از سوی وزارت دفاع، نیروهای مسلح و سپاه مبلغ ۵۰ هزار دلار جهت اهداف مأموریت محوله و مبلغ ۱۰ هزار دلار بابت حق مأموریت و خرید لوازم شخصی و سوغات به او داده شد. علی اصغرتا از این موضوع آگاهی پیدا کرد . به خانه بازگشت و از مادرش خواست که ۳۰ عدد تخم مرغ آبپز کند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از ایسنا، «علی اصغر آلآقا» روز اول فروردین ماه سال ۱۳۴۴ متولد شد. دوران ابتدایی را در میدان قیام و راهنمایی را در مدرسه موسوی میدان شهدا گذاراند. او در حالیکه که سنین جوانی را پشت سر میگذاشت خود را در سنگر جهاد با رژیم شاهنشاهی دید. اصغر همراه با دوستان هم سن و سال خود شجاعانه به مبارزه با ساواک و پخش شب نامههای انقلابی و اعلامیههای امام میپرداخت و این خود نشانههای اولیه ایمان و ارادتش به ولایت فقیه بود. چند هفتهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عکس و نوار از امام آورد و مادر پشت پشتی خانه پنهان کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه با گروههای معاند و منافقین پرداخت. با تأسیس سپاه، در مسجد خندق آباد تهران به فعالیتهای قرآنی و شرکت در جلسات قرآن وآموزش این کلام الهی پرداخت. از ویژگیهای او محبت و علاقه بسیاری بود که به اهل بیت عصمت و طهارت و حضرت فاطمه زهرا(س) داشت. تأسیس چندین هیأت مذهبی در منطقه بازار و خیابان مولوی نشان از عشق او به خاندان نبوی داشت. اهل برگزاری عزاداری و شرکت در هیأتهای مذهبی بود. به هیأت محبان شهید، هیأت جانبازان میرفت.
در سال ۱۳۶۰ بود که مبلس به لباس پاسداری شد و به عضویت رسمی سپاه در آمد. از همان لحظه ورود به سپاه دسته رزمی و گروه تخریب را برای خود انتخاب کرد. چندی بعد وارد گروه جنگهای نامنظم شهید چمران شد و پس از طی مراحل آموزشی اعزام شد. در عملیات آزادسازی بستان شرکت کرد. در آن عملیات بر اثر انفجار مین مورد اصابت ترکش قرار گرفت وجهت درمان به تهران اعزام شد.
فرمانده ۱۹ ساله تخریبچی
پس از بهبودی به سوی جبههها بازگشت و تا زمان شهادتش در عملیاتهای والفجر مقدماتی ۱، ۳، ۴ ، بدر و خیبر حضور داشت و به عنوان جانشین فرمانده تخریب قرارگاه خاتم الانبیاءمشغول به فعالیت شد.علیاصغر اهل عمل بود. اصلا اهل حرف و صحبت نبود. بیشتر با عملش همه کارها را به همه ثابت میکرد. بسیار با اخلاص و خلوص نیت بود. اگر چه در عملیاتی یک پای خود را از دست داد ولی همیشه علاقهمند بود که در جبهه باشد و با اینکه یک پا نداشت، مسئول تخریب بود. این فرمانده از هوش و استعدادی خود نهایت بهره برداری را کرد و بارها برای باز کردن مسیرهای صعب العبور طرحهای قابل توجه و موثری ارائه میکرد.
او آنقدر لیاقت از خود نشان داد تا در سن ۱۹ سالگی از سوی فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان مسئول تخریب قرارگاه منصوب شد. علیاصغر آلاقا در سال ۶۲ به هنگام عبور از میدان مین به درجه رفیع جانبازی مفتخر شد و این حادثه او را در راهش استوارتر کرد . علیاصغر بارها مورد توجه مسئولین قرار گرفت .
تخم مرغ های سفر آلمان
در سال ۱۳۶۳ از طرف سپاه مأموریت مهمی به او واگذار شد. باید به مدت ۱۵ روز از وطن دور باشد و در آلمان انجام وظیفه کند. از سوی وزارت دفاع، نیروهای مسلح و سپاه مبلغ ۵۰ هزار دلار جهت اهداف مأموریت محوله و مبلغ ۱۰ هزارهزار دلار بابت حق مأموریت و خرید لوازم شخصی و سوغات به او داده شد. علی اصغرتا از این موضوع آگاهی پیدا کرد به خانه بازگشت و از مادرش خواهش کرد که تعدا د ۳۰ عدد تخم مرغ آب پز کند و برای او آماده کند تا مبادا در سفر مجبور شود از غذاهایی استفاده کند که با پول بیتالمال تهیه شده است.علی اصغر در طول سفر از غذاهای مادرش استفاده کرد.
