به گزارش شهدای ایران، یکی از شبهای اوایل آذر امسال مردی با پلیس تماس گرفت و از وقوع درگیری خونین میان چند مرد جوان در خیابان اتابک تهران خبر داد.
ماموران کلانتری با حضوردر آنجا مشاهده کردند دو جوان با ضربههای چاقو و چوب زخمی شده و کنار خیابان افتادهاند. ضاربان نیز پیش از حضور پلیس آنجا را ترک کردهاند.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات پلیسی برای دستگیری ضاربان آغاز شد تا اینکه ماموران یکی از آنها را به نام سلمان شناسایی و بازداشت کردند.
او در بازجویی اولیه گفت: در این درگیری حضور داشتم اما کسی را زخمی نکردم.
در ادامه مشخص شد، این درگیری به خاطر «نگاه چپ» بوده است. تحقیقات دراین باره ادامه داشت تا اینکه ماموران دو روز پیش و با گذشت 10 روز از وقوع این درگیری متوجه شدند یکی از مصدومان زنده مانده و دیگری به دلیل صدمات مرگ مغزی شده و خانوادهاش اعضای بدن او را اهدا کردهاند. با مرگ این جوان روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحلهای جدید شد و پرونده برای ادامه تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با دستور بازپرس سجاد منافیآذر، تحقیقات ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران در ارتباط با این جنایت آغاز شد .
پس از بهبود مجروح این درگیری، او همراه متهم بازداشتشده دیروز برای تحقیقات به شعبه سوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند.
ابتدا یکی از متهمان به قاضی پرونده گفت: من به عنوان مهمان به خانه سلمان رفته بودم. همسرش که به خانه آمد و مدعی شد چند مرد در خیابان مزاحم او شدهاند. دوستم برای بررسی ماجرا به خیابان آمد و مقتول و دوستانش را دید که حالت طبیعی نداشتند. آنها با هم درگیر شدند. من هم به خیابان رفتم تا مانع کتک خوردن دوستم شوم و او را به خانه بیاورم که با چند نفر از آنها درگیر شدم. این افرد مرا کتک زدند و حتی یکی از آنها با چوبدستی به سرم زد که بیهوش شدم. زمانی که به هوش آمدم سرم شکسته و در بیمارستان بودم. نمیدانم مرد جوان را چه کسی با ضربههای چاقو کشته است.
در ادامه متهم دیگر پرونده نیز به بازپرس جنایی گفت: گفتههای دوستم واقعیت دارد. زمانی که همسرم به خانه آمد و گفت افرادی در خیابان مزاحمش شدهاند، عصبانی شدم و به خیابان رفتم که دوستم نیز به دنبالم آمد. با آنها درگیر شدم و به مرد جوان و دوستانش اعتراض کردم که آنها به سمتم حمله کردند و کتکم زدند. زمانی که از دست آنها خلاص شدم به خانه بازگشتم و سنگ چاقو تیزکنی را برداشتم و بیرون آمدم. آنها چوبدستی، چاقو و قمه داشتند. در جریان درگیری، دوستم زخمی و بیهوش شد. من نفهمیدم چه کسی پسر جوان را زخمی کرد.
تحقیقات از آنها در حالی ادامه دارد که شاهدان و دوستان مقتول که در صحنه جنایت حضور داشتند، برای تحقیقات به دادسرا فراخوانده شدهاند.
تحقیق در خصوص صحت ادعای آنها ادامه دارد.