شهدای ایران shohadayeiran.com

همچنین نقل کرده‌اند: این عالم پارسا بسیاری از مواقع دستور می‌داد نابینایان فقیر شهر قم یا اطراف را دعوت به‌صرف شام و یا نهار کنند ولی نگویند از جانب چه کسی است و آن‌وقت خود ایشان به پذیرائی از آن‌ها می‌پرداخت و حتی کفش‌های آن‌ها را جفت می‌کرد و در جلو پایشان می‌گذاشت و آن‌ها می‌رفتند و نمی‌دانستند که میزبانشان چه کسی بود.
شهدای ایران: انفاق و دستگیری از مستمندان صفتی نیکو برای مؤمنان است که مورد تأکید فراوان قرآن قرار دارد و جدای از دین نیز امری پسندیده که جامعه را از فقر خارج می‌کند و نیز باعث برکت در زندگی نیکوکاران می‌شود.

آیه:

خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:

ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَلَهُم بِٱلَّيْلِ وَٱلنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ بقره/274

آن‌ها که اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می‌کنند، مزدشان نزد پروردگارشان است

آینه:

حکایت؛ حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمود مرعشی نجفی نقل کرده‌اند: پس از رحلت پدرم روزی برای شرکت در جلسه ترحیمی که از طرف مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزارشده بود، به تهران رفتم پیش از شرکت در آن جلسه برای استراحت مختصری به دفتر یکی از دوستان رفتم، پس از ورود به دفتر دوستمان، دیدم ایشان شدیداً متأثر است و به من گفت: مطلبی را امروز بایستی برای شما بگویم و آن این است:

مرحوم آقا به‌وسیله من و تنی چند از بازاری‌های تهران، وجوه قابل‌توجهی در اول هرماه حواله می‌فرمود، آن وجوه را من و دوستانم می‌بایست بر اساس فهرستی که آقا قبلاً به ما داده بودند بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردیم، در آن لیست فقط آدرس منازلی در جنوب شهر تهران و محلات فقیرنشین بود، اما نام صاحبان منازل و اشخاص در آن لیست نبود. مرحوم آقا ما را مکلف فرموده بودند که پول‌ها و وجوهی که می‌فرستادند به آدرس‌های فوق ببریم و بدهیم، اما هیچ‌گاه سؤال نکنیم آنجا منزل کیست و نام صاحب‌منزل چیست، شاید خیلی از صاحبان منزل هم نمی‌دانستند این پول از کجا می‌رسد و از چه کسی حواله شده است، مرحوم آقا ما را قسم داده بودند تا من زنده هستم نباید هیچ‌کس حتی فرزندانم متوجه این موضوع شوند.
 همچنین نقل کرده‌اند: این عالم پارسا بسیاری از مواقع دستور می‌داد نابینایان فقیر شهر قم یا اطراف را دعوت به‌صرف شام و یا نهار کنند ولی نگویند از جانب چه کسی است و آن‌وقت خود ایشان به پذیرائی از آن‌ها می‌پرداخت و حتی کفش‌های آن‌ها را جفت می‌کرد و در جلو پایشان می‌گذاشت و آن‌ها می‌رفتند و نمی‌دانستند که میزبانشان چه کسی بود.1

خرّم آن کس که در این محنت گاه                      خاطری را سبب تسکین است2

   1 با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
   2 پروین اعتصامی

*حوزه

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار