به گزارش شهدای ایران، دومین روز فروردین امسال زنی جوان در حالی که نگران و آشفته بود، کودک بیجان خود را به بیمارستانی در جنوب تهران رساند و گریهکنان از پزشکان برای نجات جان او کمک خواست. معاینات پزشکی نشان داد، این کودک جان خود را ازدست داده است.
ماجرای مرگ مرموز دختربچه ابتدا به کلانتری خزانه تهران و سپس به بازپرس ویژه قتل گزارش شد و جسد سارا کوچولو با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت تا از طریق آسیبشناسی و آزمایشهای سمشناسی، علت مرگ وی مشخص شود.
مادر سارا نیز در بازجوییهای ابتدایی ادعا کرد دخترک شب پس از بازیگوشی خوابیده و صبح از خواب بیدار نشده است. درحالیکه همه تصور میکردند سارا کوچولو بر اثر بیماری جان باخته است، پزشکی قانونی پس از گذشت پنج ماه در نظریهای علمی عنوان کرد، دخترک بر اثر خوردن قرص متادون از پای درآمده است.
با گزارش پزشکی قانونی، مادر سارا مورد تحقیق قرار گرفت. این زن با اصرار به بیگناهی از وجود قرص متادون در خانهاش اظهار بیاطلاعی کرد تا این که پس از سکوتی طولانی لب به اعتراف تلخی گشود.
این زن جنایتکار به کارآگاهان جنایی گفت: چند سال پیش وقتی شوهرم به زندان افتاد، غیابی از او طلاق گرفتم و سپس به صیغه مردی درآمدم که به او علاقهمند بودم. خیلی اصرار داشتم تا او با من ازدواج دائم کند، اما نمیپذیرفت و مدام میگفت چون تو بچه داری، باید صیغه من بمانی. خیلی اذیت میشدم تا این که روز عید تصمیم گرفتم با قتل سارا، از این شرایط خلاص شوم. شب به سارا قرص متادون خوراندم و وقتی چشمهایش را بست، تا صبح بالای سرش نشستم و به روزگار خودم گریه کردم و با روشن شدن هوا درحالی که مطمئن بودم سارا دیگر زنده نیست، او را به بیمارستان رساندم. پس از قتل، عذاب وجدان بیچارهام کرده بود و مدام کابوس میدیدم. یاد کارهای سارا میافتادم و دلتنگش میشدم.
در ادامه متهم با انتقال به محل جنایت، صحنه قتل را در حضور بازپرس جنایی بازسازی کرد و به تشریح شب حادثه پرداخت و گفت: خواستگاران زیادی داشتم، اما همه آنها به خاطر دخترم راضی به زندگی با من نبودند. به همین علت سرانجام در اقدامی جنونآمیز دخترم را کشتم و از این کار بشدت پشیمانم.
شوهر سابق این زن به عنوان اولیای دم با مراجعه به دادسرا رضایت خود را اعلام کرد.
متهم در آخرین دفاعیات منکر قتل شد و ادعا کرد، خودش متادون مصرف میکرده و سارا به اشتباه داروی او را خورده است.
با تکمیل تحقیقات، پرونده به شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران ارسال و دیروز زن جوان از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. او در حالی که از شدت ناراحتی گریه میکرد، گفت: نمیخواستم این اتفاق رخ دهد. خیلی تحت فشار بودم و به همین دلیل قرص مصرف میکردم. مادرشوهرم ماهی 50 هزار تومان به من میداد که با آن باید زندگی خودم و دخترم را اداره میکردم. هر مردی به خواستگاریام میآمد، وقتی میفهمید بچه دارم، پشیمان میشد. از مرگ سارا پشیمانم و بعد از مرگ او، یک روز خوش نداشتم.
قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده، با توجه به بخشش اولیای دم و پشیمانی قاتل از کار خود و شرایط زندگی او، حکم به محکومیت او در مدتی که در زندان بود،دادند تا او آزاد شود.
*جام جم