همان گونه که هر گونه تصرف نامشروع و اسراف و تبذیر،در اموال شخص مجاز نیست در حکومت اسلامی نیز هر گونه اسراف، حیف و میل و تحمیل بر بیت المال، مسئولیتی مضاعف دارد.
منبع : اولویت ها و حساسیت ها در مدیریت امام علی علیه السلام - ابراهیم نزهت
به گزارش شهدای ایران ،همان گونه که هر گونه تصرف نامشروع و اسراف و تبذیر، به موجب «ایمان به مسئولیت انسان در پیشگاه خدا»، در اموال شخص مجاز نیست در حکومت اسلامی نیز هر گونه اسراف، حیف و میل و تحمیل بر بیت المال، مسئولیتی مضاعف دارد و به همین جهت در نظام مدیریت امیرالمومنین (ع) بیش از هر موضوع مهم دیگر، یا مسائل جانبی و جزیی دیگر، نسبت به بیت المال حساسیت مشاهده می شود.
مردمی که تبعیض های ناروای دوران قبل را دیده بودند، در حکومت علی (ع) نظاره گر عدالت بودند، به گونه ای که علی (ع) ملاحظه ی احدی را نمی کرد و از سرزنش هیچ کس نمی هراسید. آنچه در نظر او مهم بود برقراری عدالت و به دست آوردن رضای خدا بود.
گردنبندی را دختر علی (ع) از علی بن ابی رافع، خزانه دار بیت المال، عاریه گرفت تا پس از سه روز پس دهد. علی (ع) خزانه دار را خواست و گفت :چگونه بدون اجازه ی من و مسلمین چنین کاری کرده ای؟
آیا همه ی زنان مهاجر و انصار در روز عید با چنین زیوری، آرایش می کنند؟ علی بن ابی رافع گوید من آن را از دختر علی (ع) گرفتم و در جای خود گذاشتم. همچنین در آن هنگام که برادرش عقیل از او خواست که بیش از حد، از بیت المال به او بدهد، با او چنان برخورد کرد که برای دیگران نیز درس عبرت باشد. لذا خود می گوید:
عقیل برادرم را دیدم که به شدت فقیر شده بود و از من می خواست کیسه ای از گندم های شما را به او ببخشم، کودکانشان را دیدم که از گرسنگی موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته بود، عقیل باز هم اصرار کرد من به سخن او توجه کردم. او تصور نمود که من دینم را به او می فروشم و به دلخواه او قدم برمی دارم و از راه و رسم خویش دست می کشم. آهنی در آتش گداختم، سپس آن را به بدنش نزدیک ساختم تا با حرارت آن عبرت گیرد، ناله ای سر داد! گفتم: هان! ای عقیل از آن تفتیده ای که انسانی آن را به بازیچه سرخ کرده ناله می کنی، اما مرا به سوی آتشی می کشانی که خداوند جبار با شعله ی خشم و غضبش آن را برافروخته است.(1).
علی (ع) چنان در مورد بیت المال احساس مسئولیت ویژه داشت که صاحب کتاب الغارات می نویسد:
علی (ع) هر روز جمعه، محل بیت المال را جاروب می کرد و آب می پاشید و دو رکعت نماز به جا می آورد و می گفت: شما دو تا در روز قیامت، در حق من شهادت دهید.(2)
علی (ع) در بخشنامه ای به حاکمان و فرمانداران می فرماید:
قلم ها را تیز کنید، ریز بنویسید، سطرها را نزدیک به هم و کم فاصله بنگارید، تنها به ادای مقصود اکتفا کنید. به طور کلی از زیاده روی دوری کنید، زیرا بیت المال مسلمانان نمی تواند آن را تحمل کند.(3)
امیرالمومنین (ع) نظیر چنین دستوری را به کاتب
خود عبیدالله بن ابی رافع داده است.(4).
*****
(1) نهج البلاغه، خطبه ی 224، ص 326. «و الله لقد رایت عقیلا و قد املق حتی استماحنی من برکم صاعا و رایت صبیانه شعث الشعور، غبر الالوان من فقرهم....».
