به گزارش شهدای ایران، بامداد 27 دی امسال، مردی با کلانتری شهرک غرب تهران تماس گرفت و از مرگ مشکوک پسری چهار ساله در خانهاش در یکی از برجهای منطقه سعادت آباد خبر داد. با حضور ماموران در خانه، خانواده کودک اظهارات ضد و نقیضی را درباره مرگ او اعلام کردند. همین باعث شد ماموران کلانتری در تماس با قاضی سجاد منافی آذر، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران موضوع مرگ این کودک را به وی اعلام کردند.
همزمان با این تماس، بازپرس جنایی همراه ماموران بررسی صحنه جرم و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران در خانه مورد نظر اعزام شدند. معاینات اولیه نشان داد، چند ساعت از مرگ کودک میگذرد و به احتمال قوی او مسموم شده است. این خانواده در بازجوییهای اولیه درباره علت مرگ پسرشان اظهار بیاطلاعی میکردند. تحقیقات از این خانواده ادامه داشت تا این که چند روز پیش پدر او سکوت خود را شکست و اعتراف کرد فرزندش براثر مصرف متادون فوت کرده است.
وی برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: من معتاد بودم و برای این که اعتیادم را ترک کنم مدتی بود از متادون استفاده میکردم. ساعاتی پیش از حادثه نیز متادون خریده و آن را در آب حل کرده و در بطری آب معدنی ریخته بود. فراموش کردم بطری حاوی متادون را در یخچال بگذارم و اشتباهی روی میز در اتاق خواب گذاشتم.
پدر کودک ادامه داد: هنگام عصر پسرم به جای آب، بطری حاوی متادون را سرکشید. مدام میگفت چقدر تلخ است. اول باورم نشد ساعتی بعد که حالش بد شد، متوجه شدم او اشتباهی متادون را سرکشیده است. حالش بد شد. نمیدانستم باید چه کار کنم. سراغ همسایهمان که پزشک است رفتیم. او شیشه مصرف میکرد. او با دیدن وضع پسرم،قرص زغال آورد و آن را به پسرم خوراندم. حالش کمی بهتر شد. به پیشنهاد پزشک قرارشد پسرم کمیاستراحت کند و اگر حالش بد شد او را به درمانگاه ببریم. پسرم خوابش گرفت و او را به اتاقش بردیم. ساعتی بعد مرد همسایه آمد و همراه او به اتاق دیگری رفتیم و با هم شیشه مصرف کردیم. حواسمان به حال و روز فرزندم نبود.
وی گفت: نیمه شب حال پسرم بدتر شد و به پیشنهاد مرد همسایه همه کار کردیم اما پسرم جانش را از دست داد.
ایکاش به گفته مرد پزشک ـ همسایه ـ توجه نمیکردم و فرزندم را به بیمارستان میبردم.
این در حالی بود که بررسیهای پزشکی نشان میداد این کودک براثر مسمومیت با متادون فوت شده است.
با توجه به گفتههای این مرد، مرد همسایه نیز برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد.
این مرد به افسر تحقیق گفت: من پزشک هستم و هر کاری برای نجات پسر همسایهمان انجام دادم اما او فوت کرد. آنها دو بار سراغم آمدند. اولین مرتبه به این کودک قرص زغال دادم که کمیحالش بهتر شد اما دوباره بدحال شده و نتوانستیم او را به بیمارستان منتقل کنیم و فوت کرد.
زمانی که ماموران از این مرد خواستند مدارک پزشکی خود را به پلیس ارائه کند او از دادن هرگونه مدارک پزشکی خودداری کرده و مدام طفره میرفت. در این مرحله ماموران به تحقیق از همسایهها پرداختند تا مشخص شود او پزشک است یا نه که آنها مدعی بودند، این مرد در چند سالی که همسایه شان بوده خودش را پزشک معرفی کرده و حتی آنها را ویزیت میکرده و برایشان نسخه مینوشته است.
در ادامه ماموران به استعلام از سازمان نظام پزشکی پرداختند که معلوم شد این مرد پزشک نبوده و در هیچ بیمارستانی کار نمیکند. متهم هویت یک دندانپزشک را جعل کرده و با نام وی طبابت میکرد.
با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحلهای جدید شد و پزشک قلابی با دستور قضایی بازداشت شد.
متهم جوان به افسر تحقیق گفت: سالها پیش برای تحصیل در رشته پزشکی به مالزی سفر کردم. یکی دو سالی آنجا بودم اما با توجه به رد شدن در درسهایم انصراف داده و به ایران بازگشتم. بعد از آن دیگر نتوانستم درس پزشکی بخوانم و در دام دوستان ناباب گرفتار و معتاد شدم.
وی افزود: اما من همچنان شیفته پزشکی بودم. زمانی که به این برج آمدم به دروغ خود را پزشک معرفی کردم و میگفتم در بیمارستان کار میکنم.
هویت یک پزشک را جعل کرده و با نام او خودم را به همسایهها معرفی کردم. آنها را ویزیت کرده و حتی برایشان نسخه مینوشتم در صورتی که پزشک واقعی نبودم. هیچکس از ماجرای پزشک نبودن من خبر نداشت تا این که که این کودک فوت کرد و موضوع لو رفت.
ماموران زمانی که خانه این پزشک قلابی را بازرسی کردند، متوجه شدند در خانه او انبوهی از زباله نگهداری میشده و متهم مدتها بود که زبالههای خانهاش را به بیرون انتقال نمیداد.
برای پدر کودک فوت شده و پزشک قلابی قرار قانونی به اتهام قتل شبه عمد به لحاظ قصور و عدم انتقال کودک به مرکز درمانی صادر شد. تحقیقات از آنها ادامه دارد.
*جام جم