شهدای ایران: حسین شریعتمداری در سرمقاله روزنامه کیهان نوشت:
در حکایتها آمده است؛ شخصی ابلیس - یعنی همان شیطان بزرگ - را در خواب دید که طنابهای کوتاه و بلند فراوانی به دست دارد. با تعجب پرسید؛ اینهمه طناب برای چیست؟
ابلیس گفت؛ هر یک از این طنابها را به گردن یکی از بندگان خدا میاندازم و آنها را از صراط مستقیم منحرف کرده و به سوی خود میکشانم. طرف که حیرتش به کنجکاوی تبدیل شده بود، پرسید؛ کدامیک از این طنابها را برای من در نظر گرفتهای؟ شیطان بزرگ خندید و گفت؛ تو که خودت با پای خود به سوی من آمدهای دیگر نیازی به طناب و کش و واکش نداری!
این طنابها برای کسانی است که در مقابل من مقاومت میکنند و حاضر به رویگردانی از صراط مستقیم نیستند.
گفتهاند - و حکیمانه نیز هست - که در مثل مناقشه نیست و از این روی خطاب به کسانی که ادعا میکنند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرده است باید گفت؛ وقتی آنچه را که آمریکا و متحدانش در پی آن بودهاند، بیچون و چرا به آنها تحویل دادهاید، دیگر چه نیازی به حمله نظامی دارند؟!
ماجرای شما شبیه داستان کسی است که با افتخار میگفت؛ همیشه در همه دعواها و منازعات، بنده حرف آخر را میزنم! پرسیدند؛ حرف آخرت چیست که طرف مقابل را وادار میکند دست از نزاع بردارد و به نفع تو کنار بکشد؟! طرف پاسخ داد؛ میگویم؛ بله قربان! حق با شماست، بنده اشتباه میکنم! بفرمائید هر چه دلتان میخواهد انجام بدهید!
حالا خودتان قضاوت کنید؛
- وقتی آنهمه امتیاز نقد را یکجا و بیچون و چرا تحویل حریف میدهید و در مقابل، فقط یک مشت وعده نسیه میگیرید که حریف همان وعدههای نسیه را هم یکی پس از دیگری انکار میکند و به قول خودتان دبه درمیآورد، و شما کمترین واکنشی نشان نمیدهید! آیا برای حریف پیام ضعف و زبونی نفرستادهاید؟!
- و یا در حالی که آمریکا روی فشار اقتصادی به کشورمان اصرار میورزد و با تحریمهای پی در پی به مقابله با ایران اسلامی آمده است، ادعا میکنید «خزانه خالی است»! حریف را به ادامه فشار اقتصادی تشویق نکرده و پیام ندادهاید که «خوش به نشان آمده است»!
- و یا هنگامی که میفرمائید؛ آمریکا میتواند با یک بمب و ظرف ۵دقیقه تمام تأسیسات نظامی ما را ویران کند و از کار بیندازد! آیا مفهومی غیر از این دارد که دستهایتان را در مقابل آمریکا به نشانه تسلیم بالا بردهاید!
- و یا وقتی با صدای بلند اعلام میکنید که دنیای امروز، دنیای مذاکره است و نه موشک، آیا غیر از این است که به حریف پیغام میدهید؛ نگران موشکهای ما نباش، همه را از بین میبریم!
- و در حالی که گسترش تولید میتواند باطلالسحر تحریمها باشد، فلان مدیر ارشد دولت شما توان تولید ایرانیها را در حد پختن آبگوشت بزباش و خورشت قرمهسبزی معرفی میکند، آیا از این طریق برای آمریکا پیام فلاکت نفرستادهاید؟
- و یا در حالی که بیکاری بلای جان مردم شده است و شما در همان حال کترینگ قطارهای مسافربری را به شرکتهای اتریشی میدهید، ساخت آزادراه شمال را به ایتالیاییها میسپارید و با افتخار اعلام میکنید باید مدیر هم از خارج وارد کنیم! تصویری از ورشکستگی و ناتوانی به حریف ارائه نکردهاید؟
- و یا در حالی که آمریکا و متحدانش به شدت از اقتدار منطقهای ایران بهوحشت افتادهاند، آقای کرباسچی برای افتتاح ستاد انتخاباتی رئیسجمهور به اصفهان میرود و در آنجا حضور رزمندگان اسلام در منطقه را مورد حمله قرار میدهد، آیا اظهارات ایشان برای حریف به معنای آن نیست که نباید نگران مقابله جمهوری اسلامی ایران با داعش باشند؟! و این مفهوم را القاء نمیکند که دولت در پی آن است تا اصلیترین مانع پیشروی تروریستها را کنار بزند و راه را برای ورود تکفیریها به داخل کشور هموار سازد
و... دهها و صدها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود.
