در این سالها فیلمهای ایدئولوژیک فراوانی با پولهای کلان دولتی ساخته شدهاند که پیام را یکدفعه قصد دارند به مخاطب القا کنند. اما ویلاییها از این نوع عام تاثیر گذاری پرهیز میکند.
شهدای ایران:سالهاست پس از پایان در جنگ تحمیلی فیلمهایی درباره جنگ با عنوان «دفاع مقدس» در گونه های متفاوتی نیز ساخته شده است. اما در یک دسته بندی قانع کننده فیلمهایی که طی سی و شش سال اخیر ساخته شده اند یا به نمایش جبهه جنگ می پردازند یا تاثیر اجتماعی دوران پس از جنگ را بررسی می کنند. اغلب فیلمها از این دو حالت فراتر نمیرود؛ یا میدان جنگ، یا میدان جدل اجتماعی پس از جنگ .
با همین دسته بندی درخواهیم یافت که چقدر کلیشه سازی و چه میزان کلیشه گرایی موجب شده فیلمسازان، از کنار بهترین سوژهها به سادگی عبور کنند یا از ناب ترین ایدهها، بدترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را بسازنند.
فیلم ویلاییها از سرکار خانم منیر قیدی، با معرفی یک جغرافیای خاص از جنگ در دو گروه فیلمهای ساخته شده درباره دوران دفاع مقدس نمیگنجد. به عبارت دیگر سازندگان با پیدا کردن یک جغرافیای خاص، یک روایت خاص را یافتهاند. وقتی که اتومبیل هایس وارد فضای ویلایی ها میشود این احساس خاص بودن جغرافیا به قصه تعمیم داده می شود. «عزیز خانم» ( ثریاقاسمی) به عنوان یک کاراکتر خاص وارد قصه میشود و در ارزیابی ساده اولیه ساکنین این جغرافیای خاص، با نمایش جزئینگر فیلمساز – از نمایش سریالهای دهه شصت تا همیاری بانوان - یک وضعیت خاص و ویژه اجتماعی را در نسبت با جنگ نمایش می دهد.
البته در یک بررسی تطبیقی به ارزش های اجتماعی فیلم در نسبت با گزاره های تعریف شده در سینمای ایران بیشتر پی خواهیم برد. به عنوان نمونه سیما (طناز طباطبایی) تفاوت خاصی با سیمین (لیلا حاتمی) فیلم جدایی ندارد. زنی که در مواقع بحران( چه بحران نظامی، چه بحران سیاسی، چه بحران اجتماعی) قصد جدایی از همسر و سودای کوچ به خارج را در سر دارد. گزاره قابل اعتنای دوم در نسبت با سینمای اجتماعی در فیلم ویلاییها، غیر از شخصیت کلیدی سیما، جمعی است که در مکان خاص گرد هم آمده اند یادآور فیلم درباره الی، در یک فضای محدود اجتماعی است. حالا کنشها را با تعاریف مرسوم سینمای فرهادی مقایسه کنید. سیما قصد دارد فرزندانش را از عزیز خانم بگیرد و راهی خارج از کشور شود. اما تحت تاثیر رفتار و کنش های خانوادههای رزمندگان قرار میگیرد و پای همسر رزمندهاش می ایستاد و در جغرافیای ویلاییها باقی میماند اما سیمین با وجود اینکه زندگی لبریز از آرامشی دارد در نهایت جلای وطن می کند و حتی اگر دخترش با او نماند نیز برایش چندان اهمیتی ندارد. مشابهت موقعیت سیمین و سیما در دو فیلم ویلاییها با اسم های مشابه جای تامل و تعمق بیشتری در مورد تاثیرپذیری در فضای بومی می طلبد.
از فردیت سیما و سیمین باید به یک جمعیت شناسی از درباره الی تا ویلاییها برسیم. جمعیت شناسی زنان پشت جبهه تلاش برای رزمندگان که دست یازیدن به یک هدف بزرگ اجتماعی است. اما درباره الی و شخصیت سپیده ( گلشیفته فراهانی) به دنبال یک تغییر اجتماعی در زندگی فردی میان احمد (شهاب حسینی) و الی ( ترانه علیدوستی) است. جمعیت سرخوشانه ای که با تراژدی کاملا پوچی یکی از اعضایش را از دست میدهد و به سرگشتگی دچار است.تبار جمعیتی که در درباره الی است نماد و سمبلی از زندگی اجتماعی دهه هشتاد و نود است.
