انسان اگر یک رذیله اخلاقی در رابطه با یکی از قوا را در طول زمان، روی روح خود نقش کرده باشد، تا آن نقش زشت را بر طرف نکند، نمی تواند نقش زیبایی را روی آن بکشد.
به گزارش شهدای ایران، مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی در گفتاری با طرح یک سوال به تبیین چگونگی متخلق شدن انسان به اخلاق فاضله و دور شدن از رذایل اخلاقی پرداخته اند .
انسان چگونه خودش را به اخلاقی فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نمایند؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاقی می گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد. طبق روال طبیعی حتی در جسم هم ابتدا صحت موجود حفظ می شود و سپس معالجه امراض است؛ نه این که صحت مورد فراموش شود؛ به طوری که انسان تنزل نماید.
این بحث، با بحث ملکات منافاتی ندارد؛ انسان اگر یک رذیله اخلاقی در رابطه با یکی از قوا را در طول زمان، روی روح خود نقش کرده باشد، تا آن نقش زشت را بر طرف نکند، نمی تواند نقش زیبایی را روی آن بکشد. این نکته در رابطه با مسائل جزئی اخلاقی است و نباید این ها را با هم اشتباه کرد.
برای مثال، کسی که دارای حالت جُبن و ترس است، یا کسی که دارای حالت امساک است -که در مقابل جود قرار دارد- او باید اول این حالت امساک را از خود دور کند و بعد فضیلت جود را برای خودش ایجاد نماید؛ یعنی ملکه بخشش را به جای ملکه رذیله خسّت بر روی خودش نقش کند. این مطلب نسبت به مسائل جرئی در رابطه با ملکات اخلاقی است.
در این جا بحث اصلی، یک بحث کلی است. انسان مجموعاً یک حالت روحی دارد؛ لذا باید آن حالت را حفظ کند تا عقب گرد نداشته باشد. بعد هم در صدد این باشد که جلو برود. مثلا کسی که از نظر ملکات حسنه، چند صفت خوب دارد و در کنارش رذائلی هم دارد؛ وقتی می خواهد خودش را از این رذائل تطهیر و پاک نماید، نباید به خیال پاکسازی رذائل، آن ملکات حسنه را به دست فراموشی بسپارد. نباید به سراغ پاکسازی در رابطه با این رذائل بیاید و قهراً هم از آن طرف، فضایل از دستش گرفته شود؛ این صحیح نیست. انسان باید آن فضایل را حفظ کند و بعد در صدد محو رذائل برآید.
این که علمای اخلاق می گویند: «صحت موجود» باید حفظ شود، به همین جهت است. البته صحت موجود باید حفظ شود، نه رذالت موجود و در مرحله بعد، انسان در صدد برطرف کردن رذائل باشد. به عبارت دیگر، هنگامی که رذیله ها را برطرف می کند، از فضایل موجود در خود غفلت نکند، بلکه این فضایل را نگه دارد.
انسان در هر مرتبه ای که قرار دارد، اعتدال موجودش را حفظ کند و اگر انسان بخواهد نسبت به مجموعه حالات نفسانی اش اعتدال را حفظ کند، یک سری دستورات کلی وجود دارد که اولین دستور آن بود که مجالست، مصاحبت، رفاقت و معاشرتش را با نیکان قرار دهد. با افرادی که دارای فضایل اخلاقی هستند، معاشرت کند و از کسانی که دارای ملکات زشت و رذایل اخلاقی هستند، پرهیز نماید. هنگام مصاحبت با نیکان، در روش و سلوک آنها دقت داشته باشد که سلوک و روش آنها با خالق چگونه است؟ روش و سلوک آنها با مخلوق چگونه است؟
*برگرفته از کتاب اخلاق ربانی آیت الله آقا مجتبی تهرانی
انسان چگونه خودش را به اخلاقی فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نمایند؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاقی می گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد. طبق روال طبیعی حتی در جسم هم ابتدا صحت موجود حفظ می شود و سپس معالجه امراض است؛ نه این که صحت مورد فراموش شود؛ به طوری که انسان تنزل نماید.
این بحث، با بحث ملکات منافاتی ندارد؛ انسان اگر یک رذیله اخلاقی در رابطه با یکی از قوا را در طول زمان، روی روح خود نقش کرده باشد، تا آن نقش زشت را بر طرف نکند، نمی تواند نقش زیبایی را روی آن بکشد. این نکته در رابطه با مسائل جزئی اخلاقی است و نباید این ها را با هم اشتباه کرد.
برای مثال، کسی که دارای حالت جُبن و ترس است، یا کسی که دارای حالت امساک است -که در مقابل جود قرار دارد- او باید اول این حالت امساک را از خود دور کند و بعد فضیلت جود را برای خودش ایجاد نماید؛ یعنی ملکه بخشش را به جای ملکه رذیله خسّت بر روی خودش نقش کند. این مطلب نسبت به مسائل جرئی در رابطه با ملکات اخلاقی است.
در این جا بحث اصلی، یک بحث کلی است. انسان مجموعاً یک حالت روحی دارد؛ لذا باید آن حالت را حفظ کند تا عقب گرد نداشته باشد. بعد هم در صدد این باشد که جلو برود. مثلا کسی که از نظر ملکات حسنه، چند صفت خوب دارد و در کنارش رذائلی هم دارد؛ وقتی می خواهد خودش را از این رذائل تطهیر و پاک نماید، نباید به خیال پاکسازی رذائل، آن ملکات حسنه را به دست فراموشی بسپارد. نباید به سراغ پاکسازی در رابطه با این رذائل بیاید و قهراً هم از آن طرف، فضایل از دستش گرفته شود؛ این صحیح نیست. انسان باید آن فضایل را حفظ کند و بعد در صدد محو رذائل برآید.
این که علمای اخلاق می گویند: «صحت موجود» باید حفظ شود، به همین جهت است. البته صحت موجود باید حفظ شود، نه رذالت موجود و در مرحله بعد، انسان در صدد برطرف کردن رذائل باشد. به عبارت دیگر، هنگامی که رذیله ها را برطرف می کند، از فضایل موجود در خود غفلت نکند، بلکه این فضایل را نگه دارد.
انسان در هر مرتبه ای که قرار دارد، اعتدال موجودش را حفظ کند و اگر انسان بخواهد نسبت به مجموعه حالات نفسانی اش اعتدال را حفظ کند، یک سری دستورات کلی وجود دارد که اولین دستور آن بود که مجالست، مصاحبت، رفاقت و معاشرتش را با نیکان قرار دهد. با افرادی که دارای فضایل اخلاقی هستند، معاشرت کند و از کسانی که دارای ملکات زشت و رذایل اخلاقی هستند، پرهیز نماید. هنگام مصاحبت با نیکان، در روش و سلوک آنها دقت داشته باشد که سلوک و روش آنها با خالق چگونه است؟ روش و سلوک آنها با مخلوق چگونه است؟
*برگرفته از کتاب اخلاق ربانی آیت الله آقا مجتبی تهرانی