شهدای ایران shohadayeiran.com

30 سال از بهمن ماه 1365 می گذرد، از عملیات کربلای 5، هنوز صدای دو گلوله سنگین توپ و انفجار در گوش او به یادگار مانده است، اصلا مگر می شود آن روز و آن صدا را فراموش کرد؟ روزی که شد جانباز 70 درصد، اما او با همان 30 درصد باقی مانده تا به امروز چندین نمایشگاه بین المللی عکس برپا کرده و 20 بار قله دماوند و یک بار هم قله کلیمانجارو در تانزانیا را زیر پاهایش گذاشته و فتح کرده است.
  شهدای ایران:این روزها گالری فکه باغ موزه دفاع مقدس تهران میزبان نمایشگاه عکسی متشکل از 52 عکس داود عامری، جانباز 70 درصد و عکاس هنرمند کشورمان است. نمایشگاهی که با حضور در آن جدای از عطر و بوی ایثار و ازخودگذشتگی، نشاط و سرزنده گی خاصی را حس می کنیم.

با داود عامری،جانباز 70 درصد، هنرمند و کوهنورد

عکاسی عامری از راهپیمایی 22 بهمن امسال



برگزاری این نمایشگاه بهانه ای شد تا پای صحبت های داود عامری بنشینیم، عکاس، هنرمند، ورزشکار و جانباز 70 درصد ساکن گرگان که با ما از زندگی و عشق به مردم سخن گفت.

عامری درباره این نمایشگاه به جام جم آنلاین توضیح داد: 52 کار از من با موضوعات آزاد به نمایش درآمده است، اغلب کارها متعلق به دو سال اخیر است و بیشتر متمرکز بر طبیعت و موضوعات اجتماعی است. برخی از کارها هم در جشنواره ها و رویدادهای بین المللی جوایزی را از آن خود کرده اند.

با داود عامری،جانباز 70 درصد، هنرمند و کوهنورد

از او پرسیدم آخرین بار چه زمانی دوربین به دست عکاسی کرده ای؟ با خنده گفت: همین دیروز، راهپیمایی 22 بهمن، سندش هم موجود است و عکسش را برایم ارسال می کند و شما هم در همین گزارش آن را می بینید.

با داود عامری،جانباز 70 درصد، هنرمند و کوهنورد



گریزی زدم به جبهه و خاطراتش، درست 30 سال پیش، بهمن 1365، کمی سکوت کرد و گفت: دیده بان بودم، 19 دی عملیات کربای 5 آغاز شد، من 6 بهمن ماه مجروح شدم، دو گلوله سنگین توپ در سنگرمان منفجر شد، دو رفیق و همرزمم در جا شهید شدند، من پایم قطع شد و شکمم پاره شد، 1 دقیقه به هوش بودم، شهادتین گفتم و با خودم فقط فکر می کردم اگر زنده بمانم دیگر کوه نمی توانم بروم!


با داود عامری،جانباز 70 درصد، هنرمند و کوهنورد



عامری ادامه داد: بعد از بیهوشی من گویا امدادگران آمده بودند و مرا بردند بیمارستان صحرایی امام حسین، یک بار در بیمارستان به هوش آمدم، 3 بار ایست قلبی کردم، یک بارش را تقریبا به هوش بودم و دوبار دیگر آن طور که پزشکان گفتند در هنگام عمل قلبم می ایستد.

برمی گردد دوباره سراغ کوهنوردی و این که اولین بار سال 1363 قبل از قطع شدن پایش همراه دوستان کوهنورد قله دماوند را فتح کرده و توضیح داد: بعد از مجروحیت سال 70 دوباره موفق شدم همراه تیم کوهنوردی جانبازان دماوند را فتح کنیم از آن زمان 20 بار این اتفاق تکرار شده است، قله های خارجی هم رفته ایم، من با 30 درصد آرارات ترکیه و کلیمانجارو در تانزانیا را هم فتح کرده ام.

از عامری پرسیدم در عکس های شما نشاط عجیبی وجود دارد، در صورتی که شاید کسی که از نظر جسمی مشکلی اینچنین برایش پیش آمده باشد نباید انقدر سرحال و سرزنده باشد و نگاه و لنز دوربینش انقدر زیبایی های زندگی را به تصویر بکشد، راز این نگاه چیست، پاسخ داد: کسانی که به طبیعت می روند و عاشق آن هستند، اصولا خیلی مادی نیستند، مثل طبیعت ساده و بی شیله و پیله اند، زمانی که من مجروح شدم و برای درمان به تهران آمده بودم همانجا یک جانباز نوجوان 14 ساله قطع نخاع دیدم، آن روز خیلی دلم برای آن نوجوان سوخت، روی من تاثیر زیادی گذاشت، هیچ وقت تا الان احساس ناتوانی نکردم، بعد از جانبازی هم پای مصنوعی و عصا کمکم کردند تا زندگی ام را با انرژی پی بگیرم،‌ ما اصلا گروه مان یک پارچه نویسی معروف داشتیم با این مضمون که جانباز ناتوان نیست، ما کلمه ای به نام معلول نداریم همه ما یک نقصی داریم، حالا این نقص من قدری در ظاهر بیشتر به چشم می آید،‌ من 70 درصد بدنم را از دست داده‌ام اما تصمیم گرفتم با 30 درصد بهترین زندگی را داشته باشم. فعالیت اجتماعی ام را انجام دهم با سر زدن به خانواده شهدا و عکاسی از آنها متوجه شدم واقعا آنها هم با وجود از دست دادن عزیزشان ولی محکم و مقتدر ایستاده اند از آنها درس گرفتم و محکم تا به امروز با امید زندگی کرده ام.

*جام جم

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار