افراطیون مدعی اصلاحات مایل به تکرار بازی دوگانه و مزورانه خود با روحانی پس از درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی هستند.
به گزارش شهدای ایران، افراطیون مدعی اصلاحات مایل به تکرار بازی دوگانه و مزورانه خود با روحانی پس از درگذشت مرحوم هاشمی رفسنجانی هستند.
این طیف هر چند هاشمی را عالیجناب سرخپوش میخواندند اما به تدریج خود را حامی هاشمی جا زدند. همین گروه از روحانی و دولت وی به عنوان رحم اجارهای یاد کردند. نشریات شبهاصلاحطلب با اکراه میگویند مایلند روحانی جای هاشمی را برای آنها بگیرد. روزنامه زنجیرهای بهار در این زمینه به قلم رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و از دستاندرکاران شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نوشت: کم نیستند آنهایی که اگر چه دامنه کارنامهشان شبیه آیتالله هاشمی نیست (چرا که او ویژه بود)، اما در اندازههای ایشان قدرت نقشآفرینی دارند. شاید لازم باشد برای پیدا کردن چنین افرادی به نظر شخص آیتالله هاشمی رجوع کنیم. او پس از انتخابات ریاست جمهوری، با پیروزی حسن روحانی به صراحت اعلام کرد که با این انتخاب آرامش گرفته و با خیالی آسوده رخت آخرت به تن میکند. چطور وقتی خود ایشان روی حسن روحانی چنین نظری دارند، دیگران باید از او عقبتر یا جلوتر باشند و چنین القا و تزریق کنند که این اندوه فرای حزن معنوی یک فاجعه تشکیلاتی است. به طور حتم فردی مثل حسن روحانی نمیتواند هاشمی باشد اما حتما شبیهترین فرد به هاشمی است. چون وقتی ایشان سر حال، مستحکم، پرقدرت و سلامت در قید حیات بودند، از بین خیلیهای دیگر انگشت روی حسن روحانی گذاشتند.
وی میافزاید: «به انصاف حسن روحانی در طول دوران ریاست جمهوری خود نشان داد که هاشمی نیست، اما شبیهترین فرد به هاشمی است که به درستی از سوی خود او انتخاب شده و به شایستگی با کمک نیروی جوانی و هوش ذکاوت شخصی قدم در مسیری گذاشت که حتما از آقای هاشمی با آن سن و سال خستگی از راه ممکن نبود. رفتن هاشمی باری را از روی دوش خود برداشت، زیر سنگینی آن پیر شده بود. اما همین بار را در زمان حیات علنی به روی دوش حسن روحانی گذاشت و او نیز شایستگی و لیاقت این مهم را داشت. بنابراین آنهایی که عنوان میکنند نبود آیتالله، یک فاجعه سیاسی و تشکیلاتی و حزبی است بدانند که نه تنها اینگونه نیست بلکه فرصت مناسبی است اجماع روی فردی صورت گیرد، که پیشتر انتخاب شده است. آنان که تا دیروز پشت هاشمی بودند، امروز گزینهای بهتر از روحانی نخواهند داشت. اوست که میتواند همان لباسی را بر تن کند و همان مسیری را برود که هاشمی نه تنها 38 سال بلکه به درازای 82 سال پیمود.»
این لحن عوامفریبانه در حالی است که همین مدعی اصلاحطلبی دستکم 3 بار در 5 ماه گذشته خواستار فشار و باجخواهی علنی از روحانی شده است.
وی 13 مرداد 95 در روزنامه اعتماد، حمایت اصلاحطلبان را از روحانی نه با نگاه شایستهسالاری بلکه سخت بودن راضی کردن وی به انصراف! عنوان کرده و نوشت: «کسانی که عامل پیروزی یک فرد هستند باید سهمی در اداره امور داشته باشند... این درست نیست که از شخصیتی حمایت شود اما او به هیچوجه خود را وامدار نداند. از این رو قبل از آن که اصلاحطلبان به تصمیم برسند آقای روحانی باید جلساتی را با شخصیتهای بزرگ اصلاحطلب برگزار کند و حلقه افراد نزدیک به او با اصلاحطلبان جلساتی داشته باشند تا به یک توافق و تعامل مشخص و مکتوب برسند.»
منتجبنیا همچنین 19 مرداد 95 در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ پرسشی که اصلاحطلبان در زمینه انتصابات مدیران در دولت چه انتظاری از آقای روحانی دارند، گفت: «دولت اول ایشان به صورت ائتلافی و براساس سلیقه شخصی آقای روحانی تعیین شده است. بدون شک اصلاحطلبان به عنوان مهمترین جریان حامی آقای روحانی باید در انتصابات دولت دوم ایشان دخالت داشته باشند.»
