آثار سینمایی که به جشنواره فیلم فجر راه یافتند کمتر به موضوعاتی چون «قصاص» و «خیانت» توجه دارند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس، موضوعات اجتماعی همیشه مورد توجه فیلمسازان قرار میگیرد و اکثر آثار سینمای ایران به معضلات اجتماع میپردازد اما نکته حایز اهمیت اینکه بر اساس پروانههای ساخت صادر شده سال 95 و فیلمهایی که در فجر امسال رونمایی میشود به نظر میرسد فیلمی درباره قصاص ساخته نشده است.
قصاص یکی از دستورات دینی است و در مقابل آن بخشش نیز در جامعه دیده میشود اما برخی از فیلمسازان از این حکم دینی چهرهای زشت به نمایش میگذاشتند و آن را درسطح جامعه اشاعه میدادند. سال گذشته فیلمی درباره اسیدپاشی و قصاص و قتل ساخته شد که بسیاری از جامعهشناسان درباره آن معتقد بودند نمایش بخشش و عفو در خصوص اسیدپاشی در جامعه صحیح نیست زیرا ممکن است مجرم را جری به جنایت کند . از سوی دیگر برخی از فیلم ها مجرم را به قهرمان فیلم تبدیل میکنند و قبح جنابت او را میشکند. این نوع فیلمها نیاز به توجه کارشناسان متعدد اجتماعی دارد و تنها نگارش فیلمنامه از عهده فیلمساز برنمیآید و باید جنبههای مختلف تاثیرات آن در جامعه دیده شود و مسایل تربیتی آن لحاظ شود به همین دلیل حساسیت ساخت آثاری از این دست گویا از سوی جامعه هنری درک شده و امسال درمیان آثار جشنواره فیلم فجر و داستانهایی که این روزها روایت می شود دیگر شاهد نمایش قصاص در فیلم نیستیم.
نکته قابل تامل، مساله خیانت در میان فیلمهای اجتماعی است. بعداز فیلمهای «شوکران» و «چهارشنبه سوری» روایت خیانت در فیلم های ما وضعیتی اپیدمیک پیدا کرد. خیانت دارای عناصر دراماتیک و تعلیق آمیز است و همین امر باعث شد دستمایه قصهپردازیهای متعدد شود. درحالی که ریشههای خیانت و شرایط اجتماعی آن باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. این نوع سوژهها نیازمند تحلیلهای عمیق جامعهشناختی دارد که متاسفانه در برخی از آثار سینمایی تنها به جنبه دراماتیک آن توجه میشد و گاهاً شرایط رابطه دوم یا ازدواج دوم به مراتب آرامش بخش و مطلوب است.
خیانت ناشی از شکست در عشق، فقدان آن، تنوع طلبی ، انتقام و کینه توزی هر یک دستمایه ساخت یک اثر سینمایی می شوند اما واکنش خیانت دیدگان در یک وضعیت انسانی مشابه نیست و با توجه به خاستگاه طبقاتی و عاطفی افراد متفاوت است و نمی توان واکنش یک نفر را به همه تعمیم داد. همین نکات مهم باعث شد در جشنواره امسال کمتر به موضوع خیانت توجه شود. تنها فیلمی که در خصوص ازدواج دیگر و طلاق عاطفی در میان فیلمهای جشنواره دیده میشود فیلم «زیر سقف دودی» است که با سابقه فیلمساز و توجه آن به مسایل مهم تربیتی در آثارش به نظر میرسد تمام جوانب اجتماعی و تاثیر آن بر مخاطب را در نظر گرفته باشد.
اگربه سینما و تاثیرگذاری این رسانه فراگیر توجه کنیم به این مهم دست مییابیم که سوژههایی چون «قصاص» یا «خیانت» صرفاً یک سوژه جذاب سینمایی نیست بلکه یک واقعیت تلخ اجتماعی است و واکنش افراد در مقابل این وقایع تلخ متفاوت است و برای نزدیک شدن فیلمساز به این نوع آثار باید شناخت کافی از مسایل اجتماعی داشته باشد و به عمق ماجرا و تاثیرات آن به جامعه توجه داشته باشد و صرفا به این دو موضوع به عنوان دو سوژه مخاطب پسند توجه نکند .
