آیتالله علمالهدی گفت: در نمازجمعه گفتم نه کاندیدا دارم، نه شخصی کاندیدای من است و نه لیستی به من تعلق دارد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم؛ آیتالله سیداحمد علمالهدی عضو مجلس خبرگان رهبری نماینده ولیفقیه در استان خراسانرضوی و امام جمعه مشهد مقدس است.
در مصاحبه حدود یک ساعتهای که با ایشان داشتیم، آیتالله علمالهدی همچون تمامی مصاحبههای قبلی با طمانینه و آرامش پاسخگو بود. از ارزیابی عملکرد سال 95 در حوزه اقتصاد مقاومتی تا فعالیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب مهمترین محورهای مصاحبه با آیتالله علمالهدی بود که مشروح آن را در زیر میخوانید:
امسال نیز همانند سال 95 مقام معظم رهبری در نامگذاری سال به مباحث اقتصادی تاکید کردند؛ حضرتعالی عملکردها در این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما چقدر به اهداف مدنظر مقام معظم رهبری دست پیدا کردیم؟
آیتالله علمالهدی: مسئله اقتصاد مقاومتی متاسفانه واقعیتش با توسعهای که مقام معظم رهبری در نظر گرفته و تمام جزئیاتش را نیز بیان کردند یا مورد تلقی دستگاههای کشور اعم از مجلس و قوه مجریه قرار نگرفته یا اینکه عزیزان ما این راهکار مقام معظم رهبری را باور نکردند و یا اینکه اهتمام به اجرای فرمان رهبری نداشته و در جریانها دیده نمیشود.
یکی از ویژگیهای رهنمودهای مقام معظم رهبری این است که راهبردها و راهکارهای اجرایی و مولفهها و نقاط تعارض با این راهبرد را در عرصه اجرا و عمل معلوم میکنند، بعد از اینکه ایشان اقتصاد مقاومتی را اعلام کردند؛ در جلسهای تمام مسئولان کشور و نخبگان علمی و نمایندگان ولیفقیه را دعوت کرده و بخش عمده اندیشمندان اقتصادی را نیز دعوت کردند، خود ایشان اولاً در آن جلسه مولفههای اقتصاد مقاومتی و سپس راهکارهای اجرایی در ابعاد مختلف و مدیریتهای گوناگون را معین و سپس عوامل و برنامههایی که در تعارض با اقتصاد مقاومتی است را هم مشخص کردند.
دشمن در هجمه اقتصادی "سفره مردم" را هدف گرفته است
ایشان در هیچ راهبردی به اندازه اقتصاد مقاومتی تاکید نداشتند، مبنای تاکید این است که ما در جنگ نرم با دشمن هستیم، دشمن در این جنگ فرهنگ و اقتصاد و سفره مردم را هدف گرفته است، از سویی با تهاجم فرهنگی دنبال به زیر کشیدن سفره دین و تضعیف رابطه مردم با نظام است و از سوی دیگر هدف را سُفره مردم گذاشته تا سبب انقطاع مردم از نظام شود.
این دو، طرح دشمن(هجمه اقتصادی و فرهنگی) است؛ کاربرد هجمه اقتصادی بیش از هجمه فرهنگی است و نقش بیشتری در انقطاع مردم با نظام دارد؛ در تهاجم فرهنگی، احساس تکلیف مردم در دفاع از نظام اسلامی ممکن است ضربه بخورد اما مردم آن قدر اُنس سیاسی با نظام دارند که حتی اگر تابع دینمداری هم نباشند با نظام انس زیادی دارند اما هجمه اقتصادی، یک حرکت فوقالعاده بُرنده است چراکه سفره مردم هدف قرار گرفته شده و مردم اگر قرار باشد زندگی اقتصادیشان در خطر قرار بگیرد ممکن است از همه چیز دست بردارند.
تنها دفاع ما نیز در برابر این هجمهها، "اقتصاد مقاومتی" است؛ تا به امروز هیچ اقتصاددانی به اصل راهبرد اقتصاد مقاومتی خدشه وارد نکرده و حتی کسانی که نظام و مقام معظم رهبری را هم قبول ندارند بر اصل کلی و الگوی اقتصاد مقاومتی ایرادی نگرفتهاند و ممکن است فقط در راهکارهای تحقق تشکیک کنند اما در اصل اقتصاد مقاومتی تردیدی ندارند.
جبهه و سنگر اصلی دشمن، همین اقتصاد است و ما در مقابل، در حرکت دفاعی منحصربه فرد یعنی اقتصاد مقاومتی نباید بیتفاوت باشیم و یا معتقد به این مسئله نباشیم و در مقابل، حتی یک بینش "به عکس" داشته باشیم و بگوئیم "مشکلاتمان با دنیا را برطرف کنیم دیگر مشکل اقتصادی نداریم".
