همکار سابق نشریات اصلاحطلب در پاسخ حامیان مدیران نجومی نوشت آنها کدام تخم دوزرده را کردهاند که باید حقوقهای نجومی بگیرند.
شهدای ایران:همکار سابق نشریات اصلاحطلب در پاسخ حامیان مدیران نجومی نوشت آنها کدام تخم دوزرده را کردهاند که باید حقوقهای نجومی بگیرند.
داریوش سجادی در وبلاگ خود نوشت: فضاحت حقوقهای نجومی طی سال 95 و نوع برخورد دولت با آن حکم سرکنگبینی را یافت که برخلاف انتظار صفرا فزود و نهایتا کار به جایی رسید که آن فضاحت مبدل به ضرورت شد و حامیانی یافت که در تعقیب و تبیین اضطرار «حقوقهای نجومی» مرزهای فکاهی را نیز درنوردیدهاند!
از جمله آنکه برخی از دولتیان و مجلسیان از موضع «توجیه آن ضرورت» بدین شکل ابراز لحیه فرمودند که؛ نجومیبگیران نخبگانیاند که اگر حقوقهای کلان نگیرند به خارج از کشور رفته و مملکت از موهبت وجود آنان بینصیب خواهد ماند! چنین اظهاراتی از جانب چنان موجهسازانی را میتوان آذینبندی آلایندهها معنا کرد تا مدعی بدینوسیله بتواند تردامنی خود را استتار کند!
برخلاف ادعای مشعر به «فرار بودن» و «نازکطبعی» نخبگان مزبور واقعیت آن است که کف ماجرا اساسا نخبهای موجود نیست تا مواجبی نجومی را ضرورت بخشد!
مزید اطلاع موجهسازان مزبور باید اذعان داشت: خیر آقایان! مطمئن باشید «نجومیبگیران نخبه مفروض انگاشته» اگر مالی بودند پیشتر رفته بودند.
توجیهگران حقوقهای نجومی بیجهت فخر این «خود نخبه مفروض انگاشتگان» را به ملت نفروشند.
مطمئن باشید ایشان اگر مالی بودند جلوتر رفته بودند. اگر میبینید نرفتهاند چون آش دهانسوزی نیستند تا دول راقیه آغوشگشایانه به استقبالشان بروند.
توجیهگران و موجهسازان حقوقهای نجومی برای این «از خود متشکران» از کدام نخبگی حرف میزنند؟ کدام تخم دو زردهای را از جوار نخبگی ادعایی آن متوهمین به «از ما بهترانی» در کارنامه ایشان میتوانند افتخار فرمایی کنند تا آنک بتوان برای آن «خبرویت مفروض» دستافشانی و آغوشگشایی کرد؟
یکی از زیباترین دروغهای همین جماعت متوهم و توجیهگر، توسل همیشگیشان به افسانه دهها هزار ایرانی موفق و نخبه در مصادر بالای مدیریتی و علمی و تجاری و سرمایهداری در ایالات متحده آمریکا است!
خیر مردم شریف ایران!
هزاران ایرانی نخبه و صاحب مسند در مصادر بالای مدیریتی و علمی و تجاری در آمریکا افسانهای بیش نیست!
یعنی افسانهای است که خودشان ساختهاند و خودشان نیز باور داشتهاند تا از جوار آن بتوانند از خود «خودساختهشان» حظ ذهنی و لذت تخیلی ببرند!
سالهاست از وجود هزاران ایرانی موفق در مصادر و مناصب بالای تحصیلکردگی و مدیریتی و علمی و تجاری و صنعتی در آمریکا دم میزنند اما شما از ایشان بخواهید آن هزاران ایرانی موفق را به خود واگذارند و تنها 100 نفر را از میانه آن هزاران نفر نام ببرند؟! تنها صد نفر کفایت میکند!
داریوش سجادی در وبلاگ خود نوشت: فضاحت حقوقهای نجومی طی سال 95 و نوع برخورد دولت با آن حکم سرکنگبینی را یافت که برخلاف انتظار صفرا فزود و نهایتا کار به جایی رسید که آن فضاحت مبدل به ضرورت شد و حامیانی یافت که در تعقیب و تبیین اضطرار «حقوقهای نجومی» مرزهای فکاهی را نیز درنوردیدهاند!
از جمله آنکه برخی از دولتیان و مجلسیان از موضع «توجیه آن ضرورت» بدین شکل ابراز لحیه فرمودند که؛ نجومیبگیران نخبگانیاند که اگر حقوقهای کلان نگیرند به خارج از کشور رفته و مملکت از موهبت وجود آنان بینصیب خواهد ماند! چنین اظهاراتی از جانب چنان موجهسازانی را میتوان آذینبندی آلایندهها معنا کرد تا مدعی بدینوسیله بتواند تردامنی خود را استتار کند!
برخلاف ادعای مشعر به «فرار بودن» و «نازکطبعی» نخبگان مزبور واقعیت آن است که کف ماجرا اساسا نخبهای موجود نیست تا مواجبی نجومی را ضرورت بخشد!
مزید اطلاع موجهسازان مزبور باید اذعان داشت: خیر آقایان! مطمئن باشید «نجومیبگیران نخبه مفروض انگاشته» اگر مالی بودند پیشتر رفته بودند.
توجیهگران حقوقهای نجومی بیجهت فخر این «خود نخبه مفروض انگاشتگان» را به ملت نفروشند.
مطمئن باشید ایشان اگر مالی بودند جلوتر رفته بودند. اگر میبینید نرفتهاند چون آش دهانسوزی نیستند تا دول راقیه آغوشگشایانه به استقبالشان بروند.
توجیهگران و موجهسازان حقوقهای نجومی برای این «از خود متشکران» از کدام نخبگی حرف میزنند؟ کدام تخم دو زردهای را از جوار نخبگی ادعایی آن متوهمین به «از ما بهترانی» در کارنامه ایشان میتوانند افتخار فرمایی کنند تا آنک بتوان برای آن «خبرویت مفروض» دستافشانی و آغوشگشایی کرد؟
یکی از زیباترین دروغهای همین جماعت متوهم و توجیهگر، توسل همیشگیشان به افسانه دهها هزار ایرانی موفق و نخبه در مصادر بالای مدیریتی و علمی و تجاری و سرمایهداری در ایالات متحده آمریکا است!
خیر مردم شریف ایران!
هزاران ایرانی نخبه و صاحب مسند در مصادر بالای مدیریتی و علمی و تجاری در آمریکا افسانهای بیش نیست!
یعنی افسانهای است که خودشان ساختهاند و خودشان نیز باور داشتهاند تا از جوار آن بتوانند از خود «خودساختهشان» حظ ذهنی و لذت تخیلی ببرند!
سالهاست از وجود هزاران ایرانی موفق در مصادر و مناصب بالای تحصیلکردگی و مدیریتی و علمی و تجاری و صنعتی در آمریکا دم میزنند اما شما از ایشان بخواهید آن هزاران ایرانی موفق را به خود واگذارند و تنها 100 نفر را از میانه آن هزاران نفر نام ببرند؟! تنها صد نفر کفایت میکند!