حادثه پلاسکو در روزهای گذشته فضای عمومی کشور را بهنوعی به تسخیر خود درآورد؛ حادثهای که جلوه دیگری از همدلی و همراهی مردم و مسئولان را به نمایش گذاشت.
به گزارش شهدای ایران، این حادثه دارای ابعاد گوناگونی بود؛ از حضور عیان و آشکار مأموران جانبرکف آتشنشانی برای مهار آتش و آواربرداری تا حضور پنهان و کمتر مورد توجه قرار گرفته اما مؤثر نیروهایی در ابتدای فروریختن ساختمان پلاسکو؛ نیروهایی که شاید اگر حضور پیدا نمیکردند، شوک فروریختن ساختمان، ساعات بیشتری به طول میانجامید. این حضور مربوط به نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران میشود، نیروهایی که امروز دیگر ثابت شده است که وظیفه خود را تنها محدود به حفظ و حراست از مرزهای کشور نکردهاند و هر جایی که حادثه و بلایای طبیعی به وقوع بپیوندد یا زودتر یا حداقل همراه با سایران در صحنه حاضر میشوند.
کمک به زلزلهزدگان و سیلزدگان در مناطق مختلف که آخرین آن مربوط به سیل سیستان و بلوچستان میشود و کمک به مردم گرفتار در برف و کولاک همچون آنچه در کرمانشاه شاهد بودیم، تنها بخشی از حضور بهموقع و مؤثر ارتش جمهوری اسلامی ایران در حوادث و بلایای طبیعی است. به همین بهانه به دیدار امیر محمد محمودی، معاون اجرایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رفتیم تا بهعنوان مسئولیت ستاد بحران ارتش با او مصاحبهای داشته باشیم درباره اقدامات ارتش در حوادث و بلایای طبیعی و چند ساعت حضور مؤثر در حادثه پلاسکو را بررسی کنیم؛ چند ساعتی که چندان به آن پرداخته نشده است و آن حضور بهموقع نیروهای ارتش در زمانی بود که بسیاری در شوک فروریختن ساختمان پلاسکو بودند. در آن لحظات اولیه، این حضور و ورود به میدان سبب شد زمینه برای تأمین امنیت و پاکسازی محیط فراهم شود.
* ابتدا بفرمایید که چگونه متوجه حادثه شدید و چه شد که آنجا حضور پیدا کردید؟
اولاً از حادثه غمانگیزی که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم و منجر به از دست دادن قهرمانان ملی کشورمان در بخش آتشنشانی و همچنین از دست دادن تعدادی از هممیهنانمان شد بسیار متأثر شدم. همه ملت ما داغدار شدند. ما هم متأثر شدیم و به خانوادههای محترمشان تسلیت عرض میکنیم. همچنین ابراز همدردی میکنم با خانوادههای عزیزی که در سیل استانهای جنوب شرق گرفتار شدند.
در ارتباط با حادثهای که در ساختمان پلاسکو رخ داد، ما هم از طریق صداوسیما متوجه شدیم و هم از طریق دبیرخانه ستاد بحران وزارت کشور، وقوع حادثه را به من اطلاع دادند و از طریق شبکه خبر دیدم که ساختمان آتشگرفته و آتشنشانها مشغول خاموش کردن هستند. دیگر طاقت نیاوردم، از طرفی هم معاون عملیات ستاد بحران کشور، آقای اکبرپور با دفتر ما تماس گرفت و درخواست کمک کرد. لذا من بلافاصله حرکت کردم.
زیرا من در کنار مسئولیت معاون اجرایی ارتش، مسئولیت ستاد بحران ارتش را هم بر عهدهدارم و هر جا حوادث غیرمترقبهای اتفاق بیافتد، متناسب با گستره اتفاق، وظیفه معاون اجرایی ارتش است تا هماهنگیهای لازم را انجام دهد. این وظیفه توسط فرمانده محترم کل اجا تنفیذ اختیار شده است.
* وقتی شما خبر را از تلویزیون شنیدید، ساختمان ریخته بود؟
هنوز نریخته بود که من حرکت کردم، در این فاصله میدانستم نزدیکترین یگانی که به محل حادثه داریم، دانشگاه امام علی (ع) است. به نیروی زمینی و فرمانده دانشگاه اطلاع دادم که یک گردان آماده کنند و از طریق دبیرخانه ستاد بحران ارتش هم به همه نیروها آمادهباش دادم، بهصورت تلفنی دستورات لازم را ابلاغ کردم، به فرمانده هوانیروز هم آمادهباش دادم تا بالگردهایش را برای امدادرسانی و در صورت نیاز برای انتقال مجروح به اولین پایگاه ما در تهران آماده کند. ضمناً گفتم لودر، بیل مکانیکی و نیروی انسانی هم پیشبینی کنند. آقای اکبرپور از ما خواسته بود که نیروهای ویژه خود را نیز برای عملیات راپل آماده کنیم.
* وقتی در مسیر بودید این اتفاقات افتاد؟ یعنی وقتی هنوز وارد محیط نشده بودید که ببینید آنجا چه شکلی است و چه چیزی نیاز است. سؤال من این است که این هوشیاری از کجا آمد، آنهم در شرایطی که شما حتی محیط را ندیده بودید.
من محیط را میشناختم. میدانستم که آنجا انبوهی از جمعیت و انبوهی از مجتمعهای تجاری وجود دارد. در ذهنم بهطور کامل فضای حادثه را تجزیهوتحلیل کردم؛ بنابراین محیط برایم ناشناخته نبود.
* شما زودتر از نیروهایتان به محل حادثه رسیده بودید؟
بله، من بلافاصله رسیدم. دیدم که ستاد بحران در حال شکلگیری است. اتوبوس عملیاتی ستاد بحران که در تقاطع خیابان جمهوری و فردوسی قرار داشت، فرماندار تهران، نمایندگان شهرداری و آقای اکبرپور هم حضور داشتند.
* وقتی نیروهایتان به محل حادثه رسیدند، اولین دستوری که به آنها دادید چه بود؟
اولین دستور این بود که منطقه را حفظ کنند، نگذارند مردم جلو بیایند، آنجا حضورداشته باشند تا بررسی میدانی کنیم و ببینیم به چه شرایطی میتوانیم از نیروهایمان استفاده کنیم.
* امیر، آن نیروها سرباز که نبودند؟
خیر. آنها دانشجوی کارشناسی بودند، سال دوم دانشگاه افسری. همه تحصیلکرده بودند، همه آماده و تشنه بودند که کاری بکنند، اما گفتیم فعلاً شما اینجا را داشته باشید تا مردم هجوم نیاورند و بهنوعی تلاشمان این بود که فضا را با حفظ آرامش برای امدادرسانی کارشناسی شده آماده کنیم. در این فاصله نیروهای تکاور تیپ 65 هم رسیدند که هم سگهای زنده یاب داشتند و هم نیروهای ویژهای بودند که اگر لازم شد از طریق عملیات راپل بهوسیلهی کابل و طناب اقدام به امدادرسانی کنند.
* وقتی تقریباً همهی مقامات رسمی رسیدند، دریکی از مغازههای نزدیک به حادثه جلسهی ستاد بحران تشکیل شد. از صحبتهای آنجا هم بفرمائید.
در آن جلسه بازهم ما اعلام آمادگی کردیم. به ما گفته شد که برای ادامهی کار، نیروهایتان در محل بمانند و تجهیزاتتان را برای اعزام آماده نگهدارید.
* چه کسی این را از شما خواست؟
ستاد بحران کشور، استانداری و شهرداری. ما هم نیروها را نگه داشتیم. در همین جلسه از ما خواسته شد که پیشبینی کمپرسی، بیل مکانیکی و لودر داشته باشیم. بعد هم خواسته شد که پیشبینی دستگاه هوابرش را هم بکنیم. بر همین اساس تعدادی از نیروهای دریایی و هوایی را هم به منطقه انتقال دادیم.
تا حوالی ساعت 5 بعدازظهر این تجهیزات پایکار بودند. تا اینکه مجدداً برای ادامه کار تصمیماتی گرفته شد. چون نیروی انسانی اعزامی در آن مقطع زمانی دیگر کارایی خاصی نداشت، تشکر کردند و گفتند دانشجوها در حالت آمادهباش به خوابگاهشان برگردند. ساعت 6 بعدازظهر بود که ما نیروهایمان را برگرداندیم تا در صورت نیاز دوباره به کار گرفته شوند.
* امیر، بهطورکلی این حضور شما در حادثه پلاسکو نشان از چه داشت؟ آیا شما تجربه مشابه داشتهاید؟ مثلاً در بلایای طبیعی بودهاید؟
ارتش جمهوری اسلامی ایران همواره آمادهی حفظ حدودوثغور مرزهای زمینی، هوایی و دریایی بوده و هست. هرگونه پرندهای که در فضای کشور، بخواهد از مرزهای ما گذر کند اعم از پروازهای نظامی، تجاری و مسافربری، چشمان همیشه بیدار رادارهای ما آنها را رصد میکند، با مجوز رادارهای ما است که اجازهی ورود پیدا میکنند، مسیر حرکتشان دنبال میشود تا از مرز خارج شوند. این وظیفهی پدافند هوایی ارتش است. یا بهطور مثال، برقراری امنیت در مرزهای آبی و آبراههای بینالمللی، بهویژه دزدان دریایی و تأمین منافع جمهوری اسلامی در دوردستترین مناطق وظیفه نیروی دریایی است.
ارتش جمهوری اسلامی به وظیفه خود عمل میکند. نیروهای زمینی هم که برای حفظ و تأمین مرزهای زمینی به انجاموظیفه مشغول هستند یا جنگندههای نیروی هوایی که با گشت زنیهای متعدد از آسمان ایران اسلامی صیانت میکنند. این وظایف ذاتی ارتش است که انجام میشود؛ اما در زمان بحرانها و بلایای طبیعی هم بر اساس تعریفی که شده و مصوبهای که از سوی فرمانده کل قوا به کل نیروهای مسلح و به ارتش هم ابلاغشده است، باید ارتش در این مواقع ورود کرده و به امدادرسانی بپردازد.