دشمن، دشمن است، کدام مشکل را میخواهید با دشمن حل کنید؟ اصلاً دشمن وجود این نظام و انقلاب را بزرگترین آفت جهانخواری خود میداند و از اصل براندازی انقلاب دست برنمیدارد. زیرا این نظام را بزرگترین سنگلاخ سر راه استکبار و جهانخواری خود میبیند.
تفکر "تعامل با دشمن" آفت و ضد اقتصاد مقاومتی است
در حال حاضر اندیشهای که بر کشور حاکم شده این است که از طریق تعامل با دشمن و نه از طریق یک دفاع موثر و قوی مشکلات اقتصادی خود را حل کنیم و این فکر، آفت و ضد اقتصاد مقاومتی است و لذا اقتصاد مقاومتی را به دست نمیگیرند، البته برحسب پیروی از فرمان مقام معظم رهبری، دولت حرکاتی در اقتصاد مقاومتی کرده که عمدتاً در حوزه برنامه ریزی و سیاستگذاری است و نه در عرصه عمل و اجرا.
ما در مجموع اقتصاد مقاومتی را در اجرا و عمل توسط دولت در سال 95 ناموفق میدانیم و تعبیر مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان این بود که اگر آقایان در دولت هم زحمت کشیدند اما اقتصاد مقاومتی در کف زندگی مردم و برنامههای اقتصادی کشور نیامده و نشان داده نشده است.
میگویند تولید را توسعه دادیم، بر فرض هم که این مسئله درست باشد که نیست، در کنار آن مسئله آزادکردن واردات، تخصیص ارز به وارد کردن اتومبیلهای آخرین سیستم خارجی و کشور را بازار کالاهای خارجی قرار دادن، ضد اقتصاد مقاومتی و ویروس اقتصاد مقاومتی است.
بینشهای سیاسیام متخذ از مقام معظم رهبری و ولایت است
هرچه به جریان انتخابات شورای شهر و ریاستجمهوری نزدیکتر میشویم مسائل و شائبههایی مطرح میشود که آیتالله علمالهدی از یک جریان سیاسی خاص حمایت میکند و بناست در لحظه آخر این مسئله از سوی شما شفاف شود؛ ارزیابی حضرتعالی از این شائبهها چیست؟
آیتالله علمالهدی: بنده روی اصل قصه و قضیه حرف دارم، بنده بینشهای سیاسیام متخذ از مقام معظم رهبری و ولایت است، گاهی جریانها با بینش سیاسی بنده تطبیق میکند و از ظرفیت بنده، آن جریان استفاده میکند نه اینکه من حمایت کنم. در کدام انتخابات و سخنرانی و اظهاراتی من به مردم گفتهام به فلان شخص یا جریان رای دهید؟ افرادی که این را مطرح میکنند نمونهای بیاورند.
از روزی که امام جمعه شدم، جریان خاصی را حمایت نکردم/ نه کاندیدا دارم و نه شخصی کاندیدای من است
هر انسانی در یک عرصه اجتماعی دارای ظرفیتی است، انسانها ظرفیتی دارند و جریانات نیز ظرفیتی دیگر، اگر جریانی سیاسی، معادلات و بینش سیاسیاش با بنده تطبیق میکند از ظرفیت بنده بهرهبرداری میکنند اما این به معنای حمایت من نیست. بنده قبل از اینکه امام جمعه مشهد شوم، ممکن بود در عملیات سیاسی، خواه ناخواه یک شخص را تخطئه کنم و بگویم به فلانی رای دهید؛ اما از روزی که امام جمعه و سپس نماینده ولی فقیه شدم جریان خاصی را به شخصه حمایت نکردم و حتی در برخی از انتخابات در نماز جمعه گفتم نه کاندیدا دارم و نه شخصی کاندیدای من است و نه لیستی به من تعلق دارد و در برخی از انتخابات در نماز جمعه این را تصریح کردم.
38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد و مردم ما رشد سیاسیشان به حدی است که نیازی به هدایت ندارند؛ شاید اوایل انقلاب این فضا وجود داشت چراکه عدهای به دنبال ساقط کردن نظام و انقلاب بودند و نیاز بود که مردم را هدایت کرد اما اکنون لزومی وجود ندارد چراکه رشد فکری مردم بالاست و همه چیز را میدانند و جامعه ما، جامعه متدین دینمدار است و البته دینمداری آنها سیاستمدار شده و این دو تلفیق شدهاند و افکار و آدمها را تشخیص میدهند و نیازی به قیمومیت بیجا نیست که به مردم بگوئیم به چه کسی رای دهیم و به چه کسی رای ندهید.
