چرخکاري برندهاي خارجي روي لباسهاي توليد داخل شغلي پررونق در خياطيهاي پايتخت است.
شهدای ایران:چرخکاري برندهاي خارجي روي لباسهاي توليد داخل شغلي پررونق در خياطيهاي پايتخت است.
بخشي از علت بيرغبتي 80ميليون مصرفكننده به كالاي داخل مربوط به جو رواني ايجادشده عليه توليد ملي است. فروش پوشاك ايراني به نام جنس خارجي حربهاي است كه سالهاست فروشندگان لباس آن را به كار ميگيرند زيرا مردم هنوز بر اين باورند جنس خارجي و حتي چيني از نظر كيفيت بهتر از پوشاك ايراني است، البته شواهدي وجود دارد كه برخي از واردكنندگان و قاچاقچيان كالابراي توسعه بازار مصرف خود عليه كالاي ايراني پروژه تعريف ميكنند و عدهاي در فضاي مجازي و حقيقي دست به تبليغ عليه توليد ملي ميزنند.
گشتي در بازارهاي پوشاك ايران مؤيد اين مطلب است كه اجناس ايراني با راهكارهاي مختلف به اسم اجناس ترك يا تايواني به فروش ميرسند در حالي كه بخش قابل توجهي از اين كالاها در توليديهاي خيابان جمهوري توليد ميشوند و آن دسته ازكالاها هم كه واقعاً خارجي است عموماً به دست كارگران ايراني خارج از كشور تهيه ميشود يا اينكه اين كالاها به شكل 90درصد آماده به مناطق آزاد وارد ميشود و در اين مناطق با انجام بخشي از فرايند اتمام توليد مانند بستن زيپ و دكمه به پوشاك بعد از بهرهمندي از معافيتها وارد سرزمين اصلي يعني بازارهاي كشور ميشود.
فرايند فوق از اين منظر ترسيم شد كه بگوييم بخشي از علت بيرغبتي مصرفكننده ايراني به كالاي داخلي اصلاً به مباحث قيمت و كيفيت ارتباطي ندارد بلكه به جو رواني ايجاد شده عليه توليد ملي مربوط است، البته ناگفته نماند عدهاي سود جو در هر صنفي وجود دارد كه ميخواهند حتي به قيمت خيانت به اقتصاد ملي يك شبه پولدار شوند و با توليد كالاي بيكيفيت، برند ايراني را از چشم مردم مياندازند كه بايد با اين افراد خود اصناف برخورد كنند و در همين راستا واردكنندگان و قاچاقچياني كه در جهت از بين بردن اعتبار كالاي داخلي هر گونه اقدام ايذايي انجام ميدهند مجازات شوند، از همين رو شناسنامهدار شدن كالا و توليدكنندگان در فضاي مجازي و حقيقي ميتواند فاتحه كالاي بيكيفيت خارجي و ايراني را بخواند و توليدكنندگان حرفهاي ايراني را به مردم ايران معرفي كند.
اقدام عليه اقتصاد و اشتغال ملي صحيح نيست
جواد محمديان يكي از فروشندگان لباس در خيابان جمهوري ميگويد: در هر اقتصادي صدها رشته فعاليت و توليد وجود دارد و در هر رشته نيز صدها كالا با كيفيت و قيمت متفاوت وجود دارد، در اين بين وقتي عدهاي به شكل عام كل توليد داخل ايراني را به بيكيفيت بودن متهم ميكنند و براي نهادينه كردن اين موضوع دست به تبليغات وسيع ميزنند مشخص ميشود كه براي زمين زدن توليد داخل و از بين بردن اشتغال در ايران برنامهريزيهايي صورت گرفته است كه بايد ديد سود زمينگير شدن توليد در ايران به جيب كدام اشخاص حقيقي و حقوقي ميرود.
جو رواني عليه كالاي با كيفيت ايراني به راه انداختهاند
وي با بيان اينكه چرا كالاي صادراتي كه خارجيها آن را ميخرند در بازار ايران فروش نميرود، گفت: تبليغ عليه توليد با كيفيت ايراني اقدام عليه امنيت اقتصادي و اشتغال، بيمه، ماليات و... به شمار ميرود، اين در حالي است كه كيفيت اجناس ايراني در برخي موارد بسيار بهتر از پوشاك خارجي است ولي مردم اولين سؤالي كه مطرح ميكنند اين است كه ايراني است يا خارجي. مثلاً يكي از مشتريها چند روز پيش لباسي را پرو كرد كه از نظر كيفيت و دوخت مورد رضايتش قرارداشت ولي وقتي به او گفتيم اين لباس در توليدي خودمان توليد شده، پشيمان و از خريد آن منصرف شد.
وي ميافزايد: فقط كافي است ماركي پشت يك شلوار يا پيراهن بچسبانيم تا همه خريد كنند در حالي كه در همين جمهوري خياطاني هستند كه در كار خود استاد هستند و لباسهايي را ميدوزند كه از نظر كيفيت بهتر از برندهاي خارجي است ولي مردم اهميتي براي كالاي داخل قائل نيستند.
يكي ديگر از فروشندگان لباس هم ميگويد: در همين محدوده چند برادر فعال هستند كه يكي از آنها به تركيه ميرود و به صورت خريد تك، شلوار و پيراهن ميآورد و در اختيار برادر ديگر خود قرار ميدهد. خياط هم طبق الگوي دوخت و پارچه آن شروع به طراحي و سري دوزي ميكند و با درج كردن اتيكت يك برند خاص يا چرخ برندي به صورت گلدوزي، اجناس خود را روانه بازار ميكنند.
در بين صحبتهاي وي، سعيد فروشنده با سابقه ديگري ميگويد: از اين دست مثالها زياد است. مثلاً يك نفر در بازار است كه با عدهاي از توليديها كار ميكند و كارش همين گلدوزي است. مثلاً برند لاگوس و تامي را با تبحر خاص روي تيشرتها حك ميكند و بابت هر تيشرت 5هزار تومان ميگيرد. روزي 100 تيشرت هم بزند روزانه 500 هزار تومان درآمد دارد.
ميلاد فروشنده ديگر هم ادامه ميدهد: يكيشان را من ميشناسم. تو همين كوچه پشتي است، كارش همين است. برويد ببينيد چه كاسبياي دارد و با چه ماشيني رفت و آمد ميكند. كسي هم به او كاري ندارد و همه ماركهاي معروف را به راحتي چرخكاري ميكند.
جواد با قطع كردن رشته كلام ميلاد ميگويد: كسي جنس ايراني نميخرد. ما هم از ترسمان ميترسيم بگوييم خارجي است، البته قبول دارم برخي جنسهاي ايراني خيلي بيكيفيت هستند، آب ميروند يا رنگشان ميرود ولي من مغازه دار اگر بخواهم فروش خوبي داشته باشم بايد جنس خوب بياورم. تا دلتان هم بخواهد توليدي و خياطي كاردرست در همين جمهوري وجود دارند. خيلي از اين خياطان هم ميروند تركيه و آنجا كار خياطي ميكنند و خوب هم پول ميگيرند.
مجيد برادر جواد هم اضافه ميكند: يك خياطي داشتيم به اسم عموصفر كه كار اصلياش دوخت شلوار جين بود. بيكار كه شد رفت تركيه و چند ماه يكبار به ايران ميآيد. همين الان خيلي از خياطان پوشاك ترك، ايراني هستند. همين عمو صفر ميگفت جنس شلوارهاي تركيه خيلي خاص نيستند و اگر قيمتشان گران است چون پول دوختشان را ميگيرند. اگر بخواهيد ميبرمتان چند توليدي تا ببينيد چرخ خياطيهاي ترك به كار مشغولند و خياطان هم به كار خود وارد هستند ولي تا اسم ايراني ميآيد مشتريها عقب ميكشند.
جواد باز هم به ميان ميآيد: مردم فكر ميكنند فروشندگان لباس به فكر سود خودشان هستند و به راحتي جنس ترك قالب ميكنند ولي اين همه چيز نيست. من كه به كسب حلال اعتقاد دارم چند ماهي است كه جنس ايراني نميفروشم چون كسي نميخرد. از چين و تركيه جنس ميآورم كه قيمتش بيشتر از جنس ايراني و كيفيتش كمتر است ولي مردم ميخرند. ميلاد هم در تكميل صحبتهاي جواد ميگويد: آقا ما يكي رو ميشناسيم در امامزاده حسن، اينجا توليد ميكند و ميبرد آستارا و به اسم جنس ترك ميآورد و به مغازهدارها ميفروشد. كلي هم وضعش توپ شده و هيچ چيزي نميتواند تكانش دهد. حالا شما بيا بگو جنس ايراني، كسي باور نميكند كه خوب است، همين شلوار را پاي من ميبيني؟ اين ايراني است و به هر كسي ميگويم ايراني است باور نميكند.