اساساً یکی از وظایف ارتش در زمان صلح کمک و یاری به مردم آسیبدیده، به منطقه آسیبدیده و مناطقی است که این حوادث طبیعی رخ میدهد؛ بنابراین این وظیفه ما هم هست و از این نظر تجربههای ارزندهای هم اندوختهایم؛ در زلزله منجیل و بم تجربه خوبی داشتیم در سیل شمال کشور، در برفهای سنگین استانهای شمالی که آسیبهای زیادی رساند، در مناطق دیگر در آتشسوزی جنگلهای شمال غرب، غرب و جنوب کشور ارتش از نیروی انسانی و بالگردها و تجهیزات خود برای کمک استفاده کرد.
در بحث امدادرسانی و انتقال مجروحان نیز نیروی هوایی ما با هواپیماهایی که در اختیار دارد کمک میکند یا مثلاً چند سال پیش در یک روستایی، در استان چهارمحال و بختیاری خانمی آماده وضع حمل بود، تمام راهها بسته بود، به ما اطلاع دادند آنجا بالگرد هوانیروز را فرستادیم و آن خانم به اصفهان انتقال داده شد.
* آیا در سیل چند روز گذشته کمکی از ناحیه نیروهای ارتش صورت گرفت؟
طی همین چند روز و در جریان سیل مناطق جنوب شرق، نیروی دریایی ارتش با اعزام یک فروند بالگرد AB212 از جاسک طی دو مرحله پرواز در هوایی کاملاً نامساعد،11 نفر را از سیلاب رودخانهای در روستای حصار شهرستان جاسک نجات داد و علاوه بر آن با اعزام دو گروه 45 نفره از تکاوران و سربازان و همچنین خودروهای تخلیه آب از منازل، کامیون، لودر و بیل مکانیکی و امکانات درمانی و پزشکی و ارسال مواد غذایی و خواروبار به کمک مردم گرفتار در سیل شتافتند و در منطقه ایرانشهر نیز تعدادی از سربازان تیپ نیروی زمینی مستقر در منطقه با کامیون و بولدوزر به کمک مردم رفتند.
مجدداً در همین روزها، در منطقه غرب نیز یگانهای نیروی زمینی با اعزام چند دستگاه نفربر زرهی و خودروهای تاکتیکی همراه با 7 دستگاه آمبولانس، پزشک و پزشکیار و کامیونهای سنگین کرایس و همچنین طبخ و ارسال صدها پرس غذای گرم به کمک مردم درراه مانده براثر کولاک شتافتند.
* این واضح است که ارتش در راستای دفاع از مرزها باید آموزشهای نظامی لازم را ببیند. آیا شما آموزشهایی هم برای تربیت نیروهای متخصص در مواقع بحران در زمان صلح هم در نظر گرفتهاید؟ یعنی شما نیروهای ویژهای صرفا برای مواقع بحرانی ناشی از حوادث و بلایای طبیعی آموزش میدهید یا نه نیروهایی که آموزش نظامی دیدهاند در این مواقع به کار میگیرید؟
ما نیروهای زبدهی آموزشدیده با آموزشهای خاص نظامی داریم و یگانهایی را برای ستاد بحران اختصاص دادهایم. در تهران ما چند یگان مثلاً دانشگاه افسری امام علی (ع)، مرکز آموزش شهید خضرایی و دانشگاه هوایی شهید ستاری نیروی هوایی، مرکز آموزش درجهداری جوادالائمه، تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد و مرکز آموزش 01 شهدای نزاجا را پیشبینی کردهایم و یگانهای معینی هم برای استانهایی که احتمال میدهیم ممکن است حادثهای پیش بیاید اختصاص دادهایم.
از یگانهای استانهای معینمان هم استفاده میکنیم برای پایگاههایی که در نزدیکترین استان آسیبدیده قرار دارند؛ بنابراین یگان خاصی که فقط آنها را به حوادث و بلایای طبیعی اختصاص دهیم، نداریم اما یگانهای ما با حفظ مأموریت ذاتی خودشان آموزشهای خاصی را میبینند که در زمان صلح و در زمان حادثه آمادگی کمک کردن را داشته باشند.
* به نظر میرسد آحاد مردم از حجم فعالیتهای ارتش در بحرانها اطلاع لازم را ندارند و بعضی وقتها هم برخی کملطفیها از سوی برخی افراد نسبت به نیروهای مسلح و البته ارتش میشود و آمادگی و هوشیاری و بیداری ارتش را زیر سؤال میبرند. پاسخ شما برای این موارد چیست؟
ارتش همیشه هوشیار و بیدار است و اصل این است که ارتش باید بیدار باشد تا مردم در امنیت و آرامش باشند. ارتش وظیفهی صیانت از مردم، منافع مردم و حفظ منافع نظام را بر عهده دارد. حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی بر اساس تعریف صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر عهده ارتش است و در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و پسازآن در حوزههای مختلف و با تقدیم چهلوهشت هزار شهید گرانقدر بارها در اجرای این رسالت خطیر ازخودگذشتگی کرد و نمونههای بسیاری را میتوان در بحرانهای پس از جنگ و همین سالهای اخیر مثال زد.