در انتخابات آتی هم مبنایم با گذشته فرق نکرده است، خیلیها ممکن است کاندیدا شوند و بینش سیاسی آنها و نوع گرایش انقلابی آنها با بنده تطبیق کند و از ظرفیت بنده بهرهبرداری کنند و نمیتوانم بگویم از ظرفیت من استفاده نکنید و مردمی که به من علاقمند هستند ممکن است سراغ همانها بروند و این به معنای حمایت شخصی نیست چراکه بینش سیاسی من این است که تعیین تکلیف برای مردم غلط است.
این آقایان هم اگر از الان میخواهند بنده را سوژه عملیات روانی کنند تا از جریانی حمایت کنم یا خیر کور خواندهاند، اصلاً قصه اینگونه نیست، بنده اندیشه سیاسی جز اندیشه سیاسی رهبری ندارم، برحسب تکلیف شرعی خودم مبنای سیاسی ولایی را قبول دارم و جریاناتی که با بینش بنده تطبیق کنند طبیعی است که از ظرفیت بنده در انتخابات استفاده کنند و این حق آنهاست چون فکر و بینش خودشان است اما برخی این قضیه را از ابتدا بد دیدهاند.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با داعیه وحدت در قشر جریانهای ولایی و ارزشی تشکیل شده است
صفبندیهای انتخاباتی روشن و شفاف شده است، در جناح نیروهای اصولگرا و انقلابی "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" شکل گرفته است. اصل و نفس شکلگیری این جریان را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیتالله علمالهدی: آقایان با داعیه وحدت در قشر جریانهای ولایی و ارزشی این جبهه را تشکیل دادند و اگر با این انگیزه باشد خیلی خوب است که مردم جمع شده و یک صدا و یک فکر و یک نیرو باشند و یک فرد را بهعنوان کاندیدا انتخاب کنند، اصل قضیه چیز بدی نیست اما باید مراقب باشند در فراز و نشیب سیاسی تا انتخابات خدای نکرده عناصری در زیر این پوسته وارد نشوند و فقط منافع خود را در نظر بگیرند، این مضر است.
امیدواریم برحسب اعتقاد دینی، عزیزان ما با اخلاص وارد شوند، آنجایی که خدا را در نظر بگیریم و برای رضای خدا وارد شویم یقیناً در هر دو صورت پیروز هستیم؛ چه مردم به نقطه الگویی ما رای دهند و چه ندهند، اگر مردم رای بدهند یک عنصر دینمدار متدین انقلابی در راس مدیریت کشور قرار گرفته و مورد اعتماد و امین مردم است و مردم خاطرشان جمع است که از طریق وی اولاً خیانت صورت نمیگیرد و زیر ردای وی افراد نمیتوانند سوء استفاده کنند و ثانیاً با همان روحیه انقلابی و دینمداری مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل کنند و اگر هم این الگوی انتخاباتی رای نیاورد، مشارکت سیاسی که تکلیف شرعی است انجام شده و خدا راضی است و خود تامین رضای خدا بزرگترین پیروزی است. آنچه مهم است این است که قصد خدا داشته باشیم و به دنبال خدمت به بندگان خدا باشیم و نیتمان خدمت باشد و خدا هم کمک میکند چراکه دلها همه دست خداست.
در یکی از انتخاباتها یکی از علما نسبت به کاندیدایی نقد زیادی داشت؛ پس از انتخابات گفتم به چه کسی رای دادی؟ فهمیدم به همان کس که انتقاد زیادی داشته رای داده و عنوان کرد در هنگام رای دادن پای صندوق رای احساس کردم وی از بقیه متدینتر است؛ بنابراین دل دست خدا است. عمل اینکه چه کسی را در زمان رای گیری نامش را بنویسند تابع اراده و اراده تابع قلب است و اگر همه قلبها به یک طرف متمایل شد مردم نیز به همان سمت حرکت میکنند.
برای خدا حرکت کردن نیازمند اخلاص است، جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز با اخلاص و برای تکلیف در عرصه دینمداری و مشارکت سیاسی ورود کنند و نتیجه هرچه میخواهد باشد. حرفی که در مراجعه این دوستان نیز گفتم همین بود که قصد و نیت باید برای خدا خالص شود، در نظام جمهوری اسلامی موقعیت و مقام منهای خدمت به خدا و مردم جز مشکل و دردسر نیست.
در یک کشور لائیک رئیسجمهور ممکن است بتواند فساد کند و زندگیاش را تامین کند، اما در نظام جمهوری اسلامی این گونه نیست چراکه ذات پروردگار خون صدها هزار شهید را بهخاطر پولپرستی و یغماگری و چپاول افراد نمیگذارد، پایمال شود و کسانی که با غیر نیت خدا وارد عرصه شوند از همان اول حرکتشان با ذلت و نکبت آمیخته است و آخرش نیز بی نتیجه است.
