به گزارش شهدای ایران، محمد بن مرتضى مشهور به ملا محسن کاشانى ملقب به «فیض» از علماى بزرگ شیعه، ۲۲ ربیعالثانی سال ۱۰۹۱ هجری در کاشان دار فانی را وداع گفت.
به همین مناسبت، مروری بر زندگی این فقیه، حکیم، محدث، شاعر و عارف داریم.
* خاندان فیض کاشانی
فیض کاشانی در چهاردهم ماه صفر سال 1007 قمری، در یکى از معروفترین خاندان علم، عرفان و ادب که سابقه درخشان آنان به حدود چهار قرن مىرسد در کاشان به دنیا آمد.
پدرش رضىالدین شاه مرتضى (950 - 1009 ق) فقیه، متکلم، مفسر و ادیب در کاشان حوزه تدریس داشته و از شاگردان ملا فتح الله کاشانى (متوفى 988 ق) و ضیاء الدین محمد رازى (متوفى 1091 ق) بوده است.
مادرش زهرا خاتون (متوفى 1071 ق) بانویى عالم و شاعر، دختر ضیاء الدین العرفا رازى (از عالمان بزرگ شهررى) بوده است.
جد فیض تاج الدین شاه محمود فرزند ملا على کاشانى، عالم و عارفى شاعر از ناموران زمان خویش در کاشان بوده و در آنجا مدفون است.
* دوران کودکى و تحصیلات
فیض کاشانی، چهارمین فرزند شاه مرتضى در دو سالگى پدر خود را از دست داد. پس از آن، دایى و عمویش تعلیم و تربیت او و دیگر برادرانش را به عهده گرفتند و چون فیض از برادران خود باهوشتر بود مقدمات علوم دینى و بخشهایى از آن را تا سن بلوغ در کاشان نزد عمو و دایىاش نورالدین محمد مشهور به حکیم و آخوند نورا (متوفى 1048 ق ) فرا گرفت.
بیست ساله بود که با برادر بزرگش عبدالغفور براى ادامه تحصیل به اصفهان که در آن روزگار پایتخت کشور و مرکز تجمع علماى بزرگ و اساتید ماهر در رشتههاى مختلف علوم اسلامى بود، رهسپار شد و از این موقعیت مناسب که در هیچ یک از شهرهاى ایران و دیگر ممالک اسلامى یافت نمىشد بیشترین بهره و استفادههاى علمى را برد.
مشهورترین استادان و ناموران اجازه اجتهاد و نقل روایت فیض در اصفهان، ملا محمد تقى مجلسى (متوفى 1070 ق)، شیخ بهایى (متوفى 1031 ق)، در علوم فقه و حدیث و تفسیر و میرداماد (متوفى 1040 ق) میرفندرسکى (متوفى 1050 ق) و ملاصدرا (متوفى 1050 ق) در فلسفه، عرفان و کلام بودهاند.
پس از آن، فیض کاشانی با شنیدن خبر ورود سید ماجد بحرانى (متوفى 1028 ق) به شیراز، از اصفهان به آنجا رفت و مدت دو سال نزد ایشان به تکمیل علم حدیث و روایت پرداخت و از او نیز اجازه نقل روایت گرفت و به اصفهان بازگشت و بار دیگر در حلقه درس و بحث شیخ بهایى حاضر شد و استفادههاى شایان برد.
در این سالها که فیض از تقلید مستغنى و براى حج مستطیع شده بود عازم بیت الله الحرام شد و در آنجا به ملاقات شیخ محمد فرزند حسن فرزند زین الدین عاملى (متوفى 1030 ق) رفت و از آن بزرگوار پس از استفادههاى علمى، اجازه روایت و نقل حدیث دریافت کرد.
