البته این راز را هیچگاه کسی متوجه نشد که اصلاحطلبان به چه دلیلی اینهمه انتقادات رنگارنگ را از کابینه روحانی مطرح میکنند و حتی منتظر بودند تا باخت احتمالی رئیسجمهور را نیز به گردن همین کابینه بیاندازند؟! اما هرچه هست حکماً در این صندوقچه تحفهای باید برای آنها وجود داشته باشد!
در ادامه این ماجرا به نظر میرسد کابینه جدید رئیسجمهور روحانی در دولت دوازدهم نیز منصهای جدید برای شرطگذاریها و تعیین تکلیفهای اصلاحطلبان باشد.
آنها طی روزهای پساانتخابات دائماً از این گفتهاند که هیچ شرطی برای روحانی ندارند و سهمخواه کابینه نیستند... اما صحبتها و رفتارهای آنها مصداق تعیین تکلیف برای حسن روحانی است.
*با این شرطها، شرطی برای روحانی نداریم!/این وزرا باید بروند...
داریوش قنبری، از فعالان اصلاحطلب و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی اخیراً طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز با عنوان «کابینه اصلاحطلبانه» نوشته است: این روزها و بعد از پیروزی قاطع رئیسجمهور در انتخابات برخی اینگونه القا میکنند که فصل حساب است و حسن روحانی باید سهم اصلاحطلبان را از کابینه خود نقدا بپردازد. حال اینکه حمایت از آقای روحانی بدون پیششرط بوده است و اصلاحطلبان تنها در جهت حمایت از منافع ملی از آقای روحانی مجددا حمایت کردند.
جدای از تناقض تیتر و ادعای مطروحه در ادامه آن! اما در یادداشت قنبری مقولاتی به چشم میخورد که مصداق شرطگذاری و تعیین تکلیف برای رئیسجمهور حاضر محسوب میشوند.
او ضمن تأکید بر اینکه «اصولگرایان هیچگونه سهمی از کابینه آقای روحانی ندارند» در بخشی از مطلب خود مینویسد: استفاده از مدیران اصلاحطلب که دل در گرو اندیشه اعتدالی آقای روحانی دارند، میتواند به تثبیت بیشتر اندیشه اصلاحی و اعتدالی آقای روحانی در دولت آینده وی کمک کند. اصلاحطلبان هیچگونه سهمخواهی از کابینه آقای روحانی ندارند، اما توقع دارند حال که آبروی جریان اصلاحات و اندیشه اصلاحطلبی را پای آقای روحانی گذاشتهاند، رئیسجمهور نیز مسیر اصلاحات واقعی را برایی جامعه مهیا کند.
«علی صوفی» عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیز دیگر چهره جریان خاص است که علیرغم تظاهر اصلاحطلبان به عدم تعیین تکلیف برای رئیسجمهور روحانی اما طی یادداشتی در نشریه آرمان امروز خواستار تغییر در وزارتخانههای اقتصادی دولت شده است.
*ناصری: تغییر در وزارتخانههای اقتصادی، آموزش عالی و فرهنگی و اجتماعی ضروریست/«رحمانی فضلی» توانایی برگزاری یک انتخابات بیمسئله را هم ندارد
عبدا... ناصری دیگر عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است که به تازگی اظهارات تندی را علیه «عبدالرضا رحمانیفضلی» وزیر کشور بر زبان راند.
او به سایت جماران گفته است: وزارت کشور هم از جمله مهمترین وزارتخانههایی است که باید در آن تغییراتی صورت بگیرد. هم در سال 92 و هم در سال 96، توسعه سیاسی و گسترش جامعه مدنی از مهمترین شعارهای آقای روحانی بوده است. متاسفانه انتخاب آقای رحمانیفضلی به عنوان وزیر کشور بیتوجهی به این شعار است!
شنیدهها حاکی از آنست که رئیسجمهور روحانی هم دل خوشی از تعیین تکلیفها و شرطگذاریهای اخیر اصلاحطلبان ندارد و حتی در مقابل تعیین وزیر از جانب برخی وابستگان اصلاحات نیز به شدت مکدّر شده است...
ناصری افزوده است: «اما انتخابات 29 اردیبهشت 96 این نکته را برای همگان اثبات کرد که ایشان حتی از توانایی لازم برای برگزاری یک انتخابات بی مسئله برخوردار نیستند.»
او سمت انتقادات خود را در ادامه متوجه کلیت کابینه رئیسجمهور روحانی هم کرد و تغییر در وزارتخانههای اقتصادی، آموزش عالی و فرهنگی و اجتماعی را از مهمترین تغییرات احتمالی دولت دوازدهم دانست.
جالب آنکه چند روز پس از این اظهارات وزارت کشور در بیانیهای رسمی نسبت به صحبتهای ناصری واکنش نشان داد.