نظام بر پایه خون شهید استوار است. اکنون نزدیک 40 سال است که پای این درخت انقلاب خون ریخته شده و این خونها بینتیجه نمیماند. از معجزات این انقلاب این است که از ابتدای انقلاب کسانی که در رأس نظام بودهاند، چپاولگر نبودهاند، ممکن است اشتباهاتی داشته باشند اما چپاولگر نبودند یعنی در راس آدمهای این چنینی نداشتیم، بنیصدر درصدد خیانت برآمد و با ذلت روبهرو شد و هنوز هم ذلیل است؛ افرادی که در راس بودند در اندیشه چپاولگری نبودند و این از برکات نظام است.
مرحوم هاشمیرفسنجانی سنگ زیرین آسیاب انقلاب بود
خلاء مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات آتی به نظر شما برای جریان اصلاحات و اعتدال چه تبعاتی دارد؟
آیتالله علمالهدی: آقای هاشمی یکی از ذخیرههای انقلاب بود و خیلی هم زحمت کشید، در دوران ستمشاهی مبارزات ایشان برجسته و قابل الگوگیری بوده و در عرصه نظام هم خیلی زحمت کشیدند، ایشان سنگ زیرین آسیاب انقلاب بود، ما هم اگر نقدی نسبت به ایشان داشتیم به معنای سوء ظن که ایشان تغییر خط داده است نبود.
در قصه فتنه 88 دشمن نظام را هدف گرفت و ستون خیمه نظام هم که رهبری و ولایت بود هدف قرار گرفته شد و انتظار بود ایشان با همان قدرت و اقتدار سابق، ورود و حاضر شود و ایشان متاسفانه آن حضور را نداشت، کسانی در مقابل جریان نظام ایستادند و ایشان هم آن برخورد لازم را انجام نمیداد و ما گلایه مند شدیم اما این به معنای این نیست که ایشان نسبت به اساس نظام و انقلاب و رهبری و ولایت تردید پیدا کرده است، پس یا باید بگوئیم اقتضای سن این است که فرد به دلیل افزایش سن با قدرت اولیه ورود نکرده و یا اینکه برخی مسائل برای ایشان مشتبه شده و در تصمیمگیری مشکل داشته اما در عقیده و ایمان نمیتوانیم بگوئیم نعوذبالله دچار مشکل شده است.
ما گلایهمند بودیم و قویترین حرفها در عرصه گلایهمندی از ایشان را در خبرگان مقابل خود ایشان گفتم. از این موقعیت آقای هاشمی عدهای سوءاستفاده کرده و پشت سر ایشان پنهان شدند و خواستند اندیشه سکولاری و غیرانقلابی خود را در کشور حاکم و قدرتیابی کنند و این مسئله مربوط به اینها بود و مربوط به آقای هاشمی نیست؛ اینکه در مقاصد شومی که داشتند چقدر از ظرفیت آقای هاشمی استفاده کردند و حالا در خلاء ایشان میخواهند چه کنند، مربوط به خود اینهاست.
توصیه آیتالله علمالهدی به علاقهمندان مطالعه دینی/ دوره کامل کتب شهید مطهری را بخوانید
بسیاری تمایل دارند بدانند شما با وجود مشغلههای متعددی که دارید آیا همچنان مطالعه نیز انجام میدهید و توصیهای که به جوانان برای مطالعه دارید چیست؟
آیتالله علمالهدی: اصولاً تمام صحبتی که میکنم چه در خطبه و چه در سخنرانی با مطالعه است و تقریباً در روز 4 ساعت مطالعه میکنم؛ بنده تمام ارتباطات اجتماعیام تا ظهر است و بعدازظهر پاسخگویی به نامهها است و سپس مطالعه.
عزیزان ما دو دسته هستند، به کسانی که میخواهند در یک سلسله مطالعات دینی ورود کرده و وارد دینشناسی تا حدی ممتاز شوند و خلاء فکری آنها در معلومات دینی پر شود، توصیه میکنم دوره کامل کتب شهید مطهری را بخوانند.
مطالعه سیره ائمه و اسلام را نیز به عنوان یک مطالعه جنبی توصیه میکنم چراکه از نظر عملی نیز انسان را تهذیب میکند، اخیراً در جوانان ما یک حالت عرفانگرایی شکل گرفته و برخی سوءاستفاده کرده و بساط مرید و مرادبازی راه انداختند، سعی کنند تحت عنوان عرفانگرایی طعمه این جریانات نشوند، هیچ عرفانی نیست که در مقدمهاش تقوا نباشد، اگر وارد عرصه تقوا شوند زمینه هدایت و خداشناسی به صورت کامل فراهم میشود.
آرزوی شما برای مردم و مسئولان در سال 96 چیست؟
آیتالله علمالهدی: امیدواریم خداوند متعال در مقابل دشمنان اسلام هم ما را حفظ کند و هم بر عزت و اقتدار نظام ما در برابر دنیا بیفزاید و ندانم کاری افرادی مثل بنده نیز سبب نشود عنایات پروردگار قطع شود. عزیزان مسئول هم بدانند غیر از خدا همه چیز را گران خریدهاند و هرچه غیر از خدا خریدهاند معامله مضری است.
