محمدرضا خاتمی فراموش کرده در انتخابات دوم شوراهای شهر و روستا در تهران و انتخابات مجلس هفتم که جریان اصلاح طلب تمام قد به میدان آمده بود شکستی مفتضحانه مقابل اصولگرایان خوردند و در آن زمان هم حمایت رئیس جمهور دولت اصلاحات نیز نفعی برای آنها نداشت.
به گزارش شهدای ایران، محمدرضا خاتمی جزو چهره های شناخته شده جریان دوم خرداد می باشد ، وی اخیرا در گفت و گو با یکی از خبرگزاری های اصلاح طلب در رابطه با رئیس دولت اصلاحات اظهار داشته که "چه بخواهیم یا نخواهیم لیدر جریان اصلاحات قدرتساز، رئیسجمهورساز، مجلس ساز و شوراساز میشود. این اهمیت موضوع است. قدرت و اقتدار این است که شما به گونهای رفتار کنید که اتحاد مردم را جلب کنید. کسانی که در مقابل رئیس دولت اصلاحات به گونهای دیگر رفتار میکنند به او ظلم نمیکنند بلکه به خودشان ظلم میکنند."
به گزارش افکارنیوز، وی می گوید: اینها چه میخواهند؟ محبوبیت بخواهند، دارند. قدرت میخواهند که داشتهاند، اسم و رسم میخواهند که در حال حاضر خیلی بیشتر از کسانی که در قدرت هستند اسم و رسم دارند. اینها ادعای شخصی ندارند، اگر ظرفیتی دارند برای ارتقای نظام باید استفاده شود.
جالب تر آنکه محمدرضا خاتمی می گوید درباره برادرش و مرحوم هاشمی مدعی شده آنها ظرفیت اتحادسازی در دنیا را دارند.
سخنان محمدرضا خاتمی نشان می دهد اصلاح طلبان این روزها به شدت سرمست از رای آوری دوباره روحانی هستند و از سوی دیگر خوشحال اند که شوراهای شهر تهران را در اختیار گرفته اند اما همین خوشحالی زاید الوصف آنها باعث شده نگاهی به کارنامه گذشته خود نیندازند و شکست هایشان یادشان برود.
گویا محمدرضا خاتمی فراموش کرده در انتخابات دوم شوراهای شهر و روستا در تهران و انتخابات مجلس هفتم که جریان اصلاح طلب تمام قد به میدان آمده بود شکستی مفتضحانه مقابل اصولگرایان خوردند و در آن زمان هم حمایت رئیس جمهور دولت اصلاحات نیز نفعی برای آنها نداشت، امروز نیز اصلاح طلبان در حالی پیروزی روحانی را به پای خود می نویسند که روحانی به قول بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب نامزد صد در صدی این جریان نبوده است.
از سوی دیگر در انتخابات اخیر جریان ارزشی انقلاب نشان داد با تمام تخلفات انتخاباتی که صورت گرفته اما هیچگاه همچون اصلاح طلبان که قاعده مردمسالاری و دموکراسی را تنها ادعا می کنند به کف خیابان ها نیامدند اما همین دوم خردادی ها زمانی که نامزد مورد حماتشان در سال 88 شکست خورد کشور را ماهها به هرج و مرج کشاندند .
به گزارش افکارنیوز، وی می گوید: اینها چه میخواهند؟ محبوبیت بخواهند، دارند. قدرت میخواهند که داشتهاند، اسم و رسم میخواهند که در حال حاضر خیلی بیشتر از کسانی که در قدرت هستند اسم و رسم دارند. اینها ادعای شخصی ندارند، اگر ظرفیتی دارند برای ارتقای نظام باید استفاده شود.
جالب تر آنکه محمدرضا خاتمی می گوید درباره برادرش و مرحوم هاشمی مدعی شده آنها ظرفیت اتحادسازی در دنیا را دارند.
سخنان محمدرضا خاتمی نشان می دهد اصلاح طلبان این روزها به شدت سرمست از رای آوری دوباره روحانی هستند و از سوی دیگر خوشحال اند که شوراهای شهر تهران را در اختیار گرفته اند اما همین خوشحالی زاید الوصف آنها باعث شده نگاهی به کارنامه گذشته خود نیندازند و شکست هایشان یادشان برود.