اما گروه ویلاییها برای تفریح به این مکان نیامده اند، حتی جابجایی اجتماعی مثل درباره الی در آنها اتفاق افتاده است اما این جابجایی به دلیل یک پایان تلخ و یا تجربه آن نبوده است. مثلا همسر یکی از شهدا با بازی متفاوت و زیبای آناهیتا افشار، همسر شهید او، همسر دوم اوست و فرزندش ماحصل ازدواج اول او. دغدغه این است که پسرش با تصور پدر قهرمان بزرگ نشود، چون همسر دوم شهید او ، پدر فرزندش نیست.این سبک زندگی ، کاملا با نحوه زیست احمد و ایل قابل مقایسه است و مخاطب را به نتایج قابل اعتنایی از این دو قیاس می رساند.
تفاوت خاص جمع ویلاییها با فیلمی مثل «درباره الی» این است که جمعیت موجب تحول فردیت می شود اما در مجموعه ای مثل درباره الی فردیت، جمعیت را دچار تحول میکند. این سیر تحول و تطور، عام بودن و خاص شدن سیما، روی مرز باریکی حرکت می کند و به سوی هندی شدن غش نمیکند. بازهم از خودمان میپرسیم چرا ویلایی های منیر قیدی خاص است؟ چرا شخصیت پردازی های خاص است؟ چرا سیر تحولات فردی از عامی بودم به خاص شدن می انجامد؟! همه چیز در این فیلم به لحن خاص مولف، باز می گردد. اگر دقت کنیم مولفان در تیتراژ با چند جمله به حماسه پنهان زنان پشت جبهه اشاره می کنند و از تاکیدی بر عبارت حماسه استفاده می کنند. همین نوشتار مانیفست فیلمساز را عیان میکند که با کلمات، لحن و حتی با هیچ میزانسن شوخی ندارد و با مرزبندی های ایدئولوژیکی مثل «جنگ یا ضد جنگ» قصد سرگردان کردن مخاطب را ندارد. منیر قیدی در شیوه کارگردانی به صورت یکپارچه و هارمونیکی لحن حماسی را برای کوک سازهای ارکسترش انتخاب می کند و هماهنگ لحنی از ویلایی ها یک مارش حماسی خاص میسازد.
تنها ساز مخالفی هم که زده می شود صدای سیماست که نمی خواهد با مناسبات حاکم بر جامعه همسو و همنوا باشد. ساز مخالف سیما به تدریج با سایر پرسوناژها هم کوک می شود. در این سالها فیلمهای ایدئولوژیک فراوانی با پولهای کلان دولتی ساخته شدهاند که پیام را یکدفعه قصد دارند به مخاطب القا کنند. اما ویلاییها از این نوع عام تاثیر گذاری پرهیز میکند.
مستقل از هر قضاوتی، این تم حماسی تقریبا در هیچ کدام آثاری که با مضمون دفاع مقدس ساخته می شوند ،وجود ندارد. پیرنگ و روایت مبتنی بر هم نگرههای اصیل دوران دفاع خاص پردازش شده اند و لحن حماسی هر تعلیق و گره گشایی از لحظات فیلم جنبه نمایشی کاملا حماسی داشته باشد. صحنه ای که مادر داوود وارد بیمارستان می شود و رزمنده مجروح او را عزیز صدا می کند و مادر داوود به یاد پسر کوچک به شهادت رسیده اش اشتباه می گیرد قطعا سازنده با بهره بری از این رویداد نه با تعمد شعاری ، بل با تعمدی نمایشی کدگذاری حماسی را در وجوه تماتیک اثرش لحاظ می کند.
