پایش: لبخند و نشاندن آن بر لب مخاطب یکی از دشواریهای عرصه فیلم و سریالسازی است؛ آنهم در قبال مردمی که سخت میخندند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایش، لبخند و نشاندن آن بر لب مخاطب یکی از دشواریهای عرصه فیلم و سریالسازی است؛ آنهم در قبال مردمی که سخت میخندند.
ازجمله بازیگران فعال در این وادی نعیمه نظامدوست است، بازیگری که بهگفته خودش انسان بگوبخندی است، او فعالیت در زمینه طنز را دوست دارد و از شادکردن مخاطب رضایتمند است؛ بازیگر سریال «همسایهها» همزمان در «محله گلوبلبل» نیز کار میکند، گپی دوستانه با او زدهایم که در ادامه مشاهده میکنید.
نعیمه نظام دوست
درچند سال اخیر شما را بهعنوان بازیگر ژانر طنز میشناسیم چراکه در این نقشها بیشتر دیده شده و کار کردهاید، این روند تعمدی بوده یا پیشنهاداتی که به شما شده است همگی برای حضور در کارهای طنز بودهاند؟
من کار خود را از ابتدا با کار تئاتر سنتی، طنز وکمدی آغاز کردم، شروع فعالیتم در تلویزیون هم از سال ۷۲ با کاری طنز بهکارگردانی حسین فردرو بود که بعد از آن هم «ساعت خوش» را کار کردم؛ اما بعد از همه اینها وارد فضای جدی شدم و بسیاری از نقشهایی که ایفا کردم در قالبی کاملا جدی بودند. البته در این فواصل به کارهای پشتصحنهای هم مشغول بودم، تا اینکه از سال ۸۶ بهطور ناخودآگاه فضای کاریام تغییر کرد، چراکه پیشنهادهایی که برای بازی، چه در سینما و چه در تلویزیون داشتم همه با حالوهوای کمدی و طنز بودند و این باعث شد تا مسیر حرکتی من عوض شود. از طرفی احساس میکردم که چقدر حس خوبی است که بتوانی لبخند را بر لبان مردم بنشانی و آنها را شاد کنی. مردمی که کمتر شاد میشوند و کمتر میخندند، احساس کردم با این شرایط و اینگونه کارکردن یعنی با خنداندن مردم، بهتر میتوانم دین خود را ادا کنم. البته نمیدانم در این مسیر چقدر موفق بودهام، با شادکردن مردم حسوحال خوبی به خودم دست میدهد.
وجود این احساسات و تصمیمگیری برای انتخاب ژانری که در آن فعال هستید چقدر به روحیات ذاتی و خلقوخوی خودتان مربوط است؟ تا چهاندازه خودتان ذاتا طنازید؟
آدم بگوبخندی هستم و حسوحال شاد و شوخطبعی دارم اما همانطور که میدانید هریک از ما انسانها دارای درونیات مختص به خود هستیم و فضایی داریم که مخصوص خودمان است؛ شاید زمانی باشد که حال حرفزدن با کسی را هم نداشته باشیم، بسیاری از لحظات زندگی ما هم مانند بسیاری از انسانهاست؛ اما برخی افراد درونگرا هستند و خیلی کم میخندند و در اکثر مواقع که آنها را میبینی جدی هستند، اما من نه! اینطور نیستم و همیشه مشغول بگو بخندم، حتی اگر من را در کوچه و خیابان و فضای غیرکاری هم ببینید بههمین شکل هستم، سعی میکنم همیشه شاد باشم. حتی اگر بدترین مشکلات را هم داشته باشم، زمانی که سر لوکیشن حاضر میشوم تلاش میکنم شاد باشم و احساس خوبی را به اطرافیانم منتقل کنم. عقیده دارم زمان برای زندگی کوتاه است بنابراین وقتی میتوانیم دل آدمها را شاد کنیم... چرا که نه! این کار بهتری است.
برای حضور در سریال «همسایهها» چه مراحلی را پشتسر گذاشتید؟ قرار گرفتن در کنار بازیگران عرصه طنز که جزو حرفهایهای این ژانر محسوب میشوند چگونه است؟
با تعدادی از دوستان حاضر در این سریال مثل مهران غفوریان و جواد رضویان سابقه همکاری داشتم؛ چندینبار هم تا پای قرارداد برای همکاری با آرش معیریان در کارهای سینماییاش پیش رفته بودم که هیچکدام به سرانجام نرسیدند(حتی برای برخی قرارداد هم بسته شد اما لحظه آخر یا کار دیگری که در آن مشغول بودم اجازه نداد یا اتفاقات دیگر مانع همکاری شد)؛ بههمین خاطر اینبار که به من پیشنهاد حضور در سریال را دادند گفتند که بیا این طلسم را بشکنیم و با هم کار کنیم که من هم استقبال کردم و قرارداد بسته و شروع به کار کردیم اما اتفاقی برای معیریان افتاد که مجبور شدند به خاطر سلامتیشان از کار کنارهگیری کرده و مهران غفوریان جایگزین او شد.