گویا محمدرضا خاتمی فراموش کرده در انتخابات دوم شوراهای شهر و روستا در تهران و انتخابات مجلس هفتم که جریان اصلاح طلب تمام قد به میدان آمده بود شکستی مفتضحانه مقابل اصولگرایان خوردند و در آن زمان هم حمایت رئیس جمهور دولت اصلاحات نیز نفعی برای آنها نداشت، امروز نیز اصلاح طلبان در حالی پیروزی روحانی را به پای خود می نویسند که روحانی به قول بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح طلب نامزد صد در صدی این جریان نبوده است.
از سوی دیگر در انتخابات اخیر جریان ارزشی انقلاب نشان داد با تمام تخلفات انتخاباتی که صورت گرفته اما هیچگاه همچون اصلاح طلبان که قاعده مردمسالاری و دموکراسی را تنها ادعا می کنند به کف خیابان ها نیامدند اما همین دوم خردادی ها زمانی که نامزد مورد حماتشان در سال 88 شکست خورد کشور را ماهها به هرج و مرج کشاندند .
8 خرداد 1396 ساعت 19:27
آیا دوستان دولت یازدهم فکر میکنند با پرداخت ۳۰ هزار تومان بن کالایی به ازای هر نفر چه قدر میتوانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند؟ آیا اینگونه و با این اعداد میخواهند فقر مطلق را از بین ببرند؟
انگار داستان سبد کالا دادن در دولت حسن روحانی تمامی ندارد و این سنت عجیب و غریب و پر حاشیه در دولت دوازدهم هم تداوم خواهد یافت. روز گذشته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت تدبیر و امید در گفتگو با یکی از خبرگزاریهای دولتی اعلام کرد که دولت قصد دارد برای ماه مبارک رمضان به مردم سبد کالا بدهد؛ اما نکتهای که در بررسی جزئیات صحبتهای ربیعی بیش از همه توجه همه را به خود جلب میکرد، جزئیات این سبد کالایی بود. جزئیاتی که تقریبا از مرحله اول سبد کالا ثابت مانده و البته به نظر میرسد چندان هم در رساندن دولت به هدف خود یعنی فقرزدایی و کاهش اختلاف طبقاتی کارساز نبوده است.
وزیر کار دولت روحانی دیروز اعلام کرد که در سبد کالای این دوره قرار است برای خانوارهای یک نفره حدود 30 هزار تومان، دونفره 60 هزار تومان و خانوارهای 3 نفره به بالا به ازای هر نفر 10 هزار تومان به مبلغ 30 هزار تومان اولیه افزوده میشود که در نهایت تا سقف 120 هزار تومان کالا دریافت خواهند کرد.
این اعداد و ارقام در شرایطی از سوی علی ربیعی اعلام شد که انگار وزیر کار و سایر تدوین کنندگان سبد کالا در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از قیمت سبد کالای مصرفی مردم خبر ندارند. در روزگاری که قیمت گوشت کیلویی نزدیک 50 هزار تومان، برنج ایرانی 16 هزار تومان، مرغ کیلویی 8 هزار تومان، حبوبات 12-7 هزار تومان و... است معلوم نیست که پرداخت 30 هزار تومان سبد کالا به ازای هر نفر قرار است چه گرهای از مشکلات نیازمندان و دهکهای پایین جامعه را برآورده کند؟
البته این اولین بار نیست که دولت روحانی در اعطای سبد کالا این چنین بیتدبیری به خرج میدهد. دولتمردان تدبیر و امید از همان چهار سال پیش سبد کالا را با حاشیهها و مشکلات زیادی توزیع کردند به طوری که در توزیع اولین دوره سبد کالا که توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت اتفاق افتاد شاهد صفهای طویل مردمی و حتی لکهدار کردن عزت نفس آنها بودیم.