از سوی دیگر در نیمه پایانی فیلم وجه تعلیق شهادت داوود پیگیری میشود تا لحظه ملتهب گره گشایی تعلیق ، حتی نمایش غیر تاکیدی محل استقرار پیکرهای شهدا ممکن است جنبه تماتیک ضد جنگی می به خود نگیرد. متاسفانه فیلمی با چنین شاخصهای اصیلی در پرداخت لحظات دفاع مقدس، زیر پوتینهای مدیران امنیتی حوزه فرهنگ و هنر و مدیران واداده حوزه هنری له شد و اکران ماندگار و پر شوری نداشت.
*مشرق
با همین دسته بندی درخواهیم یافت که چقدر کلیشه سازی و چه میزان کلیشه گرایی موجب شده فیلمسازان، از کنار بهترین سوژهها به سادگی عبور کنند یا از ناب ترین ایدهها، بدترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را بسازنند.
فیلم ویلاییها از سرکار خانم منیر قیدی، با معرفی یک جغرافیای خاص از جنگ در دو گروه فیلمهای ساخته شده درباره دوران دفاع مقدس نمیگنجد. به عبارت دیگر سازندگان با پیدا کردن یک جغرافیای خاص، یک روایت خاص را یافتهاند. وقتی که اتومبیل هایس وارد فضای ویلایی ها میشود این احساس خاص بودن جغرافیا به قصه تعمیم داده می شود. «عزیز خانم» ( ثریاقاسمی) به عنوان یک کاراکتر خاص وارد قصه میشود و در ارزیابی ساده اولیه ساکنین این جغرافیای خاص، با نمایش جزئینگر فیلمساز – از نمایش سریالهای دهه شصت تا همیاری بانوان - یک وضعیت خاص و ویژه اجتماعی را در نسبت با جنگ نمایش می دهد.
البته در یک بررسی تطبیقی به ارزش های اجتماعی فیلم در نسبت با گزاره های تعریف شده در سینمای ایران بیشتر پی خواهیم برد. به عنوان نمونه سیما (طناز طباطبایی) تفاوت خاصی با سیمین (لیلا حاتمی) فیلم جدایی ندارد. زنی که در مواقع بحران( چه بحران نظامی، چه بحران سیاسی، چه بحران اجتماعی) قصد جدایی از همسر و سودای کوچ به خارج را در سر دارد. گزاره قابل اعتنای دوم در نسبت با سینمای اجتماعی در فیلم ویلاییها، غیر از شخصیت کلیدی سیما، جمعی است که در مکان خاص گرد هم آمده اند یادآور فیلم درباره الی، در یک فضای محدود اجتماعی است. حالا کنشها را با تعاریف مرسوم سینمای فرهادی مقایسه کنید. سیما قصد دارد فرزندانش را از عزیز خانم بگیرد و راهی خارج از کشور شود. اما تحت تاثیر رفتار و کنش های خانوادههای رزمندگان قرار میگیرد و پای همسر رزمندهاش می ایستاد و در جغرافیای ویلاییها باقی میماند اما سیمین با وجود اینکه زندگی لبریز از آرامشی دارد در نهایت جلای وطن می کند و حتی اگر دخترش با او نماند نیز برایش چندان اهمیتی ندارد. مشابهت موقعیت سیمین و سیما در دو فیلم ویلاییها با اسم های مشابه جای تامل و تعمق بیشتری در مورد تاثیرپذیری در فضای بومی می طلبد.
از فردیت سیما و سیمین باید به یک جمعیت شناسی از درباره الی تا ویلاییها برسیم. جمعیت شناسی زنان پشت جبهه تلاش برای رزمندگان که دست یازیدن به یک هدف بزرگ اجتماعی است. اما درباره الی و شخصیت سپیده ( گلشیفته فراهانی) به دنبال یک تغییر اجتماعی در زندگی فردی میان احمد (شهاب حسینی) و الی ( ترانه علیدوستی) است. جمعیت سرخوشانه ای که با تراژدی کاملا پوچی یکی از اعضایش را از دست میدهد و به سرگشتگی دچار است.تبار جمعیتی که در درباره الی است نماد و سمبلی از زندگی اجتماعی دهه هشتاد و نود است.