کار با غفوریان چطور است؟
مهران غفوریان از دوستان و همکاران قدیمی من است و ما میبایست در این کار پشتیبان او میبودیم و از او حمایت میکردیم تا ادامه کار را نیز با او بهپیش ببریم.
پخش چند قسمت از «همسایهها» در شبکه دو سیما و انتقال آن به شبکه نسیم برای شما بهعنوان یکی از بازیگران سریال اتفاق خوشایندی بود؟
اولینبار این خبر را هنگام کار سر برنامه محله «محله گلوبلبل» شنیدم؛ در ابتدا باور نکردم و حال خوبی نداشتم؛ راستش من از شنیدن این خبر ناراحت شدم، درحالیکه بسیاری از دوستان از آن اتفاق استقبال کردند اما من نه! به این دلیل که شبکه یک و دو شبکههای ملی رسانه ما هستند، شما در هر کجای کشور که باشید امکان دسترسی به این دو شبکه را دارید اما در مورد شبکه نسیم اینطور نیست، من شبکه نسیم را ندارم؛ این شبکهها بهمثابه خانه ما هستند، زمانی که من کارم را شروع کردم همین دو شبکه وجود داشتند، این اتفاق مثل بیرونکردن ما از خانهمان بود و من کمی دلم شکست اما امیدوارم برای این سریال در شبکه نسیم هم اتفاقات خوبی بیفتد و کار مورد استقبال قرار بگیرد.
پیشنهاد همکاری و بازیگری از جانب شبکههای ماهوارهای و تلویزیونهای خارجی داشتید؟
بله! در همان آغاز جذب بازیگران، من جزو اولین کسانی بودم که برای همکاری تماس گرفتند اما من نپذیرفتم.
علت ردکردن این پیشنهاد چه بود؟
من قبول نکردم چون میخواهم در مملکت خودم کار کنم، چرا باید به آن شبکهها بروم!
نظرتان درخصوص کسانی که این پیشنهاد را قبول کردند و با این شبکهها پیوستند چیست؟
نظری در مورد آنها نمیدهم، به این دلیل که آن دوستان هم بهمعنای واقعی گرفتار بودند، برخی از آنها چند سالی بود که سر کاری نرفته و بیکار بودند (روی صحبت من با کسانی نیست که در این عرصه شناختهشده نیستند و به این شبکهها رفتهاند)، کسانی که جزو بازیگران معروف کشورمان بودند و پیشنهاد را قبول کردند گاهی برای خرج و مخارج زندگیشان با مشکل مواجه میشدند، بازیگر جز بازیگری کاری بلد نیست، چه کاری جز بازیگری میتواند انجام دهد، از طرفی مردم هم توقع ندارند یک بازیگر را در شغل دیگری ببینند، بهطورمثال یک بازیگر نمیتواند بهعنوان یک فروشنده در مغازهای فعالیت کند، بنا به همه این دلایل من نمیتوانم درباره آنها قضاوت کنم و البته این اجازه را هیچوقت به خودم نمیدهم، تا جایی که بتوانم خوبی افراد را میگویم و توانایی قضاوت کسی را ندارم، احساس میکنم من در حد و اندازهای نیستم که کسی را قضاوت کنم؛ همه ما بندگان خدا هستیم و این کار قشنگ نیست.
اگر در جریان باشید، هنرمندان و البته بازیگرانی در فضاهای مجازی و از طریق این شبکهها و حضور در مراسمهای مختلف برای خود منبع درآمدی درنظر گرفتهاند، شما چقدر با این اتفاق موافقید؟
بهنظر من مشارکت بازیگران در این فضاها کار بدی نیست، ممکن است مواقعی ما همزمان سر دو کار بوده و از آن طرف شش ماه هم بیکار باشیم، زندگی من بازیگر در این شش ماه خرج دارد، شاید با این اقدامات و فعالیتها در فضای مجازی منبع درآمدی وجود داشته باشد که باعث گذران زندگی آنها باشد البته اگر در آن زیادهروی نشود بد نیست.
