به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ آقای رئیس جمهور! برخی از وزرای پیشنهادی شما در دوره جنگ اگر چه فرنگ بودند اما قطعاً دلشان برای وطن تنگ شده بود اما ماندند تا درس بخوانند دکتر و مهندس شوند و پس فردا که همه شهید شدند و مجروح، اینان وزارتخانهها را مدیریت کنند.
داشتم از رسانه ملی مانند بسیاری از ملت شریف ایران بررسی رای اعتماد وزرای پیشنهادی کابینه تان را نگاه میکردم که دریافتم اغلب آقایان که به انتخاب شما قرار است کلیدی باشند برای حل مشکلات کشور، الحق و الانصاف که در رشتههای مختلف که بعضا مرتبط هم هست با وزارتی که قرار است در آن کار کنند، تخصص دارند.
مثلا:
محمد جواد ظریف لیسانس و فوق لیسانس روابط بین الملل خود را از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو و دکترای خود در این رشته را نیز از دانشگاه «دنور» دریافت کرد.
محمدعلی نجفی که فارغ التحصیل رشته ریاضی در دانشگاه شریف که البته ایشان مدتی هم در آمریکا مشغول تحصیل بودند که با شروع انقلاب به کشور برگشتند.
علی طیبنیا فارغالتحصیل رشته اقتصاد از لندن و دکتری تخصصی از دانشگاه تهران.
جعفر میلی منفرد که لیسانس خود را از پلی تکنیک تهران، و دکترای خود را در 1363 از دانشگاه پاریس 6 دریافت کرد.
عباس آخوندی فارغ التحصیل دکتری راه و ساختمان از لندن.
و البته دیگر رجالی که همه از تحصیلکردهها و متخصصین کشور محسوب میشوند.
آقای رییس جمهور!
اگر نگوییم همه اما اغلبشان چونان رییس دولت، فرنگ رفته و در دانشگاههای معتبر کسب دانش کردند. خدا را شکر کردیم که پس این آقایان مغزهایی بودند که به جای فرار به میهن خود برگشتند تا به کشورشان خدمت کنند. چرا که خدمت به خاک و ناموس اولین نشان عرق به مملکت است. به خصوص در کشور ما که مسلمانیم و اغلب شیعه دفاع از کشور و خدمت به ملت قداست دیگری دارد.
مرد عمل میطلبد و متعهد و متخصص و البته مکتبی. گفتم: متخصص و مکتب نمیدانم چرا جمله ای از شهید شیرودی به ذهنم آمد به امامش نوشت: «در جبهه ها مکتب است که میجنگد نه تخصص» این حرف یک بسیجی ساده شهرستانی نبود که بخواهد از سر احساسات جوانی یک حرفی بزند، سخن کسی است که خود تخصصش را در آمریکا گذرانده و در کارش اگر نگوییم بی نظیر، کم نظیر بود و مانند وزرای پیشنهادی شما در کارش تخصص داشت.
بگذریم...
به ما آموختهاند برای اینکه معرفت کسی را بخواهی بسنجی و بدانی چقدر میتوانی رویش حساب کنی باید ببینی در سختیهایت کجاست و الا در خوشیها که خدا را شکر همه حی و حاضرند. من هم که دیدم از مجلس پر سر و صدا که یک نماینده از این طرف فریاد میزند و دیگری از طرف دیگر، یکی لابی میکند و یکی لابی گر را رسوا میکند آبی برای ما گرم نخواهد شد در این که بفهمیم بالاخره آقایون وزرا از چه قماشی هستند.
لذا سوابق را مرور کردیم ببینیم در سالهای دفاع مقدس این آقایون به قولی، وزیر بعد از این کجا بودند؟ همان سالهایی که تمام مردم (جز دلار فروش و دلال و محتکر) همه از هر قشر و طایفه ای که بودند چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان لباس سربازی به تن کردند و پشت امامشان وارد کارزار نبرد شدند تا دشمن را بیرون کنند.
در لیست وزرای شما بودند کسانی که مانند جناب نعمتزاده و زنگنه پشت جبهه را نگه داشتند و در سنگرهای استانداری و وزارت و … مشغول خدمت بودند. آقایانی هم مانند جناب ربیعی و دهقان خود به صورت مستقیم وارد جنگ شدند و دفاع را در میدان نبرد دنبال کردند اما گروه سومی هم بودند که سنگر دیگری را کشف کردند(!) برای خدمت. آنها که گویی بصیرتشان بیشتر از بقیه بوده و آتیه را می دیدند در آمریکا و لندن ماندند و ادامه تحصیل دادند.
بالاخره جنگ را که همه بلد بودند، کشته شدن و شهادت از عهده هر کسی بر می آمد. امثال حاج احمد متوسلیان ( دانشجوی رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه علم و صنعت ایران) و شهید چمران (دکتری رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک در دانشگاه برکلی) و شهید بهمنی و عباس ورامینی (دانشجوی رشته مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی) و محسن وزوایی ( دانشجوی رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف) که اتفاقا آنها هم دانشجو بودند خودخواهی کردند و شهید شدند تا عند ربهم یرزقون شوند تا ابد، اما در کابینه شما هستند امثال جناب ظریف و میلیمنفرد که در دوره جنگ آمریکا، انگلیس و فرانسه و ... بودند اگر چه قطعا دلشان برای وطن تنگ شده بود اما ماندند تا درس بخوانند دکتر شوند، مهندس شوند و پس فردا که همه شهید شدند و مجروح، اینان باشند تا وزارت خانه ها را مدیریت کنند.
نمیدانم تنگ نظری ماست و یا تاریک فکری که جهاد در سانفرانسیسکو را بر نمیتابیم و یا گشاده دستی و سخاوت و ایثار این برادران که جای رفتن به بهشت با توپ و خمپاره ماندند و سوختن و ساختن برای مملکت را انتخاب کردند؟ اما هر چه که هست کلیت کابینه جنابتان را مرد روزهای سخت نمیدانیم. کسانی که در دوره جنگ کنار ملت نبودند تا بفهمند وضعیت قرمز یعنی چه و باز ایستادگی کنند با کوچکترین تهدید، تردید خواهند کرد و چه بسا راه سازش را پیش میگیرند.
ای کاش آنقدر که تخصص مد نظر جنابعالی بود تعهد و مکتبی بودن هم به همان اندازه مورد توجه قرار میگرفت. این نوشته تنها درد دلی بود با شما و ارزش قانونی دیگری نخواهد داشت! شما که خود از نزدیک با رزمندگان بودید و احتمالا دیدین جوانی را که مظلومانه در خون خود غلتیده است.
باشد که همه در پیشگاه خدا رستگار شویم.
زهرا بختیاری
منبع : فارس