوح مختلف ما میدیدیم.
این نگاه امروز البته به نظرم غلبه ندارد و آن نگاه وهابی بیشتر در لایههای مختلف قوه قضائیه، در محکمهها و در دستگاههای اطلاعاتی بیشتر نفوذ دارد. هر روز هم شاهدیم که این دارد تقویت میشود. با سر کار آمدن محمد بن سلمان که جوان بسیار خام و تربیت شده و دست پرورده جریانهای آمریکایی و غربی است ما این را متأسفانه پررنگتر میبینیم.
من در ملاقاتی که با امیر عبدالمجید، امیر مکه داشتم روابط بسیار خوبی داشتیم و با نهایت احترام با ما برخورد میکرد. عبدالمجید امیر مکه بود و خیلی با ایرانیها روابط خوبی داشت. درست است در بحث احکام قضایی و اینها مشکل داشتیم اما در کارهای اجرایی نه. به اعتراف آقای مدنی وزیر حج اسبق سعودیها، آنها میگفتند بهترین کشور از حیث خدمات رسانی نظم و انضباط و بهترین الگو در برگزاری مراسم حج جمهوری اسلامی ایران است. اما از روزی که من به مأموریت اعزام شدم در تمام مذاکرات سطح بالا یک نکته از ما میخواستند. میگفتند شما بعثه مقام معظم رهبری را جمع کنید و بعد هر قدر میخواهید زائر بیاورید.
** چرا علت چه بود؟
اینها نگران بودند که ما داریم آنجا چه کار پیچیدهای انجام میدهیم. جز کار فرهنگی و اینکه اگر کسی به ما رجوع میکند ما او را تشویق کنیم و راه حق را به او نشان دهیم و اعتقادت و باورهایمان را تشریح کنیم، کار دیگری نداریم. در فرصت حج که بهترین فرصت است و مسلمانان از همه جهان اسلام در آن حضور دارند، آنجا محل اتصال و ارتباط است ما ارائه میکنیم.
** شما چه استدلالی با این مخالفت میکردید؟
مأموریت اصلی کار فرهنگی به دست فرهنگیها بود. اما آنچه ما میگفتیم این بود که شما چه واهمهای دارید؟ شما افکارتان را تبلیغ کنید و ما هم تبلیغ میکنیم. کسی که باید انتخاب کند شنونده است. ما نیستیم. ما ابزاری نداریم آنجا. مهمان هستیم آنهم مدت کوتاهی که حداکثر سیوچند روز است. منتها به دلیل حقانیت فرهنگ تشیع این رویکرد ما تأثیرگذاری داشت و اینها نگران بودند. والا شما فکر کنید الآن کل مجموعه شیعیان در عربستان سعودی در چه وضعیتی هستند؟
** به شیعیان قطیف و اینها هم شما آنجا سر میزدید؟ ارتباطی داشتید؟
نه. در عربستان ضابطهای گذاشتهاند که اتباع سعودی هر ۵ سال یکبار میتوانند حج بروند. خوب از قطیف و دمام و مدینه و اینها هم به حج میآمدند و موقع نماز خواندن و انجام اعمال و مناسک معلوم میشد که کی شیعه است و کی نیست دیگر.
به گزارش مشرق،"عبدالله سهرابی" سفیر سابق کشورمان در قطر به بررسی ریشههای کینهورزی سعودیها با جمهوری اسلامی ایران پرداخت و دلیل این کینهورزی را در واقع به شکلی همان دلیل خصومت امروز عربستان با قطر توصیف کرد و گفت: عربستان به اعتبار وجود حرمین شریفین و برخورداری از ثروت عظیم نفتی به دنبال برتری جستن بر منطقه است، اما جمهوری اسلامی ایران را در این مسیر مانع خود میداند و قطر نیز امروز نشان داده حاضر به پذیرفتن تداوم برتری عربستان نیست و این نقطه عطف روند فروپاشی شورای همکاری خلیجفارس است.
سهرابی در این گفتگو با ناگفتههایی درباره امیر فعلی قطر اشاره می کند که برای اهل پژوهش و کارشناسان عرصه سیاسی و بینالمللی؛ قابل تأمل و پیگیری است، مطالبی همچون شیعه بودن اجداد تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی و...
