مرحوم میرزا فرمودند: من او را بخشیدم اما دشنامهای آن شخص به من در اثر فقر و تنگدستی بود و اینگونه دشنامها از اینچنین کسی در چنین حالی او را از عدالت خارج نمیکند، زیرا بدون اراده قلبی این کلمات بر زبانش جاری گردیده است.
شهدای ایران:چشمپوشی از خطای دیگران و نادیده گرفتن اشتباه اطرافیان صفتی بس نیکو و گرانبهاست، این صفت مختص افرادی است که در خودشان ملکه بزرگواری و رادمردی را پروراندهاند و زندگی خود را با اشتباهات دیگران تلخ نمیکنند.
آیه:
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا نور/22
آینه:
باید مؤمنان عفو کنند و چشم بپوشند
حکایت؛ مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی در عبادات استیجاری عدالت را شرط میدانستند. روزی شخصی به حضور ایشان رسید و طلب عبادت استیجاری نمود، میرزا فرمود: فعلاً پولی برای عبادت در پیشم نیست. آن شخص به سبب فشار مشکلات مالی، به مرحوم میرزا با کلماتی ناشایست اهانت کرد، مرحوم میرزا چیزی نفرمود.
وقتی برای میرزا پولی به جهت عبادت رسید، دستور دادند مقداری از آن پولها را برای آن شخص ببرند، بعضی از حاضرین در مجلس عرض کردند: رفتار ناپسند آن شخص را دیدید و فحش دادنش را شنیدید که چگونه به شما اهانت کرد، همه اینها منافات با عدالت داشت، شما که عدالت را شرط میدانید، چگونه به او عبادت استیجاری میدهید!؟
مرحوم میرزا فرمودند: من او را بخشیدم اما دشنامهای آن شخص به من در اثر فقر و تنگدستی بود و اینگونه دشنامها از اینچنین کسی در چنین حالی او را از عدالت خارج نمیکند، زیرا بدون اراده قلبی این کلمات بر زبانش جاری گردیده است.1
گذشت و دلنوازی را عزیزم از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد 2
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از اخلاق اسلامی
2.شهریار
آیه:
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا نور/22
آینه:
باید مؤمنان عفو کنند و چشم بپوشند
حکایت؛ مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی در عبادات استیجاری عدالت را شرط میدانستند. روزی شخصی به حضور ایشان رسید و طلب عبادت استیجاری نمود، میرزا فرمود: فعلاً پولی برای عبادت در پیشم نیست. آن شخص به سبب فشار مشکلات مالی، به مرحوم میرزا با کلماتی ناشایست اهانت کرد، مرحوم میرزا چیزی نفرمود.
وقتی برای میرزا پولی به جهت عبادت رسید، دستور دادند مقداری از آن پولها را برای آن شخص ببرند، بعضی از حاضرین در مجلس عرض کردند: رفتار ناپسند آن شخص را دیدید و فحش دادنش را شنیدید که چگونه به شما اهانت کرد، همه اینها منافات با عدالت داشت، شما که عدالت را شرط میدانید، چگونه به او عبادت استیجاری میدهید!؟
مرحوم میرزا فرمودند: من او را بخشیدم اما دشنامهای آن شخص به من در اثر فقر و تنگدستی بود و اینگونه دشنامها از اینچنین کسی در چنین حالی او را از عدالت خارج نمیکند، زیرا بدون اراده قلبی این کلمات بر زبانش جاری گردیده است.1
گذشت و دلنوازی را عزیزم از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد 2
1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهایی از اخلاق اسلامی
2.شهریار
*حوزه