محدودسازي واردكنندگان كالاهاي مصرفي
به نظر ميرسد ارائه خدمات به واردكنندگان كالاي مصرفي خارجي كه امكان توليد اين كالاها در داخل وجود دارد بايد متوقف شود تا سرمايهگذاران و فعالان اقتصادي براي توليد كالاهاي مصرفي فعال شده و از اين ناحيه اشتغال، ماليات، بيمه و. . . ايجاد شود، موازي اين اقدام بايد كالاي قاچاق و قاچاق مكشوفه و متروكه مربوط به حوزههاي مصرفي حتماً امحا شود چراكه ورود اين كالاها به بازار ميتواند به سرمايه گذاري و فعالان در حوزه توليد كالاي مصرفي آسيب بزند، در اين ميان دولت نيز بايد از ارائه فروش ارز به واردكنندگان كالاي مصرفي كه مشابه اين كالاها در داخل توليد ميشود يا امكان توليدشان وجود دارد خودداري كند كه اين نيز مستلزم اصلاح اقتصاد بخش عمومي و دولت است.
از تورم نترسيم
گفتني است تأمين كالاي مصرفي از بخش توليد داخل در سال ميتواند حداقل بيش از 500هزار شغل ايجاد كند اما اين امر مستلزم آن است كه از تورم مقطعي و احتمالي توقف واردات كالاي مصرفي كه امكان توليد آن در داخل هست، نترسيم چراكه سريعاً سرمايه و فعالان اقتصادي فعال ميشوند و با ورود به حوزه توليد كالاي مصرفي كمبود موجود در بازار را جبران كرده و قيمتها متعادل ميشود، اين نوع تورم مقطعي همان آهنربايي است كه سرمايه و فعالان اقتصاد را به سرعت جذب توليد كالاي مصرفي خواهد كرد.
بخشي از علت بيرغبتي 80ميليون مصرفكننده به كالاي داخل مربوط به جو رواني ايجادشده عليه توليد ملي است. فروش پوشاك ايراني به نام جنس خارجي حربهاي است كه سالهاست فروشندگان لباس آن را به كار ميگيرند زيرا مردم هنوز بر اين باورند جنس خارجي و حتي چيني از نظر كيفيت بهتر از پوشاك ايراني است، البته شواهدي وجود دارد كه برخي از واردكنندگان و قاچاقچيان كالابراي توسعه بازار مصرف خود عليه كالاي ايراني پروژه تعريف ميكنند و عدهاي در فضاي مجازي و حقيقي دست به تبليغ عليه توليد ملي ميزنند.
گشتي در بازارهاي پوشاك ايران مؤيد اين مطلب است كه اجناس ايراني با راهكارهاي مختلف به اسم اجناس ترك يا تايواني به فروش ميرسند در حالي كه بخش قابل توجهي از اين كالاها در توليديهاي خيابان جمهوري توليد ميشوند و آن دسته ازكالاها هم كه واقعاً خارجي است عموماً به دست كارگران ايراني خارج از كشور تهيه ميشود يا اينكه اين كالاها به شكل 90درصد آماده به مناطق آزاد وارد ميشود و در اين مناطق با انجام بخشي از فرايند اتمام توليد مانند بستن زيپ و دكمه به پوشاك بعد از بهرهمندي از معافيتها وارد سرزمين اصلي يعني بازارهاي كشور ميشود.