به نظر شما همین دو سال قبل آن هواپیمایی که در پوشش هواپیمای مسافربری حامل نظامیان آمریکایی بود چگونه در فرودگاه بندرعباس وادار به فرود شد؟ جز اینکه رادارهای هوشیار پدافند هوایی این هواپیما را رصد و متوجه ارسال اطلاعات غلط و نادرست از سوی خلبان هواپیما شدند و هواپیما را مجبور به فرود در بندرعباس کردند؟
یا آن هواپیما که حامل ریگی جنایتکار بود، چه کسی آن را نشاند؟ اغلب مردم در خواب بودند، چون ساعت 2 و نیم بامداد بود که جنگندههای ما رفتند و آن هواپیمای مسافربری را که از فضای جمهوری اسلامی ایران عبور میکرد اسکورت کرده و باقدرت تمام نشاندند، آنهم با شلیکهایی که انجام شد.
علاوه بر این موارد، برنامههای متعدد ارتش در قالب صدها رزمایش، متناسب با نوع تهدید و استفاده از انواع گلولههای جنگی و تجهیزات ساخت داخل، پاکسازی هزاران کیلومترمربع از زمینهای آلوده به مین و مواد منفجره و تقدیم قریب به هزار شهید و جانباز در این راه، ساخت و بهینهسازی تجهیزات دفاعی بهرغم فشارهای ناشی از تحریمها، برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران در هزاران مایل دورتر و در آبراههای مهم بینالمللی و تنگههای استراتژیک جهان توسط نیروی دریایی و البته بسیاری مأموریتهای دیگر که از اعلام آنها به دلایل امنیتی معذوریم، تنها بخشی از اقدامات مهم ارتش پس از جنگ تحمیلی است که دستاورد آن امنیت و آسایش برای مردم عزیز است.
* پس هواپیمای حامل ریگی با شلیک جنگندههای ارتش تسلیم شد و فرود آمد؟
بله، ابتدا نیروهای ما در تاریکی، حدود ساعت 2 تا 3 بامداد اخطار دادند اما آنها توجه نکردند. چند شلیک پیاپی در مقابل چشمان خلبان انجام شد و خلبان هواپیمای حامل ریگی با توجه به جدیت خلبانان جنگنده ما برای نشاندن هواپیما، بهاجبار در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست.
بنابراین ما وظیفهداریم که این هشیاری را حفظ کنیم. حالا چه در زمان جنگی و وقوع تهدید برای حفظ مرزهای کشور و چه در زمان صلح و برای کمک به مردم در حوادث و بلایای طبیعی.
* امیر، مجددا برگردیم به حادثه پلاسکو، بفرمایید تحلیل جنابعالی از ساعات اولیه حادثه پلاسکو چیست؟
لطفاً به این نکته توجه فرمایید که در شرایط بحرانی اینچنینی همه نیت کمک دارند و بدیهی است که هم اظهارنظرهای متعدد صورت میگیرد و هم اقداماتی حسب دلسوزی مدنظر دارند که مدیریت همه این موارد امری است بسیار دشوار، خصوصاً پس از ریزش ساختمان که بسیار غیرمنتظره بود. چون تجربه برخورد با چنین اتفاقی وجود نداشت.
اگر خود را جای مسئولان تصمیمگیرنده قرار دهیم تصدیق میکنیم که تصمیمگیری در این لحظات و تقسیم مأموریتها و استفاده از همهی توانمندیها کاری بسیار دشوار است، زیرا در آن لحظات ضمن اینکه باید برای نجات مردم و جلوگیری از بروز اتفاقات بدتر برنامهریزی کرد، باید پاسخ افکار عمومی را هم داد. بههرحال به نظر بنده خیلی خوب مدیریت شد و فکر میکنم مهمترین نکته شایانذکر اتحاد و همدلی همهی دستگاههای مرتبط و مردم و نیروهای مسلح بود که بار دیگر یکپارچگی و همیاری همه را برای کمک و ابراز همدردی در بهترین سطح دیدیم.
* چرا حضور شما بازتاب رسانهای نداشت؟
در زمانی که من آنجا بودم اتفاقاً از صداوسیما آمدند و گفتند مصاحبهای داشته باشید، اما درگیر کار و هماهنگی بودم که زود کارها شکل بگیرد و در کل نیازی به مصاحبه و ارائهی تصویری از خود ندیدم.
* امیر، در حال حاضر نبض جامعهی ما عملاً در فضای مجازی میتپد. در جریان این حادثه شما فضای مجازی را رصد کردید یا خیر؟ حضور ارتش در فضای مجازی را چطور دیدید؟ چه بازخوردی دریافت کردید؟
به نظرم بازخورد مثبتی داشت و از جهت تقویت روحی، حضور ما در حادثه پلاسکو در نظر مردم مثبت تلقی شد و حضور ارتش مایهی دلگرمی و پشتوانهی نیروهای اجرایی بود، ما از همهی دستگاهها، از رؤسای محترم ستاد بحران تشکر میکنیم و امید داریم برای عدم وقوع چنین حوادثی و بروز چنین بحرانهایی با پیشبینیها و نشستهای مشترک، تدابیر لازم اتخاذ شود.
* پس از حادثه و ترک محل آیا باز برای کمک، درخواستهایی مطرح شد؟ یا شما پیشنهادهایی را ارائه کردید؟
ما اتفاقاً پیشنهادهایی را هم به استاندار محترم و هم به شهردار عرض کردیم که برای کمک به آسیبدیدگان و کاستن از آلام صدمهدیدگان این حادثه بهویژه کسبه پلاسکو، اعلام کردیم که ارتش محلهایی دارد که میتواند بهعنوان مراکز تولیدی در اختیار تولیدکنندگان پوشاک قرار گیرد. سولههای مرتبی که دارای امکاناتی همچون آب، گاز و برق است، در اختیار داریم که به مسئولان محترم هم گفتیم که اگر احساس نیاز شد این آمادگی وجود دارد آن محلها را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهیم تا مدتی را بهصورت رایگان برای کار استفاده کنند.