آیا خودتان هم از این طریق درآمدی داشتید؟
خیر! تعداد افراد حاضر در صفحه اینستاگرام من واقعی هستند؛ بههمین تعدادی که هستند راضیام، احساس میکنم یکسری دوست جدید دارم اما هیچوقت در این فضا تجارت نکرده و درآمدزایی نداشتهام، ممکن است دوستی هدیهای به من داده باشد و من آن را در صفحهام قرار داده و تبلیغ کرده باشم اما هرگز در ازای گرفتن مبلغی از فضای مجازی و صفحهام استفاده نکردهام.
از کار در «محله گلوبلبل» هم بگویید.
کار در این برنامه همچنان ادامه دارد، احساس بسیار خوبی از حضور در آن دارم، علاقه زیادی به فضای عروسکی و دلی برنامه دارم که با هیچچیزی آن را عوض نمیکنم.
روند ساخت در ادامه بهشکلی است؟
همانطور که میدانید خانمها شریفینیا و خوئینیها بهکار اضافه شدند، بازیگران چهره و شناخته شده سینما و تلویزیون مهمان برنامه میشوند، بازیگران برای حضور در «محله گلوبلبل» استقبال بسیار خوبی دارند، من از این بابت خیلی خوشحالم که کارمان به جایی رسیده است که در ژانر کودک، بزرگان سینما و تلویزیون بهحضور در کنار ما علاقهمندند، این اتفاق برای ما حس خوبی را بههمراه دارد، خدا را شکر «محله گلوبلبل» مورد استقبال عموم قرار گرفته است و همه آن را دوست دارند و حتی کسانی که بچه ندارند، بیننده برنامه هستند.
چقدر از کار شما باقیمانده است؟
احتمالا تا آخر اردیبهشت سرکار هستیم. درپایان دوست دارم بگویم که امیدوارم مردم «همسایهها» را دوست داشته باشند و مورد استقبال قرار بگیرد، کاش مردم کار را ببینند و زودتر از موعد آن را قضاوت نکنند، اجازه دهند چند قسمتی از پخش کار بگذرد و بعد نظرات خود را ارائه کنند، بههرحال یک گروه زحمت میکشند؛ چه بد، چه خوب، بنابراین با چوب نقد بر سر آن نکوبند؛ کمی تحمل کنند شاید در ادامه بیشتر مورد استقبال قرار بگیرد و شاهد اتفاقات بهتری در آن باشیم و امیدوارم همگی در برابر مردم سربلند باشیم.
ازجمله بازیگران فعال در این وادی نعیمه نظامدوست است، بازیگری که بهگفته خودش انسان بگوبخندی است، او فعالیت در زمینه طنز را دوست دارد و از شادکردن مخاطب رضایتمند است؛ بازیگر سریال «همسایهها» همزمان در «محله گلوبلبل» نیز کار میکند، گپی دوستانه با او زدهایم که در ادامه مشاهده میکنید.
نعیمه نظام دوست
درچند سال اخیر شما را بهعنوان بازیگر ژانر طنز میشناسیم چراکه در این نقشها بیشتر دیده شده و کار کردهاید، این روند تعمدی بوده یا پیشنهاداتی که به شما شده است همگی برای حضور در کارهای طنز بودهاند؟
من کار خود را از ابتدا با کار تئاتر سنتی، طنز وکمدی آغاز کردم، شروع فعالیتم در تلویزیون هم از سال ۷۲ با کاری طنز بهکارگردانی حسین فردرو بود که بعد از آن هم «ساعت خوش» را کار کردم؛ اما بعد از همه اینها وارد فضای جدی شدم و بسیاری از نقشهایی که ایفا کردم در قالبی کاملا جدی بودند. البته در این فواصل به کارهای پشتصحنهای هم مشغول بودم، تا اینکه از سال ۸۶ بهطور ناخودآگاه فضای کاریام تغییر کرد، چراکه پیشنهادهایی که برای بازی، چه در سینما و چه در تلویزیون داشتم همه با حالوهوای کمدی و طنز بودند و این باعث شد تا مسیر حرکتی من عوض شود. از طرفی احساس میکردم که چقدر حس خوبی است که بتوانی لبخند را بر لبان مردم بنشانی و آنها را شاد کنی. مردمی که کمتر شاد میشوند و کمتر میخندند، احساس کردم با این شرایط و اینگونه کارکردن یعنی با خنداندن مردم، بهتر میتوانم دین خود را ادا کنم. البته نمیدانم در این مسیر چقدر موفق بودهام، با شادکردن مردم حسوحال خوبی به خودم دست میدهد.