فرايند فوق از اين منظر ترسيم شد كه بگوييم بخشي از علت بيرغبتي مصرفكننده ايراني به كالاي داخلي اصلاً به مباحث قيمت و كيفيت ارتباطي ندارد بلكه به جو رواني ايجاد شده عليه توليد ملي مربوط است، البته ناگفته نماند عدهاي سود جو در هر صنفي وجود دارد كه ميخواهند حتي به قيمت خيانت به اقتصاد ملي يك شبه پولدار شوند و با توليد كالاي بيكيفيت، برند ايراني را از چشم مردم مياندازند كه بايد با اين افراد خود اصناف برخورد كنند و در همين راستا واردكنندگان و قاچاقچياني كه در جهت از بين بردن اعتبار كالاي داخلي هر گونه اقدام ايذايي انجام ميدهند مجازات شوند، از همين رو شناسنامهدار شدن كالا و توليدكنندگان در فضاي مجازي و حقيقي ميتواند فاتحه كالاي بيكيفيت خارجي و ايراني را بخواند و توليدكنندگان حرفهاي ايراني را به مردم ايران معرفي كند.
اقدام عليه اقتصاد و اشتغال ملي صحيح نيست
جواد محمديان يكي از فروشندگان لباس در خيابان جمهوري ميگويد: در هر اقتصادي صدها رشته فعاليت و توليد وجود دارد و در هر رشته نيز صدها كالا با كيفيت و قيمت متفاوت وجود دارد، در اين بين وقتي عدهاي به شكل عام كل توليد داخل ايراني را به بيكيفيت بودن متهم ميكنند و براي نهادينه كردن اين موضوع دست به تبليغات وسيع ميزنند مشخص ميشود كه براي زمين زدن توليد داخل و از بين بردن اشتغال در ايران برنامهريزيهايي صورت گرفته است كه بايد ديد سود زمينگير شدن توليد در ايران به جيب كدام اشخاص حقيقي و حقوقي ميرود.
جو رواني عليه كالاي با كيفيت ايراني به راه انداختهاند
وي با بيان اينكه چرا كالاي صادراتي كه خارجيها آن را ميخرند در بازار ايران فروش نميرود، گفت: تبليغ عليه توليد با كيفيت ايراني اقدام عليه امنيت اقتصادي و اشتغال، بيمه، ماليات و... به شمار ميرود، اين در حالي است كه كيفيت اجناس ايراني در برخي موارد بسيار بهتر از پوشاك خارجي است ولي مردم اولين سؤالي كه مطرح ميكنند اين است كه ايراني است يا خارجي. مثلاً يكي از مشتريها چند روز پيش لباسي را پرو كرد كه از نظر كيفيت و دوخت مورد رضايتش قرارداشت ولي وقتي به او گفتيم اين لباس در توليدي خودمان توليد شده، پشيمان و از خريد آن منصرف شد.
وي ميافزايد: فقط كافي است ماركي پشت يك شلوار يا پيراهن بچسبانيم تا همه خريد كنند در حالي كه در همين جمهوري خياطاني هستند كه در كار خود استاد هستند و لباسهايي را ميدوزند كه از نظر كيفيت بهتر از برندهاي خارجي است ولي مردم اهميتي براي كالاي داخل قائل نيستند.
يكي ديگر از فروشندگان لباس هم ميگويد: در همين محدوده چند برادر فعال هستند كه يكي از آنها به تركيه ميرود و به صورت خريد تك، شلوار و پيراهن ميآورد و در اختيار برادر ديگر خود قرار ميدهد. خياط هم طبق الگوي دوخت و پارچه آن شروع به طراحي و سري دوزي ميكند و با درج كردن اتيكت يك برند خاص يا چرخ برندي به صورت گلدوزي، اجناس خود را روانه بازار ميكنند.
در بين صحبتهاي وي، سعيد فروشنده با سابقه ديگري ميگويد: از اين دست مثالها زياد است. مثلاً يك نفر در بازار است كه با عدهاي از توليديها كار ميكند و كارش همين گلدوزي است. مثلاً برند لاگوس و تامي را با تبحر خاص روي تيشرتها حك ميكند و بابت هر تيشرت 5هزار تومان ميگيرد. روزي 100 تيشرت هم بزند روزانه 500 هزار تومان درآمد دارد.
ميلاد فروشنده ديگر هم ادامه ميدهد: يكيشان را من ميشناسم. تو همين كوچه پشتي است، كارش همين است. برويد ببينيد چه كاسبياي دارد و با چه ماشيني رفت و آمد ميكند. كسي هم به او كاري ندارد و همه ماركهاي معروف را به راحتي چرخكاري ميكند.
