"ایستاده" کتاب جدید و در دست چاپ وی است که به سرگذشت شهید سید محمود موسوی پرداخته وی از اعضای مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه سابق، سالهای قبل از انقلاب راننده تریلی بود و بعد از انقلاب با شروع جنگ جذب تفکرات حضرت امام و جنگ شده و داوطلبانه عازم جبهه می شود.
داستان جبهه رفتنش از آنجا شروع می شود که گروهی از راننده های کامیون برای
کار به مرکز لجیستیک سپاه معرفی می شوند و چون شرط بر همراه شدن راننده با
کامیون بود از بین راننده ها محمود موسوی با وجود نداشتن ظاهر مناسب و علی
رغم میل گروه لجستیک برای مدت کوتاهی در عملیات انتخاب می شود ولی بعد از
انجام عملیات به دلیل توانایی ها تنها کسی می شود که در لجستیک سپاه می
ماند و بعدها نیز به عنوان مسئول لجیستیک مرکز انتخاب شده و به عنوان فرد
کار بلد و راه بلد در این مرکز می ماند.
شهید سید محمود موسوی در منطقه عملیاتی والفجر8 از ناحیه ی گردن مجروح شده و
تا 2 ماه مفقود الاثر می ماند. بعد از 2 ماه هویت وی در حالی که قطع نخاع
شده مشخص می شود.
سان کهن در مصاحبه با خبرنگار پایگاه خبری شهدای ایران از دلایل خود برای
پرداختن به سرگذشت زندگی این شهید می گوید: اکثر شهدای مرکز مطالعات جزو
راویان هستند ولی اقای موسوی تنها فرد متفاوت مجموعه بودند. وی در بحث ها
وارتباطات اجتماعی آدم قوی و نیرومندی بودند و با اینکه در خانواده ای با
اعتقادات انقلابی کم رشد پیدا کردند ولی اعتقاد و پایبندی ایشان به انقلاب
همواره محکم و استوار بود. مردم محل ایشان را می شناختند و در رفع
مشکلاتشان از او راهنمایی می گرفتند.حتی ارتباطشان با افرادی که خیلی هم از
نظر ظاهری با عقایدشان نمی خورد خوب بود و مردم او را فردی محبوب مید
انستند.
همسر شهید موسوی در رابطه با او می گوید: سید محمود قبل و بعد از جنگ متقاوت بود و قبل و بعد از مجروحیت نیزمتفاوت تر.
من محمود بعد از مجروحیت را بیشتر دوست داشتم چون اهل اخلاق و ایمان و عرفان شد و تحول معنوی در ایشان به وضوح دیده می شد.
این کتاب به سفارش مرکز مطالعات و تحقیق جنگ سپاه و در طول 2 سال در قالب روایی داستانی نوشته شده است.
کتاب دیگر این نویسنده راویان صحنه نبرد است که به سرگذشت زندگی شهید سید محمد ملکی می پردازد.