در مصاحبه حدود یک ساعتهای که با ایشان داشتیم، آیتالله علمالهدی همچون تمامی مصاحبههای قبلی با طمانینه و آرامش پاسخگو بود. از ارزیابی عملکرد سال 95 در حوزه اقتصاد مقاومتی تا فعالیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب مهمترین محورهای مصاحبه با آیتالله علمالهدی بود که مشروح آن را در زیر میخوانید:
امسال نیز همانند سال 95 مقام معظم رهبری در نامگذاری سال به مباحث اقتصادی تاکید کردند؛ حضرتعالی عملکردها در این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما چقدر به اهداف مدنظر مقام معظم رهبری دست پیدا کردیم؟
آیتالله علمالهدی: مسئله اقتصاد مقاومتی متاسفانه واقعیتش با توسعهای که مقام معظم رهبری در نظر گرفته و تمام جزئیاتش را نیز بیان کردند یا مورد تلقی دستگاههای کشور اعم از مجلس و قوه مجریه قرار نگرفته یا اینکه عزیزان ما این راهکار مقام معظم رهبری را باور نکردند و یا اینکه اهتمام به اجرای فرمان رهبری نداشته و در جریانها دیده نمیشود.
یکی از ویژگیهای رهنمودهای مقام معظم رهبری این است که راهبردها و راهکارهای اجرایی و مولفهها و نقاط تعارض با این راهبرد را در عرصه اجرا و عمل معلوم میکنند، بعد از اینکه ایشان اقتصاد مقاومتی را اعلام کردند؛ در جلسهای تمام مسئولان کشور و نخبگان علمی و نمایندگان ولیفقیه را دعوت کرده و بخش عمده اندیشمندان اقتصادی را نیز دعوت کردند، خود ایشان اولاً در آن جلسه مولفههای اقتصاد مقاومتی و سپس راهکارهای اجرایی در ابعاد مختلف و مدیریتهای گوناگون را معین و سپس عوامل و برنامههایی که در تعارض با اقتصاد مقاومتی است را هم مشخص کردند.
دشمن در هجمه اقتصادی "سفره مردم" را هدف گرفته است
ایشان در هیچ راهبردی به اندازه اقتصاد مقاومتی تاکید نداشتند، مبنای تاکید این است که ما در جنگ نرم با دشمن هستیم، دشمن در این جنگ فرهنگ و اقتصاد و سفره مردم را هدف گرفته است، از سویی با تهاجم فرهنگی دنبال به زیر کشیدن سفره دین و تضعیف رابطه مردم با نظام است و از سوی دیگر هدف را سُفره مردم گذاشته تا سبب انقطاع مردم از نظام شود.
این دو، طرح دشمن(هجمه اقتصادی و فرهنگی) است؛ کاربرد هجمه اقتصادی بیش از هجمه فرهنگی است و نقش بیشتری در انقطاع مردم با نظام دارد؛ در تهاجم فرهنگی، احساس تکلیف مردم در دفاع از نظام اسلامی ممکن است ضربه بخورد اما مردم آن قدر اُنس سیاسی با نظام دارند که حتی اگر تابع دینمداری هم نباشند با نظام انس زیادی دارند اما هجمه اقتصادی، یک حرکت فوقالعاده بُرنده است چراکه سفره مردم هدف قرار گرفته شده و مردم اگر قرار باشد زندگی اقتصادیشان در خطر قرار بگیرد ممکن است از همه چیز دست بردارند.
تنها دفاع ما نیز در برابر این هجمهها، "اقتصاد مقاومتی" است؛ تا به امروز هیچ اقتصاددانی به اصل راهبرد اقتصاد مقاومتی خدشه وارد نکرده و حتی کسانی که نظام و مقام معظم رهبری را هم قبول ندارند بر اصل کلی و الگوی اقتصاد مقاومتی ایرادی نگرفتهاند و ممکن است فقط در راهکارهای تحقق تشکیک کنند اما در اصل اقتصاد مقاومتی تردیدی ندارند.
جبهه و سنگر اصلی دشمن، همین اقتصاد است و ما در مقابل، در حرکت دفاعی منحصربه فرد یعنی اقتصاد مقاومتی نباید بیتفاوت باشیم و یا معتقد به این مسئله نباشیم و در مقابل، حتی یک بینش "به عکس" داشته باشیم و بگوئیم "مشکلاتمان با دنیا را برطرف کنیم دیگر مشکل اقتصادی نداریم".
دشمن، دشمن است، کدام مشکل را میخواهید با دشمن حل کنید؟ اصلاً دشمن وجود این نظام و انقلاب را بزرگترین آفت جهانخواری خود میداند و از اصل براندازی انقلاب دست برنمیدارد. زیرا این نظام را بزرگترین سنگلاخ سر راه استکبار و جهانخواری خود میبیند.
