انتقاد یک نماینده مجلس به بنیاد شهید
«م- ش» برادرزاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران است که در یکی از قسمت های بنیاد شهید مشغول کار بوده و وی مشخص نیست بر اساس چه معیارها و ملاک هایی وارد بنیاد شهید شده است.
به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ ابوالفضل ابوترابی نماینده ایثارگر مجلس شورای اسلامی در اعتراض به نحوه مدیریت رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران می گوید: در جامعه ایثارگری کشور تعداد زیادی افراد بیکار و بدون شغل داریم که بعضاً از تحصلات عالی هم برخوردار هستند اما سوء مدیریت رئیس بنیاد شهید تا جایی است که برادرزاده اش را وارد بنیاد شهید کرده است و برای او شغل ایجاد کرده است.
بنابراین گزارش، «م- ش» برادرزاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران است که در یکی از قسمت های بنیاد شهید مشغول کار بوده و وی مشخص نیست بر اساس چه معیارها و ملاک هایی وارد بنیاد شهید شده است.
وی که علاقه زیادی هم به انتشار تصاویرش در شبکه های اجتماعی دارد در حالی در بنیاد شهید مشغول کار است و حقوق دریافت می کند که تعداد زیادی از فرزندان شهدا و ایثارگران بیکار هستند.
بنابراین گزارش، «م- ش» برادرزاده رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران است که در یکی از قسمت های بنیاد شهید مشغول کار بوده و وی مشخص نیست بر اساس چه معیارها و ملاک هایی وارد بنیاد شهید شده است.
وی که علاقه زیادی هم به انتشار تصاویرش در شبکه های اجتماعی دارد در حالی در بنیاد شهید مشغول کار است و حقوق دریافت می کند که تعداد زیادی از فرزندان شهدا و ایثارگران بیکار هستند.
بعدش هم پدرش رفته شهید یا جانباز بشه که بچه بی سوادتر از بقیه اش با سهمیه بره سرکار، نه به خدا اگر باباش میدونست اینطوره نمیرفت...
باباش رفته که حق ناحق نشه حالا با این حرفها حق را ناحق می کنید چندتا آزمون بدهم بی سوادترها با امتیاز پایین اما سهمیه قبول بشن برن سرکار، خدا رو خوش می آید...
حالا این پسره عموش وزیره نره سرکار من برم، تو شهر ما فامیلشون کارهای نماینده شهر رو انجام میداد آنچنان وضعشان تغییر کرد که بیا و ببین، بدهی 500 میلیونی پسرش رو یک شبه داد....
بعدش هم پدرش رفته شهید یا جانباز بشه که بچه بی سوادتر از بقیه اش با سهمیه بره سرکار، نه به خدا اگر باباش میدونست اینطوره نمیرفت...
باباش رفته که حق ناحق نشه حالا با این حرفها حق را ناحق می کنید چندتا آزمون بدهم بی سوادترها با امتیاز پایین اما سهمیه قبول بشن برن سرکار، خدا رو خوش می آید...
حالا این پسره عموش وزیره نره سرکار من برم، تو شهر ما فامیلشون کارهای نماینده شهر رو انجام میداد آنچنان وضعشان تغییر کرد که بیا و ببین، بدهی 500 میلیونی پسرش رو یک شبه داد....