شهدای ایران: چند عنصر تروریستی_انغماسی وابسته به دواعش در تهران دست به 2 عملیات کور میزنند و پس از به شهادت رساندن چند شهروند ایرانی، به هلاکت میرسند.
تأثری عمومی شکل میگیرد و همه دست در دست هم به مبارزهی بیش از این با تروریستها میاندیشند.
اما در سمت دیگر ماجرا رخدادهای دیگری هم وقوع یافته است که معلوم نیست چند نفر متوجه آنها شدهاند و اساسا چند نفر حاضرند درباره نسبت این رخدادها با ناامنی و یا زمینهسازی خواسته و ناخواسته آنها برای «وقوع ناامنی» به بحث بنشینند...؟!
1_سال 94 و حوالی 2 هفته مانده تا انتخابات مجلس دهم است.
حمیدرضا جلاییپور، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از گفتوگوی تفصیلی خود با روزنامه اعتماد میگوید:
«برخی می گویند امنیت ایران بالاست و این امنیت را دستاورد انقلاب معرفی می کنند. به نظر من این تحلیل دقیقی نیست زیرا ما قبل از انقلاب هم بهترین امنیت منطقه را داشتیم. اما آنچه نداشتیم احترام شهروندان مان بود. ما قبل از انقلاب شهروند نبودیم و توسعه سیاسی نداشتیم. از این دریچه باید دستاوردهای انقلاب را دید.»[1]
2_در صبح فردای وقوع عملیاتهای تروریستی در ساختمان مراجعات مجلس شورای اسلامی و در ورودی مرقد مطهر امام راحل، یک روزنامه اصلاحطلب که در اظهارات نقل شده در بالا نقشی مستقیم دارد، از تیتر اولی در صفحه یکم خود استفاده میکند که همه میدانند شعار فتنهگران در سال 88 بود.
در تیتر اول این روزنامه میخوانیم: «ما همه با هم هستیم»!
ترور بد، ترور خوب...!
3_عمادالدین باقی از فعالان اصلاحطلب طی اظهاراتی در شماره 98 نشریه صدا در سال 95 مینویسد: «اکنون معضل فساد پابهپای سایر معضلات سیاسی و اجتماعی، بهمنوار در مسیر تبدیل شدن به یک بحران امنیتی عظیم هستند و نیروهای مخرب در کمین فرصت برای بهرهبرداری از آنند.»
او بعنوان تکمله نیز این بیت شعر را به اظهارات عجیب خود میافزاید: نیست امید صلاحی ز فساد حافظ... چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم.
4_و اشاره آخر نیز اظهارات یکی از زعمای اصلاحطلب است که چند روز پس از انتخابات اخیر، طی یادداشتی ظاهرا بیربط با قضایای روز و در تقبیح چیزی به نام «جریان سوم» که میانه چندانی با دعواهای مرسوم جریانات چپ و راست ندارد، از این میگوید که این جریانات دود شدهاند و به هوا رفتهاند و البته اگر میخواهید «گلوله» نخورید خطالرأس کوه را رعایت کنید!
*نشانههایی از فتنه و القای بحران براندازی
یقینا بررسی این اظهارات و به عبارت بهتر بررسی این نشانهها نیاز به یک فرایند دقیق دارد اما فیالجمله نقاط آشکاری مثل «فتنه»، «القای بحران براندازی» و «حذف» که در این صحبتها دیده میشود، جای هیچ تردیدی باقی نمیماند که یک فرایند خطرناک دیگر همچون «فتنه» نیز در سطح رخدادهای سیاسی کشور در جریان است که بایستی حتما مراقب آن بود.
در حوادث تروریستی اخیر در تهران 17 شهید مظلوم را تقدیم راه اسلام و انقلاب کردیم اما کیست که نداند تعداد تلفات ما اگر چند صد برابر هم بود ولی هرگز به پای آسیبهای فتنه، القای بحران اقتصادی و سیاسی و چیزی به نام «حذف» نمیرسد.