متن کامل این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
** آقای عبدالله سهرابی، با توجه به سابقه حضور شما در عربستان بفرمایید که این حقد و کینه عربستان علیه جمهوری اسلامی که در این سالها حالت علنیتری پیدا کرده، ریشهاش در چیست؟
بسمالله الرحمن الرحیم. واقعیت این است که امروز ایران و عربستان دو کشور مدعی سردمداری یا مدیریت عالی استراتژیک در جهان اسلام هستند. یک بال جمهوری اسلامی بهعنوان محوریت تشیع و بال دیگر دولت عربستان سعودی بهعنوان تفکر اهل سنت یا گرایشهایی که متأسفانه امروز با اتخاذ سیاستهای غلط و نابجای حکام آل سعود، باعث معضل بسیار بزرگی در جهان اسلام شدند و امروز شاهدیم چالشهایی که در جهان اسلام پیشآمده تلفات بسیار جبرانناپذیری را در بخشهای مادی و معنوی و انسانی به جهان اسلام تحمیل کرده است.
امروز در عوض اینکه در جهان اسلام در رویارویی با رژیم صهیونیستی انسجام داشته باشیم و این غده سرطانی را از منطقه بزداییم، کشورهای اسلامی به جان هم افتادهاند.
دولت عربستان سعودی به نظرم از زمانی که جاسوس انگلیسی به نام مستر همفر به این کشور وارد شد و به بهانه کارگری در یک نجاری با پایهگذار رژیم آل سعود ارتباط برقرار کرد و جریان وهابیت و محمد بن سعود ایجاد شد، این مسیر امروز را آغاز کرد.
محمد بن سعود فرد بسیار متدین، نماز شب خوان و دائم الصوم که همیشه با قرآن مأنوس بود، بهجایی رسید که وسط ماه مبارک رمضان، سر ظهر سفره پهن میکرد و روزهخواری میکرد و بهجایی رسید که بالاخره ریشه این انحراف را در جهان اسلام در دولت عربستان پهن کردند.
متأسفانه رژیم آل سعود بهجای اینکه امروز سرمایههایی که در اختیار دارد و ادعایی که بهعنوان خادمالحرمین شریفین بر گردن دارد، در عوض اینکه تمام این پتانسیل را در جهت جذب غیرمسلمانها به دین حق، که دین اسلام است و دین کامل است، صرف کند، مسیر را عوض کرده و این سرمایه مردمی و مادی بسیار بالایی که به طور متوسط الآن بیش از ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز صادر میکنند و یک مقداری هم خارج از ضوابط اوپک دارند به بازار تزریق میکنند، تمام این سرمایه را به بهانه کارهای خیریهای و ساخت مساجد، صرف تربیت جوانان و مسلمان گرایی و این حرفها کردهاند و از ۱۵ سال قبل، سالی حداقل ۱۵ میلیارد دلار اعتبار برای ترویج فرهنگ سلفی گری هزینه کردهاند.
تمام اسناد این موجود است و این بهعنوان استراتژی دولت آل سعود در دستور کار بوده است. این منهای سرمایهگذاریهایی است که در طول چند سال گذشته برای شکلگیری جریان داعش و پایهگذاری آن و برهم ریختن وضعیت کشورهایی مثل بحرین و یمن و سوریه است که برابر اطلاعاتی که برخی شبکههای خارجی منتشر کردهاند، بیش از ۱۱۸ میلیارد دلار اینها در این جریانها هزینه کردهاند. همانطور که در طول دوران ۸ سال دفاع مقدس هم با محوریت سعودی بیش از ۴۳ میلیارد دلار دولت عربستان به صدام پول و سلاح داد.
** سابقه این کینهتوزیها به کجا برمیگردد؟
اینها از همان زمان پایهگذاری جریان وهابیت این فاصله را با جهان تشیع ایجاد کردند. بهواقع اهل سنت را تلاش کردند در مقابل ما قرار دهند. درحالیکه این کذب محض است و جریان اهل سنت واقعی، اصلاً با شیعه مشکلی ندارد و ما باید در جمهوری اسلامی، این را بهعنوان یک استراتژی و بهعنوان یک نکته اصلی در دستور کار قرار دهیم که جریان داعش یک کار فرهنگی و جدای از مسائل اهل سنت است.
این جریان دعوا و اختلاف فرهنگی و اعتقادی ما با دولت عربستان سعودی است، اما ما همواره در طول دوران بعد انقلاب سعی کردیم به عربستان نزدیک شویم و ارتباطات داشته باشیم.
** قبل از انقلاب هم این اختلافات سابقه داشته است؟
بله. من فکر میکنم اوج این اختلاف دیدگاه مذهبی ما برمیگردد به موضوع دستگیری زائر ایرانی مرحوم حاج ابوطالب یزدی که خدا رحمتش کند. ایشان زائری بوده که از استان یزد مشرف میشود به حج. من این را در سوابق موجود در کنسول گری زمانی که سرپرست کنسولگری ایران در جده بودم، اسنادش را استخراج و مطالعه کردم و هنوز اسنادش در دفتر مطالعات ما وجود دارد.
