احمدینژاد را کوتوله و دیکتاتور مینامند، او نیز منتخب اکثریت است اما هیچکس رفتار مخالفان او را نقد نمیکند، 8 سال میگذرد و یک عده شعبان بیمخ روحانی را آخوند آمریکایی صدا میزنند، اما اینبار رفتارها دوگانه است.
شهدای ایران: بعد از مشاهدهی فیلم اهانت عدهای قلیل به رئیسجمهور کشور و منتخب اکثریت مردم ایران در وهلهی اول اقدام آنان را تقبیح کردیم تا متهم به دفاع از هنجارشکنان نشویم اما حالا که فضا برای سخن گفتن مهیا شده ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد و از همین چند نکته میتوان به تفاوت منشها و مرامها پی برد.
حتماً وقایع پساانتخابات سال 84 و 88 را به یاد دارید. احمدینژاد خوب یا بد، بیش از 24 میلیون و پانصد هزار رأی آورد، آنهایی که به او رأی ندادند به عنوانِ یک ایرانی حق داشتند از منتخب اکثریت انتقاد نمایند و حتی مخالفتهایشان را با سیاستها و برنامههای رئیس قوهی مجریه وقت بیان کنند اما اجازه نداشتند به رئیسجمهور قانونی کشور توهینی کنند، همانگونه که مخالفان امروز هم حقِ بروز چنین رفتارهای ناشایستی را از خود ندارند.
اما در نهایت چه شد، بازهم عدهای به خیابانها ریختند و گفتند: «یه هفته دو هفته، محمود حموم نرفته»، «اتل متل توتوله، دیکتاتور کوتوله»، «برادر رفتگر، محمودو وردار ببر»، «هرکی که بیسواده، با احمدینژاده»!
خب اینها هم توهین بود اما مدعیانِ امروز روزهی سکوت گرفته بودند و مثل امروز نمیگفتند شعار علیه رئیسجمهور منتخب ملت ایستادن در برابر جمهوریت نظام است. اکنون درست 4 سال از آن اتفاقات میگذرد و همین آقایانِ طرفداران محترم جناب روحانی، هنگام مواجهه با این سوال که چرا آن روزها به رئیسجمهور قانونی کشور اهانت میکردید، میگویند حقش بود! مگر رفتارهای امروزش را نمیبینید؟
یکی نیست بگوید همانهایی هم که امروز شعار میدادند دقیقاً با همان عقیدهی غلط به منتخب ملت میگفتند آخوند آمریکایی!
علیایحال توهین از سوی هرجناحی و هر شخصی باشد، مورد تائید نیست، حالا میخواهد رئیسجمهور به 16 میلیون نفر توهین کند و آنان را طرفدار جنگ، افراط و بیتدبیری بنامد و یا آنکه چند صد تن به او توهین کنند و بنیصدر صدایش بزنند.
حالا که ما اهانتکنندگان به حسن روحانی را شعبان بیمخ نامیدیم، آیا بهتمام منتقدانِ رئیسجمهور این لقب را دادیم؟ با این وصف، احمدینژادی که اهانتکنندگان به خویش را خس و خاشاک خطاب کرد، همهی طرفداران رقیب خود را خس و خاشاک دانست؟
*آناج
حتماً وقایع پساانتخابات سال 84 و 88 را به یاد دارید. احمدینژاد خوب یا بد، بیش از 24 میلیون و پانصد هزار رأی آورد، آنهایی که به او رأی ندادند به عنوانِ یک ایرانی حق داشتند از منتخب اکثریت انتقاد نمایند و حتی مخالفتهایشان را با سیاستها و برنامههای رئیس قوهی مجریه وقت بیان کنند اما اجازه نداشتند به رئیسجمهور قانونی کشور توهینی کنند، همانگونه که مخالفان امروز هم حقِ بروز چنین رفتارهای ناشایستی را از خود ندارند.
اما در نهایت چه شد، بازهم عدهای به خیابانها ریختند و گفتند: «یه هفته دو هفته، محمود حموم نرفته»، «اتل متل توتوله، دیکتاتور کوتوله»، «برادر رفتگر، محمودو وردار ببر»، «هرکی که بیسواده، با احمدینژاده»!
خب اینها هم توهین بود اما مدعیانِ امروز روزهی سکوت گرفته بودند و مثل امروز نمیگفتند شعار علیه رئیسجمهور منتخب ملت ایستادن در برابر جمهوریت نظام است. اکنون درست 4 سال از آن اتفاقات میگذرد و همین آقایانِ طرفداران محترم جناب روحانی، هنگام مواجهه با این سوال که چرا آن روزها به رئیسجمهور قانونی کشور اهانت میکردید، میگویند حقش بود! مگر رفتارهای امروزش را نمیبینید؟
یکی نیست بگوید همانهایی هم که امروز شعار میدادند دقیقاً با همان عقیدهی غلط به منتخب ملت میگفتند آخوند آمریکایی!
علیایحال توهین از سوی هرجناحی و هر شخصی باشد، مورد تائید نیست، حالا میخواهد رئیسجمهور به 16 میلیون نفر توهین کند و آنان را طرفدار جنگ، افراط و بیتدبیری بنامد و یا آنکه چند صد تن به او توهین کنند و بنیصدر صدایش بزنند.
حالا که ما اهانتکنندگان به حسن روحانی را شعبان بیمخ نامیدیم، آیا بهتمام منتقدانِ رئیسجمهور این لقب را دادیم؟ با این وصف، احمدینژادی که اهانتکنندگان به خویش را خس و خاشاک خطاب کرد، همهی طرفداران رقیب خود را خس و خاشاک دانست؟
*آناج