در بازگشت از سفر زمانی که بچهها دور او جمع شدند تا سوغاتشان را بگیرند، رو بچهها کرد و گفت: «بچهها این پول در اختیار من بود. اما در کشور ما که متعلق به امام زمان (عج) هست و در جنگ با کفر،مردمی هستند که به این پول نیاز دارند صحیح نبود من این پول را خرج امور شخصی خود کنم .سالمندان،کودکان بیسرپرست و خانوادهای بی بضاعت و مستمندان خیلی پول احتیاج دارند. اگر ما سنت و سیره اهل بیت (ع)را سر لوحه امورات خود قرار بدهیم باید به مولایمان اقتدا کنیم. در نهایت دقت در بیتالمال را داشته باشیم ودر هر جایی که نیاز بیشتری به آن شد، استفاده کنیم .»
اصغر درنهایت جانبازی در ششمین روز از بهمن ماه ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل شد .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزه با گروههای معاند و منافقین پرداخت. با تأسیس سپاه، در مسجد خندق آباد تهران به فعالیتهای قرآنی و شرکت در جلسات قرآن وآموزش این کلام الهی پرداخت. از ویژگیهای او محبت و علاقه بسیاری بود که به اهل بیت عصمت و طهارت و حضرت فاطمه زهرا(س) داشت. تأسیس چندین هیأت مذهبی در منطقه بازار و خیابان مولوی نشان از عشق او به خاندان نبوی داشت. اهل برگزاری عزاداری و شرکت در هیأتهای مذهبی بود. به هیأت محبان شهید، هیأت جانبازان میرفت.
در سال ۱۳۶۰ بود که مبلس به لباس پاسداری شد و به عضویت رسمی سپاه در آمد. از همان لحظه ورود به سپاه دسته رزمی و گروه تخریب را برای خود انتخاب کرد. چندی بعد وارد گروه جنگهای نامنظم شهید چمران شد و پس از طی مراحل آموزشی اعزام شد. در عملیات آزادسازی بستان شرکت کرد. در آن عملیات بر اثر انفجار مین مورد اصابت ترکش قرار گرفت وجهت درمان به تهران اعزام شد.
فرمانده ۱۹ ساله تخریبچی
پس از بهبودی به سوی جبههها بازگشت و تا زمان شهادتش در عملیاتهای والفجر مقدماتی ۱، ۳، ۴ ، بدر و خیبر حضور داشت و به عنوان جانشین فرمانده تخریب قرارگاه خاتم الانبیاءمشغول به فعالیت شد.علیاصغر اهل عمل بود. اصلا اهل حرف و صحبت نبود. بیشتر با عملش همه کارها را به همه ثابت میکرد. بسیار با اخلاص و خلوص نیت بود. اگر چه در عملیاتی یک پای خود را از دست داد ولی همیشه علاقهمند بود که در جبهه باشد و با اینکه یک پا نداشت، مسئول تخریب بود. این فرمانده از هوش و استعدادی خود نهایت بهره برداری را کرد و بارها برای باز کردن مسیرهای صعب العبور طرحهای قابل توجه و موثری ارائه میکرد.
او آنقدر لیاقت از خود نشان داد تا در سن ۱۹ سالگی از سوی فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء به عنوان مسئول تخریب قرارگاه منصوب شد. علیاصغر آلاقا در سال ۶۲ به هنگام عبور از میدان مین به درجه رفیع جانبازی مفتخر شد و این حادثه او را در راهش استوارتر کرد . علیاصغر بارها مورد توجه مسئولین قرار گرفت .
تخم مرغ های سفر آلمان
در سال ۱۳۶۳ از طرف سپاه مأموریت مهمی به او واگذار شد. باید به مدت ۱۵ روز از وطن دور باشد و در آلمان انجام وظیفه کند. از سوی وزارت دفاع، نیروهای مسلح و سپاه مبلغ ۵۰ هزار دلار جهت اهداف مأموریت محوله و مبلغ ۱۰ هزارهزار دلار بابت حق مأموریت و خرید لوازم شخصی و سوغات به او داده شد. علی اصغرتا از این موضوع آگاهی پیدا کرد به خانه بازگشت و از مادرش خواهش کرد که تعدا د ۳۰ عدد تخم مرغ آب پز کند و برای او آماده کند تا مبادا در سفر مجبور شود از غذاهایی استفاده کند که با پول بیتالمال تهیه شده است.علی اصغر در طول سفر از غذاهای مادرش استفاده کرد.
شهید آلآقا سمت چپ تصویر
در بازگشت از سفر زمانی که بچهها دور او جمع شدند تا سوغاتشان را بگیرند، رو بچهها کرد و گفت: «بچهها این پول در اختیار من بود. اما در کشور ما که متعلق به امام زمان (عج) هست و در جنگ با کفر،مردمی هستند که به این پول نیاز دارند صحیح نبود من این پول را خرج امور شخصی خود کنم .سالمندان،کودکان بیسرپرست و خانوادهای بی بضاعت و مستمندان خیلی پول احتیاج دارند. اگر ما سنت و سیره اهل بیت (ع)را سر لوحه امورات خود قرار بدهیم باید به مولایمان اقتدا کنیم. در نهایت دقت در بیتالمال را داشته باشیم ودر هر جایی که نیاز بیشتری به آن شد، استفاده کنیم .»
اصغر درنهایت جانبازی در ششمین روز از بهمن ماه ۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل شد .