قائم مقام حزب اعتماد ملی ضمن بیان اینکه «ما در این زمینه با روحانی مذاکره خواهیم کرد» میگوید: اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از کابینه ایشان را تشکیل بدهند، این مسئله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد.
وی همچنین 25 آبان 95 در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان چک سفید امضا به روحانی ندادهاند و قصد ندارند مانند سال 92 بدون گرفتن امتیاز، از وی حمایت کنند. بنده عنوان کردم که اصلاحطلبان قصد ندارند به همان شکل که در سال 92 از آقای روحانی حمایت کردند در سال 96 نیز حمایت کنند. سخنان بنده در این زمینه کاملا مستدل و با حساب و کتاب بود، به شکلی که بسیاری از دوستان اصلاحطلب همان سخنان بنده را تکرار میکنند. تاکنون بیش از 10 تن از شخصیتهای برجسته جریان اصلاحات به صراحت عنوان کردهاند که به هیچ عنوان در انتخابات ریاست جمهوری 96 به آقای روحانی چک سفید امضا نمیدهیم و ایشان باید با اصلاحطلبان وارد مذاکره جدی شوند. ما خواهان مذاکره جدی با آقای روحانی هستیم و در این زمینه هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد.»
وی میافزاید: بدون شک حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال 96 مانند سال 92 نخواهد بود و تفاوتهای معناداری خواهد داشت. جریان اصلاحات در سال 92 برای حمایت از آقای روحانی در یک مضیقه زمانی قرار داشت. در انتخابات ریاست جمهوری اصلاحطلبان با کنارهگیری آقای عارف فقط سه یا چهار روز برای تصمیمگیری زمان داشتند و به همین دلیل چارهای جز حمایت از آقای روحانی برای ما باقی نمانده بود. این در حالی است که اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 زمان بسیاری دارند و به هیچ عنوان در مضیقه زمانی قرار ندارند.
منتجبنیا میگوید: اصلاحطلبان و آقای روحانی باید در زمینه انتصابات در دولت آینده مذاکره کنند. این خلاف رویه است که جریان اصلاحات به صورت کامل از آقای روحانی حمایت کنند اما ایشان پس از اینکه به پیروزی رسیدند به هر شکل که تمایل داشتند در زمینه انتصابات عمل کنند و از هر تفکر و جریانی که خود تشخیص دادند در دولت آینده استفاده کنند. انتصابات آقای روحانی در دولت اول براساس انتظار جریان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور میکردیم فاصله داشته است.
*کیهان
این طیف هر چند هاشمی را عالیجناب سرخپوش میخواندند اما به تدریج خود را حامی هاشمی جا زدند. همین گروه از روحانی و دولت وی به عنوان رحم اجارهای یاد کردند. نشریات شبهاصلاحطلب با اکراه میگویند مایلند روحانی جای هاشمی را برای آنها بگیرد. روزنامه زنجیرهای بهار در این زمینه به قلم رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و از دستاندرکاران شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نوشت: کم نیستند آنهایی که اگر چه دامنه کارنامهشان شبیه آیتالله هاشمی نیست (چرا که او ویژه بود)، اما در اندازههای ایشان قدرت نقشآفرینی دارند. شاید لازم باشد برای پیدا کردن چنین افرادی به نظر شخص آیتالله هاشمی رجوع کنیم. او پس از انتخابات ریاست جمهوری، با پیروزی حسن روحانی به صراحت اعلام کرد که با این انتخاب آرامش گرفته و با خیالی آسوده رخت آخرت به تن میکند. چطور وقتی خود ایشان روی حسن روحانی چنین نظری دارند، دیگران باید از او عقبتر یا جلوتر باشند و چنین القا و تزریق کنند که این اندوه فرای حزن معنوی یک فاجعه تشکیلاتی است. به طور حتم فردی مثل حسن روحانی نمیتواند هاشمی باشد اما حتما شبیهترین فرد به هاشمی است. چون وقتی ایشان سر حال، مستحکم، پرقدرت و سلامت در قید حیات بودند، از بین خیلیهای دیگر انگشت روی حسن روحانی گذاشتند.
وی میافزاید: «به انصاف حسن روحانی در طول دوران ریاست جمهوری خود نشان داد که هاشمی نیست، اما شبیهترین فرد به هاشمی است که به درستی از سوی خود او انتخاب شده و به شایستگی با کمک نیروی جوانی و هوش ذکاوت شخصی قدم در مسیری گذاشت که حتما از آقای هاشمی با آن سن و سال خستگی از راه ممکن نبود. رفتن هاشمی باری را از روی دوش خود برداشت، زیر سنگینی آن پیر شده بود. اما همین بار را در زمان حیات علنی به روی دوش حسن روحانی گذاشت و او نیز شایستگی و لیاقت این مهم را داشت. بنابراین آنهایی که عنوان میکنند نبود آیتالله، یک فاجعه سیاسی و تشکیلاتی و حزبی است بدانند که نه تنها اینگونه نیست بلکه فرصت مناسبی است اجماع روی فردی صورت گیرد، که پیشتر انتخاب شده است. آنان که تا دیروز پشت هاشمی بودند، امروز گزینهای بهتر از روحانی نخواهند داشت. اوست که میتواند همان لباسی را بر تن کند و همان مسیری را برود که هاشمی نه تنها 38 سال بلکه به درازای 82 سال پیمود.»