کمک به زلزلهزدگان و سیلزدگان در مناطق مختلف که آخرین آن مربوط به سیل سیستان و بلوچستان میشود و کمک به مردم گرفتار در برف و کولاک همچون آنچه در کرمانشاه شاهد بودیم، تنها بخشی از حضور بهموقع و مؤثر ارتش جمهوری اسلامی ایران در حوادث و بلایای طبیعی است. به همین بهانه به دیدار امیر محمد محمودی، معاون اجرایی ارتش جمهوری اسلامی ایران رفتیم تا بهعنوان مسئولیت ستاد بحران ارتش با او مصاحبهای داشته باشیم درباره اقدامات ارتش در حوادث و بلایای طبیعی و چند ساعت حضور مؤثر در حادثه پلاسکو را بررسی کنیم؛ چند ساعتی که چندان به آن پرداخته نشده است و آن حضور بهموقع نیروهای ارتش در زمانی بود که بسیاری در شوک فروریختن ساختمان پلاسکو بودند. در آن لحظات اولیه، این حضور و ورود به میدان سبب شد زمینه برای تأمین امنیت و پاکسازی محیط فراهم شود.
* ابتدا بفرمایید که چگونه متوجه حادثه شدید و چه شد که آنجا حضور پیدا کردید؟
اولاً از حادثه غمانگیزی که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم و منجر به از دست دادن قهرمانان ملی کشورمان در بخش آتشنشانی و همچنین از دست دادن تعدادی از هممیهنانمان شد بسیار متأثر شدم. همه ملت ما داغدار شدند. ما هم متأثر شدیم و به خانوادههای محترمشان تسلیت عرض میکنیم. همچنین ابراز همدردی میکنم با خانوادههای عزیزی که در سیل استانهای جنوب شرق گرفتار شدند.
در ارتباط با حادثهای که در ساختمان پلاسکو رخ داد، ما هم از طریق صداوسیما متوجه شدیم و هم از طریق دبیرخانه ستاد بحران وزارت کشور، وقوع حادثه را به من اطلاع دادند و از طریق شبکه خبر دیدم که ساختمان آتشگرفته و آتشنشانها مشغول خاموش کردن هستند. دیگر طاقت نیاوردم، از طرفی هم معاون عملیات ستاد بحران کشور، آقای اکبرپور با دفتر ما تماس گرفت و درخواست کمک کرد. لذا من بلافاصله حرکت کردم.
زیرا من در کنار مسئولیت معاون اجرایی ارتش، مسئولیت ستاد بحران ارتش را هم بر عهدهدارم و هر جا حوادث غیرمترقبهای اتفاق بیافتد، متناسب با گستره اتفاق، وظیفه معاون اجرایی ارتش است تا هماهنگیهای لازم را انجام دهد. این وظیفه توسط فرمانده محترم کل اجا تنفیذ اختیار شده است.
* وقتی شما خبر را از تلویزیون شنیدید، ساختمان ریخته بود؟
هنوز نریخته بود که من حرکت کردم، در این فاصله میدانستم نزدیکترین یگانی که به محل حادثه داریم، دانشگاه امام علی (ع) است. به نیروی زمینی و فرمانده دانشگاه اطلاع دادم که یک گردان آماده کنند و از طریق دبیرخانه ستاد بحران ارتش هم به همه نیروها آمادهباش دادم، بهصورت تلفنی دستورات لازم را ابلاغ کردم، به فرمانده هوانیروز هم آمادهباش دادم تا بالگردهایش را برای امدادرسانی و در صورت نیاز برای انتقال مجروح به اولین پایگاه ما در تهران آماده کند. ضمناً گفتم لودر، بیل مکانیکی و نیروی انسانی هم پیشبینی کنند. آقای اکبرپور از ما خواسته بود که نیروهای ویژه خود را نیز برای عملیات راپل آماده کنیم.
* وقتی در مسیر بودید این اتفاقات افتاد؟ یعنی وقتی هنوز وارد محیط نشده بودید که ببینید آنجا چه شکلی است و چه چیزی نیاز است. سؤال من این است که این هوشیاری از کجا آمد، آنهم در شرایطی که شما حتی محیط را ندیده بودید.
من محیط را میشناختم. میدانستم که آنجا انبوهی از جمعیت و انبوهی از مجتمعهای تجاری وجود دارد. در ذهنم بهطور کامل فضای حادثه را تجزیهوتحلیل کردم؛ بنابراین محیط برایم ناشناخته نبود.
* شما زودتر از نیروهایتان به محل حادثه رسیده بودید؟
بله، من بلافاصله رسیدم. دیدم که ستاد بحران در حال شکلگیری است. اتوبوس عملیاتی ستاد بحران که در تقاطع خیابان جمهوری و فردوسی قرار داشت، فرماندار تهران، نمایندگان شهرداری و آقای اکبرپور هم حضور داشتند.
