مرد طلافروش وقتی در سودای آشنایی بیشتر با زن مورد علاقهاش، پای در خانه وی گذاشت با دو مرد خشن روبهرو شد که مجبورش کردند یک صد میلیون تومان سند امضا شده و دو میلیون تومان پول به آنها پرداخت کند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از روزنامه ایران؛ 25 فروردین امسال، مرد طلافروش به پلیس مراجعه کرد و با تسلیم شکایتی گفت: چند روز پیش زن جوانی به نام پردیس به همراه دخترش به مغازه طلافروشیام آمد و دستبندی سفارش داد. بعد هم قرار شد که تصویری از این دستبند را برای او در تلگرام بفرستم تا در صورت تأیید، دستبند را برایش درست کنم.
بعد از این ماجرا چند بار دیگر هم زن جوان به مغازهام آمد. او گفت که تنهاست و چند بار هم ازدواج کرده اما زندگی خانوادگی خوبی ندارد. صحبتهای زن جوان باعث شد تا به او علاقهمند شوم و تصمیم بگیرم با او ازدواج کنم.بعد هم او مرا به خانه خواهرش دعوت کرد که البته متوجه شدم خانه متعلق به ناپدریاش بوده است.
هنوز چند دقیقهای از حضورم در آن خانه نگذشته بود که دو مرد وارد اتاق شدند. یکی از آنها ظرف اسیدی در دست داشت و تهدید کرد اگر همان موقع 40 میلیون تومان به او ندهم، اسید را به رویم میپاشد.من که حسابی ترسیده بودم با برادرم تماس گرفتم اما او موضوع را جدی نگرفت و در تماس بعدی که با شاگرد مغازهام گرفتم او یک میلیون تومان به حساب واریز کرد و یک میلیون تومان هم خودم به همراه داشتم که آنها از من گرفتند.
اما دو میلیون تومان پول برای آنها راضیکننده نبود.به همین خاطر با ضرب و شتم از من یک برگه رسید بدهی 50 میلیون تومانی به تاریخ 26 فروردین و 50 میلیون تومان هم سفته گرفتند. بعد از فیلمبرداری و عکاسی، مرا تهدید کردند که اگردرباره این ماجرا با کسی حرفی بزنم، تصاویرم را دراینترنت منتشر خواهند کرد.
دستگیری پدرخوانده و دخترش
با شکایت مرد طلافروش تحقیقات در این رابطه آغاز شد و زن جوان و پدرخواندهاش بازداشت شدند. زمانی که مأموران برای دستگیری متهمان راهی خانه آنها در غرب پایتخت شده بودند، ناگهان با خودروی پژو 405 در پارکینگ روبهروشدند وپس از بررسی پلاکش مشخص شد این خودرو مدتی قبل از مقابل خانهای به سرقت رفته است.
زن جوان و ناپدریاش پس ازدستگیری برای تحقیقات قضایی به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافته و از سوی بازپرس منافی آذر تحت بازجویی قرار گرفتند.
زن جوان ضمن انکار آدمربایی و اخاذی گفت: مرد طلافروش زمانی که فهمید مطلقه هستم، مدام برایم پیام میفرستاد و درنهایت پیشنهاد ازدواج موقت داد.
بعد هم به بهانه آشنایی بیشتر از من خواست همدیگر را ببینیم. من هم از او خواستم به خانه ناپدریام بیاید. اما لحظاتی بعد از آمدن او، ناپدری و دوستش وارد شدند و با دیدنش عصبانی شدند و مرد طلافروش را کتک زدند که البته فقط یک میلیون تومان، پول نقد از او گرفتند.
در همین حال، صاحب خودروپژو 405 سرقتی نیز به بازپرس گفت: این خانم، سه بار ازدواج کرده و از هر همسرش یک بچه دارد. سال گذشته با او آشنا شدم واو را به عقد موقت خودم درآوردم. مدتی بعد مردی با من تماس گرفت و خودش را دکتر معرفی کرد.
آقای دکتر گفت پردیس با او آشنا شده و به بهانه ازدواج او را به خانهاش کشانده و مبلغ 20 میلیون تومان با تهدید از او سفته گرفته است. آن موقع بود که متوجه شدم پردیس به این شیوه از مردان اخاذی میکند. برای همین او را ترک کردم. این درحالی بود که خودروی پژو 405 را به صورت وکالتی از پردیس خریده بودم و سند سبز آن را به نام زدم.
