شهدای ایران:مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی با عنوان «آزمون احمدی نژاد تمام نشده است» نوشت: (این یادداشت را چند روز پیش برای انتشار آماده کرده بودم ولی بدلایلی در انتشار آن تامل شد.باتوجه به ثبت نام امروز وی بدون تغییر و صرفاً برای اطلاع!)
نخست؛در تفسیر آیات مربوط به «اصحاب سبت» آمده است که، وقتی قومی از بنیاسرائیل توسط حضرت داوود(ع) از شکار ماهیان در روز شنبه نهی شدند،به حیلهای توسل جستند و آن اینکه در ساحل دریا گودالهایی کندند و راهی را از دریا به این گودالها تعبیه نمودند تا در روزهای شنبه،ماهیان همراه با مد یا امواج آب به این گودالها بیفتند.سپس روزهای بعد سراغ این گودالها میرفتند و ماهیان را صید میکردند.
بدین ترتیب آنان ظاهراً در روز شنبه ماهیان را صید نمیکردند لذا به خیال خودشان هم حکم خداوند را اجرا کرده بودند و هم به ماهیها رسیده بودند!
خداوند در آیه 163 سوره اعراف،این عمل بنیاسرائیل را «فسق» نامیده است!
بر اساس آیات قرآن، افراد اهل این خدعه و حتی کسانی که عمل آنها را انجام نمیدادند اما نهی از این عمل هم نمیکردند،هر دو دچار عذاب الهی شدند و تنها کسانی نجات یافتند که علاوه بر ترک واقعی صید ماهیان در روز شنبه،اهل این فریبکاری را از این عمل نهی میکردند.
دوم؛در اصول فقه بحثی در موضوع قیاس مطرح است که آن را «قیاس منصوص العله» نامیدهاند.
قیاس منصوص العله آن است که حکمی از راه نص معتبر در اختیار باشد و در آن نص،علت حکم نیز به صراحت یا به اشاره بیان شده باشد.در چنین حالتی مجتهد میتواند با تشکیل قیاس منصوص العله،حکم آن اصل را به فرع دیگری که همان حالت را دارد تسری دهد.
مثال مشهوری که برای این قیاس ذکر میکنند،حرمت شرب خمر است که مسکر بودن ذکر شده لذا این حکم به مسکرات دیگر نیز تسری داده میشود.
سوم؛رهبر حکیم انقلاب اسلامی در مهرماه سال 95 پس از بگومگوهایی که بر سر ورود دکتر احمدینژاد به صحنه رقابتهای انتخاباتی مطرح شد،در ابتدای درس خارج خود چنین گفتند:«...یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظهی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما که شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یکچیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که میبیند و میفهمد و فکر میکند که به نفع برادر مؤمناش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها هم، بخصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم. باملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دوقطبی در کشور ایجاد میشود. دوقطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید.»
در این اظهارات رهبر انقلاب اسلامی که من نامش را «نهی صریح» اما محترمانه آقای احمدینژاد از ورود به انتخابات میگذارم،اگرچه میتوان اشاره به دلایل مختلف را استخراج کرد اما یک دلیل روشنتر از بقیه است و آنهم اینکه «...شما اگر در این مقوله وارد شدید،این دوقطبی در کشور ایجاد میشود.دوقطبی در کشور مضرّ است».
نظر رهبر انقلاب، دقیق و ناشی از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور از سویی و ویژگیهای مخاطب از سوی دیگر بود؛نظری که عدهای ناشیانه تلاش میکنند آن را مشمول اقتضائات زمانی کنند!
از باب تعلیق به محال میشود گفت،اگر ویژگیها و خصائص اخلاقی و رفتاری آقای احمدینژاد تغییر کرد «شاید» نظر رهبر حکیم انقلاب اسلامی همتغییر کند!