* وقتی نیروهایتان به محل حادثه رسیدند، اولین دستوری که به آنها دادید چه بود؟
اولین دستور این بود که منطقه را حفظ کنند، نگذارند مردم جلو بیایند، آنجا حضورداشته باشند تا بررسی میدانی کنیم و ببینیم به چه شرایطی میتوانیم از نیروهایمان استفاده کنیم.
* امیر، آن نیروها سرباز که نبودند؟
خیر. آنها دانشجوی کارشناسی بودند، سال دوم دانشگاه افسری. همه تحصیلکرده بودند، همه آماده و تشنه بودند که کاری بکنند، اما گفتیم فعلاً شما اینجا را داشته باشید تا مردم هجوم نیاورند و بهنوعی تلاشمان این بود که فضا را با حفظ آرامش برای امدادرسانی کارشناسی شده آماده کنیم. در این فاصله نیروهای تکاور تیپ 65 هم رسیدند که هم سگهای زنده یاب داشتند و هم نیروهای ویژهای بودند که اگر لازم شد از طریق عملیات راپل بهوسیلهی کابل و طناب اقدام به امدادرسانی کنند.
* وقتی تقریباً همهی مقامات رسمی رسیدند، دریکی از مغازههای نزدیک به حادثه جلسهی ستاد بحران تشکیل شد. از صحبتهای آنجا هم بفرمائید.
در آن جلسه بازهم ما اعلام آمادگی کردیم. به ما گفته شد که برای ادامهی کار، نیروهایتان در محل بمانند و تجهیزاتتان را برای اعزام آماده نگهدارید.
* چه کسی این را از شما خواست؟
ستاد بحران کشور، استانداری و شهرداری. ما هم نیروها را نگه داشتیم. در همین جلسه از ما خواسته شد که پیشبینی کمپرسی، بیل مکانیکی و لودر داشته باشیم. بعد هم خواسته شد که پیشبینی دستگاه هوابرش را هم بکنیم. بر همین اساس تعدادی از نیروهای دریایی و هوایی را هم به منطقه انتقال دادیم.
تا حوالی ساعت 5 بعدازظهر این تجهیزات پایکار بودند. تا اینکه مجدداً برای ادامه کار تصمیماتی گرفته شد. چون نیروی انسانی اعزامی در آن مقطع زمانی دیگر کارایی خاصی نداشت، تشکر کردند و گفتند دانشجوها در حالت آمادهباش به خوابگاهشان برگردند. ساعت 6 بعدازظهر بود که ما نیروهایمان را برگرداندیم تا در صورت نیاز دوباره به کار گرفته شوند.
* امیر، بهطورکلی این حضور شما در حادثه پلاسکو نشان از چه داشت؟ آیا شما تجربه مشابه داشتهاید؟ مثلاً در بلایای طبیعی بودهاید؟
ارتش جمهوری اسلامی ایران همواره آمادهی حفظ حدودوثغور مرزهای زمینی، هوایی و دریایی بوده و هست. هرگونه پرندهای که در فضای کشور، بخواهد از مرزهای ما گذر کند اعم از پروازهای نظامی، تجاری و مسافربری، چشمان همیشه بیدار رادارهای ما آنها را رصد میکند، با مجوز رادارهای ما است که اجازهی ورود پیدا میکنند، مسیر حرکتشان دنبال میشود تا از مرز خارج شوند. این وظیفهی پدافند هوایی ارتش است. یا بهطور مثال، برقراری امنیت در مرزهای آبی و آبراههای بینالمللی، بهویژه دزدان دریایی و تأمین منافع جمهوری اسلامی در دوردستترین مناطق وظیفه نیروی دریایی است.
ارتش جمهوری اسلامی به وظیفه خود عمل میکند. نیروهای زمینی هم که برای حفظ و تأمین مرزهای زمینی به انجاموظیفه مشغول هستند یا جنگندههای نیروی هوایی که با گشت زنیهای متعدد از آسمان ایران اسلامی صیانت میکنند. این وظایف ذاتی ارتش است که انجام میشود؛ اما در زمان بحرانها و بلایای طبیعی هم بر اساس تعریفی که شده و مصوبهای که از سوی فرمانده کل قوا به کل نیروهای مسلح و به ارتش هم ابلاغشده است، باید ارتش در این مواقع ورود کرده و به امدادرسانی بپردازد.
اساساً یکی از وظایف ارتش در زمان صلح کمک و یاری به مردم آسیبدیده، به منطقه آسیبدیده و مناطقی است که این حوادث طبیعی رخ میدهد؛ بنابراین این وظیفه ما هم هست و از این نظر تجربههای ارزندهای هم اندوختهایم؛ در زلزله منجیل و بم تجربه خوبی داشتیم در سیل شمال کشور، در برفهای سنگین استانهای شمالی که آسیبهای زیادی رساند، در مناطق دیگر در آتشسوزی جنگلهای شمال غرب، غرب و جنوب کشور ارتش از نیروی انسانی و بالگردها و تجهیزات خود برای کمک استفاده کرد.
در بحث امدادرسانی و انتقال مجروحان نیز نیروی هوایی ما با هواپیماهایی که در اختیار دارد کمک میکند یا مثلاً چند سال پیش در یک روستایی، در استان چهارمحال و بختیاری خانمی آماده وضع حمل بود، تمام راهها بسته بود، به ما اطلاع دادند آنجا بالگرد هوانیروز را فرستادیم و آن خانم به اصفهان انتقال داده شد.
