بعد از آزمايش موشكي جمهوري اسلامي ايران، امريكاييها تلاش كردند تا دور جديدي از اقدامات ضدايراني را در دستور كار قرار دهند و با طرح ادعايي مبني بر نقض قطعنامه 2231 و همچنين صلح و امنيت بينالملل توسط ايران و از سوي ديگر با برگزاري جلسات اضطراري درباره كشورمان خواستههاي خود را بر كشورمان تحميل كنند.
شهدای ایران:بعد از آزمايش موشكي جمهوري اسلامي ايران، امريكاييها تلاش كردند تا دور جديدي از اقدامات ضدايراني را در دستور كار قرار دهند و با طرح ادعايي مبني بر نقض قطعنامه 2231 و همچنين صلح و امنيت بينالملل توسط ايران و از سوي ديگر با برگزاري جلسات اضطراري درباره كشورمان خواستههاي خود را بر كشورمان تحميل كنند.
در جلسه اخير كميته امور خارجي كنگره امريكا كه بيشتر اعضاي آن حاميان سرسخت رژيمصهيونيستي هستند، پيشنهادات چندگانهاي براي كنترل رفتار ايران داده شده كه يكي از مهمترين آن تقويت گروههاي سياسي غربگرايي است كه در درون كشور فعاليت ميکنند و تاكنون بارها اهداف نظام امريكا را در داخل كشور پيگيري كردهاند.
اسكات مادل رئيس اجرايي شركت راپيدان گروپ در جلسه استماع كنگره كه 23 بهمن ماهبرگزار شد از جمله برنامههاي چندگانه خود براي تقابل با ايران را اينگونه بيان ميكند: «همگرايي و ادغام راديو آزاد اروپا و صداي امريكا با سياست امريكا در قبال ايران بايد صورت گيرد، راديو آزاد و صداي امريكا بايد فراتر از گزارش اخبار فعاليت كنند. اين دو بايد جايي براي انعكاس سياست امريكا در قبال ايران باشند و بهره بردن از اختلافات دروني حكومت ايران، تقويت اصلاحطلبان، تبليغات براي درخواست انجام (آنچه آن را) انتخابات آزاد (مينامند)، تضعيف حمايت بينالمللي از ايران و برجسته كردن ارتباط ايران با بيثباتيهاي منطقه را در دستور كار خود قرار دهند.»
ترامپ هم روی تجدیدنظرطلبان حساب میکند؟
هر چند اسكات مادل طرحهاي ديگري مانند حمايتهاي مالي تشكيلاتي از شيعه انگليسي را نيز يكي ديگر از اهرمهاي فشار براي تعديل مواضع تهران در قبال واشنگتن مورد اشاره قرار ميدهد اما بايد توجه داشت كه وي نخستين فردي نيست كه از لزوم تقويت جريان تجديدنظرطلب در ايران سخن به ميان ميآورد. آنگونه كه قبل و بعد از مذاكرات هستهاي و حتي در دورهاي كه مدعيان اصلاحطلبي قوه مجريه را در اختيار داشتند نيز اينگونه عنوان ميشد كه تقويت اين طيف ميتواند زمينه مناسبي براي تغيير گفتمان انقلاب اسلامي را فراهم و فروپاشي نظام جمهوري اسلامي ايران را محتمل كند.
به عنوان نمونه رئيسجمهور قبلي امريكا در هنگامهاي كه جماعت غربگراي داخلي از توافق هستهاي به شدت ذوق زده بوده و آن را فتحالفتوح كشور ميدانستند در مصاحبهاي رسمي با راديو ملي امريكا، ارتقاي سياسي جماعت مدعي اصلاحطلبي در داخل كشور را يك پيشرفت براي دولت امريكا عنوان ميكند: «همچنين فكر ميكنم ديگراني در داخل ايران هستند كه فكر ميكنند اين كار غيرسازنده است و ممكن است اگر ما اين توافق هستهاي را امضا كنيم، دست (توان) آنهايي كه نيروهاي ميانهروتر داخل ايران هستند را تقويت كنيم. اما موضوع كليدي كه ميخواهم مطرح كنم آن است كه توافق (هستهاي) اين موضوعات را در نظر نميگيرد، حتي اگر اين تغييرات رخ ندهد، باز هم بسيار بهتر است كه توافق را داشته باشد.»