دیروز آقای مجید انصاری معاون پارلمانی دولت در مراسم روز کارگر، ادعای همیشگی آقای رئیسجمهور و برخی دیگر از دولتمردان را تکرار کرده و گفته است؛ «مردم با انتخاب دولت تدبیر و امید و تیمی که میتواند با دنیا صحبت کند، سایه جنگ را از سر کشور دور کردهاند»!
حالا باید از دولت محترم درخواست کرد که به این پرسشها پاسخ بدهد؛
۱- با توجه به انبوه امتیازاتی که به آمریکا دادهاید و آنهمه اظهار عجز و ناتوانی که از خود نشان دادهاید و کشور و مردم را با بسیاری از مشکلات کمرشکن که ایدهآل آمریکا بوده و هست روبرو کردهاید و به همه باجخواهیهای آمریکا تا آنجا که در اختیار شما بود تن دادهاید و ... بفرمائید آمریکا برای چه باید به ایران اسلامی حمله کند؟ و آیا داستان شما مصداق همان شخص یاد شده در حکایت اول این وجیزه نیست که شیطان بزرگ برای کشیدن او به سوی خود نیازی به طناب نداشت؟! خودتان قضاوت کنید! دقیقا به علت همین وادادگی و بالا بردن دستها در مقابل آمریکاست که مقامات آمریکایی و از جمله اوباما، با افتخار میگوید بدون شلیک یک گلوله و فقط با غلاف خالی اسلحه ایران را وادار به تسلیم کردیم!
آقای روحانی! آیا به خاطر دارید که مقامات غربی از حضرتعالی چه ارزیابی تأسفآوری داشتند. به عنوان مثال، تفسیر رادیو فرانسه را به یاد میآورید که با وقاحت اعلام کرده بود «روحانی فروشنده بدهکاری است که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش میداند» و توصیه کرده بود «هر چه در انجام توافق صبر بیشتری داشته باشیم وضعیت این فروشنده دشوارتر و در نتیجه قیمت فروش پایینتر خواهد آمد».
آقای رئیسجمهور، این برداشت رادیو فرانسه از برخورد جنابعالی با آمریکا و متحدانش مربوط به تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۲ یعنی در آغاز به کار دولت شماست. اکنون به کارنامه ۴ سال گذشته نگاهی بیندازید و خودتان قضاوت بفرمائید که آیا منافع ملی کشورتان را با ارزانترین قیمت - بخوانید در برابر تقریبا هیچ- به دشمن واگذار نکردهاید؟! به بیان دیگر، دولت شما بدون اینکه آمریکا نیازی به جنگ داشته باشد و به قول اوباما، فقط با غلاف خالی اسلحه، آنچه را میخواسته بدست آورده است.
۲- آقای روحانی میفرمایند برجام، سایه جنگ را از سر ملت دور کرده است! که باید پرسید؛ مگر هدف از توافق هستهای و برجام، دور کردن سایه جنگ بود؟ شما رفته بودید که تحریمها را لغو کنید و ۴ سال تمام همه امکانات و ظرفیتهای کشور را در این مسیر به کار گرفتید و اکنون با دستهای تقریبا خالی و یا به قول رئیس کل محترم بانک مرکزی، با «دستاوردهای تقریبا هیچ» از راه آمدهاید.
حضرتعالی بارها وعده لغو تحریمها را داده بودید و آن روزها که تصور میکردید از برجام چیزی عاید ملت میشود، هیچ سخنی - حتی یک کلمه - از سایه جنگ که قرار است رفع شود بر زبان نیاورده بودید.