تأثری عمومی شکل میگیرد و همه دست در دست هم به مبارزهی بیش از این با تروریستها میاندیشند.
اما در سمت دیگر ماجرا رخدادهای دیگری هم وقوع یافته است که معلوم نیست چند نفر متوجه آنها شدهاند و اساسا چند نفر حاضرند درباره نسبت این رخدادها با ناامنی و یا زمینهسازی خواسته و ناخواسته آنها برای «وقوع ناامنی» به بحث بنشینند...؟!
1_سال 94 و حوالی 2 هفته مانده تا انتخابات مجلس دهم است.
حمیدرضا جلاییپور، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از گفتوگوی تفصیلی خود با روزنامه اعتماد میگوید:
«برخی می گویند امنیت ایران بالاست و این امنیت را دستاورد انقلاب معرفی می کنند. به نظر من این تحلیل دقیقی نیست زیرا ما قبل از انقلاب هم بهترین امنیت منطقه را داشتیم. اما آنچه نداشتیم احترام شهروندان مان بود. ما قبل از انقلاب شهروند نبودیم و توسعه سیاسی نداشتیم. از این دریچه باید دستاوردهای انقلاب را دید.»[1]
2_در صبح فردای وقوع عملیاتهای تروریستی در ساختمان مراجعات مجلس شورای اسلامی و در ورودی مرقد مطهر امام راحل، یک روزنامه اصلاحطلب که در اظهارات نقل شده در بالا نقشی مستقیم دارد، از تیتر اولی در صفحه یکم خود استفاده میکند که همه میدانند شعار فتنهگران در سال 88 بود.
در تیتر اول این روزنامه میخوانیم: «ما همه با هم هستیم»!
ترور بد، ترور خوب...!
3_عمادالدین باقی از فعالان اصلاحطلب طی اظهاراتی در شماره 98 نشریه صدا در سال 95 مینویسد: «اکنون معضل فساد پابهپای سایر معضلات سیاسی و اجتماعی، بهمنوار در مسیر تبدیل شدن به یک بحران امنیتی عظیم هستند و نیروهای مخرب در کمین فرصت برای بهرهبرداری از آنند.»
او بعنوان تکمله نیز این بیت شعر را به اظهارات عجیب خود میافزاید: نیست امید صلاحی ز فساد حافظ... چون که تقدیر چنین است چه تدبیر کنم.
4_و اشاره آخر نیز اظهارات یکی از زعمای اصلاحطلب است که چند روز پس از انتخابات اخیر، طی یادداشتی ظاهرا بیربط با قضایای روز و در تقبیح چیزی به نام «جریان سوم» که میانه چندانی با دعواهای مرسوم جریانات چپ و راست ندارد، از این میگوید که این جریانات دود شدهاند و به هوا رفتهاند و البته اگر میخواهید «گلوله» نخورید خطالرأس کوه را رعایت کنید!
*نشانههایی از فتنه و القای بحران براندازی
یقینا بررسی این اظهارات و به عبارت بهتر بررسی این نشانهها نیاز به یک فرایند دقیق دارد اما فیالجمله نقاط آشکاری مثل «فتنه»، «القای بحران براندازی» و «حذف» که در این صحبتها دیده میشود، جای هیچ تردیدی باقی نمیماند که یک فرایند خطرناک دیگر همچون «فتنه» نیز در سطح رخدادهای سیاسی کشور در جریان است که بایستی حتما مراقب آن بود.
در حوادث تروریستی اخیر در تهران 17 شهید مظلوم را تقدیم راه اسلام و انقلاب کردیم اما کیست که نداند تعداد تلفات ما اگر چند صد برابر هم بود ولی هرگز به پای آسیبهای فتنه، القای بحران اقتصادی و سیاسی و چیزی به نام «حذف» نمیرسد.