اما گروه ویلاییها برای تفریح به این مکان نیامده اند، حتی جابجایی اجتماعی مثل درباره الی در آنها اتفاق افتاده است اما این جابجایی به دلیل یک پایان تلخ و یا تجربه آن نبوده است. مثلا همسر یکی از شهدا با بازی متفاوت و زیبای آناهیتا افشار، همسر شهید او، همسر دوم اوست و فرزندش ماحصل ازدواج اول او. دغدغه این است که پسرش با تصور پدر قهرمان بزرگ نشود، چون همسر دوم شهید او ، پدر فرزندش نیست.این سبک زندگی ، کاملا با نحوه زیست احمد و ایل قابل مقایسه است و مخاطب را به نتایج قابل اعتنایی از این دو قیاس می رساند.
تفاوت خاص جمع ویلاییها با فیلمی مثل «درباره الی» این است که جمعیت موجب تحول فردیت می شود اما در مجموعه ای مثل درباره الی فردیت، جمعیت را دچار تحول میکند. این سیر تحول و تطور، عام بودن و خاص شدن سیما، روی مرز باریکی حرکت می کند و به سوی هندی شدن غش نمیکند. بازهم از خودمان میپرسیم چرا ویلایی های منیر قیدی خاص است؟ چرا شخصیت پردازی های خاص است؟ چرا سیر تحولات فردی از عامی بودم به خاص شدن می انجامد؟! همه چیز در این فیلم به لحن خاص مولف، باز می گردد. اگر دقت کنیم مولفان در تیتراژ با چند جمله به حماسه پنهان زنان پشت جبهه اشاره می کنند و از تاکیدی بر عبارت حماسه استفاده می کنند. همین نوشتار مانیفست فیلمساز را عیان میکند که با کلمات، لحن و حتی با هیچ میزانسن شوخی ندارد و با مرزبندی های ایدئولوژیکی مثل «جنگ یا ضد جنگ» قصد سرگردان کردن مخاطب را ندارد. منیر قیدی در شیوه کارگردانی به صورت یکپارچه و هارمونیکی لحن حماسی را برای کوک سازهای ارکسترش انتخاب می کند و هماهنگ لحنی از ویلایی ها یک مارش حماسی خاص میسازد.
تنها ساز مخالفی هم که زده می شود صدای سیماست که نمی خواهد با مناسبات حاکم بر جامعه همسو و همنوا باشد. ساز مخالف سیما به تدریج با سایر پرسوناژها هم کوک می شود. در این سالها فیلمهای ایدئولوژیک فراوانی با پولهای کلان دولتی ساخته شدهاند که پیام را یکدفعه قصد دارند به مخاطب القا کنند. اما ویلاییها از این نوع عام تاثیر گذاری پرهیز میکند.
مستقل از هر قضاوتی، این تم حماسی تقریبا در هیچ کدام آثاری که با مضمون دفاع مقدس ساخته می شوند ،وجود ندارد. پیرنگ و روایت مبتنی بر هم نگرههای اصیل دوران دفاع خاص پردازش شده اند و لحن حماسی هر تعلیق و گره گشایی از لحظات فیلم جنبه نمایشی کاملا حماسی داشته باشد. صحنه ای که مادر داوود وارد بیمارستان می شود و رزمنده مجروح او را عزیز صدا می کند و مادر داوود به یاد پسر کوچک به شهادت رسیده اش اشتباه می گیرد قطعا سازنده با بهره بری از این رویداد نه با تعمد شعاری ، بل با تعمدی نمایشی کدگذاری حماسی را در وجوه تماتیک اثرش لحاظ می کند.
از سوی دیگر در نیمه پایانی فیلم وجه تعلیق شهادت داوود پیگیری میشود تا لحظه ملتهب گره گشایی تعلیق ، حتی نمایش غیر تاکیدی محل استقرار پیکرهای شهدا ممکن است جنبه تماتیک ضد جنگی می به خود نگیرد. متاسفانه فیلمی با چنین شاخصهای اصیلی در پرداخت لحظات دفاع مقدس، زیر پوتینهای مدیران امنیتی حوزه فرهنگ و هنر و مدیران واداده حوزه هنری له شد و اکران ماندگار و پر شوری نداشت.
*مشرق