این زائر ایرانی در شرایطی که در حال احرام بوده است در کنار کعبه در حجر اسماعیل حالت تهوع به او دست میدهد و استفراغ میکند. او را بازداشت میکنند و به او تهمت میزنند. باوجوداینکه اینهمه بر حرمت و جایگاه زائر بیتالله احرام تأکید شده و در قرآن میفرماید هر کس به این سرزمین وارد شد در امان است، آنهم در ماه حرام که کشتار و جنگ حرام است، این زائر ایرانی مظلوم شیعه را گرفتند و حکام وهابی گفتند او مست بوده و تهمت زدند به او و در حال احرام او را بردند گردن زدند که درنتیجه این اقدام روابط ما یکدفعه به صفر رسید.
این اتفاق در اواخر دوره رضا شاه رخ میدهد. این اختلافی که امروز ما با دولت عربستان داریم که هر چند وقت یکباری این رخدادها اوج گرفته و روابط به هم میریزد از اینجا شروع میشود.
** روابط چگونه برقرار شد؟
بعد از مدتی که رابطه ما کاملاً قطع بود، مصریها واسطه شدند و یک دور مذاکراتی انجام شد و بالاخره سعودیها عذرخواهی کردند و قرار شد خونبهای آن مرحوم پرداخت شود. دولت عربستان آن موقع در جده مستقر بود، پایتخت آنجا بود. تقریباً خانه همه امرای دولت عربستان و شاهزادهها در جده بود. آمدند منزل امیر فیصل که یکی از شاهزادههای سعودی در جده که ۲۰۰ متری سرکنسول گری آمریکا در منطقه بود، آنجا را که یک باغ بزرگ ۶۴ هکتاری بود، بهعنوان خونبها به دولت آن زمان ایران دادند که امروز سرکنسول گری جمهوری اسلامی ایران و سفارت ما در سازمان کنفرانس اسلامی همه آنها در این مکان قرار دارد و الآن هم در اختیار جمهوری اسلامی است.
البته من خاطرم هست در زمان آقای خرازی که وزیر خارجه بودند در یک ملاقاتی با سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی، در این ملاقات خصوصی سعود الفیصل یک برگ چک روی میز میگذارد و میگوید ما این ملک را لازم داریم، شما آن را به ما بفروشید و روی چک یک عدد یک و یک صفر مینویسد و میگوید شما هر چقدر میخواهید جلوی آن صفر بگذارید.
شاید یکی از استراتژیهایی بود که اینها در دستور کار داشتند و میخواستند سابقه این خونبها را پاک کنند که این از سوی ایران پذیرفته نشد. این با تصمیم مراجع بالای کشور اتخاذ شد. این اولین بار هم نیست، در حادثه حج خونین، در حادثه منا و سقوط جرثقیل که خود من هم آنجا بودم که منجر به شهادت جمع زیادی از زائران مظلوم ایرانی شد، ما هنوز از اینها طلبکاریم و پرداخت خونبهای آنها در هالهای از ابهام مانده است. این موضوع پیچیدهای است و مقداری به نظرم متخصصین باید عمیقتر روی عربستان کار کنند.
** یعنی این اتفاقات از زمان اعدام حاج ابوطالب یزدی کلید خورده و هر چند سال یکبار تکرار شده است؟
بله. ببینید ما با توجه به مجموعه توانمندیهای اطلاعاتی و اشراف امنیتی که در منطقه داریم، رفتار دولت سعودی کاملاً تحت رصد ماست. خوشبختانه امروز با درایت مقام معظم رهبری و شورای عالی امنیت ملی، دستگاههای مراقب ما سوار بر تحولات منطقه هستند. یک مصداق را من فقط اشاره کنم. در جریان دستگیری عبدالمالک ریگی، این آدم جنایتکاری که بیش از ۱۸ نفر از بچههای نیروی انتظامی و شهروندان مؤثر ما در سیستان و بلوچستان را به شهادت رسانده بودند، در یکی از سالها که او به دعوت رسمی دولت عربستان مهمان اینها بود، بچهها و سربازان گمنام امام زمان آنجا رد او را شناسایی میکنند و با سر حلقهها تماس میگیرند که اجازه دهید ما او را دستگیر کنیم، که دولت عربستان این موضوع را نمیپذیرد. اما بچههای نیروهای امنیتی رد کار را داشتند و خوشبختانه توانستند در یک عملیات بسیار پیچیده اطلاعاتی - امنیتی از پرواز هواپیمای قزاقستانی که از دوبی بهجای دیگری در پرواز بود بالاخره ریگی را دستگیر کنند. جالب اینجاست که وقتی هواپیما مینشیند، نیروهای اطلاعاتی ما دقیقاً میدانستند که ریگی روی کدام صندلی نشسته است و مستقیم سراغ همان صندلی میروند.