در بخشی از بیانیه وزارت کشور که البته بدون خطاب قرار دادن اصلاحطلبان منتشر شد! آمده است: «آرزو یا تلاش برخی جریانها برای تأثیرگذاری در روند شکل گیری کابینه امری طبیعی و مباح است لکن دروغگویی و انتشار مطالب خلاف واقع برای به نتیجه رساندن این تلاشها، رفتاری غیر اخلاقی، غیر اسلامی و غیر سازنده است که با شأن نیروهای سیاسی و بعلاوه با رسالت حقیقی رسانه های بالنده ایران اسلامی، ناهمخوان است.»
*عطریانفر: اظهاراتی که درباره سهمخواهی اصلاحطلبان مطرح میشود «فتنهانگیزی اصولگرایان» است!
اظهارات و بگومگوهای فوق را البته بایستی در این چارچوب آنالیز کرد که اصلاحطلبان در ایام انتخابات سال 96، بارها و بارها عنوان کردند که رئیسجمهور روحانی نامزد رسمی آنها نیست.
آنها صراحتاً بیان میکردند که به دلیل اجبار به روحانی رأی خواهند داد و روحانی را هم یک اصلاحطلب نمیدانند.
جالب آنکه اصلاحطلبان برای اینکه دامنشان به قدر کافی از کمکاریها و ضعفهای دولت یازدهم بری باشد، حتی از اقدامات دموکراتیک مسئولیتآور در انتخابات هم خودداری کردند و فیالمثل نه تنها اعلام کردند که برای آقای روحانی ستاد انتخاباتی تشکیل نمیدهند بلکه حتی یک خط بیانیه رسمی امضا شده و اختصاصی هم در حمایت از روحانی صادر نکردند.
اظهارات اشاره شده و بیانیه وزارت کشور البته همچنان با تکذیبهای عجیب و غریب چهرههای ستادی اصلاحات مواجه است و آنها تأکید دارند که بیان کنند هیچ شرط و شروطی برای دولت روحانی و کابینه جدیدش نگذاشتهاند!
محمد عطریانفر، از معاریف حزب کارگزاران سازندگی به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز در اشاره به همین مباحث گفته است: «اصلاحطلبان هیچبار اضافیای بر دوش روحانی نخواهند بود و او در هر سطحی دست به تغییرات بزند، مورد قبول اصلاحطلبان است. اظهاراتی هم که درباره سهمخواهی اصلاحطلبان مطرح میشود، ناشی از فتنهانگیزیهایی است که از ناحیه تندروهای اصولگرا دامن زده میشود. توطئهای است که میخواهند پیوند عمیق جریان اعتدال و اصلاحطلب را به هم بزنند. اصلاحطلبان هیچتوقعی فراتر از تشخیص روحانی ندارند و جمعبندی روحانی در تجدید ساختار دولت مورد احترام اصلاحطلبان خواهد بود.»
خوشمزه آنکه روزنامه آرمان امروز هم در مقدمه این گزارش مینویسد: «اصلاحطلبان به دنبال سهمخواهی از دولت هستند؛ این جمله چند صباحی است که بر زبان مخالفان دولت روحانی جاری شده و آنها سعی دارند تا اینگونه به جامعه القا کنند که برای اصلاحطلبان منافع گروهی و حضورشان در کابینه دوازدهم بیش از منافع ملی و تحقق خواست ملت اهمیت دارد که ادعایی گزاف است...»
*«کابینه دوازدهم» قربانی دعوای قدیمی اصلاحطلب_کارگزار؟
قضاوت درباره اینکه تأکید و ابرام اصلاحطلبان بر تعیین تکلیف برای کابینه دوازدهم «فتنهانگیزی اصولگرایان» است! یا خواسته واقعی ستاد جریان سیاسی خاص، کار سختی نیست.
نکته اما آنجاست که اصلاحطلبان متأسفانه تلاش میکنند جامعه از اختلافات علنی شده طیفهای مختلف درون اردوگاه اصلاحات بیخبر بماند و در این راه گویا بیان صحبتهای متناقض برای معاریف اصلاحطلب از حلیّت برخوردار است.
شنیدهها حاکی از آنست که رئیسجمهور روحانی هم دل خوشی از تعیین تکلیفها و شرطگذاریهای اخیر اصلاحطلبان ندارد و حتی در مقابل تعیین وزیر از جانب برخی وابستگان اصلاحات نیز به شدت مکدّر شده است...
کسانی که تصور میکردند از راه امتیاز دادن به آمریکا میتوانند کشور ایران را بسازند و جلو ببرند باز هم معلوم شد که سخت در اشتباه بودند. آمریکاییها جز به براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی و به تحت سلطه در آوردن این کشور ثروتمند به چیز دیگری فکر نکرده و نمیکنند. تنها راه مقاومت و ایستادگی است، راه پیشرفت کشور تکیه بر ظرفیتها و استعدادهای موجود در کشورمان میباشد. نگاه به خارج ما را به جایی نمیرساند. کاش این را بفهمند.