* آیا در سیل چند روز گذشته کمکی از ناحیه نیروهای ارتش صورت گرفت؟
طی همین چند روز و در جریان سیل مناطق جنوب شرق، نیروی دریایی ارتش با اعزام یک فروند بالگرد AB212 از جاسک طی دو مرحله پرواز در هوایی کاملاً نامساعد،11 نفر را از سیلاب رودخانهای در روستای حصار شهرستان جاسک نجات داد و علاوه بر آن با اعزام دو گروه 45 نفره از تکاوران و سربازان و همچنین خودروهای تخلیه آب از منازل، کامیون، لودر و بیل مکانیکی و امکانات درمانی و پزشکی و ارسال مواد غذایی و خواروبار به کمک مردم گرفتار در سیل شتافتند و در منطقه ایرانشهر نیز تعدادی از سربازان تیپ نیروی زمینی مستقر در منطقه با کامیون و بولدوزر به کمک مردم رفتند.
مجدداً در همین روزها، در منطقه غرب نیز یگانهای نیروی زمینی با اعزام چند دستگاه نفربر زرهی و خودروهای تاکتیکی همراه با 7 دستگاه آمبولانس، پزشک و پزشکیار و کامیونهای سنگین کرایس و همچنین طبخ و ارسال صدها پرس غذای گرم به کمک مردم درراه مانده براثر کولاک شتافتند.
* این واضح است که ارتش در راستای دفاع از مرزها باید آموزشهای نظامی لازم را ببیند. آیا شما آموزشهایی هم برای تربیت نیروهای متخصص در مواقع بحران در زمان صلح هم در نظر گرفتهاید؟ یعنی شما نیروهای ویژهای صرفا برای مواقع بحرانی ناشی از حوادث و بلایای طبیعی آموزش میدهید یا نه نیروهایی که آموزش نظامی دیدهاند در این مواقع به کار میگیرید؟
ما نیروهای زبدهی آموزشدیده با آموزشهای خاص نظامی داریم و یگانهایی را برای ستاد بحران اختصاص دادهایم. در تهران ما چند یگان مثلاً دانشگاه افسری امام علی (ع)، مرکز آموزش شهید خضرایی و دانشگاه هوایی شهید ستاری نیروی هوایی، مرکز آموزش درجهداری جوادالائمه، تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد و مرکز آموزش 01 شهدای نزاجا را پیشبینی کردهایم و یگانهای معینی هم برای استانهایی که احتمال میدهیم ممکن است حادثهای پیش بیاید اختصاص دادهایم.
از یگانهای استانهای معینمان هم استفاده میکنیم برای پایگاههایی که در نزدیکترین استان آسیبدیده قرار دارند؛ بنابراین یگان خاصی که فقط آنها را به حوادث و بلایای طبیعی اختصاص دهیم، نداریم اما یگانهای ما با حفظ مأموریت ذاتی خودشان آموزشهای خاصی را میبینند که در زمان صلح و در زمان حادثه آمادگی کمک کردن را داشته باشند.
* به نظر میرسد آحاد مردم از حجم فعالیتهای ارتش در بحرانها اطلاع لازم را ندارند و بعضی وقتها هم برخی کملطفیها از سوی برخی افراد نسبت به نیروهای مسلح و البته ارتش میشود و آمادگی و هوشیاری و بیداری ارتش را زیر سؤال میبرند. پاسخ شما برای این موارد چیست؟
ارتش همیشه هوشیار و بیدار است و اصل این است که ارتش باید بیدار باشد تا مردم در امنیت و آرامش باشند. ارتش وظیفهی صیانت از مردم، منافع مردم و حفظ منافع نظام را بر عهده دارد. حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی بر اساس تعریف صریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر عهده ارتش است و در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و پسازآن در حوزههای مختلف و با تقدیم چهلوهشت هزار شهید گرانقدر بارها در اجرای این رسالت خطیر ازخودگذشتگی کرد و نمونههای بسیاری را میتوان در بحرانهای پس از جنگ و همین سالهای اخیر مثال زد.
به نظر شما همین دو سال قبل آن هواپیمایی که در پوشش هواپیمای مسافربری حامل نظامیان آمریکایی بود چگونه در فرودگاه بندرعباس وادار به فرود شد؟ جز اینکه رادارهای هوشیار پدافند هوایی این هواپیما را رصد و متوجه ارسال اطلاعات غلط و نادرست از سوی خلبان هواپیما شدند و هواپیما را مجبور به فرود در بندرعباس کردند؟
یا آن هواپیما که حامل ریگی جنایتکار بود، چه کسی آن را نشاند؟ اغلب مردم در خواب بودند، چون ساعت 2 و نیم بامداد بود که جنگندههای ما رفتند و آن هواپیمای مسافربری را که از فضای جمهوری اسلامی ایران عبور میکرد اسکورت کرده و باقدرت تمام نشاندند، آنهم با شلیکهایی که انجام شد.