در نمونهاي ديگر و در همان ذوقزدگيهاي دامنهدار رسانهها و شخصيتهاي طيف غربگراي داخلي و به بهانه سخنراني مقام معظم رهبري در جمع كارگزاران نظام و تعيين خطوط قرمز توافقنامه جامع هستهاي از سوي ايشان لسآنجلس تايمز در مطلبي به ديويد پرل تحليلگر لس آنجس تايمز از لزوم فروپاشي نظام و تقويت جماعت تجديدنظرطلب سخن به ميان آورده و مينويسد: «اگرچه دولت فعلي ايران با شعار گفتوگو با امريكا و رسيدن به توافق هستهاي بر سر كار آمد اما نبايد فراموش كرد دست و پاي اين دولت از قيد و بندهاي حكومت تندرو ايران رها نيست. بسياري از منتقدان اسرائيلي و سعودي مذاكرات معتقدند به جاي اتلاف وقت بر سر گفتوگوها، بايد به فكر تغيير رژيم در ايران بود. مشكل ما با رژيم ايران است.»
حساب ویژه دولتهای قبلی امریکا
روی تجدیدنظرطلبان
طبق گزارش برخي از رسانههاي معتبر امريكايي با انتخاب اوباما برداشت كارشناسان امور ايران در اين كشور اين تلقي را بهوجود ميآورد كه سياست تقويت معارضان داخلي با حمايتهاي مالي مستقيم بايد به صورت آگاهانهتري سمت و سو بگيرد و در همين باره انديشكده كارنگي گزارش ميدهد كه رئيسجمهور امريكا در راستاي پنهان ماندن سياستهاي ضدايراني دولت امريكا، به اعضاي كابينهاش دستور داد نامي از «برنامههاي ترويج دموكراسي» كه در دولت بوش ابزار پيگيري پروژههاي براندازانه قرار گرفته بودند به ميان نياورند.
مايكل لدين چهره سرشناس محافظهكاران امريكايي و از حاميان انقلابهاي رنگي نيز همواره بر تقويت جريان غربگراي داخلي تأكيد داشته است. وي سال گذشته در «ويكلي استاندارد» نوشت: «واشنگتن بايد به دنبال ايجاد ناآرامي در ايران باشد. اگر ميخواهيد رژيم ايران كمتر به دنبال جنگ باشد، اسلحه را به سمت شقيقهاش هدف بگيريد. بهتر است كه بقاي رژيم را در معرض تهديد قرار دهيد. نيازي به ناو هواپيمابر، هواپيما يا حتي نيروي ويژه وجود ندارد، تنها چيزي كه لازم داريد اراده حمايت از ايران آزاد است.»
عضو بنياد دفاع از دموكراسي امريكا ادامه ميدهد: «به هر حال، حمايت غرب از تغيير رژيم كه از مدتها قبل معقولترين و ستودهترين سياست در قبال ايران به شمار ميرود، بار ديگر به هركس كه ميخواهد گامي بلند در مسير يك سياست معقول بردارد، چشمك ميزند... ميليونها ايراني، اكنون در انتظار اندكي حمايت از جانب ما و بقيه جهان آزاد هستند. مايه خرسندي خواهد بود كه برخي از نامزدهاي رياستجمهوري در اين مورد حرف بزنند.»