دولت روحانی در ادامه توزیع سبد کالا برای جبران افتضاح دوره اول تصمیم گرفت چراغ خاموش و تنها برای عده خاصی سبد کالایی اختصاص دهد. متولی سبد کالا هم از وزارت صنعت به وزارت تعاون انتقال یافت. با اینحال مسئولان وزارت تعاون هم با در نظر گرفتن رقمهای بسیار نازلی برای سبد کالا تنها در حد رفع تکلیف عمل کردند و نتواستند به اهداف اولیه این طرح دست پیدا کنند. واقعا سوال این است آیا دوستان دولت یازدهم فکر میکنند با پرداخت 30 هزار تومان بن کالایی به ازای هر نفر چه قدر میتوانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند؟ آیا اینگونه و با این اعداد میخواهند فقر مطلق را از بین ببرند؟
8 خرداد 1396 ساعت 19:27
آیا دوستان دولت یازدهم فکر میکنند با پرداخت ۳۰ هزار تومان بن کالایی به ازای هر نفر چه قدر میتوانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند؟ آیا اینگونه و با این اعداد میخواهند فقر مطلق را از بین ببرند؟
انگار داستان سبد کالا دادن در دولت حسن روحانی تمامی ندارد و این سنت عجیب و غریب و پر حاشیه در دولت دوازدهم هم تداوم خواهد یافت. روز گذشته علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت تدبیر و امید در گفتگو با یکی از خبرگزاریهای دولتی اعلام کرد که دولت قصد دارد برای ماه مبارک رمضان به مردم سبد کالا بدهد؛ اما نکتهای که در بررسی جزئیات صحبتهای ربیعی بیش از همه توجه همه را به خود جلب میکرد، جزئیات این سبد کالایی بود. جزئیاتی که تقریبا از مرحله اول سبد کالا ثابت مانده و البته به نظر میرسد چندان هم در رساندن دولت به هدف خود یعنی فقرزدایی و کاهش اختلاف طبقاتی کارساز نبوده است.
وزیر کار دولت روحانی دیروز اعلام کرد که در سبد کالای این دوره قرار است برای خانوارهای یک نفره حدود 30 هزار تومان، دونفره 60 هزار تومان و خانوارهای 3 نفره به بالا به ازای هر نفر 10 هزار تومان به مبلغ 30 هزار تومان اولیه افزوده میشود که در نهایت تا سقف 120 هزار تومان کالا دریافت خواهند کرد.
این اعداد و ارقام در شرایطی از سوی علی ربیعی اعلام شد که انگار وزیر کار و سایر تدوین کنندگان سبد کالا در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی از قیمت سبد کالای مصرفی مردم خبر ندارند. در روزگاری که قیمت گوشت کیلویی نزدیک 50 هزار تومان، برنج ایرانی 16 هزار تومان، مرغ کیلویی 8 هزار تومان، حبوبات 12-7 هزار تومان و... است معلوم نیست که پرداخت 30 هزار تومان سبد کالا به ازای هر نفر قرار است چه گرهای از مشکلات نیازمندان و دهکهای پایین جامعه را برآورده کند؟
البته این اولین بار نیست که دولت روحانی در اعطای سبد کالا این چنین بیتدبیری به خرج میدهد. دولتمردان تدبیر و امید از همان چهار سال پیش سبد کالا را با حاشیهها و مشکلات زیادی توزیع کردند به طوری که در توزیع اولین دوره سبد کالا که توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت اتفاق افتاد شاهد صفهای طویل مردمی و حتی لکهدار کردن عزت نفس آنها بودیم.
دولت روحانی در ادامه توزیع سبد کالا برای جبران افتضاح دوره اول تصمیم گرفت چراغ خاموش و تنها برای عده خاصی سبد کالایی اختصاص دهد. متولی سبد کالا هم از وزارت صنعت به وزارت تعاون انتقال یافت. با اینحال مسئولان وزارت تعاون هم با در نظر گرفتن رقمهای بسیار نازلی برای سبد کالا تنها در حد رفع تکلیف عمل کردند و نتواستند به اهداف اولیه این طرح دست پیدا کنند. واقعا سوال این است آیا دوستان دولت یازدهم فکر میکنند با پرداخت 30 هزار تومان بن کالایی به ازای هر نفر چه قدر میتوانند شکاف طبقاتی را کاهش دهند؟ آیا اینگونه و با این اعداد میخواهند فقر مطلق را از بین ببرند؟