حسین دهباشی درباره اسناد نو انتشار آمریکا از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تأکید کرد: حدود ۸۱۰ مورد از اسامی و اماکن در نسخه منتشر شده حذف شدهاند. صمن اینکه در هیچ کجای این اسناد خبری از همدلی نظری یا همراهی عملی آیتالله کاشانی با کودتاگران دیده نمیشود.
به گزارش شهدای ایران، به تازگی وزارت امور خارجه آمریکا اسناد دخالت این کشور در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق را پس از ۶۴ سال منتشر کرده است. در این اسناد که مربوط به مکاتبات محرمانه سفارت آمریکا در تهران با وزارت امور خارجه این کشور و سازمان جاسوسی سیا است، به وضوح از نقش مستقیم آمریکا در مدیریت این کودتا و کنار زدن دولت منتخب دکتر مصدق پردهبرداری شده است. این اسناد که ۳۷۵ قطعه سند را شامل می شود نشان می دهد که آمریکا مستقیماً در سرنگونی دولت منتخب محمد مصدق و حمایت از دولت زاهدی ایفای نقش کرده است.
در جنجالیترین سند این مجموعه، ادعا شده که آیتالله کاشانی و هواداران ایشان با سرنگونی دکتر مصدق و انجام این کودتا موافق بودهاند. این در حالی است که آیتالله کاشانی یک روز پیش از ۲۸ مرداد، طی نامهای به دکتر مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند، مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری با او تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند. (بخوانید)
انتشار این ۳۷۵ سند، واکنشهای مختلفی در پی داشت، به عنوان نمونه غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت در توئیتی نوشت: «همزمانی تحریمهای جدید با انتشار اسناد دخالت آمریکا در کودتای ۲۸مرداد قابل تامل و عبرتآموز است». عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات هم در واکنشی شتابزده مدعی شد: «حال که اسناد همراهی کاشانی با کودتای آمریکایی افشا شده نام خیابان آیتالله کاشانی را تغییر دهید!» این در حالی است که در این اسناد هیچ جا به صراحت درباره نقشدادن آیتالله کاشانی در کودتا سخنی به میان نیامده است. حتی در جاهای مختلفی به مذهبیبودن و ضد غرب بودن آیتالله کاشانی اشاره شده و ایشان را غیر قابل اعتماد و خطرناک برای همکاری توصیف میکند. البته در یک سند اشاره شده که آیات کاشانی٬ بروجردی و بهبهانی تصمیم میگیرند که در مقابل مصدق از شاه حمایت کنند اما بعدا گفته شده این ادعای زاهدی است و سندی برای آن موجود نیست.
درباره این اتهامات، حسین دهباشی، مستندساز و تاریخپژوه نیز یادداشتی به شرح زیر نوشته است:
الف: کلیپی این روزها دست به دست میچرخد که با نام «روز پس از کودتای ۲۸ مرداد» منتشر شده و مطابق توضیحات همراه، انگار بازدید مشترک آیتالله کاشانی (رئیسمجلس) و سرلشکر زاهدی(نخست وزیر کودتا) را از خانه ویران و به تاراج رفته دکتر مصدق نشان میدهد. حال آنکه این کلیپ حاوی تصاویری در اماکن و مقاطع تاریخی مختلف است و بیارتباط منطقی به یکدیگر. از جمله خانه غارتشده مرحوم دکتر مصدق در خیابان کاخ (فلسطین فعلی) تصویر سرلشکر زاهدی در پلکان ساختمان وقت شهربانی (ساختمان فعلی وزارت خارجه)، تصویر آیتالله کاشانی و دکتر مظفر بقایی و دکتر حسین مکی روبروی در اصلی مجلس شورای ملی وقت (میدان بهارستان). همچنین موعد ضبط این تصاویر نیز بسیار باهم فاصله داشته و در مورد اخیر مربوط به زمستان ۱۳۳۱ و ماهها قبل از کودتا است.
ب: اسناد به تازگی منتشر شده توسط ایالات متحده در مورد ۲۸مرداد نیز که طبعاً مورد توجه گسترده فضای مجازی است، کماکان بسیار ناقص و به نحو جهتداری ممیزی شده است. به نظر میرسد حدود ۸۱۰ مورد از اسامی و اماکن در نسخه منتشر شده حذف شدهاند (چرا آن بخشها سانسور شده و چرا بخشهای دیگر منتشر شدهاند؟) ضمن اینکه گرچه این اسناد بیانگر رضایت ضمنی برخی رهبران سابق نهضت ملی نفت و از جمله آیتالله کاشانی از برکناری دکتر مصدق است اما در هیچ کجای این اسناد خبری از همدلی نظری یا همراهی عملی وی با کودتاگران دیده نمیشود.