او پس از مراجعت از مکه به شهرهاى دیگر ایران مسافرت کرد و از دانشمندان آن شهرها بهره برد تا زمانى که ملاصدرا از شیراز به قم مهاجرت کرد و در کهک قم اقامت گزید. در این موقعیت که ملاصدرا دوره ریاضت و علم باطنى را شروع کرده بود ملا محسن و ملا عبدالرزاق لاهیجى به سویش شتافته، مدت هشت سال مونس تنهایى او بودند و در مصاحبتهاى شبانه روزى با استاد استفاده کامل معنوى مىبردند.
در این دوران (1040 - 1029 ق) ملاصدرا دو دختر فاضل و عالم خود را به دو شاگردش ملا محسن و ملا عبدالرزاق تزویج کرد و آن دو شاگرد و داماد را به «فیض» و «فیاض» لقب داد.
در همین زمان از سوى حاکم شیراز از ملاصدرا تقاضاى مراجعت به شیراز شد. او این دعوت را پذیرفت. فیض نیز همراه استاد و پدر همسرش به شیراز رفت و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. بعد از این مدت او به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم، تبلیغ و ترویج و تالیف و تصنیف مشغول شد و گاه در قمصر و کاشان با جمعى از دوستان نماز جمعه اقامه نمود.
* فیض کاشانی در نظر بزرگان
شیخ حر عاملى صاحب وسائل الشیعه (متوفاى 1104 ق):
محمد فرزند مرتضى مشهور به فیض کاشانى، فاضل، عالم ، ماهر، حکیم، متکلم، محدث، فقیه، محقق، شاعر و ادیب بود و از نویسندگان خوب عصر ماست که داراى کتابها و نوشتههاى فراوانى است.
سید نعمتالله جزایرى (متوفاى 1112 ق):
استاد محقق ما ملا محمد محسن فیض کاشانى صاحب کتاب الوافى و دویست کتاب و رساله دیگر. (633)
سید محمد باقر خوانسارى صاحب روضات الجنات (متوفاى 1213 ق):
بر علما و بزرگان دینى پوشیده نیست که فیض در فضل و فهم و خبره بودن در فروع و اصول دین و زیادى نوشتهها با عبارات و جملات زیبا و رسا سرآمد دیگر عالمان دین است.
محدث قمى (متوفى 1319 ق):
او در دانش و ادب و زیادى معلومات و دانستها و به کارگیرى تعبیرات و عبارات نیکو در نوشتهها و احاطه کامل به علوم عقلى و نقلى مشهور است.
محدث نورى (متوفاى 1320 ق):
از مشایخ علامه مجلسى، عالم بافضل و متبحر، محدث و عارف حکیم، ملا محسن فرزند شاه مرتضى مشهور به فیض کاشانى است.
علامه امینى صاحب الغدیر (متوفاى 1349 ق):
(فیض) علمدار فقاهت و پرچمدار حدیث و گلدسته رفیع فلسفه و معدن معارف دینى و اسوه اخلاق و سرچشمه جوشان علم و دانشهاست ... بعید است که روزگار به مثل او دیگر فرزندى را بیاورد.
علامه طباطبایى صاحب المیزان (متوفى 1360 ه):
علامه طهرانی در کتاب مهر تابان درباره نظر علامه طباطبایی مینویسد: از مرحوم ملّا محسن فیض کاشانى بسیار تمجید مىکردند و مىفرمودند: این مرد جامع علوم است و بجامعیّت او در عالم اسلام کمتر کسى را سراغ داریم؛ و ملاحظه مىشود که در علوم مستقلّا وارد شده، و علوم را با هم خلط و مزج نکرده است.
در تفسیر «صافى» و «أصفى» و «مُصفَّى» که روش تفسیر روائى را دارد، ابداً وارد مسائل فلسفى و عرفانى و شهودى نمىگردد. در اخبار، کسی که کتاب «وافى» او را مطالعه کند مىبیند یک اخبارى صرف است و گوئى اصلًا فلسفه نخوانده است. در کتابهاى عرفانى و ذوقى نیز از همان روش تجاوز نمىکند، و از موضوع خارج نمىشود؛ با اینکه در فلسفه استاد و از مبرّزان شاگردان صدر المتألّهین بوده است.
