شهدای ایران shohadayeiran.com

مرحوم شیخ مرتضی انصاری برای هزینه منزل مبلغ ناچیزی اختصاص داده بود و برای امرار معاش کافی نبود، خانواده شیخ، پیش یکی از علما که نزد شیخ محترم بود گلایه کردند و از او خواستند در این باره با آیت‌الله انصاری گفت‌وگو کند و اندکی بر مقرری افزوده شود.
شهدای ایران:مرحوم شیخ مرتضی انصاری برای هزینه منزل مبلغ ناچیزی اختصاص داده بود و برای امرار معاش کافی نبود، خانواده شیخ، پیش یکی از علما که نزد شیخ محترم بود گلایه کردند و از او خواستند در این باره با آیت‌الله انصاری گفت‌وگو کند و اندکی بر مقرری افزوده شود.
آن عالم خدمت شیخ شرفیاب شده و خواسته خانواده را بیان کرد. شیخ هیچ پاسخی نفیاً و اثباتاً به ایشان نداد. روز بعد وقتی به منزل تشریف آورد به همسرش فرمود: لباس‌های مرا شستشو ده و آب‌های چرکین آن را نگهدار و دور مریز. همسر شیخ متعجب شد، اما سفارش شیخ را انجام داد و آب چرکین لباس‌های شسته شده را نزد شیخ برد، این مرجع عالیقدر به همسرش فرمود: این آب را بنوش! عرض کرد: چگونه از آب چرکین بنوشم این چه امری است؟! شیخ فرمود: پس نیک بنگر و فکر کن این مال‌هایی که پیش من است در نظرم مانند همین آب چرکین است، همان‌گونه که تو نمی‌توانی و نمی‌خواهی از این آب بخوری، من هم حق ندارم و برایم جایز نیست به شما بیش از آنکه اکنون می‌دهم بپردازم، زیرا این اموال حقوق فقرا است و شما با سایر مستمندان در نظرم یکسانید.
این ماجرا در ایامی بود که وجوهات شرعی از اطراف جهان تشیع به‌سوی شیخ سرازیر بود.(1)
ــــــــــ
1. با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل

*حوزه
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار