در پیام وزیر آموزش و پرورش در آستانه نو شدن سال آمده است: ما به گفتمان ملّی برای اعتلای آموزش و پرورش نیازمندیم تا در آن مدرسه، مبنای توسعه به شمار آید و معلم هویت و منزلتی تازه یابد و دانشآموز مهمترین سرمایه ملّی محسوب شود.
به گزارش شهدای ایران، فخرالدین احمدی دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در آستانه نو شدن سال، پیام عیدانهای خطاب به معلمان و دانشآموزان کشور صادر کرد.
در پیام نوروزی وزیر آموزش و پرورش به فرهنگیان کشور آمده است: «نوروز را که جشن نکوداشت همه نو شدنها و نیکوکاریهاست و امسال نیز مقرون و متبرک به میلاد خجسته بانوی دو عالم و مادر نور و سرور حضرت زهرا(س) است را صمیمانه به محضر معلمان شریف، مدیران گرانقدر و کارکنان عزیز دستگاه عظیم تعلیم و تربیت کشور تبریک میگویم و عزت و سربلندی را در سال نو برایتان خواستارم.
به فرمایش نبی مکرم اسلام( ص)، «انسان در سیر روزگاران در مسیر نسیمهای بالنده و پرورش دهندهای قرار میگیرد که نباید خود را از آن محروم سازد»؛ و یکی از آن ایام، بهاران است که هم پرورش دهنده طبیعت و هم رشد دهنده اندیشه و انسانیت است و به تعبیر امیرمومنان علی (ع)،«انسان، جهانی بزرگ است» بنابراین در این نوزایی و نوشوندگی، حتما باید تحولی ژرفتر و عمیقتر از طبیعت بیابد.
بی گمان یکی از عرصهها و پهنههایی که این دگرگونیها میتواند در آن نمود یابد، «مدرسه» است که بیش از هر جای دیگر، نیازمند دمیدن این نسیم نوروزی است و اینجانب خاضعانه برای تحقق این تحولات، دست نیاز به سوی شما که خواهان اندیشهای نو و فرصتهایی بدیع و آیندهای سرشار از امید و نشاط هستید، دراز میکنم.
ما به گفتمان ملّی برای اعتلای آموزش و پرورش نیازمندیم تا در آن مدرسه، مبنای توسعه به شمار آید و معلم هویت و منزلتی تازه یابد و دانشآموز مهمترین سرمایه ملّی محسوب شود.
بنابراین از تمامی کنشگران و نقش آفرینان نظام تعلیم و تربیت میخواهم که به یُمنِ این ایام خجسته و اعیاد مبارک، آموزش و پرورش را در نوروزی شدن و نوشوندگی مددرسان باشند.
امیداورم خداوند مدبّر و مهربان که دگرگون کننده حال و احوال همگان است، همه ما را در راه اعتلای نظام تعلیم و تربیت و تعالی نظام جمهوری اسلامی ایران مورد عنایت قراردهد».
درمتن پیام فخرالدین احمدی دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش خطاب به دانش آموزان آمده است: «سلام فرزندانم. خوشحالم فرصتی فراهم آمد تا در روزهای پایانی زمستان، به بهانه بهار، با شما حرف بزنم.
این روزها مرا به یاد سالها قبل میاندازد، روزهایی که مثل شما به مدرسه میرفتم و روی نیمکت مینشستم.
احساس شما را در این روزها، خوب میفهمم، زیرا به خوبی آن را تجربه کردهام و میدانم با نزدیک شدن به عید، یک حسّ دوگانه به سراغ آدمی میآید، از یک سو حس دلهره از تمام شدن تعطیلات و روبهروشدن با روزهای سال جدید و حجم نگرانیها، درسها، تکلیفها و انتظارات.
پدر و مادرهایمان انتظار دارند، یک سال به واسطه بزرگتر شدن، عاقلتر شده باشیم، معلم ها انتظار دارند تمام درسهای عقب افتاده، مشقهای فراموش شده و واحدهای کم کار شده را در سال جدید جبران کنیم. حسّی که در آن روزها مرا کمی می ترساند و شیرینی تعطیلات را برایم تلخ می کرد.
اما خوب یادم هست که حسّ دیگری هم بود که مثل باران بی امان بهاری، مثل یک چشمه جوشان، این دلهرهها و تلخیها را میشست و با خود میبرد. این حس با هوای خوب، با عطر گلها، با باران، با نسیم، با پرنده، با درخت، با زندگی و... میآمد. به هر حال؛ بهار چه بخواهیم و چه نخواهیم، این پیام را به جان، روح، قلب و چشمهای ما میرساند.
ما در هوای پاک بهاری، بهتر می بینیم، بهتر نفس میکشیم، بهتر میشنویم، بهتر حس میکنیم، چرا که طبیعت یک تازگی خاصّ دارد که ما را با خود مهربانتر میکند، پس چرا ما خودمان مهربانتر نشویم و از طبیعت درس نگیریم؟
من هم مثل شما میاندیشم؛ که یادگیری، فقط در کتابهای درسی و چهاردیواری مدرسه خلاصه نمیشود.
بهترین درسها را باید از زندگی بیاموزیم، از طبیعت، از انسانها و از کتابهایی که دنیاهای جدید را به ما نشان میدهند، کتابهایی فراتر از کتابهای درسی. پس اگر بخواهیم، میتوانیم آن چنان درسهایی از زندگی در بهار بیاموزیم که معلمها و پدر و مادرهای ما نیز از این آموختهها، شگفت زده شوند و حتی با رغبت و علاقه از ما بیاموزند.
آموختن یک اتفاق دو سویه است نه یک سویه، در همین جا به عنوان یک معلم آمادهام از شما فرزندان دان آموزم درس بیاموزم، من این را از بهار آموخته ام ...».
در پیام نوروزی وزیر آموزش و پرورش به فرهنگیان کشور آمده است: «نوروز را که جشن نکوداشت همه نو شدنها و نیکوکاریهاست و امسال نیز مقرون و متبرک به میلاد خجسته بانوی دو عالم و مادر نور و سرور حضرت زهرا(س) است را صمیمانه به محضر معلمان شریف، مدیران گرانقدر و کارکنان عزیز دستگاه عظیم تعلیم و تربیت کشور تبریک میگویم و عزت و سربلندی را در سال نو برایتان خواستارم.
به فرمایش نبی مکرم اسلام( ص)، «انسان در سیر روزگاران در مسیر نسیمهای بالنده و پرورش دهندهای قرار میگیرد که نباید خود را از آن محروم سازد»؛ و یکی از آن ایام، بهاران است که هم پرورش دهنده طبیعت و هم رشد دهنده اندیشه و انسانیت است و به تعبیر امیرمومنان علی (ع)،«انسان، جهانی بزرگ است» بنابراین در این نوزایی و نوشوندگی، حتما باید تحولی ژرفتر و عمیقتر از طبیعت بیابد.
بی گمان یکی از عرصهها و پهنههایی که این دگرگونیها میتواند در آن نمود یابد، «مدرسه» است که بیش از هر جای دیگر، نیازمند دمیدن این نسیم نوروزی است و اینجانب خاضعانه برای تحقق این تحولات، دست نیاز به سوی شما که خواهان اندیشهای نو و فرصتهایی بدیع و آیندهای سرشار از امید و نشاط هستید، دراز میکنم.
ما به گفتمان ملّی برای اعتلای آموزش و پرورش نیازمندیم تا در آن مدرسه، مبنای توسعه به شمار آید و معلم هویت و منزلتی تازه یابد و دانشآموز مهمترین سرمایه ملّی محسوب شود.
بنابراین از تمامی کنشگران و نقش آفرینان نظام تعلیم و تربیت میخواهم که به یُمنِ این ایام خجسته و اعیاد مبارک، آموزش و پرورش را در نوروزی شدن و نوشوندگی مددرسان باشند.
امیداورم خداوند مدبّر و مهربان که دگرگون کننده حال و احوال همگان است، همه ما را در راه اعتلای نظام تعلیم و تربیت و تعالی نظام جمهوری اسلامی ایران مورد عنایت قراردهد».
درمتن پیام فخرالدین احمدی دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش خطاب به دانش آموزان آمده است: «سلام فرزندانم. خوشحالم فرصتی فراهم آمد تا در روزهای پایانی زمستان، به بهانه بهار، با شما حرف بزنم.
این روزها مرا به یاد سالها قبل میاندازد، روزهایی که مثل شما به مدرسه میرفتم و روی نیمکت مینشستم.
احساس شما را در این روزها، خوب میفهمم، زیرا به خوبی آن را تجربه کردهام و میدانم با نزدیک شدن به عید، یک حسّ دوگانه به سراغ آدمی میآید، از یک سو حس دلهره از تمام شدن تعطیلات و روبهروشدن با روزهای سال جدید و حجم نگرانیها، درسها، تکلیفها و انتظارات.
پدر و مادرهایمان انتظار دارند، یک سال به واسطه بزرگتر شدن، عاقلتر شده باشیم، معلم ها انتظار دارند تمام درسهای عقب افتاده، مشقهای فراموش شده و واحدهای کم کار شده را در سال جدید جبران کنیم. حسّی که در آن روزها مرا کمی می ترساند و شیرینی تعطیلات را برایم تلخ می کرد.
اما خوب یادم هست که حسّ دیگری هم بود که مثل باران بی امان بهاری، مثل یک چشمه جوشان، این دلهرهها و تلخیها را میشست و با خود میبرد. این حس با هوای خوب، با عطر گلها، با باران، با نسیم، با پرنده، با درخت، با زندگی و... میآمد. به هر حال؛ بهار چه بخواهیم و چه نخواهیم، این پیام را به جان، روح، قلب و چشمهای ما میرساند.
ما در هوای پاک بهاری، بهتر می بینیم، بهتر نفس میکشیم، بهتر میشنویم، بهتر حس میکنیم، چرا که طبیعت یک تازگی خاصّ دارد که ما را با خود مهربانتر میکند، پس چرا ما خودمان مهربانتر نشویم و از طبیعت درس نگیریم؟
من هم مثل شما میاندیشم؛ که یادگیری، فقط در کتابهای درسی و چهاردیواری مدرسه خلاصه نمیشود.
بهترین درسها را باید از زندگی بیاموزیم، از طبیعت، از انسانها و از کتابهایی که دنیاهای جدید را به ما نشان میدهند، کتابهایی فراتر از کتابهای درسی. پس اگر بخواهیم، میتوانیم آن چنان درسهایی از زندگی در بهار بیاموزیم که معلمها و پدر و مادرهای ما نیز از این آموختهها، شگفت زده شوند و حتی با رغبت و علاقه از ما بیاموزند.
آموختن یک اتفاق دو سویه است نه یک سویه، در همین جا به عنوان یک معلم آمادهام از شما فرزندان دان آموزم درس بیاموزم، من این را از بهار آموخته ام ...».