قصاص یکی از دستورات دینی است و در مقابل آن بخشش نیز در جامعه دیده میشود اما برخی از فیلمسازان از این حکم دینی چهرهای زشت به نمایش میگذاشتند و آن را درسطح جامعه اشاعه میدادند. سال گذشته فیلمی درباره اسیدپاشی و قصاص و قتل ساخته شد که بسیاری از جامعهشناسان درباره آن معتقد بودند نمایش بخشش و عفو در خصوص اسیدپاشی در جامعه صحیح نیست زیرا ممکن است مجرم را جری به جنایت کند . از سوی دیگر برخی از فیلم ها مجرم را به قهرمان فیلم تبدیل میکنند و قبح جنابت او را میشکند. این نوع فیلمها نیاز به توجه کارشناسان متعدد اجتماعی دارد و تنها نگارش فیلمنامه از عهده فیلمساز برنمیآید و باید جنبههای مختلف تاثیرات آن در جامعه دیده شود و مسایل تربیتی آن لحاظ شود به همین دلیل حساسیت ساخت آثاری از این دست گویا از سوی جامعه هنری درک شده و امسال درمیان آثار جشنواره فیلم فجر و داستانهایی که این روزها روایت می شود دیگر شاهد نمایش قصاص در فیلم نیستیم.
نکته قابل تامل، مساله خیانت در میان فیلمهای اجتماعی است. بعداز فیلمهای «شوکران» و «چهارشنبه سوری» روایت خیانت در فیلم های ما وضعیتی اپیدمیک پیدا کرد. خیانت دارای عناصر دراماتیک و تعلیق آمیز است و همین امر باعث شد دستمایه قصهپردازیهای متعدد شود. درحالی که ریشههای خیانت و شرایط اجتماعی آن باید به درستی مورد توجه قرار گیرد. این نوع سوژهها نیازمند تحلیلهای عمیق جامعهشناختی دارد که متاسفانه در برخی از آثار سینمایی تنها به جنبه دراماتیک آن توجه میشد و گاهاً شرایط رابطه دوم یا ازدواج دوم به مراتب آرامش بخش و مطلوب است.
خیانت ناشی از شکست در عشق، فقدان آن، تنوع طلبی ، انتقام و کینه توزی هر یک دستمایه ساخت یک اثر سینمایی می شوند اما واکنش خیانت دیدگان در یک وضعیت انسانی مشابه نیست و با توجه به خاستگاه طبقاتی و عاطفی افراد متفاوت است و نمی توان واکنش یک نفر را به همه تعمیم داد. همین نکات مهم باعث شد در جشنواره امسال کمتر به موضوع خیانت توجه شود. تنها فیلمی که در خصوص ازدواج دیگر و طلاق عاطفی در میان فیلمهای جشنواره دیده میشود فیلم «زیر سقف دودی» است که با سابقه فیلمساز و توجه آن به مسایل مهم تربیتی در آثارش به نظر میرسد تمام جوانب اجتماعی و تاثیر آن بر مخاطب را در نظر گرفته باشد.
اگربه سینما و تاثیرگذاری این رسانه فراگیر توجه کنیم به این مهم دست مییابیم که سوژههایی چون «قصاص» یا «خیانت» صرفاً یک سوژه جذاب سینمایی نیست بلکه یک واقعیت تلخ اجتماعی است و واکنش افراد در مقابل این وقایع تلخ متفاوت است و برای نزدیک شدن فیلمساز به این نوع آثار باید شناخت کافی از مسایل اجتماعی داشته باشد و به عمق ماجرا و تاثیرات آن به جامعه توجه داشته باشد و صرفا به این دو موضوع به عنوان دو سوژه مخاطب پسند توجه نکند .