علامه طهرانی مینویسد: علامه طباطبایی بهترین کتاب اخلاق را در مختصرات کتاب «طَهارةُ الاعراق» تألیف ابن مِسْکَوَیه مىدانستند. و بهترین آنها را در متوسّطات «جامعُ السّعادات» تألیف حاج ملّا مهدى نراقى، و بهترین آنها را در مُطوّلات کتاب «إحیآءُ الإحیآء» تألیف ملّا محسن فیض کاشانى مىدانستند. (کتاب احیاء الاحیاء، همان کتاب المحجة البیضاء است)
* استادان فیض کاشانی
مشهورترین اساتید فیض کاشانی عبارتند از:
1. ملا محمدتقى مجلسى مشهور به مجلسی پدر (متوفى 1070 ق)
2. شیخ بهایى (متوفى 1031 ق)
3. میرداماد (متوفى 1040 ق)
4. میرفندرسکى (متوفى 1050 ق)
5. ملاصدرا (متوفى 1050 ق)
6. سید ماجد بحرانى (متوفى 1028 ق)
* شاگردان فیض کاشانی
فیض کاشانی شاگردان فراوانى داشت. آنان علاوه بر استفادههاى علمى و معنوى از او به کسب اجازههاى اجتهاد و نقل حدیث نیز مفتخر شده بودند.
معروفترین شاگردان ایشان عبارتند از:
1. محمد مشهور به علم الهدى (1029 - 1115 ق): فرزند فیض که از دوران کودکى تا پایان عمر نزد پدر حضور داشته و تالیف و تصنیف کتاب و رسالهها با او همکارى مىکرده است.
2. احمد مشهور به معین الدین (1056 - 1107 ق): فرزند دیگر فیض است.
3. محمد مومن فرزند عبدالغفور (برادر فیض): از فقیهان و مدرسان عصر خود که در یکى از شهرهاى مازندران به تعلیم و تدریس طلاب و محصلان علوم دینى اشتغال داشته است .
4. شاه مرتضى دوم: پسر برادر فیض و دو فرزند او به نامهاى محمد هادى و نورالدین محمد که هر سه از فاضلان عصر خود و داراى کتاب و رسالههاى متعدد بودهاند.
5. ضیاء الدین محمد: او فرزند حکیم نورالدین دایى فیض (متوفى 1047 ق) است که عالمى حکیم و عارفى دانشمند و شاعر بوده است.
6 و 7. ملا شاه فضل الله و ملا علامى: خواهر زادگان فیض و فرزندان ملا محمد شریف. این دو در علوم عقلى و نقلى صاحبنظر بودند و شاه فضل الله حدود چهل تالیف در موضوعات فقه، تفسیر و کلام داشته است.
8. علامه محمدباقر مجلسى مشهور به مجلسی پسر (1037 - 1111 ق) مولف کتاب بحارالانوار.
9. سید نعمتالله جزایرى (متوفى 1112 ق).
10. قاضى سعید قمى (متوفاى 1103 ق).
و ملا محمد صادق خضرى - شمس الدین محمد قمى - شیخ محمد محسن عرفان شیرازى و...
* تالیفات و آثار فیض کاشانی
فیض کاشانى عمر خود را صرف تعلیم، تدریس و تالیف کرد. او پس از کسب معارف و استفاده علمى و معنوى از استادان بزرگ خود نوشتن کتاب و رساله را از هیجده سالگى آغاز نمود و در طى 65 سال نزدیک به دویست جلد اثر نفیس در علوم و فنون مختلف تالیف کرد.
در اینجا به چند تألیف مهم فیض که در علوم مختلف نگاشته شده اشاره مىکنیم.
1. تفسیر صافى
از کتب معتبر در تفسیر قرآن کریم است. فیض این تفسیر را در سال 1075 ق با مطالعه اکثر تفاسیر قرآن (از سنى و شیعه) نوشته و در ضمن بیان آیات، روایات معتبر و مستند شیعه را گردآورده است.