بههرحال،ورود مجدد (و باواسطه)آقای احمدینژاد به صحنه رقابتهای انتخاباتی اگر به نشاط بیشتر انتخابات و آگاهانهتر شدن انتخاب مردم بینجامد،نکته مثبتی خواهد بود اما اگر همان دوقطبی مذموم را ولو باواسطه فرد دیگر به وجود آورد و یا زمینهسازی برای تحرکات مشکوک دیگر باشد،قطعاً خلاف نظر رهبری است.
واقعیت این است که صرفنظر از فرد معرفیشده برخی اظهارات آقای احمدینژاد نمیگذارد انسان خوشبینانه صحنه را تحلیل کند!
آقای احمدینژاد که در دور اول ریاست جمهوریاش در گفتوگو با نویسنده مدعی بود سینهاش را سپر کرده تا جلوی اصابت تیرهای نشانه رفته به سمت رهبری را بگیرد باید مراقب باشد تا دوباره خود تیری به سمت رهبری نشود!
آقای احمدینژاد همچنین متوجه این حقیقت باشد که نهتنها تحرکات هفتههای اخیرش با نداشتن برنامه برای رقابتهای انتخاباتی سال جاری همخوانی ندارد بلکه آزمون ولایت مداریاش با نامه شش مهر 95 به رهبر انقلاب و گفتن اینکه «... در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم...» تمام نشده است.
احمدینژاد که در پایاننامهاش،خود را سرباز انقلاب خوانده است در این آزمون نشان خواهد داد در کدام جبهه ایستاده است!
*فارس
نخست؛در تفسیر آیات مربوط به «اصحاب سبت» آمده است که، وقتی قومی از بنیاسرائیل توسط حضرت داوود(ع) از شکار ماهیان در روز شنبه نهی شدند،به حیلهای توسل جستند و آن اینکه در ساحل دریا گودالهایی کندند و راهی را از دریا به این گودالها تعبیه نمودند تا در روزهای شنبه،ماهیان همراه با مد یا امواج آب به این گودالها بیفتند.سپس روزهای بعد سراغ این گودالها میرفتند و ماهیان را صید میکردند.
بدین ترتیب آنان ظاهراً در روز شنبه ماهیان را صید نمیکردند لذا به خیال خودشان هم حکم خداوند را اجرا کرده بودند و هم به ماهیها رسیده بودند!
خداوند در آیه 163 سوره اعراف،این عمل بنیاسرائیل را «فسق» نامیده است!
بر اساس آیات قرآن، افراد اهل این خدعه و حتی کسانی که عمل آنها را انجام نمیدادند اما نهی از این عمل هم نمیکردند،هر دو دچار عذاب الهی شدند و تنها کسانی نجات یافتند که علاوه بر ترک واقعی صید ماهیان در روز شنبه،اهل این فریبکاری را از این عمل نهی میکردند.
دوم؛در اصول فقه بحثی در موضوع قیاس مطرح است که آن را «قیاس منصوص العله» نامیدهاند.
قیاس منصوص العله آن است که حکمی از راه نص معتبر در اختیار باشد و در آن نص،علت حکم نیز به صراحت یا به اشاره بیان شده باشد.در چنین حالتی مجتهد میتواند با تشکیل قیاس منصوص العله،حکم آن اصل را به فرع دیگری که همان حالت را دارد تسری دهد.
مثال مشهوری که برای این قیاس ذکر میکنند،حرمت شرب خمر است که مسکر بودن ذکر شده لذا این حکم به مسکرات دیگر نیز تسری داده میشود.
