بالابردن هزینه تهران برای فراری دادن مردم و مقابله با مهاجران، همان اندازه تعجببرانگیز است که راهکار معصومه ابتکار درباره مقابله با آلودگی شهر تهران که گفت، مردم از شهر بیرون بروند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، حکایت تاریخی ماری آنتوانت، ملکه و زن اشرافزادهای که در زمان انقلاب کبیر فرانسه میزیست؛ داستان مشهوری است. زمانی که صدای انقلاب فرانسه بلند شده بود وی از کسی پرسید: «مردم چه میخواهند؟» آن شخص پاسخ داد: «گرسنهاند و نان میخواهند.» و شهبانو گفته بود: «اکنون که نان ندارند چرا شیرینی نمیخورند!»؛ حال حکایت مدیران دولت یازدهم است که راهکارهای عجیبی از خود برای اداره کشور ارائه میکنند که با شنیدن آن متوجه میشویم نه از حال و روز مردم خبر دارند و نه این راهکارها برای ساماندهی امور کشور مفید است بلکه بلعکس.
دولتی که نجومی بگیران را ذخیره نظام می داند، برای ساماندهی به امور کشور شیوههای اشرافی را پیشنهاد میکند. مثال این واقعه نیز سخنان آقای استاندار تهران است که قصد دارد با بالا بردن هزینههای تهران، پایتخت را به بهشتی برای پولدارها و متمولین و شهری اشرافیتزده تبدیل کد تا به قول خود از ورود مهاجرین جلوگیری کرده و شهر را سامان دهد. راهکاری که در آن نه تنها به کل حقوق شهروندی که دولت بسیار روی آن تبیلغ کرده نادیده گرفته میشود، بلکه مردم را نیز به شهروندان درجه یک و دو یا بهتر بگوییم ارباب و رعیت تقسیم میکند.
به این سخنان دقت کنید: «امکان ایجاد ممنوعیت برای مهاجرت به تهران سخت است و باید همچون سایر کشورهای پیشرفته، هزینه زندگی در شهرهای بزرگ را بالا برد تا از ورود جمعیت کم کرد»؛ این سخنان عجیب را سیدحسین هاشمی استاندار تهران به زبان آورده است؛ کسی که حل مشکلات ساکنان تهران و تسهیل شرایط زندگی آنان، یکی از کلیدیترین مسئولیتهای وی است!
فارغ از اینکه این نوع پیشنهاد چه بلایی بر سر شهر تهران خواهد آورد، متاسفانه باید به ریشه دواندن اشرافیت در مدیران و مدیریت اشرافی دولت یازدهم اشاره کرد که بسیار خطرناک و مخرب است.
البته این نوع راهکارها مسبوق به سابقه است. وقتی مدیران دولتی میگویند که بدون خوردن شیشلیک و کباب و سوار شدن بر ماشین مدل بالا نمیتوانند به خوبی کار کنند، بایستی شاهد چنین نظریاتی نیز باشیم.
بالابردن هزینه تهران برای فراری دادن مردم و مقابله با مهاجران، همان اندازه غیر منطقی و تعجببرانگیز است که راهکار معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست درباره مقابله با آلودگی شهر تهران که مطرح کرد، «مردم برای در امان ماندن از آلودگی هوا از شهر خارج بشوند و به مناطق خوش آب و هوا بروند.» راهکاری که بعدها نیز ارائه آن تکرار شد. وی به مردم خوزستان که هنوز درگیر ریزگرد و گردوخاک هستند، نیز پیشنهاد داد: «ماسک بزنند.»
به هر جهت در ایننوع شیوه مدیریتی، نادیده گرفتن بخش اعظمی از ملت ایران را به وضوح شاهد هستیم. سئوال اساسی از آقای استاندار این است که اگر هزینه تهران افزایش یابد، چه کسی جز کسانی که حقوقهای نجومی میگیرند توان زندگی در تهران را خواهند داشت و مردم بومی تهران با این افزایش هزینه باید به کجا بروند؟!
دولتی که نجومی بگیران را ذخیره نظام می داند، برای ساماندهی به امور کشور شیوههای اشرافی را پیشنهاد میکند. مثال این واقعه نیز سخنان آقای استاندار تهران است که قصد دارد با بالا بردن هزینههای تهران، پایتخت را به بهشتی برای پولدارها و متمولین و شهری اشرافیتزده تبدیل کد تا به قول خود از ورود مهاجرین جلوگیری کرده و شهر را سامان دهد. راهکاری که در آن نه تنها به کل حقوق شهروندی که دولت بسیار روی آن تبیلغ کرده نادیده گرفته میشود، بلکه مردم را نیز به شهروندان درجه یک و دو یا بهتر بگوییم ارباب و رعیت تقسیم میکند.
به این سخنان دقت کنید: «امکان ایجاد ممنوعیت برای مهاجرت به تهران سخت است و باید همچون سایر کشورهای پیشرفته، هزینه زندگی در شهرهای بزرگ را بالا برد تا از ورود جمعیت کم کرد»؛ این سخنان عجیب را سیدحسین هاشمی استاندار تهران به زبان آورده است؛ کسی که حل مشکلات ساکنان تهران و تسهیل شرایط زندگی آنان، یکی از کلیدیترین مسئولیتهای وی است!
فارغ از اینکه این نوع پیشنهاد چه بلایی بر سر شهر تهران خواهد آورد، متاسفانه باید به ریشه دواندن اشرافیت در مدیران و مدیریت اشرافی دولت یازدهم اشاره کرد که بسیار خطرناک و مخرب است.
البته این نوع راهکارها مسبوق به سابقه است. وقتی مدیران دولتی میگویند که بدون خوردن شیشلیک و کباب و سوار شدن بر ماشین مدل بالا نمیتوانند به خوبی کار کنند، بایستی شاهد چنین نظریاتی نیز باشیم.
بالابردن هزینه تهران برای فراری دادن مردم و مقابله با مهاجران، همان اندازه غیر منطقی و تعجببرانگیز است که راهکار معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست درباره مقابله با آلودگی شهر تهران که مطرح کرد، «مردم برای در امان ماندن از آلودگی هوا از شهر خارج بشوند و به مناطق خوش آب و هوا بروند.» راهکاری که بعدها نیز ارائه آن تکرار شد. وی به مردم خوزستان که هنوز درگیر ریزگرد و گردوخاک هستند، نیز پیشنهاد داد: «ماسک بزنند.»
به هر جهت در ایننوع شیوه مدیریتی، نادیده گرفتن بخش اعظمی از ملت ایران را به وضوح شاهد هستیم. سئوال اساسی از آقای استاندار این است که اگر هزینه تهران افزایش یابد، چه کسی جز کسانی که حقوقهای نجومی میگیرند توان زندگی در تهران را خواهند داشت و مردم بومی تهران با این افزایش هزینه باید به کجا بروند؟!