به عنوان مثال و فقط به عنوان یک نمونه، حضرتعالی بعدازظهر روز سهشنبه ۲۳ تیرماه ۹۴ در سالن اجلاس سران، با افتخار و مباهات خطاب به ملت فرمودید؛
«امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها، حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود»! و تاکید کردید «تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود»! و...
اگر هدف از برجام، دور کردن سایه جنگ بود، چرا آن روز کمترین اشارهای به آن نکردید؟ و با افتخار از لغو همه تحریمها خبر دادید؟! و امروز که میبینید دستاورد برجام «تقریبا هیچ» بوده است، پای سایه جنگ را به میان میکشید و اصرار دارید این تلقی موهوم و دروغ را دستاورد برجام معرفی کنید! برای این پرسش منطقی که به اسناد آن اشاره شد چه پاسخی دارید؟!
۳- دولت یازدهم نه فقط سایه جنگ را دور نکرده است، بلکه با اظهار عجز و ناتوانی و امتیاز دادنهای فراوان به حریف، دندان طمع دشمن را تیز کرده و سایه جنگ را که فرزندان جان برکف این مرز و بوم از مرزهای ایران اسلامی دور کرده بودند، به ایران نزدیک کرده است و اگر ترس آمریکا از مقابله جانانه مردم حاضر در صحنه و رزمندگان فداکار نبود، با توجه به ضعف فراوانی که دولت شما در مقابل آمریکا از خود نشان داده است، لحظهای در تصمیم به حمله نظامی درنگ نمیکرد.
به بیان دیگر دولت آقای روحانی با ابراز ضعف و ناتوانی در مقابل آمریکا و متحدانش، آنان را به حمله نظامی تشویق هم کرده است ولی آمریکا به خوبی میداند که در ایران با مردم پاکباخته و رزمندگان از جان گذشته طرف است که جرأت حمله ندارد و نه با برخی از دولتمردان - فقط برخی از آنها - که حاضرند از ترس مرگ خودکشی کنند.
در حکایتها آمده است؛ شخصی ابلیس - یعنی همان شیطان بزرگ - را در خواب دید که طنابهای کوتاه و بلند فراوانی به دست دارد. با تعجب پرسید؛ اینهمه طناب برای چیست؟
ابلیس گفت؛ هر یک از این طنابها را به گردن یکی از بندگان خدا میاندازم و آنها را از صراط مستقیم منحرف کرده و به سوی خود میکشانم. طرف که حیرتش به کنجکاوی تبدیل شده بود، پرسید؛ کدامیک از این طنابها را برای من در نظر گرفتهای؟ شیطان بزرگ خندید و گفت؛ تو که خودت با پای خود به سوی من آمدهای دیگر نیازی به طناب و کش و واکش نداری!
این طنابها برای کسانی است که در مقابل من مقاومت میکنند و حاضر به رویگردانی از صراط مستقیم نیستند.
گفتهاند - و حکیمانه نیز هست - که در مثل مناقشه نیست و از این روی خطاب به کسانی که ادعا میکنند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرده است باید گفت؛ وقتی آنچه را که آمریکا و متحدانش در پی آن بودهاند، بیچون و چرا به آنها تحویل دادهاید، دیگر چه نیازی به حمله نظامی دارند؟!
ماجرای شما شبیه داستان کسی است که با افتخار میگفت؛ همیشه در همه دعواها و منازعات، بنده حرف آخر را میزنم! پرسیدند؛ حرف آخرت چیست که طرف مقابل را وادار میکند دست از نزاع بردارد و به نفع تو کنار بکشد؟! طرف پاسخ داد؛ میگویم؛ بله قربان! حق با شماست، بنده اشتباه میکنم! بفرمائید هر چه دلتان میخواهد انجام بدهید!
