جلد دوم کتاب «مسيح کردستان» که روايتي داستانگونه از زندگي شهيد محمد بروجردي است، به تازگي وارد بازار نشر شده است؛ کتابي که ظرف کمتر از يک هفته به چاپ دوم رسيده است.
به گزارش شهدای ایران جلد دوم کتاب «مسيح کردستان» که روايتي داستانگونه از زندگي شهيد محمد
بروجردي است، به تازگي وارد بازار نشر شده است؛ کتابي که ظرف کمتر از يک
هفته به چاپ دوم رسيده است. نصرتالله محمودزاده، پژوهشگر و نويسنده اين
کتاب، در گفتوگو با «جوان» درباره «مسيح کردستان» و دلايل طولاني شدن
انتشار دومين جلد از کتاب شهيد بروجردي توضيح داده است.
آقاي محمودزاده کتاب را به سفارش نهاد يا جايي نوشتهايد؟
خير،
اصلاً کارهاي من براساس سفارش نوشته نشدهاند، 17 سال پيش که جلد نخست
کتاب شهيد بروجردي را نوشتم و زندگي شهيد را تا 22 بهمن 57 روايت کردم،
ديدم که زندگي شهيد بروجردي بعد از انقلاب داراي لايههاي مختلفي است که
نيازمند تحقيقات گسترده است. نياز بود کار مفصلي انجام شود و نميشود به
راحتي آن را جمع کرد.
شخصيت شهيد بروجردي چه ويژگيهايي داشت؟
شهيد
بروجردي پيش از انقلاب گروه مبارز توحيدي به نام «صف» داشت که اقدامات
گستردهاي نيز انجام داده بود، به نحوي که از سوي شوراي انقلاب وي و گروهش
مسئوليت حفاظت از امام خميني(ره) را در بازگشت به ايران و از فرودگاه بر
عهده ميگيرند. اينکه چرا شوراي انقلاب به شهيد بروجردي اعتماد ميکند و
اين وظيفه مهم را بر دوش وي ميگذارد، نشاندهنده تواناييهاي وي بوده است.
شهيد بروجردي بعد از انقلاب اسلامي جزو بنيانگذاران سپاه پاسداران ميشود و
در پادگان وليعصر(عج) 10 گردان را سازماندهي ميکنند. بعد از آن هم به
کردستان ميروند. اينکه چرا وي براي کردستان انتخاب شد و چه کاري کرد که در
کردستان به وي لقب مسيح دادند باعث شد سالها وقت را صرف تحقيق درباره
شخصيت شهيد بروجردي کنم.
در اين 17 سال چه ميزان براي بررسي شخصيت شهيد بروجردي وقت گذاشتيد و پژوهش کرديد؟
من
فوقليسانس جامعهشناسي دارم، براي همين هم سعي کردهام در تحقيقاتم از
روشهاي علمي استفاده کنم و هميشه با صبر و حوصله کارم را پيش بردهام.
شايد ميتوانستم با پياده کردن چهار تا نوار گفتوگو مانند سايرين کتاب
بنويسم، ولي در اين مدت حداقل 150 تحقيق ميداني داشتم، 4 هزار صفحه نوار
پياده کردم، جلسات متعددي با افرادي که در فصول مختلف زندگي شهيد بروجردي
حضور داشتند، انجام دادم، 650 ساعت مصاحبه مفيد با مسئولان و مقامات
بلندپايه سپاه انجام دادم، براي اين کارها هم از هيچکس سفارش نگرفتم.
17 سال براي نگارش يک کتاب زياد نيست؟
من
در طول تحقيقاتم با مواردي روبهرو ميشدم که نياز به تحقيق داشت. الان
حتي همسر شهيد بروجردي هم نميتواند بگويد آن زوايايي را که از شخصيت شهيد
بروجردي در اين کتاب آمده است، به طور کامل ميدانسته، دوستان نزديکش هم
همينطور، چون شخصيت وي کاملاً چند لايه بوده و در مقاطع مختلف انقلاب
فعاليتهاي گوناگوني داشته است. براي اينکه بهتر بتوانم اين مسائل را نشان
دهم نياز به گفتوگو بود. خيليها دوست ندارند به مسائلي که بيش از 30 سال
قبل رخ داده، بپردازند، روي مدش نيستند، من براي گفتوگو با آنها چهار
جلسه ميرفتم، صحبت ميکردم تا در جلسه پنجم تازه به حرف بيايد يا مثلاً
براي موضوعي به صورت ميزگردي تحقيق ميکردم و آقاي محسن رضايي، ايزدي و
لطفيان بايد حضور داشته باشند، بايد زماني را هماهنگ ميکردم که همگي باشند
و اين کار هفتهها طول ميکشيد.