جالب است بدانيم كه هيلاري كلينتون وزير امور خارجه اسبق امريكا نيز در بخشي از كتاب خاطرات خود با عنوان «انتخابهاي سخت» كه بعد از روي كارآمدن دولت يازدهم منتشر شد، به بيان پشت پرده بسياري از مسائل ميپردازد، از جمله حمايت مقامات و سازمانهاي اين كشور از جريان تجديدنظرطلب در سال 88: «نيمه دوم سال 2009 پر از تحولات غيرمنتظرهاي بود كه بحثهاي بينالمللي در مورد ايران را به طور چشمگيري تغيير داد. اول، انتخابات ايران بود. ماه ژوئن، احمدينژاد پيروز انتخابات رياستجمهوري اعلام شد؛ انتخاباتي كه از هر لحاظ، اشكالات عميق داشت، اگر نگوييم تماماً تقلب بود. جمعيت زيادي در خيابانهاي تهران و سراسر كشور در اعتراض به نتايج انتخابات جمع شدند. لحظات غافلگيركنندهاي بود. طبقه متوسط ايران به دنبال دموكراسي بود كه انقلاب سال 1979 وعده داده بود، اما هرگز محقق نشده بود.»
كلينتون ادامه ميدهد: بنابراين پس از سركوب [جنبش سبز] در ايران، تلاشها براي ارائه ابزار و فناوري فرار از سركوب و سانسور دولتي به فعالان طرفدار دموكراسي را افزايش دادم. طي چند سال بعد، دهها ميليون دلار سرمايهگذاري كرديم و بيش از 5 هزار فعال را در سراسر جهان آموزش داديم.
همانطور كه مستند اشاره شد علاقه امريكاييها به جريان تجديدنظرطلب مسئله جديدي نيست كه توسط اسكات مادل رئيس اجرايي شركت راپيدان گروپ در جلسه استماع اخير كنگره عنوان شده است بلكه سابقهاي طولاني دارد و همه آن تلاشي است براي ايجاد دوقطبي در جامعه ايراني. به همين دليل است كه جان كري در يكي از جلسات شوراي روابط خارجي امريكا بيان ميكند: «گذشت 15 سال ميتواند تغييرات زيادي در ايران ايجاد كند... باور من اين است كه در 15 سال، در يك كشور اتفاقاتي ميافتد. اگر به ايران امروز نگاه كنيد، ميبينيد كه كشوري داراي مردمي با تحصيلات است كه پيشتر با همه كشورهاي منطقه از جمله اسرائيل روابطي دوستانه داشت. ميدانيد كه سرزمين پارس، تاريخي طولاني دارد و واقعيت اين است كه اين جوانان كه 25درصد آنان بيكار هستند، آينده ميخواهند.»
منظور اصلي جان كري از نيازها و مشكلات جوانان كشور تقويت اين باور حداقل در بخشهايي از جامعه ايراني است كه روي كارآمدن جريان غربگرا در داخل كشور عامل پيشرفت و رفاه مردم خواهد بود و اين ميتواند رويكرد تقابل مردم با حاكميت را نيز تقويت كند.
در جلسه اخير كميته امور خارجي كنگره امريكا كه بيشتر اعضاي آن حاميان سرسخت رژيمصهيونيستي هستند، پيشنهادات چندگانهاي براي كنترل رفتار ايران داده شده كه يكي از مهمترين آن تقويت گروههاي سياسي غربگرايي است كه در درون كشور فعاليت ميکنند و تاكنون بارها اهداف نظام امريكا را در داخل كشور پيگيري كردهاند.
اسكات مادل رئيس اجرايي شركت راپيدان گروپ در جلسه استماع كنگره كه 23 بهمن ماهبرگزار شد از جمله برنامههاي چندگانه خود براي تقابل با ايران را اينگونه بيان ميكند: «همگرايي و ادغام راديو آزاد اروپا و صداي امريكا با سياست امريكا در قبال ايران بايد صورت گيرد، راديو آزاد و صداي امريكا بايد فراتر از گزارش اخبار فعاليت كنند. اين دو بايد جايي براي انعكاس سياست امريكا در قبال ايران باشند و بهره بردن از اختلافات دروني حكومت ايران، تقويت اصلاحطلبان، تبليغات براي درخواست انجام (آنچه آن را) انتخابات آزاد (مينامند)، تضعيف حمايت بينالمللي از ايران و برجسته كردن ارتباط ايران با بيثباتيهاي منطقه را در دستور كار خود قرار دهند.»