تفکر "تعامل با دشمن" آفت و ضد اقتصاد مقاومتی است
در حال حاضر اندیشهای که بر کشور حاکم شده این است که از طریق تعامل با دشمن و نه از طریق یک دفاع موثر و قوی مشکلات اقتصادی خود را حل کنیم و این فکر، آفت و ضد اقتصاد مقاومتی است و لذا اقتصاد مقاومتی را به دست نمیگیرند، البته برحسب پیروی از فرمان مقام معظم رهبری، دولت حرکاتی در اقتصاد مقاومتی کرده که عمدتاً در حوزه برنامه ریزی و سیاستگذاری است و نه در عرصه عمل و اجرا.
ما در مجموع اقتصاد مقاومتی را در اجرا و عمل توسط دولت در سال 95 ناموفق میدانیم و تعبیر مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان این بود که اگر آقایان در دولت هم زحمت کشیدند اما اقتصاد مقاومتی در کف زندگی مردم و برنامههای اقتصادی کشور نیامده و نشان داده نشده است.
میگویند تولید را توسعه دادیم، بر فرض هم که این مسئله درست باشد که نیست، در کنار آن مسئله آزادکردن واردات، تخصیص ارز به وارد کردن اتومبیلهای آخرین سیستم خارجی و کشور را بازار کالاهای خارجی قرار دادن، ضد اقتصاد مقاومتی و ویروس اقتصاد مقاومتی است.
بینشهای سیاسیام متخذ از مقام معظم رهبری و ولایت است
هرچه به جریان انتخابات شورای شهر و ریاستجمهوری نزدیکتر میشویم مسائل و شائبههایی مطرح میشود که آیتالله علمالهدی از یک جریان سیاسی خاص حمایت میکند و بناست در لحظه آخر این مسئله از سوی شما شفاف شود؛ ارزیابی حضرتعالی از این شائبهها چیست؟
آیتالله علمالهدی: بنده روی اصل قصه و قضیه حرف دارم، بنده بینشهای سیاسیام متخذ از مقام معظم رهبری و ولایت است، گاهی جریانها با بینش سیاسی بنده تطبیق میکند و از ظرفیت بنده، آن جریان استفاده میکند نه اینکه من حمایت کنم. در کدام انتخابات و سخنرانی و اظهاراتی من به مردم گفتهام به فلان شخص یا جریان رای دهید؟ افرادی که این را مطرح میکنند نمونهای بیاورند.
از روزی که امام جمعه شدم، جریان خاصی را حمایت نکردم/ نه کاندیدا دارم و نه شخصی کاندیدای من است
هر انسانی در یک عرصه اجتماعی دارای ظرفیتی است، انسانها ظرفیتی دارند و جریانات نیز ظرفیتی دیگر، اگر جریانی سیاسی، معادلات و بینش سیاسیاش با بنده تطبیق میکند از ظرفیت بنده بهرهبرداری میکنند اما این به معنای حمایت من نیست. بنده قبل از اینکه امام جمعه مشهد شوم، ممکن بود در عملیات سیاسی، خواه ناخواه یک شخص را تخطئه کنم و بگویم به فلانی رای دهید؛ اما از روزی که امام جمعه و سپس نماینده ولی فقیه شدم جریان خاصی را به شخصه حمایت نکردم و حتی در برخی از انتخابات در نماز جمعه گفتم نه کاندیدا دارم و نه شخصی کاندیدای من است و نه لیستی به من تعلق دارد و در برخی از انتخابات در نماز جمعه این را تصریح کردم.
38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران میگذرد و مردم ما رشد سیاسیشان به حدی است که نیازی به هدایت ندارند؛ شاید اوایل انقلاب این فضا وجود داشت چراکه عدهای به دنبال ساقط کردن نظام و انقلاب بودند و نیاز بود که مردم را هدایت کرد اما اکنون لزومی وجود ندارد چراکه رشد فکری مردم بالاست و همه چیز را میدانند و جامعه ما، جامعه متدین دینمدار است و البته دینمداری آنها سیاستمدار شده و این دو تلفیق شدهاند و افکار و آدمها را تشخیص میدهند و نیازی به قیمومیت بیجا نیست که به مردم بگوئیم به چه کسی رای دهیم و به چه کسی رای ندهید.
در انتخابات آتی هم مبنایم با گذشته فرق نکرده است، خیلیها ممکن است کاندیدا شوند و بینش سیاسی آنها و نوع گرایش انقلابی آنها با بنده تطبیق کند و از ظرفیت بنده بهرهبرداری کنند و نمیتوانم بگویم از ظرفیت من استفاده نکنید و مردمی که به من علاقمند هستند ممکن است سراغ همانها بروند و این به معنای حمایت شخصی نیست چراکه بینش سیاسی من این است که تعیین تکلیف برای مردم غلط است.
این آقایان هم اگر از الان میخواهند بنده را سوژه عملیات روانی کنند تا از جریانی حمایت کنم یا خیر کور خواندهاند، اصلاً قصه اینگونه نیست، بنده اندیشه سیاسی جز اندیشه سیاسی رهبری ندارم، برحسب تکلیف شرعی خودم مبنای سیاسی ولایی را قبول دارم و جریاناتی که با بینش بنده تطبیق کنند طبیعی است که از ظرفیت بنده در انتخابات استفاده کنند و این حق آنهاست چون فکر و بینش خودشان است اما برخی این قضیه را از ابتدا بد دیدهاند.
جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با داعیه وحدت در قشر جریانهای ولایی و ارزشی تشکیل شده است
صفبندیهای انتخاباتی روشن و شفاف شده است، در جناح نیروهای اصولگرا و انقلابی "جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی" شکل گرفته است. اصل و نفس شکلگیری این جریان را چگونه ارزیابی میکنید؟
آیتالله علمالهدی: آقایان با داعیه وحدت در قشر جریانهای ولایی و ارزشی این جبهه را تشکیل دادند و اگر با این انگیزه باشد خیلی خوب است که مردم جمع شده و یک صدا و یک فکر و یک نیرو باشند و یک فرد را بهعنوان کاندیدا انتخاب کنند، اصل قضیه چیز بدی نیست اما باید مراقب باشند در فراز و نشیب سیاسی تا انتخابات خدای نکرده عناصری در زیر این پوسته وارد نشوند و فقط منافع خود را در نظر بگیرند، این مضر است.
امیدواریم برحسب اعتقاد دینی، عزیزان ما با اخلاص وارد شوند، آنجایی که خدا را در نظر بگیریم و برای رضای خدا وارد شویم یقیناً در هر دو صورت پیروز هستیم؛ چه مردم به نقطه الگویی ما رای دهند و چه ندهند، اگر مردم رای بدهند یک عنصر دینمدار متدین انقلابی در راس مدیریت کشور قرار گرفته و مورد اعتماد و امین مردم است و مردم خاطرشان جمع است که از طریق وی اولاً خیانت صورت نمیگیرد و زیر ردای وی افراد نمیتوانند سوء استفاده کنند و ثانیاً با همان روحیه انقلابی و دینمداری مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل کنند و اگر هم این الگوی انتخاباتی رای نیاورد، مشارکت سیاسی که تکلیف شرعی است انجام شده و خدا راضی است و خود تامین رضای خدا بزرگترین پیروزی است. آنچه مهم است این است که قصد خدا داشته باشیم و به دنبال خدمت به بندگان خدا باشیم و نیتمان خدمت باشد و خدا هم کمک میکند چراکه دلها همه دست خداست.
در یکی از انتخاباتها یکی از علما نسبت به کاندیدایی نقد زیادی داشت؛ پس از انتخابات گفتم به چه کسی رای دادی؟ فهمیدم به همان کس که انتقاد زیادی داشته رای داده و عنوان کرد در هنگام رای دادن پای صندوق رای احساس کردم وی از بقیه متدینتر است؛ بنابراین دل دست خدا است. عمل اینکه چه کسی را در زمان رای گیری نامش را بنویسند تابع اراده و اراده تابع قلب است و اگر همه قلبها به یک طرف متمایل شد مردم نیز به همان سمت حرکت میکنند.
برای خدا حرکت کردن نیازمند اخلاص است، جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز با اخلاص و برای تکلیف در عرصه دینمداری و مشارکت سیاسی ورود کنند و نتیجه هرچه میخواهد باشد. حرفی که در مراجعه این دوستان نیز گفتم همین بود که قصد و نیت باید برای خدا خالص شود، در نظام جمهوری اسلامی موقعیت و مقام منهای خدمت به خدا و مردم جز مشکل و دردسر نیست.
در یک کشور لائیک رئیسجمهور ممکن است بتواند فساد کند و زندگیاش را تامین کند، اما در نظام جمهوری اسلامی این گونه نیست چراکه ذات پروردگار خون صدها هزار شهید را بهخاطر پولپرستی و یغماگری و چپاول افراد نمیگذارد، پایمال شود و کسانی که با غیر نیت خدا وارد عرصه شوند از همان اول حرکتشان با ذلت و نکبت آمیخته است و آخرش نیز بی نتیجه است.
نظام بر پایه خون شهید استوار است. اکنون نزدیک 40 سال است که پای این درخت انقلاب خون ریخته شده و این خونها بینتیجه نمیماند. از معجزات این انقلاب این است که از ابتدای انقلاب کسانی که در رأس نظام بودهاند، چپاولگر نبودهاند، ممکن است اشتباهاتی داشته باشند اما چپاولگر نبودند یعنی در راس آدمهای این چنینی نداشتیم، بنیصدر درصدد خیانت برآمد و با ذلت روبهرو شد و هنوز هم ذلیل است؛ افرادی که در راس بودند در اندیشه چپاولگری نبودند و این از برکات نظام است.
