توسط پدر بازیگر فراری:
"بهزاد فراهانی" پدر "گلشیفته فراهانی" که چند سالی است به دامن غرب پناهنده شده، در یادداشتی که روزنامهی اصلاح طلب آرمان آن را منتشر کرد به ستایش افرادی چون صادق هدایت و نجف دریابندری پرداخت.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:"بهزاد فراهانی" پدر "گلشیفته فراهانی" که چند سالی است به دامن غرب پناهنده شده، در یادداشتی که روزنامهی اصلاح طلب آرمان آن را منتشر کرد به ستایش افرادی چون "صادق هدایت" و "نجف دریابندری" پرداخت.
ما روستاییها با ضربالمثلهای خودمان عجینیم و هنوز عطر و بوی شهروندی خیلی خوب در دماغمان ننشسته است و من هم نمیتوانم به خوبی درباره مردی که برای ادبیات ایران کار بزرگی انجام داده، سخن بگویم.در ادبیات ایران و بعد از مشروطه و تا آغاز دهه ۲۰ ما دلسپرده ادبیات قاجاری بودیم و نثر مسجع بر ادبیات مردم کوچه و بازار حاکم بود و البته میتوان گفت مردم در ادبیات جایگاه واقعی خودشان را نداشتند. از دهه بیست به این سو جنبش ترقیخواه ایران کوشید مردم را وارد ادبیات کند و کسانی مانند صادق هدایت، بزرگ علوی و صادق چوبک تلاش بسیاری در این راستا کردند. بخش عمدهای از ادبیات ما در گرو بندر است و بزرگانی از آنجا برخاستهاند که بزرگی میهنمان را نشان دادهاند و به نظرم بزرگترین آنها نجف دریابندری است.
صادق هدایت از عناصر پوچگرا وهتاک به مقدسات بود که در خصوص وی باید یاداور شویم که او به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، حضرت امیرالمومنین( علیه السلام )، حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام حسین( علیه السلام ) توهین های شرم آوری کرد که بی ادبی او به ساحت حضرت صدیقه زهرا(سلام الله علیها) قابل بیان نیست!
به گزارش بسیج، چندی پیش سید علی موسوی گرمارودی گفت: شرم میکردم از خودم اگر بر صادق هدایت لعنت نمیفرستادم. خداوندا صادق هدایت را لعنت کن.او با بیان اینکه نویسندهی «توپ مرواری» توهینهای زشتی به امام حسین ( علیه السلام ) کرده است، تصریح کرد: وظیفهی هر قلم به دستِ اهل قبله میدانم که حداقل به جوانان این کشور بفهماند که چه بیشرفهایی در این کشور قلم زدند که از امویان هم بدتر بودند؛ اسمشان هم صادق بود و هدایت مردم را بر عهده داشتند.
خاطرنشان میشویم نجف دریابندری (زاده ۱۳۰۸ در آبادان) مترجم و نویسندهی معاصر ایرانی است. حضور انگلیسیها در تأسیسات نفتی شهر آبادان و تردد آنان در سطح شهر و کاربرد آن زبان وی را به یادگیری زبان انگلیسی علاقه مند ساخت و به طور خودآموز به فراگیری این زبان پرداخت.فعالیتهای سیاسی اش سبب شد تا برای مدتی به زندان بیفتد. او پس از آزادی به عنوان سردبیر در انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد. در آنجا به ترجمه آثار ادبی رماننویسان و نمایشنامهنویسان معروف آمریکایی پرداخت. دریابندری مدت ۱۷ سال با مؤسسهٔ فرانکلین همکاری کرد.
گفتنی است در دوران رژیم ستم شاهی و در حالی نویسندگاه و شاعران آزادیخواه سخن در تنگا و اختناق آن زمان بودند بزرگترین تراست انتشاراتی به عبدالرحیم جعفری سپرده شد تا علاوه بر حذف و بلعیدن ناشران مستقل و کوچک، یکی از محوریترین نمایندگیهای موسسه آمریکایی فرانکلین در ایران باشد و بهطور گستردهای دست به چاپ و نشر کتابهای فرمایشی محافل استعماری بزند.در مورد ماموریتهای موسسه فرانکلین همین بس که حتی گزارشهای محرمانه ساواک به روشنی آن را شاخهای از فراماسونری میداند.
