موضوع عجیب، کنایه گویی و تخریب گری سوال برانگیز برخی محافل علیه سپاه در داخل است.
به گزارش شهدای ایران محمد ایمانی فعال رسانه ای در کانال تلگرامی خود نوشت:
هدف اصلی آمریکا و غرب از برجام، مهار و خلع قدرت و نفوذ ایران بود اما تحولات ، برخلاف توقع آمریکا در منطقه پیش رفت .
پوزه داعش که دو سال قبل عربده می کشید و تا نزدیکی مرز ایران پیش آمده بود، به خاک مالیده شد. و فراتر از آن، همین تهدید و جنگ نیابتی داعش و رژیم سعودی و نظایر آنها، فرصتی را فراهم کرد تا نفوذ و قدرت گسترش یابد.
این واقعیت چنان روشن است که مایک پمپئو رئیس سازمان سیا در مصاحبه با شبکه MSNBC می گوید: "نفوذ ایران در منطقه در مقایسه با ۷سال گذشته بسیار بیشتر شده است. امروز، این کشور نفوذ بسیار زیادی دارد، نفوذی که فراتر از نفوذ آنها در شش یا هفت سال گذشته است. ایران در همه جای خاورمیانه حضور دارد".
سخنان پمپئو، گزارش چند ماه قبل نشریه امریکن اینترست به نقل از کارشناسان بین المللی را تایید می کند که نوشت " ایران در سال 2016 و در آستانه سال 2017 به هفتمین قدرت بزرگ دنیا تبدیل شده است". تلخی همین واقعیت در کام استراتژیست ها و سیاستمداران آمریکایی است که آنها را وادار می کند علیه سپاه پاسداران عقده گشایی و کینه توزی و تحریم کنند.
درد آنها را می شود فهمید. اما موضوع عجیب، کنایه گویی و تخریب گری سوال برانگیز برخی محافل علیه سپاه در داخل است. آیا آنها پروژه مشترکی با غرب تعریف کرده بودند یا هم پوشانی منافع داشتند که از قدرت نمایی دست بزن نظام در جنگ ماهرانه و نامتقارن ناراحتند؟ آنها دانسته یا ندانسته در پرژه ناکام نرمالیزاسیون انقلاب و قدرت زدایی از آن چه نقشی داشتند که اینک عصبی هستند و علیه سپاه بدگویی می کنند؟
شاید بتوان پاسخ را لا به لای اظهار نگرانی جان_برنان (رئیس سازمان سیا در دولت اوباما) برای سرنوشت همین حلقه سیاسی در پسا برجام پیدا کرد. کارویژه ( FUNCTION ) این طیف به گونه ای است که رکس تیلرسون وزیرخارجه آمریکا، روی آنها برای تغییر محاسبات قدرت در منطقه به نفع کاخ سفید و به ضرر ایران حساب می کند.
سپاه با حمله گاز انبری از خارج و داخل رو به رو است، چون در صف مقدم صیانت از اقتدار ایران ایستاده و از جنگ نظامی تحمیلی تا جنگ اقتصادی، منطق ما می توانیم انقلاب را با موفقیت به میدان عمل آورده است.
هدف اصلی آمریکا و غرب از برجام، مهار و خلع قدرت و نفوذ ایران بود اما تحولات ، برخلاف توقع آمریکا در منطقه پیش رفت .
پوزه داعش که دو سال قبل عربده می کشید و تا نزدیکی مرز ایران پیش آمده بود، به خاک مالیده شد. و فراتر از آن، همین تهدید و جنگ نیابتی داعش و رژیم سعودی و نظایر آنها، فرصتی را فراهم کرد تا نفوذ و قدرت گسترش یابد.
این واقعیت چنان روشن است که مایک پمپئو رئیس سازمان سیا در مصاحبه با شبکه MSNBC می گوید: "نفوذ ایران در منطقه در مقایسه با ۷سال گذشته بسیار بیشتر شده است. امروز، این کشور نفوذ بسیار زیادی دارد، نفوذی که فراتر از نفوذ آنها در شش یا هفت سال گذشته است. ایران در همه جای خاورمیانه حضور دارد".
سخنان پمپئو، گزارش چند ماه قبل نشریه امریکن اینترست به نقل از کارشناسان بین المللی را تایید می کند که نوشت " ایران در سال 2016 و در آستانه سال 2017 به هفتمین قدرت بزرگ دنیا تبدیل شده است". تلخی همین واقعیت در کام استراتژیست ها و سیاستمداران آمریکایی است که آنها را وادار می کند علیه سپاه پاسداران عقده گشایی و کینه توزی و تحریم کنند.
درد آنها را می شود فهمید. اما موضوع عجیب، کنایه گویی و تخریب گری سوال برانگیز برخی محافل علیه سپاه در داخل است. آیا آنها پروژه مشترکی با غرب تعریف کرده بودند یا هم پوشانی منافع داشتند که از قدرت نمایی دست بزن نظام در جنگ ماهرانه و نامتقارن ناراحتند؟ آنها دانسته یا ندانسته در پرژه ناکام نرمالیزاسیون انقلاب و قدرت زدایی از آن چه نقشی داشتند که اینک عصبی هستند و علیه سپاه بدگویی می کنند؟
شاید بتوان پاسخ را لا به لای اظهار نگرانی جان_برنان (رئیس سازمان سیا در دولت اوباما) برای سرنوشت همین حلقه سیاسی در پسا برجام پیدا کرد. کارویژه ( FUNCTION ) این طیف به گونه ای است که رکس تیلرسون وزیرخارجه آمریکا، روی آنها برای تغییر محاسبات قدرت در منطقه به نفع کاخ سفید و به ضرر ایران حساب می کند.
سپاه با حمله گاز انبری از خارج و داخل رو به رو است، چون در صف مقدم صیانت از اقتدار ایران ایستاده و از جنگ نظامی تحمیلی تا جنگ اقتصادی، منطق ما می توانیم انقلاب را با موفقیت به میدان عمل آورده است.