وجود این احساسات و تصمیمگیری برای انتخاب ژانری که در آن فعال هستید چقدر به روحیات ذاتی و خلقوخوی خودتان مربوط است؟ تا چهاندازه خودتان ذاتا طنازید؟
آدم بگوبخندی هستم و حسوحال شاد و شوخطبعی دارم اما همانطور که میدانید هریک از ما انسانها دارای درونیات مختص به خود هستیم و فضایی داریم که مخصوص خودمان است؛ شاید زمانی باشد که حال حرفزدن با کسی را هم نداشته باشیم، بسیاری از لحظات زندگی ما هم مانند بسیاری از انسانهاست؛ اما برخی افراد درونگرا هستند و خیلی کم میخندند و در اکثر مواقع که آنها را میبینی جدی هستند، اما من نه! اینطور نیستم و همیشه مشغول بگو بخندم، حتی اگر من را در کوچه و خیابان و فضای غیرکاری هم ببینید بههمین شکل هستم، سعی میکنم همیشه شاد باشم. حتی اگر بدترین مشکلات را هم داشته باشم، زمانی که سر لوکیشن حاضر میشوم تلاش میکنم شاد باشم و احساس خوبی را به اطرافیانم منتقل کنم. عقیده دارم زمان برای زندگی کوتاه است بنابراین وقتی میتوانیم دل آدمها را شاد کنیم... چرا که نه! این کار بهتری است.
برای حضور در سریال «همسایهها» چه مراحلی را پشتسر گذاشتید؟ قرار گرفتن در کنار بازیگران عرصه طنز که جزو حرفهایهای این ژانر محسوب میشوند چگونه است؟
با تعدادی از دوستان حاضر در این سریال مثل مهران غفوریان و جواد رضویان سابقه همکاری داشتم؛ چندینبار هم تا پای قرارداد برای همکاری با آرش معیریان در کارهای سینماییاش پیش رفته بودم که هیچکدام به سرانجام نرسیدند(حتی برای برخی قرارداد هم بسته شد اما لحظه آخر یا کار دیگری که در آن مشغول بودم اجازه نداد یا اتفاقات دیگر مانع همکاری شد)؛ بههمین خاطر اینبار که به من پیشنهاد حضور در سریال را دادند گفتند که بیا این طلسم را بشکنیم و با هم کار کنیم که من هم استقبال کردم و قرارداد بسته و شروع به کار کردیم اما اتفاقی برای معیریان افتاد که مجبور شدند به خاطر سلامتیشان از کار کنارهگیری کرده و مهران غفوریان جایگزین او شد.
کار با غفوریان چطور است؟
مهران غفوریان از دوستان و همکاران قدیمی من است و ما میبایست در این کار پشتیبان او میبودیم و از او حمایت میکردیم تا ادامه کار را نیز با او بهپیش ببریم.
پخش چند قسمت از «همسایهها» در شبکه دو سیما و انتقال آن به شبکه نسیم برای شما بهعنوان یکی از بازیگران سریال اتفاق خوشایندی بود؟
اولینبار این خبر را هنگام کار سر برنامه محله «محله گلوبلبل» شنیدم؛ در ابتدا باور نکردم و حال خوبی نداشتم؛ راستش من از شنیدن این خبر ناراحت شدم، درحالیکه بسیاری از دوستان از آن اتفاق استقبال کردند اما من نه! به این دلیل که شبکه یک و دو شبکههای ملی رسانه ما هستند، شما در هر کجای کشور که باشید امکان دسترسی به این دو شبکه را دارید اما در مورد شبکه نسیم اینطور نیست، من شبکه نسیم را ندارم؛ این شبکهها بهمثابه خانه ما هستند، زمانی که من کارم را شروع کردم همین دو شبکه وجود داشتند، این اتفاق مثل بیرونکردن ما از خانهمان بود و من کمی دلم شکست اما امیدوارم برای این سریال در شبکه نسیم هم اتفاقات خوبی بیفتد و کار مورد استقبال قرار بگیرد.
پیشنهاد همکاری و بازیگری از جانب شبکههای ماهوارهای و تلویزیونهای خارجی داشتید؟
بله! در همان آغاز جذب بازیگران، من جزو اولین کسانی بودم که برای همکاری تماس گرفتند اما من نپذیرفتم.
علت ردکردن این پیشنهاد چه بود؟
من قبول نکردم چون میخواهم در مملکت خودم کار کنم، چرا باید به آن شبکهها بروم!