حالا خودتان قضاوت کنید؛
- وقتی آنهمه امتیاز نقد را یکجا و بیچون و چرا تحویل حریف میدهید و در مقابل، فقط یک مشت وعده نسیه میگیرید که حریف همان وعدههای نسیه را هم یکی پس از دیگری انکار میکند و به قول خودتان دبه درمیآورد، و شما کمترین واکنشی نشان نمیدهید! آیا برای حریف پیام ضعف و زبونی نفرستادهاید؟!
- و یا در حالی که آمریکا روی فشار اقتصادی به کشورمان اصرار میورزد و با تحریمهای پی در پی به مقابله با ایران اسلامی آمده است، ادعا میکنید «خزانه خالی است»! حریف را به ادامه فشار اقتصادی تشویق نکرده و پیام ندادهاید که «خوش به نشان آمده است»!
- و یا هنگامی که میفرمائید؛ آمریکا میتواند با یک بمب و ظرف ۵دقیقه تمام تأسیسات نظامی ما را ویران کند و از کار بیندازد! آیا مفهومی غیر از این دارد که دستهایتان را در مقابل آمریکا به نشانه تسلیم بالا بردهاید!
- و یا وقتی با صدای بلند اعلام میکنید که دنیای امروز، دنیای مذاکره است و نه موشک، آیا غیر از این است که به حریف پیغام میدهید؛ نگران موشکهای ما نباش، همه را از بین میبریم!
- و در حالی که گسترش تولید میتواند باطلالسحر تحریمها باشد، فلان مدیر ارشد دولت شما توان تولید ایرانیها را در حد پختن آبگوشت بزباش و خورشت قرمهسبزی معرفی میکند، آیا از این طریق برای آمریکا پیام فلاکت نفرستادهاید؟
- و یا در حالی که بیکاری بلای جان مردم شده است و شما در همان حال کترینگ قطارهای مسافربری را به شرکتهای اتریشی میدهید، ساخت آزادراه شمال را به ایتالیاییها میسپارید و با افتخار اعلام میکنید باید مدیر هم از خارج وارد کنیم! تصویری از ورشکستگی و ناتوانی به حریف ارائه نکردهاید؟
- و یا در حالی که آمریکا و متحدانش به شدت از اقتدار منطقهای ایران بهوحشت افتادهاند، آقای کرباسچی برای افتتاح ستاد انتخاباتی رئیسجمهور به اصفهان میرود و در آنجا حضور رزمندگان اسلام در منطقه را مورد حمله قرار میدهد، آیا اظهارات ایشان برای حریف به معنای آن نیست که نباید نگران مقابله جمهوری اسلامی ایران با داعش باشند؟! و این مفهوم را القاء نمیکند که دولت در پی آن است تا اصلیترین مانع پیشروی تروریستها را کنار بزند و راه را برای ورود تکفیریها به داخل کشور هموار سازد
و... دهها و صدها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود.
دیروز آقای مجید انصاری معاون پارلمانی دولت در مراسم روز کارگر، ادعای همیشگی آقای رئیسجمهور و برخی دیگر از دولتمردان را تکرار کرده و گفته است؛ «مردم با انتخاب دولت تدبیر و امید و تیمی که میتواند با دنیا صحبت کند، سایه جنگ را از سر کشور دور کردهاند»!
حالا باید از دولت محترم درخواست کرد که به این پرسشها پاسخ بدهد؛
۱- با توجه به انبوه امتیازاتی که به آمریکا دادهاید و آنهمه اظهار عجز و ناتوانی که از خود نشان دادهاید و کشور و مردم را با بسیاری از مشکلات کمرشکن که ایدهآل آمریکا بوده و هست روبرو کردهاید و به همه باجخواهیهای آمریکا تا آنجا که در اختیار شما بود تن دادهاید و ... بفرمائید آمریکا برای چه باید به ایران اسلامی حمله کند؟ و آیا داستان شما مصداق همان شخص یاد شده در حکایت اول این وجیزه نیست که شیطان بزرگ برای کشیدن او به سوی خود نیازی به طناب نداشت؟! خودتان قضاوت کنید! دقیقا به علت همین وادادگی و بالا بردن دستها در مقابل آمریکاست که مقامات آمریکایی و از جمله اوباما، با افتخار میگوید بدون شلیک یک گلوله و فقط با غلاف خالی اسلحه ایران را وادار به تسلیم کردیم!