(2) الغارات، ابن هلال ثقفی، ج 1، ص 33، چ 2، تحقیق سید جلال الدین المحدث. «عن مجمع ان علیا کان یکنس بیت المال کل یوم جمعه ثم ینضحه بالماء ثم یصلی رکعتین ثم یقول تشهد ان لی یوم القیمه.».
(3) الغارات، ج 1، ص 46.
(4) نهج البلاغه ی، صبحی الصالح، کلمه ی 315.
مردمی که تبعیض های ناروای دوران قبل را دیده بودند، در حکومت علی (ع) نظاره گر عدالت بودند، به گونه ای که علی (ع) ملاحظه ی احدی را نمی کرد و از سرزنش هیچ کس نمی هراسید. آنچه در نظر او مهم بود برقراری عدالت و به دست آوردن رضای خدا بود.
گردنبندی را دختر علی (ع) از علی بن ابی رافع، خزانه دار بیت المال، عاریه گرفت تا پس از سه روز پس دهد. علی (ع) خزانه دار را خواست و گفت :چگونه بدون اجازه ی من و مسلمین چنین کاری کرده ای؟
آیا همه ی زنان مهاجر و انصار در روز عید با چنین زیوری، آرایش می کنند؟ علی بن ابی رافع گوید من آن را از دختر علی (ع) گرفتم و در جای خود گذاشتم. همچنین در آن هنگام که برادرش عقیل از او خواست که بیش از حد، از بیت المال به او بدهد، با او چنان برخورد کرد که برای دیگران نیز درس عبرت باشد. لذا خود می گوید:
عقیل برادرم را دیدم که به شدت فقیر شده بود و از من می خواست کیسه ای از گندم های شما را به او ببخشم، کودکانشان را دیدم که از گرسنگی موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته بود، عقیل باز هم اصرار کرد من به سخن او توجه کردم. او تصور نمود که من دینم را به او می فروشم و به دلخواه او قدم برمی دارم و از راه و رسم خویش دست می کشم. آهنی در آتش گداختم، سپس آن را به بدنش نزدیک ساختم تا با حرارت آن عبرت گیرد، ناله ای سر داد! گفتم: هان! ای عقیل از آن تفتیده ای که انسانی آن را به بازیچه سرخ کرده ناله می کنی، اما مرا به سوی آتشی می کشانی که خداوند جبار با شعله ی خشم و غضبش آن را برافروخته است.(1).
علی (ع) چنان در مورد بیت المال احساس مسئولیت ویژه داشت که صاحب کتاب الغارات می نویسد:
علی (ع) هر روز جمعه، محل بیت المال را جاروب می کرد و آب می پاشید و دو رکعت نماز به جا می آورد و می گفت: شما دو تا در روز قیامت، در حق من شهادت دهید.(2)
علی (ع) در بخشنامه ای به حاکمان و فرمانداران می فرماید:
قلم ها را تیز کنید، ریز بنویسید، سطرها را نزدیک به هم و کم فاصله بنگارید، تنها به ادای مقصود اکتفا کنید. به طور کلی از زیاده روی دوری کنید، زیرا بیت المال مسلمانان نمی تواند آن را تحمل کند.(3)
امیرالمومنین (ع) نظیر چنین دستوری را به کاتب
خود عبیدالله بن ابی رافع داده است.(4).
*****
(1) نهج البلاغه، خطبه ی 224، ص 326. «و الله لقد رایت عقیلا و قد املق حتی استماحنی من برکم صاعا و رایت صبیانه شعث الشعور، غبر الالوان من فقرهم....».
(2) الغارات، ابن هلال ثقفی، ج 1، ص 33، چ 2، تحقیق سید جلال الدین المحدث. «عن مجمع ان علیا کان یکنس بیت المال کل یوم جمعه ثم ینضحه بالماء ثم یصلی رکعتین ثم یقول تشهد ان لی یوم القیمه.».
(3) الغارات، ج 1، ص 46.
(4) نهج البلاغه ی، صبحی الصالح، کلمه ی 315.