ترامپ هم روی تجدیدنظرطلبان حساب میکند؟
هر چند اسكات مادل طرحهاي ديگري مانند حمايتهاي مالي تشكيلاتي از شيعه انگليسي را نيز يكي ديگر از اهرمهاي فشار براي تعديل مواضع تهران در قبال واشنگتن مورد اشاره قرار ميدهد اما بايد توجه داشت كه وي نخستين فردي نيست كه از لزوم تقويت جريان تجديدنظرطلب در ايران سخن به ميان ميآورد. آنگونه كه قبل و بعد از مذاكرات هستهاي و حتي در دورهاي كه مدعيان اصلاحطلبي قوه مجريه را در اختيار داشتند نيز اينگونه عنوان ميشد كه تقويت اين طيف ميتواند زمينه مناسبي براي تغيير گفتمان انقلاب اسلامي را فراهم و فروپاشي نظام جمهوري اسلامي ايران را محتمل كند.
به عنوان نمونه رئيسجمهور قبلي امريكا در هنگامهاي كه جماعت غربگراي داخلي از توافق هستهاي به شدت ذوق زده بوده و آن را فتحالفتوح كشور ميدانستند در مصاحبهاي رسمي با راديو ملي امريكا، ارتقاي سياسي جماعت مدعي اصلاحطلبي در داخل كشور را يك پيشرفت براي دولت امريكا عنوان ميكند: «همچنين فكر ميكنم ديگراني در داخل ايران هستند كه فكر ميكنند اين كار غيرسازنده است و ممكن است اگر ما اين توافق هستهاي را امضا كنيم، دست (توان) آنهايي كه نيروهاي ميانهروتر داخل ايران هستند را تقويت كنيم. اما موضوع كليدي كه ميخواهم مطرح كنم آن است كه توافق (هستهاي) اين موضوعات را در نظر نميگيرد، حتي اگر اين تغييرات رخ ندهد، باز هم بسيار بهتر است كه توافق را داشته باشد.»
در نمونهاي ديگر و در همان ذوقزدگيهاي دامنهدار رسانهها و شخصيتهاي طيف غربگراي داخلي و به بهانه سخنراني مقام معظم رهبري در جمع كارگزاران نظام و تعيين خطوط قرمز توافقنامه جامع هستهاي از سوي ايشان لسآنجلس تايمز در مطلبي به ديويد پرل تحليلگر لس آنجس تايمز از لزوم فروپاشي نظام و تقويت جماعت تجديدنظرطلب سخن به ميان آورده و مينويسد: «اگرچه دولت فعلي ايران با شعار گفتوگو با امريكا و رسيدن به توافق هستهاي بر سر كار آمد اما نبايد فراموش كرد دست و پاي اين دولت از قيد و بندهاي حكومت تندرو ايران رها نيست. بسياري از منتقدان اسرائيلي و سعودي مذاكرات معتقدند به جاي اتلاف وقت بر سر گفتوگوها، بايد به فكر تغيير رژيم در ايران بود. مشكل ما با رژيم ايران است.»
حساب ویژه دولتهای قبلی امریکا
روی تجدیدنظرطلبان
طبق گزارش برخي از رسانههاي معتبر امريكايي با انتخاب اوباما برداشت كارشناسان امور ايران در اين كشور اين تلقي را بهوجود ميآورد كه سياست تقويت معارضان داخلي با حمايتهاي مالي مستقيم بايد به صورت آگاهانهتري سمت و سو بگيرد و در همين باره انديشكده كارنگي گزارش ميدهد كه رئيسجمهور امريكا در راستاي پنهان ماندن سياستهاي ضدايراني دولت امريكا، به اعضاي كابينهاش دستور داد نامي از «برنامههاي ترويج دموكراسي» كه در دولت بوش ابزار پيگيري پروژههاي براندازانه قرار گرفته بودند به ميان نياورند.
مايكل لدين چهره سرشناس محافظهكاران امريكايي و از حاميان انقلابهاي رنگي نيز همواره بر تقويت جريان غربگراي داخلي تأكيد داشته است. وي سال گذشته در «ويكلي استاندارد» نوشت: «واشنگتن بايد به دنبال ايجاد ناآرامي در ايران باشد. اگر ميخواهيد رژيم ايران كمتر به دنبال جنگ باشد، اسلحه را به سمت شقيقهاش هدف بگيريد. بهتر است كه بقاي رژيم را در معرض تهديد قرار دهيد. نيازي به ناو هواپيمابر، هواپيما يا حتي نيروي ويژه وجود ندارد، تنها چيزي كه لازم داريد اراده حمايت از ايران آزاد است.»