ج: در نظر داشته باشیم در مقطع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شخص سرلشکر زاهدی(بصیر دیوان) امیری بسیار خوشنام بود. او به عنوان حافظ تمامیت ارضی ایران و فرمانده جنگهای متعدد و پیروز با شورشیان و تجزیهطلبان (شیخ خزعل در خوزستان، خالوقربان و احسانالله خان دوستدار در گیلان، اسماعیل آقا سیمیتقو در آذربایجان و ...) از یکسو و قهرمانی زندانی و شکنجه شده برای سالها توسط اشغالگران انگلیسی (در خلال جنگ جهانی دوّم در زندانی واقع در فلسطین فعلی) و نیز درجایگاه وزیر کشور کابینه دکتر مصدق، تا مقطع قبل از دول پس از کودتا، مورد علاقه و اعتماد اغلب ایرانیان و از جمله آیتالله کاشانی بود.
د: از سویی دیگر گرچه در میهندوستی بسیار، پاکدستی فوقالعاده، شرافت و شجاعت دکتر مصدق کمترین جای شبههای نیست. اما خطاهای مهمی چون دلبستگی به قولهای شفاهی مقامات مذاکرهکنندگان آمریکایی و انگلیسی و تضعیف جایگاه و تعطیلی مجلس شورای ملی و بیتوجهی به ترس روزافزون جامعه از خطر همسایه شمالی و نفوذ کمونیسم و الحادیگری، تنش مستمر با محمدرضا شاه (که تا آن وقت هنوز محبوب بود) و تقاضاهای غیرقانونی از وی برای تسلط بر نیروهای مسلح، عدم مقابله با روزنامهنگاران همراه و هتّاکی چون امیرمختار کریم پور شیرازی و طرفداران تندرویی چون حزب توده و چاره نیاندیشی در برابر مشکلات اقتصادی چون تعطیلی پیاپی بازارها در پی ناامنی و التهابات سیاسی و... خود از عوامل اصلی خستگی مردم و عدم مقابله عمومی با کودتای ۲۸مرداد محسوب میشود.
ه: یادمان باشد که در کنار حسن تدبیر رهبران نهضت ملی نفت ایران و امیدواری عمومی مردم معمولی به ایرانی مستقل و رو به ترقی، عواملی چون ترس بسیار رجال سیاسی وابسته به دول خارجی از گروههای فشاری چون فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی نقش عمدهای در پیروزی و اقتدار مراحل نخست نهضت و از جمله قیام ملی ۳۰تیر داشتند. تا آنجا که اگر مثلا تهدید به مرگ اعضا جناح اکثریت مجلس دوره شانزدهم که گرایشی انگلیسی داشتند نبود، قانون ملی شدن صنعت نفت «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی» هرگز تصویب نمیشد. هیچکدام از این زیربناهای محکم اما در مرداد ۱۳۳۲، دیگر مایل یا قادر به مقاومت نبودند.
در جنجالیترین سند این مجموعه، ادعا شده که آیتالله کاشانی و هواداران ایشان با سرنگونی دکتر مصدق و انجام این کودتا موافق بودهاند. این در حالی است که آیتالله کاشانی یک روز پیش از ۲۸ مرداد، طی نامهای به دکتر مصدق او را از شرایط جدیدی که کودتاچیان تدارک دیده بودند، مطلع ساخت و از او خواست که با همکاری با او تصمیمات لازم برای جلوگیری از کودتا را تدارک ببیند. (بخوانید)
انتشار این ۳۷۵ سند، واکنشهای مختلفی در پی داشت، به عنوان نمونه غلامعلی حدادعادل عضو مجمع تشخیص مصلحت در توئیتی نوشت: «همزمانی تحریمهای جدید با انتشار اسناد دخالت آمریکا در کودتای ۲۸مرداد قابل تامل و عبرتآموز است». عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت اصلاحات هم در واکنشی شتابزده مدعی شد: «حال که اسناد همراهی کاشانی با کودتای آمریکایی افشا شده نام خیابان آیتالله کاشانی را تغییر دهید!» این در حالی است که در این اسناد هیچ جا به صراحت درباره نقشدادن آیتالله کاشانی در کودتا سخنی به میان نیامده است. حتی در جاهای مختلفی به مذهبیبودن و ضد غرب بودن آیتالله کاشانی اشاره شده و ایشان را غیر قابل اعتماد و خطرناک برای همکاری توصیف میکند. البته در یک سند اشاره شده که آیات کاشانی٬ بروجردی و بهبهانی تصمیم میگیرند که در مقابل مصدق از شاه حمایت کنند اما بعدا گفته شده این ادعای زاهدی است و سندی برای آن موجود نیست.