در گزارش ساواک به تاریخ 28 خرداد 1347 اینگونه آمده است: «چون در منطقه، آقای تقیزاده معروف به فراماسونری است و ایشان نیز باعث ایجاد شعبه موسسه مزبور (فرانکلین) در تبریز بودهاند، لذا استنباط منبع چنین است که موسسه فرانکلین از طرف سازمان فراماسونری تقویت میگردد... .» در سال 1346 هم ساواک آذربایجان، فعالیتهای موسسه فرانکلین در تبریز را اینگونه به مرکز گزارش میدهد: «... از چندی پیش موسسه فرانکلین در تبریز ظاهرا به عنوان نگارش و نشر کتاب و باطنا برای پیشبرد مقاصد خاصی که مورد علاقه فراماسونها میباشد، دست به جمعآوری و همکاری اشخاصی زده و درصدد تهیه کتابهای جدیدی است که از طرف این موسسه انتشار خواهد یافت»
ما روستاییها با ضربالمثلهای خودمان عجینیم و هنوز عطر و بوی شهروندی خیلی خوب در دماغمان ننشسته است و من هم نمیتوانم به خوبی درباره مردی که برای ادبیات ایران کار بزرگی انجام داده، سخن بگویم.در ادبیات ایران و بعد از مشروطه و تا آغاز دهه ۲۰ ما دلسپرده ادبیات قاجاری بودیم و نثر مسجع بر ادبیات مردم کوچه و بازار حاکم بود و البته میتوان گفت مردم در ادبیات جایگاه واقعی خودشان را نداشتند. از دهه بیست به این سو جنبش ترقیخواه ایران کوشید مردم را وارد ادبیات کند و کسانی مانند صادق هدایت، بزرگ علوی و صادق چوبک تلاش بسیاری در این راستا کردند. بخش عمدهای از ادبیات ما در گرو بندر است و بزرگانی از آنجا برخاستهاند که بزرگی میهنمان را نشان دادهاند و به نظرم بزرگترین آنها نجف دریابندری است.
صادق هدایت از عناصر پوچگرا وهتاک به مقدسات بود که در خصوص وی باید یاداور شویم که او به پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، حضرت امیرالمومنین( علیه السلام )، حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امام حسین( علیه السلام ) توهین های شرم آوری کرد که بی ادبی او به ساحت حضرت صدیقه زهرا(سلام الله علیها) قابل بیان نیست!
به گزارش بسیج، چندی پیش سید علی موسوی گرمارودی گفت: شرم میکردم از خودم اگر بر صادق هدایت لعنت نمیفرستادم. خداوندا صادق هدایت را لعنت کن.او با بیان اینکه نویسندهی «توپ مرواری» توهینهای زشتی به امام حسین ( علیه السلام ) کرده است، تصریح کرد: وظیفهی هر قلم به دستِ اهل قبله میدانم که حداقل به جوانان این کشور بفهماند که چه بیشرفهایی در این کشور قلم زدند که از امویان هم بدتر بودند؛ اسمشان هم صادق بود و هدایت مردم را بر عهده داشتند.
خاطرنشان میشویم نجف دریابندری (زاده ۱۳۰۸ در آبادان) مترجم و نویسندهی معاصر ایرانی است. حضور انگلیسیها در تأسیسات نفتی شهر آبادان و تردد آنان در سطح شهر و کاربرد آن زبان وی را به یادگیری زبان انگلیسی علاقه مند ساخت و به طور خودآموز به فراگیری این زبان پرداخت.فعالیتهای سیاسی اش سبب شد تا برای مدتی به زندان بیفتد. او پس از آزادی به عنوان سردبیر در انتشارات فرانکلین مشغول به کار شد. در آنجا به ترجمه آثار ادبی رماننویسان و نمایشنامهنویسان معروف آمریکایی پرداخت. دریابندری مدت ۱۷ سال با مؤسسهٔ فرانکلین همکاری کرد.
گفتنی است در دوران رژیم ستم شاهی و در حالی نویسندگاه و شاعران آزادیخواه سخن در تنگا و اختناق آن زمان بودند بزرگترین تراست انتشاراتی به عبدالرحیم جعفری سپرده شد تا علاوه بر حذف و بلعیدن ناشران مستقل و کوچک، یکی از محوریترین نمایندگیهای موسسه آمریکایی فرانکلین در ایران باشد و بهطور گستردهای دست به چاپ و نشر کتابهای فرمایشی محافل استعماری بزند.در مورد ماموریتهای موسسه فرانکلین همین بس که حتی گزارشهای محرمانه ساواک به روشنی آن را شاخهای از فراماسونری میداند.
در گزارش ساواک به تاریخ 28 خرداد 1347 اینگونه آمده است: «چون در منطقه، آقای تقیزاده معروف به فراماسونری است و ایشان نیز باعث ایجاد شعبه موسسه مزبور (فرانکلین) در تبریز بودهاند، لذا استنباط منبع چنین است که موسسه فرانکلین از طرف سازمان فراماسونری تقویت میگردد... .» در سال 1346 هم ساواک آذربایجان، فعالیتهای موسسه فرانکلین در تبریز را اینگونه به مرکز گزارش میدهد: «... از چندی پیش موسسه فرانکلین در تبریز ظاهرا به عنوان نگارش و نشر کتاب و باطنا برای پیشبرد مقاصد خاصی که مورد علاقه فراماسونها میباشد، دست به جمعآوری و همکاری اشخاصی زده و درصدد تهیه کتابهای جدیدی است که از طرف این موسسه انتشار خواهد یافت»