مرحوم هاشمیرفسنجانی سنگ زیرین آسیاب انقلاب بود
خلاء مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات آتی به نظر شما برای جریان اصلاحات و اعتدال چه تبعاتی دارد؟
آیتالله علمالهدی: آقای هاشمی یکی از ذخیرههای انقلاب بود و خیلی هم زحمت کشید، در دوران ستمشاهی مبارزات ایشان برجسته و قابل الگوگیری بوده و در عرصه نظام هم خیلی زحمت کشیدند، ایشان سنگ زیرین آسیاب انقلاب بود، ما هم اگر نقدی نسبت به ایشان داشتیم به معنای سوء ظن که ایشان تغییر خط داده است نبود.
در قصه فتنه 88 دشمن نظام را هدف گرفت و ستون خیمه نظام هم که رهبری و ولایت بود هدف قرار گرفته شد و انتظار بود ایشان با همان قدرت و اقتدار سابق، ورود و حاضر شود و ایشان متاسفانه آن حضور را نداشت، کسانی در مقابل جریان نظام ایستادند و ایشان هم آن برخورد لازم را انجام نمیداد و ما گلایه مند شدیم اما این به معنای این نیست که ایشان نسبت به اساس نظام و انقلاب و رهبری و ولایت تردید پیدا کرده است، پس یا باید بگوئیم اقتضای سن این است که فرد به دلیل افزایش سن با قدرت اولیه ورود نکرده و یا اینکه برخی مسائل برای ایشان مشتبه شده و در تصمیمگیری مشکل داشته اما در عقیده و ایمان نمیتوانیم بگوئیم نعوذبالله دچار مشکل شده است.
ما گلایهمند بودیم و قویترین حرفها در عرصه گلایهمندی از ایشان را در خبرگان مقابل خود ایشان گفتم. از این موقعیت آقای هاشمی عدهای سوءاستفاده کرده و پشت سر ایشان پنهان شدند و خواستند اندیشه سکولاری و غیرانقلابی خود را در کشور حاکم و قدرتیابی کنند و این مسئله مربوط به اینها بود و مربوط به آقای هاشمی نیست؛ اینکه در مقاصد شومی که داشتند چقدر از ظرفیت آقای هاشمی استفاده کردند و حالا در خلاء ایشان میخواهند چه کنند، مربوط به خود اینهاست.
توصیه آیتالله علمالهدی به علاقهمندان مطالعه دینی/ دوره کامل کتب شهید مطهری را بخوانید
بسیاری تمایل دارند بدانند شما با وجود مشغلههای متعددی که دارید آیا همچنان مطالعه نیز انجام میدهید و توصیهای که به جوانان برای مطالعه دارید چیست؟
آیتالله علمالهدی: اصولاً تمام صحبتی که میکنم چه در خطبه و چه در سخنرانی با مطالعه است و تقریباً در روز 4 ساعت مطالعه میکنم؛ بنده تمام ارتباطات اجتماعیام تا ظهر است و بعدازظهر پاسخگویی به نامهها است و سپس مطالعه.
عزیزان ما دو دسته هستند، به کسانی که میخواهند در یک سلسله مطالعات دینی ورود کرده و وارد دینشناسی تا حدی ممتاز شوند و خلاء فکری آنها در معلومات دینی پر شود، توصیه میکنم دوره کامل کتب شهید مطهری را بخوانند.
مطالعه سیره ائمه و اسلام را نیز به عنوان یک مطالعه جنبی توصیه میکنم چراکه از نظر عملی نیز انسان را تهذیب میکند، اخیراً در جوانان ما یک حالت عرفانگرایی شکل گرفته و برخی سوءاستفاده کرده و بساط مرید و مرادبازی راه انداختند، سعی کنند تحت عنوان عرفانگرایی طعمه این جریانات نشوند، هیچ عرفانی نیست که در مقدمهاش تقوا نباشد، اگر وارد عرصه تقوا شوند زمینه هدایت و خداشناسی به صورت کامل فراهم میشود.
آرزوی شما برای مردم و مسئولان در سال 96 چیست؟
آیتالله علمالهدی: امیدواریم خداوند متعال در مقابل دشمنان اسلام هم ما را حفظ کند و هم بر عزت و اقتدار نظام ما در برابر دنیا بیفزاید و ندانم کاری افرادی مثل بنده نیز سبب نشود عنایات پروردگار قطع شود. عزیزان مسئول هم بدانند غیر از خدا همه چیز را گران خریدهاند و هرچه غیر از خدا خریدهاند معامله مضری است.