مرد خشمگین که طی ۲۸ سال زندگی مشترک، بارها همسرش را به طرز هولناکی مورد ضرب و شتم قرار داده بود، در جریان آخرین مشاجره خانوادگی، همسرش را از بالکن طبقه دوم خانهشان به پایین پرتاب کرد و او را کشت.
به گزارش شهدای ایران ، روزنامه ایران با انتشار این خبر، افزود: ظهر ۲۱ فروردین امسال مأموران پلیس مستقر در بیمارستان لقمان در تماس با بازپرس کشیک قتل از مرگ زنی روی تخت بیمارستان خبر دادند که پیکر نیمهجانش چند روز قبل به بیمارستان انتقال یافته بود.
پس از حضور بازپرس و تیم جنایی در بیمارستان مشخص شد زن ۵۰ ساله، دوم فروردین امسال در جریان مشاجره شدید، توسط شوهرش از بالکن طبقه دوم خانهاش در خیابان قزوین به پایین پرتاب شده و پس از حدود ۱۹ روز جدال با مرگ، سرانجام جان سپرد.
برادر قربانی جنایت به بازپرس گفت: «خواهرم ۲۸ سال قبل با اصرار آشنایان و دوستان خانوادگی ازدواج کرد، اما هیچکدام از اعضای خانواده با این ازدواج موافق نبودند تا اینکه پادرمیانی آشنایان باعث شد به این ازدواج رضایت بدهیم؛ اما همانطور که فکر میکردیم دامادمان از همان روزهای اول زندگی مشترک چهره واقعیاش را نشان داد. او دست بزن داشت و سر هر موضوعی خواهرم را به باد کتک میگرفت.»
او افزود: «از آنجا که خواهرم دو بچه داشت تصمیم به ادامه زندگی گرفت اما افسوس که در تمام این مدت به بهانههای مختلف از همسرش کتک میخورد و کاری هم از دست ما برنمیآمد. حتی حدود یک ماه قبل از قتل، شوهرش طوری با دسته جارو برقی خواهرم را زد که پایش شکست. البته به خاطر اخلاق خاص شوهر خواهرم ما به خانهشان نمیرفتیم. روز حادثه هم آنطور که دخترش میگفت، شوهر خواهرم سه بارمادرشان را کتک زده و بعد هم از خانه رفته بود تا اینکه حدود ساعت ۴ بعدازظهر به خانه بازگشته و باز هم با عصبانیت به طرف خواهرم هجوم برده بود تا او را کتک بزند. اما خدیجه از ترس وارد اتاق خواب شده و در را قفل کرده بود. با این حال شوهرش پس از درگیری با دخترش، در را شکسته و پس از ضرب و شتم شدید همسرش، او را ازطبقه دوم خانهشان پایین انداخت.»
برادر خدیجه ادامه داد: «آنطور که من شنیدم، علت درگیری این دفعه آنها بر سر این بود که چرا خواهرم برای عید خرید زیاد کرده است؛ درصورتیکه همه میدانند خدیجه زن ولخرجی نبود و شوهرش همیشه به دنبال بهانه بود. زمانی که این خبر را شنیدم در شهرستان بودم وخیلی سریع خودم را به بیمارستان رساندم. همان موقع در دادسرای یافتآباد از شوهر خواهرم شکایت کردیم. او بعد از پرتاب کردن خواهرم متواری شده بود و تنها دوبار برای پیگیری حال خواهرم به بیمارستان آمده ولی هیچکس او را ندیده بود. خدیجه همان روزهای اولی که به بیمارستان منتقل شد گفت دیگر زنده نمیماند. البته پزشکان هم گفته بودند که بهدلیل شکستگی گردن و دندههایش، شرایط وخیمی دارد.»
بدین ترتیب بازپرس جنایی، پس از صدور دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی، حکم بازداشت جنایتکار فراری را صادر کرد و به تیمی از کارآگاهان جنایی هم مأموریت داد در این باره تحقیق کنند.
پس از حضور بازپرس و تیم جنایی در بیمارستان مشخص شد زن ۵۰ ساله، دوم فروردین امسال در جریان مشاجره شدید، توسط شوهرش از بالکن طبقه دوم خانهاش در خیابان قزوین به پایین پرتاب شده و پس از حدود ۱۹ روز جدال با مرگ، سرانجام جان سپرد.
برادر قربانی جنایت به بازپرس گفت: «خواهرم ۲۸ سال قبل با اصرار آشنایان و دوستان خانوادگی ازدواج کرد، اما هیچکدام از اعضای خانواده با این ازدواج موافق نبودند تا اینکه پادرمیانی آشنایان باعث شد به این ازدواج رضایت بدهیم؛ اما همانطور که فکر میکردیم دامادمان از همان روزهای اول زندگی مشترک چهره واقعیاش را نشان داد. او دست بزن داشت و سر هر موضوعی خواهرم را به باد کتک میگرفت.»
او افزود: «از آنجا که خواهرم دو بچه داشت تصمیم به ادامه زندگی گرفت اما افسوس که در تمام این مدت به بهانههای مختلف از همسرش کتک میخورد و کاری هم از دست ما برنمیآمد. حتی حدود یک ماه قبل از قتل، شوهرش طوری با دسته جارو برقی خواهرم را زد که پایش شکست. البته به خاطر اخلاق خاص شوهر خواهرم ما به خانهشان نمیرفتیم. روز حادثه هم آنطور که دخترش میگفت، شوهر خواهرم سه بارمادرشان را کتک زده و بعد هم از خانه رفته بود تا اینکه حدود ساعت ۴ بعدازظهر به خانه بازگشته و باز هم با عصبانیت به طرف خواهرم هجوم برده بود تا او را کتک بزند. اما خدیجه از ترس وارد اتاق خواب شده و در را قفل کرده بود. با این حال شوهرش پس از درگیری با دخترش، در را شکسته و پس از ضرب و شتم شدید همسرش، او را ازطبقه دوم خانهشان پایین انداخت.»
برادر خدیجه ادامه داد: «آنطور که من شنیدم، علت درگیری این دفعه آنها بر سر این بود که چرا خواهرم برای عید خرید زیاد کرده است؛ درصورتیکه همه میدانند خدیجه زن ولخرجی نبود و شوهرش همیشه به دنبال بهانه بود. زمانی که این خبر را شنیدم در شهرستان بودم وخیلی سریع خودم را به بیمارستان رساندم. همان موقع در دادسرای یافتآباد از شوهر خواهرم شکایت کردیم. او بعد از پرتاب کردن خواهرم متواری شده بود و تنها دوبار برای پیگیری حال خواهرم به بیمارستان آمده ولی هیچکس او را ندیده بود. خدیجه همان روزهای اولی که به بیمارستان منتقل شد گفت دیگر زنده نمیماند. البته پزشکان هم گفته بودند که بهدلیل شکستگی گردن و دندههایش، شرایط وخیمی دارد.»
بدین ترتیب بازپرس جنایی، پس از صدور دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی، حکم بازداشت جنایتکار فراری را صادر کرد و به تیمی از کارآگاهان جنایی هم مأموریت داد در این باره تحقیق کنند.