** با توجه به حضور چندساله شما در جده و اینکه سوابق کینهورزی سعودیها نسبت به حجاج ایرانی را از نزدیک مطالعه کردهاید، در مدتی که آنجا بودید، آیا مورد دیگری بوده است از این کینهورزیها که شما با آن برخورد مستقیم داشته باشید؟
در دولت عربستان سعودی ۲ نگاه نسبت به جمهوری اسلامی وجود دارد. یک نگاه همان نگاه مثبت اهل سنت است که در لایههای مختلف وزارت خارجه و دیگر دستگاههای عربستان وجود دارند و بسیار افراد خوشاخلاق و دوستدار جمهوری اسلامی و واقعاً مسلمان هستند. وقتی کسی ادعا میکند خادمالحرمین است اولین ویژگیاش باید اخلاقمداری باشد. آن نگاه، نگاه بسیار خوبی است که در سطوح مختلف ما میدیدیم.
این نگاه امروز البته به نظرم غلبه ندارد و آن نگاه وهابی بیشتر در لایههای مختلف قوه قضائیه، در محکمهها و در دستگاههای اطلاعاتی بیشتر نفوذ دارد. هر روز هم شاهدیم که این دارد تقویت میشود. با سر کار آمدن محمد بن سلمان که جوان بسیار خام و تربیت شده و دست پرورده جریانهای آمریکایی و غربی است ما این را متأسفانه پررنگتر میبینیم.
من در ملاقاتی که با امیر عبدالمجید، امیر مکه داشتم روابط بسیار خوبی داشتیم و با نهایت احترام با ما برخورد میکرد. عبدالمجید امیر مکه بود و خیلی با ایرانیها روابط خوبی داشت. درست است در بحث احکام قضایی و اینها مشکل داشتیم اما در کارهای اجرایی نه. به اعتراف آقای مدنی وزیر حج اسبق سعودیها، آنها میگفتند بهترین کشور از حیث خدمات رسانی نظم و انضباط و بهترین الگو در برگزاری مراسم حج جمهوری اسلامی ایران است. اما از روزی که من به مأموریت اعزام شدم در تمام مذاکرات سطح بالا یک نکته از ما میخواستند. میگفتند شما بعثه مقام معظم رهبری را جمع کنید و بعد هر قدر میخواهید زائر بیاورید.
** چرا علت چه بود؟
اینها نگران بودند که ما داریم آنجا چه کار پیچیدهای انجام میدهیم. جز کار فرهنگی و اینکه اگر کسی به ما رجوع میکند ما او را تشویق کنیم و راه حق را به او نشان دهیم و اعتقادت و باورهایمان را تشریح کنیم، کار دیگری نداریم. در فرصت حج که بهترین فرصت است و مسلمانان از همه جهان اسلام در آن حضور دارند، آنجا محل اتصال و ارتباط است ما ارائه میکنیم.
** شما چه استدلالی با این مخالفت میکردید؟
مأموریت اصلی کار فرهنگی به دست فرهنگیها بود. اما آنچه ما میگفتیم این بود که شما چه واهمهای دارید؟ شما افکارتان را تبلیغ کنید و ما هم تبلیغ میکنیم. کسی که باید انتخاب کند شنونده است. ما نیستیم. ما ابزاری نداریم آنجا. مهمان هستیم آنهم مدت کوتاهی که حداکثر سیوچند روز است. منتها به دلیل حقانیت فرهنگ تشیع این رویکرد ما تأثیرگذاری داشت و اینها نگران بودند. والا شما فکر کنید الآن کل مجموعه شیعیان در عربستان سعودی در چه وضعیتی هستند؟
** به شیعیان قطیف و اینها هم شما آنجا سر میزدید؟ ارتباطی داشتید؟
نه. در عربستان ضابطهای گذاشتهاند که اتباع سعودی هر ۵ سال یکبار میتوانند حج بروند. خوب از قطیف و دمام و مدینه و اینها هم به حج میآمدند و موقع نماز خواندن و انجام اعمال و مناسک معلوم میشد که کی شیعه است و کی نیست دیگر.