خواهر عزیزم! سلام. حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه ی زندگی ات قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان.
شهدای ایران: خواهر عزیزم! سلام. حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه ی زندگی ات قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان.
به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، فرازهایی از وصیتنامه یک شهید 17 ساله است...
«خدایا ! تو می دانی که هدف ما شهادت نیست؛ بلکه پیروزی در راه توست. خدایا! تو شاهدی که آگاهانه و برای جهاد در راه تو به جبهه ی جنگ می روم، اگر شهید شدم، به آرزویم رسیده ام. خدایا! تو را شکر می کنم که این نعمت الهی را به این انسان ذلیل عطا فرمودی.
ای امام! ای کسی که قلب های ما را تسخیر کردی و اگر تو نبودی، در این سرزمین انقلابی رخ نمی داد. اماما! اینک که ضربه ها از هر طرف به سوی تو نشانه رفته است و تو به یاری خدا هم چون کوه استوار ایستاده ای و مسئولیّت سنگین [رهبری] را به دوش گرفته ای، مطمئن باش که ما یار و یاور تو هستیم و از اسلام و قرآن دفاع خواهیم کرد.
مادرم ! اگر در کنار جنازه ی من قرار گرفتی، بگو این افتخار و سعادت است که نصیبم شده است تا چنین فرزندی را روانه ی جهاد نمایم. بگو: مگر فرزند من عزیزتر از علی اصغر (ع) و علی اکبر (ع) امام حسین علیه السلام است که جان خود را در راه اسلام فدا کردند.
مادرم! در مرگ من زاری نکن و از امام خمینی درس بگیر که در شهادت فرزندش اشک نریخت؛ چون می دانست رضای خداوند در آن است .
خواهر عزیزم! سلام. حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه ی زندگی ات قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان .
برادران عزیزم! پیوسته در راه اعتلای اسلام و فرامین امام خمینی از جان و دل بکوشید و راه شهیدان را پیش بگیرید .
ملّت ایران! از شما می خواهم که با اطاعت از امام که فقط برای خدا و مستضعفان جهان علیه مستکبران ، رسالت خود را انجام می دهد؛ یاری دهنده ی اسلام باشید و وحدت و همبستگی خود را حفظ کنید...»
نام : اسماعیل
نام خانوادگی : آقاپور آرانی
نام پدر : محمد
تاریخ تولد: 1344/04/01
تاریخ شهادت : 1361/02/03
مکان شهادت : عملیّات فتح المبین - شوش
نوع عضویّت و شغل : بسیجی - دانش آموز
محلّ مزار : گلزار شهدای امامزاده محمّد هلال بن علی علیه السلام آران
به گزارش مشرق، آنچه در ادامه می خوانید، فرازهایی از وصیتنامه یک شهید 17 ساله است...
«خدایا ! تو می دانی که هدف ما شهادت نیست؛ بلکه پیروزی در راه توست. خدایا! تو شاهدی که آگاهانه و برای جهاد در راه تو به جبهه ی جنگ می روم، اگر شهید شدم، به آرزویم رسیده ام. خدایا! تو را شکر می کنم که این نعمت الهی را به این انسان ذلیل عطا فرمودی.
ای امام! ای کسی که قلب های ما را تسخیر کردی و اگر تو نبودی، در این سرزمین انقلابی رخ نمی داد. اماما! اینک که ضربه ها از هر طرف به سوی تو نشانه رفته است و تو به یاری خدا هم چون کوه استوار ایستاده ای و مسئولیّت سنگین [رهبری] را به دوش گرفته ای، مطمئن باش که ما یار و یاور تو هستیم و از اسلام و قرآن دفاع خواهیم کرد.
مادرم ! اگر در کنار جنازه ی من قرار گرفتی، بگو این افتخار و سعادت است که نصیبم شده است تا چنین فرزندی را روانه ی جهاد نمایم. بگو: مگر فرزند من عزیزتر از علی اصغر (ع) و علی اکبر (ع) امام حسین علیه السلام است که جان خود را در راه اسلام فدا کردند.
مادرم! در مرگ من زاری نکن و از امام خمینی درس بگیر که در شهادت فرزندش اشک نریخت؛ چون می دانست رضای خداوند در آن است .
خواهر عزیزم! سلام. حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه ی زندگی ات قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان .
برادران عزیزم! پیوسته در راه اعتلای اسلام و فرامین امام خمینی از جان و دل بکوشید و راه شهیدان را پیش بگیرید .
ملّت ایران! از شما می خواهم که با اطاعت از امام که فقط برای خدا و مستضعفان جهان علیه مستکبران ، رسالت خود را انجام می دهد؛ یاری دهنده ی اسلام باشید و وحدت و همبستگی خود را حفظ کنید...»
نام : اسماعیل
نام خانوادگی : آقاپور آرانی
نام پدر : محمد
تاریخ تولد: 1344/04/01
تاریخ شهادت : 1361/02/03
مکان شهادت : عملیّات فتح المبین - شوش
نوع عضویّت و شغل : بسیجی - دانش آموز
محلّ مزار : گلزار شهدای امامزاده محمّد هلال بن علی علیه السلام آران