به گزارششهدای ایران ، 8 خرداد 94، پسری با کلانتری ملارد تماس گرفت و از درگیری شدید پدر و مادرش خبر داد. او گفت: «امروز پدرم بیدلیل مرا از خانه بیرون انداخت برای همین مجبور شدم در پشتبام بخوابم. چند دقیقه پیش صدای داد و فریاد و جیغ خواهر و برادر کوچکم را از داخل خانه شنیدم اما هرچه در را کوبیدم کسی باز نکرد. نگرانم بلایی سرشان آمده باشد.» ماموران بسرعت به محل اعزام شدند اما پس از ورود به خانه، صحنه دلخراشی دیدند. پدر خانواده، همسرش را پیش چشم دو کودک خردسالش با ضربههای چاقو کشته بود. او در بازجوییها، انگیزه خود را مسائل اخلاقی عنوان کرد تا پروندهاش برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده قرار گیرد.
در نخستین جلسه دادگاه، اولیای دم شامل دو پسر بزرگسال و دو کودک (دختر و پسر) حضور نیافتند، اما غیابی درخواست قصاص کردند.
سپس متهم گفت: «مدتی قبل از قتل، یکی از پسرهایم سر پول مواد با همسرم، ناهید درگیر شد. او با داد و فریاد مدعی شد ناهید مشکلات اخلاقی دارد. با این حرف به همسرم مظنون شدم و چند بار سر این موضوع با هم درگیر شدیم. تا اینکه روز حادثه از نانوایی به خانه برگشتم و شام خوردیم. شب حادثه بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم، او را به زور به اتاقخواب بردم و سرش را چند بار به دیوار کوبیدم. سپس او را به حمام کشاندم و با چاقویی که از قبل آماده کرده بودم، چند ضربه به بدنش زدم که باعث فوتش شد. آن زمان دختر و پسر خردسالم در خانه بودند و صحنه قتل را دیدند و جیغ کشیدند. برای ساکت کردنشان، آنها را در اتاقخواب انداختم و در را رویشان قفل کردم. چند دقیقه بعد هم مامورها آمدند و دستگیرم کردند.»
ادعای متهم درباره مشکلات اخلاقی مقتول در حالی است که تحقیقات پلیس از همسایهها نشان میدهد ادعاهای متهم صحت ندارد. همچنین متهم شماره مردی را در اختیار دادگاه قرار داده و مدعی شده بود همسرش با او ارتباط دارد، اما بررسی پرینتهای تماس این موضوع را رد کرد. در پایان جلسه اول، وکیل متهم با بیان اینکه اولیای دم حاضر هستند در صورت واگذاری سند خانه به نامشان از قصاص گذشت کنند، درخواست مهلت کرد که با موافقت قضات روبهرو شد. صبح دیروز اما در حالیکه قرار بود جلسه دوم دادگاه در شعبه دهم برگزار شود به دلیل عدم مراجعه یکی از اولیای دم، جلسه تجدید و رسیدگی به پرونده به روزهای آینده موکول شد.