نظرتان درخصوص کسانی که این پیشنهاد را قبول کردند و با این شبکهها پیوستند چیست؟
نظری در مورد آنها نمیدهم، به این دلیل که آن دوستان هم بهمعنای واقعی گرفتار بودند، برخی از آنها چند سالی بود که سر کاری نرفته و بیکار بودند (روی صحبت من با کسانی نیست که در این عرصه شناختهشده نیستند و به این شبکهها رفتهاند)، کسانی که جزو بازیگران معروف کشورمان بودند و پیشنهاد را قبول کردند گاهی برای خرج و مخارج زندگیشان با مشکل مواجه میشدند، بازیگر جز بازیگری کاری بلد نیست، چه کاری جز بازیگری میتواند انجام دهد، از طرفی مردم هم توقع ندارند یک بازیگر را در شغل دیگری ببینند، بهطورمثال یک بازیگر نمیتواند بهعنوان یک فروشنده در مغازهای فعالیت کند، بنا به همه این دلایل من نمیتوانم درباره آنها قضاوت کنم و البته این اجازه را هیچوقت به خودم نمیدهم، تا جایی که بتوانم خوبی افراد را میگویم و توانایی قضاوت کسی را ندارم، احساس میکنم من در حد و اندازهای نیستم که کسی را قضاوت کنم؛ همه ما بندگان خدا هستیم و این کار قشنگ نیست.
اگر در جریان باشید، هنرمندان و البته بازیگرانی در فضاهای مجازی و از طریق این شبکهها و حضور در مراسمهای مختلف برای خود منبع درآمدی درنظر گرفتهاند، شما چقدر با این اتفاق موافقید؟
بهنظر من مشارکت بازیگران در این فضاها کار بدی نیست، ممکن است مواقعی ما همزمان سر دو کار بوده و از آن طرف شش ماه هم بیکار باشیم، زندگی من بازیگر در این شش ماه خرج دارد، شاید با این اقدامات و فعالیتها در فضای مجازی منبع درآمدی وجود داشته باشد که باعث گذران زندگی آنها باشد البته اگر در آن زیادهروی نشود بد نیست.
آیا خودتان هم از این طریق درآمدی داشتید؟
خیر! تعداد افراد حاضر در صفحه اینستاگرام من واقعی هستند؛ بههمین تعدادی که هستند راضیام، احساس میکنم یکسری دوست جدید دارم اما هیچوقت در این فضا تجارت نکرده و درآمدزایی نداشتهام، ممکن است دوستی هدیهای به من داده باشد و من آن را در صفحهام قرار داده و تبلیغ کرده باشم اما هرگز در ازای گرفتن مبلغی از فضای مجازی و صفحهام استفاده نکردهام.
از کار در «محله گلوبلبل» هم بگویید.
کار در این برنامه همچنان ادامه دارد، احساس بسیار خوبی از حضور در آن دارم، علاقه زیادی به فضای عروسکی و دلی برنامه دارم که با هیچچیزی آن را عوض نمیکنم.
روند ساخت در ادامه بهشکلی است؟
همانطور که میدانید خانمها شریفینیا و خوئینیها بهکار اضافه شدند، بازیگران چهره و شناخته شده سینما و تلویزیون مهمان برنامه میشوند، بازیگران برای حضور در «محله گلوبلبل» استقبال بسیار خوبی دارند، من از این بابت خیلی خوشحالم که کارمان به جایی رسیده است که در ژانر کودک، بزرگان سینما و تلویزیون بهحضور در کنار ما علاقهمندند، این اتفاق برای ما حس خوبی را بههمراه دارد، خدا را شکر «محله گلوبلبل» مورد استقبال عموم قرار گرفته است و همه آن را دوست دارند و حتی کسانی که بچه ندارند، بیننده برنامه هستند.
چقدر از کار شما باقیمانده است؟
احتمالا تا آخر اردیبهشت سرکار هستیم. درپایان دوست دارم بگویم که امیدوارم مردم «همسایهها» را دوست داشته باشند و مورد استقبال قرار بگیرد، کاش مردم کار را ببینند و زودتر از موعد آن را قضاوت نکنند، اجازه دهند چند قسمتی از پخش کار بگذرد و بعد نظرات خود را ارائه کنند، بههرحال یک گروه زحمت میکشند؛ چه بد، چه خوب، بنابراین با چوب نقد بر سر آن نکوبند؛ کمی تحمل کنند شاید در ادامه بیشتر مورد استقبال قرار بگیرد و شاهد اتفاقات بهتری در آن باشیم و امیدوارم همگی در برابر مردم سربلند باشیم.