جواد با قطع كردن رشته كلام ميلاد ميگويد: كسي جنس ايراني نميخرد. ما هم از ترسمان ميترسيم بگوييم خارجي است، البته قبول دارم برخي جنسهاي ايراني خيلي بيكيفيت هستند، آب ميروند يا رنگشان ميرود ولي من مغازه دار اگر بخواهم فروش خوبي داشته باشم بايد جنس خوب بياورم. تا دلتان هم بخواهد توليدي و خياطي كاردرست در همين جمهوري وجود دارند. خيلي از اين خياطان هم ميروند تركيه و آنجا كار خياطي ميكنند و خوب هم پول ميگيرند.
مجيد برادر جواد هم اضافه ميكند: يك خياطي داشتيم به اسم عموصفر كه كار اصلياش دوخت شلوار جين بود. بيكار كه شد رفت تركيه و چند ماه يكبار به ايران ميآيد. همين الان خيلي از خياطان پوشاك ترك، ايراني هستند. همين عمو صفر ميگفت جنس شلوارهاي تركيه خيلي خاص نيستند و اگر قيمتشان گران است چون پول دوختشان را ميگيرند. اگر بخواهيد ميبرمتان چند توليدي تا ببينيد چرخ خياطيهاي ترك به كار مشغولند و خياطان هم به كار خود وارد هستند ولي تا اسم ايراني ميآيد مشتريها عقب ميكشند.
جواد باز هم به ميان ميآيد: مردم فكر ميكنند فروشندگان لباس به فكر سود خودشان هستند و به راحتي جنس ترك قالب ميكنند ولي اين همه چيز نيست. من كه به كسب حلال اعتقاد دارم چند ماهي است كه جنس ايراني نميفروشم چون كسي نميخرد. از چين و تركيه جنس ميآورم كه قيمتش بيشتر از جنس ايراني و كيفيتش كمتر است ولي مردم ميخرند. ميلاد هم در تكميل صحبتهاي جواد ميگويد: آقا ما يكي رو ميشناسيم در امامزاده حسن، اينجا توليد ميكند و ميبرد آستارا و به اسم جنس ترك ميآورد و به مغازهدارها ميفروشد. كلي هم وضعش توپ شده و هيچ چيزي نميتواند تكانش دهد. حالا شما بيا بگو جنس ايراني، كسي باور نميكند كه خوب است، همين شلوار را پاي من ميبيني؟ اين ايراني است و به هر كسي ميگويم ايراني است باور نميكند.
محدودسازي واردكنندگان كالاهاي مصرفي
به نظر ميرسد ارائه خدمات به واردكنندگان كالاي مصرفي خارجي كه امكان توليد اين كالاها در داخل وجود دارد بايد متوقف شود تا سرمايهگذاران و فعالان اقتصادي براي توليد كالاهاي مصرفي فعال شده و از اين ناحيه اشتغال، ماليات، بيمه و. . . ايجاد شود، موازي اين اقدام بايد كالاي قاچاق و قاچاق مكشوفه و متروكه مربوط به حوزههاي مصرفي حتماً امحا شود چراكه ورود اين كالاها به بازار ميتواند به سرمايه گذاري و فعالان در حوزه توليد كالاي مصرفي آسيب بزند، در اين ميان دولت نيز بايد از ارائه فروش ارز به واردكنندگان كالاي مصرفي كه مشابه اين كالاها در داخل توليد ميشود يا امكان توليدشان وجود دارد خودداري كند كه اين نيز مستلزم اصلاح اقتصاد بخش عمومي و دولت است.
از تورم نترسيم
گفتني است تأمين كالاي مصرفي از بخش توليد داخل در سال ميتواند حداقل بيش از 500هزار شغل ايجاد كند اما اين امر مستلزم آن است كه از تورم مقطعي و احتمالي توقف واردات كالاي مصرفي كه امكان توليد آن در داخل هست، نترسيم چراكه سريعاً سرمايه و فعالان اقتصادي فعال ميشوند و با ورود به حوزه توليد كالاي مصرفي كمبود موجود در بازار را جبران كرده و قيمتها متعادل ميشود، اين نوع تورم مقطعي همان آهنربايي است كه سرمايه و فعالان اقتصاد را به سرعت جذب توليد كالاي مصرفي خواهد كرد.
*جوان