چند روز بعد از این ماجرا بود که خودروام از مقابل خانه به سرقت رفت و من اعلام شکایت کردم.اما نمیدانستم که ماشین را پردیس سرقت کرده است. از سارق شکایت کردم و زمانی که به من خبر دادند خودروام پیدا شده، متوجه شدم که سارق خودروام پردیس بوده است.
درحال حاضر بازپرس جنایی سرگرم تحقیق درباره ابعاد مختلف این پرونده است.
بعد از این ماجرا چند بار دیگر هم زن جوان به مغازهام آمد. او گفت که تنهاست و چند بار هم ازدواج کرده اما زندگی خانوادگی خوبی ندارد. صحبتهای زن جوان باعث شد تا به او علاقهمند شوم و تصمیم بگیرم با او ازدواج کنم.بعد هم او مرا به خانه خواهرش دعوت کرد که البته متوجه شدم خانه متعلق به ناپدریاش بوده است.
هنوز چند دقیقهای از حضورم در آن خانه نگذشته بود که دو مرد وارد اتاق شدند. یکی از آنها ظرف اسیدی در دست داشت و تهدید کرد اگر همان موقع 40 میلیون تومان به او ندهم، اسید را به رویم میپاشد.من که حسابی ترسیده بودم با برادرم تماس گرفتم اما او موضوع را جدی نگرفت و در تماس بعدی که با شاگرد مغازهام گرفتم او یک میلیون تومان به حساب واریز کرد و یک میلیون تومان هم خودم به همراه داشتم که آنها از من گرفتند.
اما دو میلیون تومان پول برای آنها راضیکننده نبود.به همین خاطر با ضرب و شتم از من یک برگه رسید بدهی 50 میلیون تومانی به تاریخ 26 فروردین و 50 میلیون تومان هم سفته گرفتند. بعد از فیلمبرداری و عکاسی، مرا تهدید کردند که اگردرباره این ماجرا با کسی حرفی بزنم، تصاویرم را دراینترنت منتشر خواهند کرد.
دستگیری پدرخوانده و دخترش
با شکایت مرد طلافروش تحقیقات در این رابطه آغاز شد و زن جوان و پدرخواندهاش بازداشت شدند. زمانی که مأموران برای دستگیری متهمان راهی خانه آنها در غرب پایتخت شده بودند، ناگهان با خودروی پژو 405 در پارکینگ روبهروشدند وپس از بررسی پلاکش مشخص شد این خودرو مدتی قبل از مقابل خانهای به سرقت رفته است.
زن جوان و ناپدریاش پس ازدستگیری برای تحقیقات قضایی به شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافته و از سوی بازپرس منافی آذر تحت بازجویی قرار گرفتند.
زن جوان ضمن انکار آدمربایی و اخاذی گفت: مرد طلافروش زمانی که فهمید مطلقه هستم، مدام برایم پیام میفرستاد و درنهایت پیشنهاد ازدواج موقت داد.
بعد هم به بهانه آشنایی بیشتر از من خواست همدیگر را ببینیم. من هم از او خواستم به خانه ناپدریام بیاید. اما لحظاتی بعد از آمدن او، ناپدری و دوستش وارد شدند و با دیدنش عصبانی شدند و مرد طلافروش را کتک زدند که البته فقط یک میلیون تومان، پول نقد از او گرفتند.
در همین حال، صاحب خودروپژو 405 سرقتی نیز به بازپرس گفت: این خانم، سه بار ازدواج کرده و از هر همسرش یک بچه دارد. سال گذشته با او آشنا شدم واو را به عقد موقت خودم درآوردم. مدتی بعد مردی با من تماس گرفت و خودش را دکتر معرفی کرد.
آقای دکتر گفت پردیس با او آشنا شده و به بهانه ازدواج او را به خانهاش کشانده و مبلغ 20 میلیون تومان با تهدید از او سفته گرفته است. آن موقع بود که متوجه شدم پردیس به این شیوه از مردان اخاذی میکند. برای همین او را ترک کردم. این درحالی بود که خودروی پژو 405 را به صورت وکالتی از پردیس خریده بودم و سند سبز آن را به نام زدم.
چند روز بعد از این ماجرا بود که خودروام از مقابل خانه به سرقت رفت و من اعلام شکایت کردم.اما نمیدانستم که ماشین را پردیس سرقت کرده است. از سارق شکایت کردم و زمانی که به من خبر دادند خودروام پیدا شده، متوجه شدم که سارق خودروام پردیس بوده است.
درحال حاضر بازپرس جنایی سرگرم تحقیق درباره ابعاد مختلف این پرونده است.