خواننده در اين کتاب با چه چيزي روبهرو خواهد شد؟
سعيام
اين بوده که همه اتفاقات و ريشههاي آنها را در کتابم باز کنم. نه تنها به
شهيد بروجردي بلکه به ياران و نيروهايش مانند متوسليان، شهيد همت، کاوه و
قمي پرداختهام، حتي نيروهاي کرد که گمنام بودند. به وقايع مهم تاريخ
کردستان و به شرايط اجتماعي آنجا اشاره كردهام و اينکه بروجردي در کردستان
چه کاري کرد که به وي لقب مسيح دادند.
چه شد که به ادبيات جنگ و تحقيق درباره دفاع مقدس علاقهمند شديد؟
من
در عمليات هويزه به عنوان یک رزمنده ساده با شهيد علمالهدي همرزم بودم.
در آن عمليات و در پي شهادت علمالهدي و يارانش، تنها پنج، شش نفر از
محاصره سالم برگشتيم. وقتي به عقب برگشتم تصميم گرفتم وقايع آن عمليات را
بنويسم. سال 63 بود، شروع کردم به نوشتن و شد کتاب «خاطرات هويزه». آن زمان
چيزي به عنوان ادبيات دفاع مقدس نبود و تازه تبليغات سپاه راه افتاده بود.
کتاب را به صورت دستنويس به برادران تبليغات سپاه دادم، آنها هم بردند به
مقام معظم رهبري که آن زمان رئيسجمهور بودند، نشان دادند. حضرت آقا هم
کتاب را خواندند و اينطور که برادران تبليغات گفتند چند بار تعريف کردند و
گفتند قبل از چاپ يادداشتي روي آن مينويسند. يادداشتي هم نوشتند و توصيه
کردند اين کار را ادامه دهم که در ابتداي کتاب منتشر شد.
چطور سوژه نوشتن کتاب را انتخاب ميکنيد؟
من
براي خودم برنامهريزي دارم. قصدم اين است که تصويري از شخصيتهاي
تأثيرگذار در دوره جنگ ارائه دهم و بگويم که چه اتفاقاتي رخ داد که جنگ هشت
سال به طول انجاميد. براي مثال شخصيت حسين خرازي، بسيجي که با دست خالي و
از امکانات عراقيها يک لشکر درست کرد، برايم جالب بود و کتابش را نوشتم،
يا شخصيت شهيد رضوي که مسئول مهندس سپاه بود برايم جالب بود و ميخواستم
بگويم که وظيفه مهندسي جنگ چيست. کتاب «سرزمين آبي من» را هم براساس زندگي
برادران شهيد باکري نوشتم. البته کتابي هم به سفارش مادرم درباره اخويام
نوشتم. کاملاً نحوه چينش و انتخالب شخصيتها در کارهايم براساس حساب و
کتاب و برنامهريزي است که براي خودم دارم.
با اين حساب کتاب بعديتان درباره کدام شهيد يا موضوع دفاع مقدس است؟
خستگيام که در برود سراغ کتاب شهيد حسن باقري با عنوان «مغز متفکر جنگ» خواهم رفت و درباره آن به استراتژيهاي جنگ و مغزهايي كه براي چگونگي اداره جنگ تفکر ميکردند، ميپردازم.
خستگيام که در برود سراغ کتاب شهيد حسن باقري با عنوان «مغز متفکر جنگ» خواهم رفت و درباره آن به استراتژيهاي جنگ و مغزهايي كه براي چگونگي اداره جنگ تفکر ميکردند، ميپردازم.