2. تفسیر اصفى
این تفسیر تلخیص صافى است که در سال 1077 ق نوشته شده است.
3. الوافى
محدث کاشانى براى نوشتن کتاب وافى چهار کتاب معتبر حدیث شیعه (کافى، تهذیب، استبصار، من لایحضره الفقیه) را در سال (1068 ق ) تنقیح و با حذف احادیث مکرر، آن را یکجا در اجزاى متعدد جمع کرده و پس از آن فرزندش علم الهدى با نوشتن و افرودن یک جزء که شامل معرفى رجال حدیث ، کشف رموز و... بوده آن را تکمیل کرده است.
مؤلف، براى نوشتن این اثر سترگ، نه سال و یک ماه وقت گذاشته و در سال 1068 ق، آن را به اتمام رسانده است.
وى، در مقدمهاى که بر کتاب نگاشته، انگیزه خود را از تألیف این کتاب، به شرح ذیل بیان مىدارد:
1. هیچ یک از کتب اربعه به تنهایى براى مراجعه کننده کافى نیست، زیرا برخى از روایات مهم، در آنها ذکر نشده است.
2. مراجعه به این کتب و به دست آوردن روایات مورد نظر، بسیار مشکل است، زیرا عنوان ابواب دچار اختلاف و ناهمگونى است (برخى از احادیث را در باب مناسب خود نیاورده و در جاى دیگرى ثبت کردهاند. گاهى بین روایاتى که تفریق بین آنها بهتر بود، جمع کردهاند و یا بالعکس، روایاتى را که در مورد موضوع واحد هستند و باید در یک باب جمعآورى شوند، در چند باب آوردهاند).
3. برخى از روایات، در کتب اربعه تکرار شدهاند و این، سبب ضخامت و حجم فراوان آنها شده است.
در بین علما، علامه سیّد بحر العلوم طباطبایى توجه ویژهاى به الوافى داشته، آن را تدریس مىکرده و از شاگردش جواد بن محمد على، صاحب مفتاح الکرامة خواسته است تا تقریرات آن درس را جمع کند.
4. المحجة البیضاء (احیاء الاحیاء)
فیض در سال 1046 ق کتاب احیاء العلوم غزالى را تنقیح و تصحیح کرد و با استفاده از احادیث و روایات معتبر شیعه آن را تهذیب، شرح و تکمیل کرد.
این کتاب، از بهترین کتابهای علم اخلاق اسلامی است.
5. مفاتیح الشرایع
از کتب روایى فقهى و استدلالى فیض است که در سال 1042 ق نگاشته شده است. این کتاب در بردارنده همه ابواب فقه است. فیض با عنایت شدید به کتاب و سنت معصومین علیهالسلام و گریز از به کارگیرى دلایل عقلى و اجتهاد به راى، راه نوى فرا روى پژوهشگران در علم فقه قرار داده است.
این کتاب از آغاز تالیف مورد توجه مجتهدان و محدثان بوده و تاکنون چهارده شرح و چندین حاشیه بر آن کتاب نگاشته شده که از جمله آنها شرح آقا محمد باقر بهبهانى (بزرگ مجتهد قرن دوازدهم) شایان ذکر است.
6. دیوان اشعار
دیوان اشعار «فیض کاشانی» پس از پیروزی انقلاب اسلامی با نشر سرودههای منتشر نشده وی توسط یکی از نوادگان خلفش (مصطفی فیضی) به دو برابر قبل افزایش یافت. فیضی در سال ۱۳۸۰ درگذشت و در جوار جدش در مقبره فیض به خاک سپرده شد.
«بیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم / انیس جان غمفرسودهی بیمار هم باشیم» از مشهورترین اشعار فیض کاشانی است.
* وفات
ملا محسن فیض کاشانی بعد از یک عمر تلاش و خدمت به دین و اسلام در 84 سالگى در کاشان از دنیا رفت و در باغی که در زمان حیاتش زمین آن را خریدارى و وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.