دوباره ایران دوباره تحریم جدید، ابر برجام باریدن گرفت و تمام تحریمها بالمره و به یکباره فرو ریخت روی سر داعیهداران برجام!
چرا دولت مدعی تدبیر با سکوت معنادارش هیچ اقدامی نمیکند تا آمریکای خبیث هر غلطی که دلش میخواهد برخلاف برجام میکند. مگر قرار نبود ما در قبال نقض برجام، وضعیت انرژی هستهای را به روال قبل از تعهد برجام برگردانیم؟ پس کی؟! چقدر عقبنشینی، چقدر تحمل خفتو خواری؟
با تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران که نقض چندین باره برجام محسوب میشود آقای رئیسجمهور، دولتیها و نمایندگان مجلس که با اعتماد به آمریکا قدرت هستهای کشور را نابود کردند امروز باید پاسخگوی ملت باشند و مسئولیت کاری را که کردهاند بپذیرند.
از نوع افرادی که اطراف آقای رئیسجمهور را محاصره کردهاند میتوان پیشبینی کرد و احتمال داد افراد نفوذی در دولت به دنبال احیاء قانون مطبوعات و طرح دوقلو برای افزایش اختیارات ریاستجمهوری با هدف ایجاد تنش اجتماعی هستند. این جماعت برای جابجایی اولویتهای جامعه هر کاری از دستش بربیاید انجام میدهد.
آقای رئیسجمهور و اطرافیان ایشان که از چند سال قبل تا الان منتقدین دلسوز برجام را بیسواد خطاب میکردند حالا با توجه به تحریمهای پیدرپی ایران توسط آمریکا وجدان خود را قاضی کرده و اعتراف کنند حق با که بود.
با اعتقادی که دولت و دولتمردان به غرب و آمریکا دارند اگر دشمنان برجام را هم زیر پا بگذارند بنده معتقدم با بدعهدی آنان برخورد نخواهد کرد. وقتی مسئولی در اندیشه خود غربگرایی را پذیرفته به دنبال آمریکا افتادن را عیب نمیداند و احساس درد ندارد و خیلی راحت تحقیر را میپذیرد.
آقای روحانی، امیرالمومنین علی(ع) با برادرش چه کرد؟ ابتدا شما هم همان رفتار را بکنید و بعد درباره سیره علی(ع) سخن بگویید. در ضمن تحریمهایی که قرار بود یکجا برداشته شود با کلکسیونی از تحریمهای جدید در ابتدای دولت دوازدهم همراه شد. این قدر دشمنی آمریکا با مردم ایران را بزک کردید. آیا دیگر کافی نیست؟
وقتی آقای روحانی در مقام ریاستجمهوری این کشور دانسته یا ندانسته در ایام تبلیغات ریاستجمهوری نقش اپوزیسیون را به خود گرفته و مدعی 38 سال اعدام و زندان توسط نظام میشود که طبیعی است که آمریکاییها مثل وزیر خارجه این کشور به براندازی و تغییر نظام جمهوری اسلامی توسط عوامل داخلی خود امیدوار شده و با جسارت تمام این موضوع را بر زبان میآورد.
سخنان رئیس جمهور در مذمت دشنام دادن را باید به فال نیک گرفت و انشاءالله از بداخلاقیهای گذشته پرهیز کنند و دیگر ملت و منتقدین را حواله جهنم نکنند و به جای شعار و سخنرانی به عمل بپردازند.
جای تعجب از رئیسجمهور است که سخن میگوید و خود عکس سخنانش عمل میکند... مثلا تکیه بر بالا بردن آستانه تحمل! لابد به خاطر این بالا بودن آستانه تحمل بود که مردم با القابی چون بیسواد، برو به جهنم، دنیا ندیده، لبوفروش، و... مورد خطاب قرار گرفتند!
وقتی آقای روحانی در مناظرات از موشکها و شهرهای موشکی انتقاد کردند همان زمان بود که آمریکا برای تحریمهای بیشتری که برنامهریزی کرده بود مصممتر شد. آقای رئیسجمهور اظهارات شما در مناظره آیا گرای ناخواستهای نبود که برای دشمن ارسال کردید؟!
افتخار میکنم سرهنگ هستم و عمر خودم را در جمهوری اسلامی برای دفاع از خاک این سرزمین مقدس و حفظ ارزشها سپری کرده و امروز هم آماده جانفشانی میباشم ولی حقوقدان مدعی و نجومیبگیر از بیتالمال نشدم. به جانبازی و پدر شهید بودن خود افتخار میکنم ولی مثل آقای رئيسجمهور برای دنیای دیگران آلوده به بازیهای سیاسی نشدم.