علاوه بر این موارد، برنامههای متعدد ارتش در قالب صدها رزمایش، متناسب با نوع تهدید و استفاده از انواع گلولههای جنگی و تجهیزات ساخت داخل، پاکسازی هزاران کیلومترمربع از زمینهای آلوده به مین و مواد منفجره و تقدیم قریب به هزار شهید و جانباز در این راه، ساخت و بهینهسازی تجهیزات دفاعی بهرغم فشارهای ناشی از تحریمها، برافراشتن پرچم جمهوری اسلامی ایران در هزاران مایل دورتر و در آبراههای مهم بینالمللی و تنگههای استراتژیک جهان توسط نیروی دریایی و البته بسیاری مأموریتهای دیگر که از اعلام آنها به دلایل امنیتی معذوریم، تنها بخشی از اقدامات مهم ارتش پس از جنگ تحمیلی است که دستاورد آن امنیت و آسایش برای مردم عزیز است.
* پس هواپیمای حامل ریگی با شلیک جنگندههای ارتش تسلیم شد و فرود آمد؟
بله، ابتدا نیروهای ما در تاریکی، حدود ساعت 2 تا 3 بامداد اخطار دادند اما آنها توجه نکردند. چند شلیک پیاپی در مقابل چشمان خلبان انجام شد و خلبان هواپیمای حامل ریگی با توجه به جدیت خلبانان جنگنده ما برای نشاندن هواپیما، بهاجبار در فرودگاه بندرعباس به زمین نشست.
بنابراین ما وظیفهداریم که این هشیاری را حفظ کنیم. حالا چه در زمان جنگی و وقوع تهدید برای حفظ مرزهای کشور و چه در زمان صلح و برای کمک به مردم در حوادث و بلایای طبیعی.
* امیر، مجددا برگردیم به حادثه پلاسکو، بفرمایید تحلیل جنابعالی از ساعات اولیه حادثه پلاسکو چیست؟
لطفاً به این نکته توجه فرمایید که در شرایط بحرانی اینچنینی همه نیت کمک دارند و بدیهی است که هم اظهارنظرهای متعدد صورت میگیرد و هم اقداماتی حسب دلسوزی مدنظر دارند که مدیریت همه این موارد امری است بسیار دشوار، خصوصاً پس از ریزش ساختمان که بسیار غیرمنتظره بود. چون تجربه برخورد با چنین اتفاقی وجود نداشت.
اگر خود را جای مسئولان تصمیمگیرنده قرار دهیم تصدیق میکنیم که تصمیمگیری در این لحظات و تقسیم مأموریتها و استفاده از همهی توانمندیها کاری بسیار دشوار است، زیرا در آن لحظات ضمن اینکه باید برای نجات مردم و جلوگیری از بروز اتفاقات بدتر برنامهریزی کرد، باید پاسخ افکار عمومی را هم داد. بههرحال به نظر بنده خیلی خوب مدیریت شد و فکر میکنم مهمترین نکته شایانذکر اتحاد و همدلی همهی دستگاههای مرتبط و مردم و نیروهای مسلح بود که بار دیگر یکپارچگی و همیاری همه را برای کمک و ابراز همدردی در بهترین سطح دیدیم.
* چرا حضور شما بازتاب رسانهای نداشت؟
در زمانی که من آنجا بودم اتفاقاً از صداوسیما آمدند و گفتند مصاحبهای داشته باشید، اما درگیر کار و هماهنگی بودم که زود کارها شکل بگیرد و در کل نیازی به مصاحبه و ارائهی تصویری از خود ندیدم.
* امیر، در حال حاضر نبض جامعهی ما عملاً در فضای مجازی میتپد. در جریان این حادثه شما فضای مجازی را رصد کردید یا خیر؟ حضور ارتش در فضای مجازی را چطور دیدید؟ چه بازخوردی دریافت کردید؟
به نظرم بازخورد مثبتی داشت و از جهت تقویت روحی، حضور ما در حادثه پلاسکو در نظر مردم مثبت تلقی شد و حضور ارتش مایهی دلگرمی و پشتوانهی نیروهای اجرایی بود، ما از همهی دستگاهها، از رؤسای محترم ستاد بحران تشکر میکنیم و امید داریم برای عدم وقوع چنین حوادثی و بروز چنین بحرانهایی با پیشبینیها و نشستهای مشترک، تدابیر لازم اتخاذ شود.
* پس از حادثه و ترک محل آیا باز برای کمک، درخواستهایی مطرح شد؟ یا شما پیشنهادهایی را ارائه کردید؟
ما اتفاقاً پیشنهادهایی را هم به استاندار محترم و هم به شهردار عرض کردیم که برای کمک به آسیبدیدگان و کاستن از آلام صدمهدیدگان این حادثه بهویژه کسبه پلاسکو، اعلام کردیم که ارتش محلهایی دارد که میتواند بهعنوان مراکز تولیدی در اختیار تولیدکنندگان پوشاک قرار گیرد. سولههای مرتبی که دارای امکاناتی همچون آب، گاز و برق است، در اختیار داریم که به مسئولان محترم هم گفتیم که اگر احساس نیاز شد این آمادگی وجود دارد آن محلها را در اختیار تولیدکنندگان قرار دهیم تا مدتی را بهصورت رایگان برای کار استفاده کنند.
* ایسنا
این تجربه نشان داد میتواند کار یک یا چند ساله را در نه روز انجام داد
آیا نمی شود ساخت یک بیمارستان را از ده سال و بیست سال به یک سال رساند؟
فکر کن. باشه