آقای روحانی! آیا به خاطر دارید که مقامات غربی از حضرتعالی چه ارزیابی تأسفآوری داشتند. به عنوان مثال، تفسیر رادیو فرانسه را به یاد میآورید که با وقاحت اعلام کرده بود «روحانی فروشنده بدهکاری است که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش میداند» و توصیه کرده بود «هر چه در انجام توافق صبر بیشتری داشته باشیم وضعیت این فروشنده دشوارتر و در نتیجه قیمت فروش پایینتر خواهد آمد».
آقای رئیسجمهور، این برداشت رادیو فرانسه از برخورد جنابعالی با آمریکا و متحدانش مربوط به تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۲ یعنی در آغاز به کار دولت شماست. اکنون به کارنامه ۴ سال گذشته نگاهی بیندازید و خودتان قضاوت بفرمائید که آیا منافع ملی کشورتان را با ارزانترین قیمت - بخوانید در برابر تقریبا هیچ- به دشمن واگذار نکردهاید؟! به بیان دیگر، دولت شما بدون اینکه آمریکا نیازی به جنگ داشته باشد و به قول اوباما، فقط با غلاف خالی اسلحه، آنچه را میخواسته بدست آورده است.
۲- آقای روحانی میفرمایند برجام، سایه جنگ را از سر ملت دور کرده است! که باید پرسید؛ مگر هدف از توافق هستهای و برجام، دور کردن سایه جنگ بود؟ شما رفته بودید که تحریمها را لغو کنید و ۴ سال تمام همه امکانات و ظرفیتهای کشور را در این مسیر به کار گرفتید و اکنون با دستهای تقریبا خالی و یا به قول رئیس کل محترم بانک مرکزی، با «دستاوردهای تقریبا هیچ» از راه آمدهاید.
حضرتعالی بارها وعده لغو تحریمها را داده بودید و آن روزها که تصور میکردید از برجام چیزی عاید ملت میشود، هیچ سخنی - حتی یک کلمه - از سایه جنگ که قرار است رفع شود بر زبان نیاورده بودید.
به عنوان مثال و فقط به عنوان یک نمونه، حضرتعالی بعدازظهر روز سهشنبه ۲۳ تیرماه ۹۴ در سالن اجلاس سران، با افتخار و مباهات خطاب به ملت فرمودید؛
«امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها، حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود»! و تاکید کردید «تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود»! و...
اگر هدف از برجام، دور کردن سایه جنگ بود، چرا آن روز کمترین اشارهای به آن نکردید؟ و با افتخار از لغو همه تحریمها خبر دادید؟! و امروز که میبینید دستاورد برجام «تقریبا هیچ» بوده است، پای سایه جنگ را به میان میکشید و اصرار دارید این تلقی موهوم و دروغ را دستاورد برجام معرفی کنید! برای این پرسش منطقی که به اسناد آن اشاره شد چه پاسخی دارید؟!
۳- دولت یازدهم نه فقط سایه جنگ را دور نکرده است، بلکه با اظهار عجز و ناتوانی و امتیاز دادنهای فراوان به حریف، دندان طمع دشمن را تیز کرده و سایه جنگ را که فرزندان جان برکف این مرز و بوم از مرزهای ایران اسلامی دور کرده بودند، به ایران نزدیک کرده است و اگر ترس آمریکا از مقابله جانانه مردم حاضر در صحنه و رزمندگان فداکار نبود، با توجه به ضعف فراوانی که دولت شما در مقابل آمریکا از خود نشان داده است، لحظهای در تصمیم به حمله نظامی درنگ نمیکرد.
به بیان دیگر دولت آقای روحانی با ابراز ضعف و ناتوانی در مقابل آمریکا و متحدانش، آنان را به حمله نظامی تشویق هم کرده است ولی آمریکا به خوبی میداند که در ایران با مردم پاکباخته و رزمندگان از جان گذشته طرف است که جرأت حمله ندارد و نه با برخی از دولتمردان - فقط برخی از آنها - که حاضرند از ترس مرگ خودکشی کنند.