این لحن عوامفریبانه در حالی است که همین مدعی اصلاحطلبی دستکم 3 بار در 5 ماه گذشته خواستار فشار و باجخواهی علنی از روحانی شده است.
وی 13 مرداد 95 در روزنامه اعتماد، حمایت اصلاحطلبان را از روحانی نه با نگاه شایستهسالاری بلکه سخت بودن راضی کردن وی به انصراف! عنوان کرده و نوشت: «کسانی که عامل پیروزی یک فرد هستند باید سهمی در اداره امور داشته باشند... این درست نیست که از شخصیتی حمایت شود اما او به هیچوجه خود را وامدار نداند. از این رو قبل از آن که اصلاحطلبان به تصمیم برسند آقای روحانی باید جلساتی را با شخصیتهای بزرگ اصلاحطلب برگزار کند و حلقه افراد نزدیک به او با اصلاحطلبان جلساتی داشته باشند تا به یک توافق و تعامل مشخص و مکتوب برسند.»
منتجبنیا همچنین 19 مرداد 95 در مصاحبه با روزنامه آرمان و در پاسخ پرسشی که اصلاحطلبان در زمینه انتصابات مدیران در دولت چه انتظاری از آقای روحانی دارند، گفت: «دولت اول ایشان به صورت ائتلافی و براساس سلیقه شخصی آقای روحانی تعیین شده است. بدون شک اصلاحطلبان به عنوان مهمترین جریان حامی آقای روحانی باید در انتصابات دولت دوم ایشان دخالت داشته باشند.»
قائم مقام حزب اعتماد ملی ضمن بیان اینکه «ما در این زمینه با روحانی مذاکره خواهیم کرد» میگوید: اصلاحطلبان باید در دولت آینده سهم بیشتری داشته باشند و درصد قابل توجهی از کابینه ایشان را تشکیل بدهند، این مسئله شامل وزرا، معاونان و همچنین استانداران میشود و در همه این زمینهها باید تغییرات جدی صورت بگیرد.
وی همچنین 25 آبان 95 در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اصلاحطلبان چک سفید امضا به روحانی ندادهاند و قصد ندارند مانند سال 92 بدون گرفتن امتیاز، از وی حمایت کنند. بنده عنوان کردم که اصلاحطلبان قصد ندارند به همان شکل که در سال 92 از آقای روحانی حمایت کردند در سال 96 نیز حمایت کنند. سخنان بنده در این زمینه کاملا مستدل و با حساب و کتاب بود، به شکلی که بسیاری از دوستان اصلاحطلب همان سخنان بنده را تکرار میکنند. تاکنون بیش از 10 تن از شخصیتهای برجسته جریان اصلاحات به صراحت عنوان کردهاند که به هیچ عنوان در انتخابات ریاست جمهوری 96 به آقای روحانی چک سفید امضا نمیدهیم و ایشان باید با اصلاحطلبان وارد مذاکره جدی شوند. ما خواهان مذاکره جدی با آقای روحانی هستیم و در این زمینه هیچگونه شک و تردیدی وجود ندارد.»
وی میافزاید: بدون شک حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال 96 مانند سال 92 نخواهد بود و تفاوتهای معناداری خواهد داشت. جریان اصلاحات در سال 92 برای حمایت از آقای روحانی در یک مضیقه زمانی قرار داشت. در انتخابات ریاست جمهوری اصلاحطلبان با کنارهگیری آقای عارف فقط سه یا چهار روز برای تصمیمگیری زمان داشتند و به همین دلیل چارهای جز حمایت از آقای روحانی برای ما باقی نمانده بود. این در حالی است که اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 زمان بسیاری دارند و به هیچ عنوان در مضیقه زمانی قرار ندارند.
منتجبنیا میگوید: اصلاحطلبان و آقای روحانی باید در زمینه انتصابات در دولت آینده مذاکره کنند. این خلاف رویه است که جریان اصلاحات به صورت کامل از آقای روحانی حمایت کنند اما ایشان پس از اینکه به پیروزی رسیدند به هر شکل که تمایل داشتند در زمینه انتصابات عمل کنند و از هر تفکر و جریانی که خود تشخیص دادند در دولت آینده استفاده کنند. انتصابات آقای روحانی در دولت اول براساس انتظار جریان اصلاحات نبوده و با آنچه ما تصور میکردیم فاصله داشته است.
*کیهان