درباره این اتهامات، حسین دهباشی، مستندساز و تاریخپژوه نیز یادداشتی به شرح زیر نوشته است:
الف: کلیپی این روزها دست به دست میچرخد که با نام «روز پس از کودتای ۲۸ مرداد» منتشر شده و مطابق توضیحات همراه، انگار بازدید مشترک آیتالله کاشانی (رئیسمجلس) و سرلشکر زاهدی(نخست وزیر کودتا) را از خانه ویران و به تاراج رفته دکتر مصدق نشان میدهد. حال آنکه این کلیپ حاوی تصاویری در اماکن و مقاطع تاریخی مختلف است و بیارتباط منطقی به یکدیگر. از جمله خانه غارتشده مرحوم دکتر مصدق در خیابان کاخ (فلسطین فعلی) تصویر سرلشکر زاهدی در پلکان ساختمان وقت شهربانی (ساختمان فعلی وزارت خارجه)، تصویر آیتالله کاشانی و دکتر مظفر بقایی و دکتر حسین مکی روبروی در اصلی مجلس شورای ملی وقت (میدان بهارستان). همچنین موعد ضبط این تصاویر نیز بسیار باهم فاصله داشته و در مورد اخیر مربوط به زمستان ۱۳۳۱ و ماهها قبل از کودتا است.
ب: اسناد به تازگی منتشر شده توسط ایالات متحده در مورد ۲۸مرداد نیز که طبعاً مورد توجه گسترده فضای مجازی است، کماکان بسیار ناقص و به نحو جهتداری ممیزی شده است. به نظر میرسد حدود ۸۱۰ مورد از اسامی و اماکن در نسخه منتشر شده حذف شدهاند (چرا آن بخشها سانسور شده و چرا بخشهای دیگر منتشر شدهاند؟) ضمن اینکه گرچه این اسناد بیانگر رضایت ضمنی برخی رهبران سابق نهضت ملی نفت و از جمله آیتالله کاشانی از برکناری دکتر مصدق است اما در هیچ کجای این اسناد خبری از همدلی نظری یا همراهی عملی وی با کودتاگران دیده نمیشود.
ج: در نظر داشته باشیم در مقطع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، شخص سرلشکر زاهدی(بصیر دیوان) امیری بسیار خوشنام بود. او به عنوان حافظ تمامیت ارضی ایران و فرمانده جنگهای متعدد و پیروز با شورشیان و تجزیهطلبان (شیخ خزعل در خوزستان، خالوقربان و احسانالله خان دوستدار در گیلان، اسماعیل آقا سیمیتقو در آذربایجان و ...) از یکسو و قهرمانی زندانی و شکنجه شده برای سالها توسط اشغالگران انگلیسی (در خلال جنگ جهانی دوّم در زندانی واقع در فلسطین فعلی) و نیز درجایگاه وزیر کشور کابینه دکتر مصدق، تا مقطع قبل از دول پس از کودتا، مورد علاقه و اعتماد اغلب ایرانیان و از جمله آیتالله کاشانی بود.
د: از سویی دیگر گرچه در میهندوستی بسیار، پاکدستی فوقالعاده، شرافت و شجاعت دکتر مصدق کمترین جای شبههای نیست. اما خطاهای مهمی چون دلبستگی به قولهای شفاهی مقامات مذاکرهکنندگان آمریکایی و انگلیسی و تضعیف جایگاه و تعطیلی مجلس شورای ملی و بیتوجهی به ترس روزافزون جامعه از خطر همسایه شمالی و نفوذ کمونیسم و الحادیگری، تنش مستمر با محمدرضا شاه (که تا آن وقت هنوز محبوب بود) و تقاضاهای غیرقانونی از وی برای تسلط بر نیروهای مسلح، عدم مقابله با روزنامهنگاران همراه و هتّاکی چون امیرمختار کریم پور شیرازی و طرفداران تندرویی چون حزب توده و چاره نیاندیشی در برابر مشکلات اقتصادی چون تعطیلی پیاپی بازارها در پی ناامنی و التهابات سیاسی و... خود از عوامل اصلی خستگی مردم و عدم مقابله عمومی با کودتای ۲۸مرداد محسوب میشود.
ه: یادمان باشد که در کنار حسن تدبیر رهبران نهضت ملی نفت ایران و امیدواری عمومی مردم معمولی به ایرانی مستقل و رو به ترقی، عواملی چون ترس بسیار رجال سیاسی وابسته به دول خارجی از گروههای فشاری چون فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی نقش عمدهای در پیروزی و اقتدار مراحل نخست نهضت و از جمله قیام ملی ۳۰تیر داشتند. تا آنجا که اگر مثلا تهدید به مرگ اعضا جناح اکثریت مجلس دوره شانزدهم که گرایشی انگلیسی داشتند نبود، قانون ملی شدن صنعت نفت «به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تامین صلح جهانی» هرگز تصویب نمیشد. هیچکدام از این زیربناهای محکم اما در مرداد ۱۳۳۲، دیگر مایل یا قادر به مقاومت نبودند.