سوم؛رهبر حکیم انقلاب اسلامی در مهرماه سال 95 پس از بگومگوهایی که بر سر ورود دکتر احمدینژاد به صحنه رقابتهای انتخاباتی مطرح شد،در ابتدای درس خارج خود چنین گفتند:«...یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظهی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما که شما شرکت کنید. این را گفتیم. خب یکچیز عادی است. انسان بایستی آن چیزی را که میبیند و میفهمد و فکر میکند که به نفع برادر مؤمناش است باید به او بگوید دیگر. ما هم اوضاع کشور را خب، غالباً بیشتر از اغلب افراد آشنا هستیم. آدمها هم، بخصوص آدمهایی که صدها جلسه با ما نشستند و برخاستند، بیشتر و بهتر از دیگران میشناسیم. باملاحظهی حال مخاطب و اوضاع کشور به یک آقایی انسان توصیه میکند که آقا شما اگر در این مقوله وارد شدید، این دوقطبی در کشور ایجاد میشود. دوقطبی در کشور مضرّ است به حال کشور. من صلاح نمیدانم شما وارد بشوید.»
در این اظهارات رهبر انقلاب اسلامی که من نامش را «نهی صریح» اما محترمانه آقای احمدینژاد از ورود به انتخابات میگذارم،اگرچه میتوان اشاره به دلایل مختلف را استخراج کرد اما یک دلیل روشنتر از بقیه است و آنهم اینکه «...شما اگر در این مقوله وارد شدید،این دوقطبی در کشور ایجاد میشود.دوقطبی در کشور مضرّ است».
نظر رهبر انقلاب، دقیق و ناشی از اشراف کامل ایشان به اوضاع کشور از سویی و ویژگیهای مخاطب از سوی دیگر بود؛نظری که عدهای ناشیانه تلاش میکنند آن را مشمول اقتضائات زمانی کنند!
از باب تعلیق به محال میشود گفت،اگر ویژگیها و خصائص اخلاقی و رفتاری آقای احمدینژاد تغییر کرد «شاید» نظر رهبر حکیم انقلاب اسلامی همتغییر کند!
بههرحال،ورود مجدد (و باواسطه)آقای احمدینژاد به صحنه رقابتهای انتخاباتی اگر به نشاط بیشتر انتخابات و آگاهانهتر شدن انتخاب مردم بینجامد،نکته مثبتی خواهد بود اما اگر همان دوقطبی مذموم را ولو باواسطه فرد دیگر به وجود آورد و یا زمینهسازی برای تحرکات مشکوک دیگر باشد،قطعاً خلاف نظر رهبری است.
واقعیت این است که صرفنظر از فرد معرفیشده برخی اظهارات آقای احمدینژاد نمیگذارد انسان خوشبینانه صحنه را تحلیل کند!
آقای احمدینژاد که در دور اول ریاست جمهوریاش در گفتوگو با نویسنده مدعی بود سینهاش را سپر کرده تا جلوی اصابت تیرهای نشانه رفته به سمت رهبری را بگیرد باید مراقب باشد تا دوباره خود تیری به سمت رهبری نشود!
آقای احمدینژاد همچنین متوجه این حقیقت باشد که نهتنها تحرکات هفتههای اخیرش با نداشتن برنامه برای رقابتهای انتخاباتی سال جاری همخوانی ندارد بلکه آزمون ولایت مداریاش با نامه شش مهر 95 به رهبر انقلاب و گفتن اینکه «... در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم...» تمام نشده است.
احمدینژاد که در پایاننامهاش،خود را سرباز انقلاب خوانده است در این آزمون نشان خواهد داد در کدام جبهه ایستاده است!
*فارس
یکی از مشکلات بنیاد شهید عزیز :
جوابگویی و رو در رویی با گروه ها و انجمن ها و شورای عالی ها که
ضد رزمندگانند ، است ؟!
که چوب لای چرخ بنیاد می گذارند ؟!
و این ایثارگران عزیز مخالف بچه های جبهه و جنگ ؟!
و قانون های فلاکت بار برای بچه های جبهه به بنیاد تحمیل می کنند ؟!
تا این گروهک ها مثل قارچ رویش می کنند ؟!
رزمندگان و جانبازان بالاخص ۵% دفاع مقدس جایی در بنیاد شهید
ندارند و از حقوق و مسکن و درمان محرومند ؟!
...