فاطمه مطیع، در تحقیقات اولیه و همانطور که گزارش پزشکی قانونی اعلام کرده بود، به ارتکاب قتل مجید به وسیله نوشیدنی مسموم اعتراف کرد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد؛ در جریان رسیدگی به پرونده در دادگاه، فاطمه اتهام قتل را منکر شد و مدعی شد لحظاتی پیش از دستگیری، همسرش که عامل اصلی قتل بوده، از او خواسته ارتکاب قتل را گردن بگیرد تا بتواند رضایت خانواده مقتول را جلب کند؛ فاطمه هم همان کرد که شوهرش خواسته بود.
انکار ارتکاب قتل توسط متهم نتیجه نداشت و در حالی که اولیایدم خواسته خود را قصاص متهم یعنی فاطمه عنوان کرده بودند، قاضی پرونده دفاعیات او را کافی ندانست و حکم به قصاص فاطمه داد؛ حکمی که در دیوانعالی کشور نقض شد و قرار شد دوباره مورد رسیدگی قرار گیرد. این پرونده بارها بین دادگاه و دیوانعالی کشور در رفتوآمد بود و حتی یک بار هم قاضی پرونده حکم به تبرئه او داد اما اینبار با اعتراض و شکایت اولیایدم نسبت به پرونده، پرونده به دیوانعالی ارسال شد و حکم تبرئه هم نقض شد.
دادگاه تاکنون 8 بار فاطمه را به اتهام قتل به قصاص محکوم کرده و یکبار هم او را تبرئه کرده است و این در حالی است که تمام این احکام از سوی دیوانعالی کشور نقض شده است؛ دور جدید رسیدگی به این پرونده از تیرماه امسال و بعد از گذشت 20 سال از وقوع قتل مجددا آغاز شده و فاطمه مطیع همچنان بر طبل بیگناهی و عدم دخالت خود در وقوع این قتل میکوبد.
پرونده فاطمه مطیع را شاید بتوان از دو جهت شبیه پرونده قتل لاله سحرخیزان و قاتل وی شهلا جاهد دانست؛ در این پرونده هم شهلا جاهد که بعد از مدتی ارتباط با ناصر محمدخانی و برای زندگی دائم با وی، تصمیم به قتل لاله گرفته بود، در غیاب ناصرمحمدخانی به خانه او رفت و با ضربات چاقو لاله را به قتل رساند.
مدتی بعد و به دنبال تحقیقات پلیسی، شهلا جاهد از سوی مأموران آگاهی شناسایی و دستگیر شد و به ارتکاب قتل سحرخیزان اعتراف کرد. او بعد از اعترافات اولیه و در جریان جلسات محاکه در دادگاه، منکر ارتکاب قتل شد و همانطور که فاطمه مطیع مدعی شد قتل را شوهرش انجام داده، شهلا جاهد هم مدعی شد که عدهای دیگر این قتل را مرتکب شدهاند و از وی خواستهاند آن را گردن بگیرد. این انکار اعترافات اولیه از سوی شهلا جاهد هم در طول سالهای محاکمه نتیجه نداد و 8 سال بعد از وقوع قتل و در سحرگاه 10 آذر سال 89 در محوطه زندان اوین به دار آویخته شد. شاهدان اجرای حکم اعدام شهلا از التماس و تقاضای شدید او از خانواده مقتول برای اعلام رضایت صحبت میکردند و این در حالی بود که طی سالهایی که محاکمه انجام میشد، شهلا هیچگاه تقاضای بخشش نکرد و شاید همین موضوع کار او را پیچیده کرد.
وجه دوم تشابه پرونده فاطمه مطیع با پرونده شهلا جاهد، وکیل آنها یعنی عبدالصمد خرمشاهی است؛ خرمشاهی که به شدت تلاش میکرد در کنار اثبات بیگناهی شهلا جاهد، نیمنگاهی هم به جلب رضایت خانواده محمدخانی و سحرخیزان داشته باشد، نهایتا در این پرونده شکست خورد و با اعدام شهلا او هم با این پرونده وداع کرد؛ اما در کنار این پرونده، خرمشاهی درگیر پروندهای بود که تقریبا یک دهه پیش از ارتکاب قتل توسط شهلا مفتوح شده بود و تاکنون و بعد از گذشت 3 سال از اعدام شهلا هنوز بسته نشده است. خرمشاهی تاکنون اگر نتوانسته باشد، حکم قطعی تبرئه فاطمه مطیع را بگیرد حداقل از اعدام او هم جلوگیری کرده است و حال به برگزاری مراسم قسامهای دارد که قرار است در روز 10 شهریور برگزار شود و شاید آخرین جلسه محاکمه قدیمیترین زن زندانی ایران باشد؟