عضو بنياد دفاع از دموكراسي امريكا ادامه ميدهد: «به هر حال، حمايت غرب از تغيير رژيم كه از مدتها قبل معقولترين و ستودهترين سياست در قبال ايران به شمار ميرود، بار ديگر به هركس كه ميخواهد گامي بلند در مسير يك سياست معقول بردارد، چشمك ميزند... ميليونها ايراني، اكنون در انتظار اندكي حمايت از جانب ما و بقيه جهان آزاد هستند. مايه خرسندي خواهد بود كه برخي از نامزدهاي رياستجمهوري در اين مورد حرف بزنند.»
جالب است بدانيم كه هيلاري كلينتون وزير امور خارجه اسبق امريكا نيز در بخشي از كتاب خاطرات خود با عنوان «انتخابهاي سخت» كه بعد از روي كارآمدن دولت يازدهم منتشر شد، به بيان پشت پرده بسياري از مسائل ميپردازد، از جمله حمايت مقامات و سازمانهاي اين كشور از جريان تجديدنظرطلب در سال 88: «نيمه دوم سال 2009 پر از تحولات غيرمنتظرهاي بود كه بحثهاي بينالمللي در مورد ايران را به طور چشمگيري تغيير داد. اول، انتخابات ايران بود. ماه ژوئن، احمدينژاد پيروز انتخابات رياستجمهوري اعلام شد؛ انتخاباتي كه از هر لحاظ، اشكالات عميق داشت، اگر نگوييم تماماً تقلب بود. جمعيت زيادي در خيابانهاي تهران و سراسر كشور در اعتراض به نتايج انتخابات جمع شدند. لحظات غافلگيركنندهاي بود. طبقه متوسط ايران به دنبال دموكراسي بود كه انقلاب سال 1979 وعده داده بود، اما هرگز محقق نشده بود.»
كلينتون ادامه ميدهد: بنابراين پس از سركوب [جنبش سبز] در ايران، تلاشها براي ارائه ابزار و فناوري فرار از سركوب و سانسور دولتي به فعالان طرفدار دموكراسي را افزايش دادم. طي چند سال بعد، دهها ميليون دلار سرمايهگذاري كرديم و بيش از 5 هزار فعال را در سراسر جهان آموزش داديم.
همانطور كه مستند اشاره شد علاقه امريكاييها به جريان تجديدنظرطلب مسئله جديدي نيست كه توسط اسكات مادل رئيس اجرايي شركت راپيدان گروپ در جلسه استماع اخير كنگره عنوان شده است بلكه سابقهاي طولاني دارد و همه آن تلاشي است براي ايجاد دوقطبي در جامعه ايراني. به همين دليل است كه جان كري در يكي از جلسات شوراي روابط خارجي امريكا بيان ميكند: «گذشت 15 سال ميتواند تغييرات زيادي در ايران ايجاد كند... باور من اين است كه در 15 سال، در يك كشور اتفاقاتي ميافتد. اگر به ايران امروز نگاه كنيد، ميبينيد كه كشوري داراي مردمي با تحصيلات است كه پيشتر با همه كشورهاي منطقه از جمله اسرائيل روابطي دوستانه داشت. ميدانيد كه سرزمين پارس، تاريخي طولاني دارد و واقعيت اين است كه اين جوانان كه 25درصد آنان بيكار هستند، آينده ميخواهند.»
منظور اصلي جان كري از نيازها و مشكلات جوانان كشور تقويت اين باور حداقل در بخشهايي از جامعه ايراني است كه روي كارآمدن جريان غربگرا در داخل كشور عامل پيشرفت و رفاه مردم خواهد بود و اين ميتواند رويكرد تقابل مردم با حاكميت را نيز تقويت كند.