بعد از ۱۳ سال همچنان انگار نه رییس جمهور و نه وزیران او این را متوجه نشدهاند که نمیشود با لحن تند و با تهدید، دانشجو را آرام کرد.
به گزارش شهدای ایران، یکی از مواردی که مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان همواره بر آن اصرار دارند حفظ روحیه انتقادی آنهاست. مطالبه ای که ایشان در عمل هم نشان داده اند به شدت نسبت به آن مقید هستند و در برابر تندترین انتقادها هم با مهربانی و نگاهی پدرانه تلاش میکنند تا آن را بشنوند و درست ترین مواجهه را با آن داشته باشند.
ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودهاند:
«اصرار دارم بر این که جریان دانشجوئی و جنبش دانشجوئی موضع انتقادی خودش را حتماً حفظ کند. بههیچوجه توصیهی ما این نیست که شما انتقاد نکنید. خب، چه کار کنیم که این انتقاد، تکمیل کنندهی پازل دشمن نباشد؟ روی این مسئله فکر کنید. نه اینکه بگوئیم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است، با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است، منافات دارد؛ نه، خب خود شما هم گفتید؛ من انتقاد کردم، در همهی دنیا نقل هم شد؛ اما هیچ کس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات مدیریت اجرائی یا تقنینی کشور دارد اقدام میکند. خب، شما هم همین جور انتقاد کنید. بنابراین انتقاد کردن میتواند به شکلی انجام بگیرد که بههیچوجه مقصود دشمن را برآورده نکند و به تعبیری که ما عرض کردیم، پازل دشمن را تکمیل نکند.»
تاریخ تکرار میشود
۱۳ سال پیش و در روز ۱۶ آذر وقتی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران با انتقاد شدید دانشجویان مواجه شد، نتوانست این نقدها را بپذیرد و با لحنی تند آنها را تهدید به اخراج کرد. همین عدم وجود نقدپذیری هم باعث شد تا نقد از شکل علمی به سوی احساسی شدن برود و از شکل نقد خارج شود. جایی که یکطرف هو میکرد و طرف دیگر سعی داشت تا با خشم و تهدید طرف مقابلش را ساکت کند. در نهایت هم رئیس جمهور وقت دانشجویان را تهدید کرد که «كاري نكنيد كه بگويم بيرونتان كنند. آدم باشيد.»!!
حالا و بعد از ۱۳ سال همچنان انگار نه رییس جمهور و نه وزیران او این را متوجه نشده اند که نمیشود با لحن تند و با تهدید، دانشجو را آرام کرد. انگار هنوز متوجه نشده اند که روحیه نقد پذیری از اجزاء جدانشدنی دانشجوست و پاسخش را صرفا با منطق و استدلال میخواهد.
چند روز پیش و در روز ۱۶ آذر وقتی حسن روحانی در مواجهه با دانشجویان، با انتقادات تندی مواجه شد او نیز نتوانست برخورد مناسبی با این گروه داشته باشد و اگرچه تلاش کرد تا خود را کنترل کند اما همچنان شیوه سخن گفتنش نشان میداد که دارد به سختی خود را کنترل میکند و تلاش دارد تا اینبار از " به جهنم" و " بی شناسنامه" و " جیب بر" و... استفاده نکند.
حمله گاز انبری وزیر ارشاد به دانشجویان
رگههای امنیتی بروز میکند: وقتی وزیر ارشاد عنان از کف میدهد
اما بدتر از آن وقتی بود که وزیر ارشاد او چند روز بعد از آن سخنرانی در مطلبی که به عنوان سرمقاله روزنامه دولت منتشر شد، دیگر نتوانست روحیه امنیتی خود را مخفی کند و با حمله گازانبری به دانشجویان تلاش کرد تا از رییسش دفاع کند.
صالحی امیری که تلاش زیادی کرده بود تا در عوض سوابق امنیتی خود، در مشارکت با فلان استاد و بهمان کارشناس فرهنگی، جامه ای فرهنگی برای خود بدوزد در یادداشتش نوشته بود:
معتقدم تاریخ قضاوت خواهد کرد که روحانی کشور را از جنگ و تحریم و فساد نجات داد، آن هم در عصر افول اخلاق که انگ زنی و بداخلاقی سکه رایج بود.
اما کاش صالحی امیری-وزیر محترم ارشاد دولت روحانی، فقط و فقط دوباره یادش می آمد که همین ناجی اخلاق و مخالف انگ زنی، تا کنون مخالفانش را با چه الفاظی خطاب کرده و چه انگ هایی به آنها زده است. شاید مرورش برای جناب امیری به ایشان ثابت کند که احتمالا دارند از شخص دیگری سخن میگویند.
نسبت دادن انگ ها و القاب متعدد توسط رییس جمهور به منتقدانش:
بی شناسنامه-کاسب تحریم-جیب بر-بی دین-بی قانون-تازه به دوران رسیده-تخریبگر- اقلیت کم سواد—افراطی- حامی شکاف قومیتی-دروغ پراکن- ترسو- بزدل- بروید به جهنم-عقب مانده- منتقد فاسد-در فساد غوطه ور- هوچی باز و کودک- کار خراب کن-خجل زده ها-دنیا ندیده- متوهم-بیکار....۴۹ مورد لقبی که هرکدام اگر توسط شخص دیگری جز رییس جمهور مورد استفاده قرار میگرفت، بی شک نشان بی اخلاقی و ... بر پیشانیش مینشست و هزار مقاله و نقد در باره او و شیوه سخن گفتنش مینوشتند
صالحی امیری در بخشی دیگر از یادداشتش نوشته است:
حرکت در مسیر اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط چارچوب نظری دکتر روحانی به شمار میرود.
متاسفانه باز هم گویا وزیر ارشاد یادشان رفته است که دکتر روحانی آنقدر از افراط و تفریط پرهیز داشتند!! که حتی آب خوردن مردم و آلودگی هوا و هزار چیز با ربط و بیربط دیگر را به برجام گره زدند و چنان وانمود میکردند که اگر برجام به فرجام نرسد حتی باید نگران آب خوردن مردم هم بود. ادعایی که پس از چند ماه و با ترک برداشتن پایه های توافق معلوم شد صرفا بزرگ نمایی و آگراندیسمان کردن واقعیت بوده است. بزرگنمایی عجیبی که باعث شد ایران در ازای دستاوردی به اندازه "هیچ" بسیاری از تلاشهای دانشمندان هسته ای خود را نادیده بگیرد و تلخ، به تماشای از میان رفتنشان بنشیند.
عجیب ترین بخش مقاله صالحی امیری، جایی است که دیگر عنان از کف میدهد و هرچقدر تلاش کرده تا ظاهر آراسته و شیکی برای خود و قلمش بسازد، همه را خراب میکند و تیزی قلمش دانشگاه را عرصه بداخلاقی حرکتهای افراطی و تفریطی و تاخت و تاز غیرمنصفانه علیه دولت مینامد. قلمی که آنقدر تند میشود که از آن پس شاید تنها با معذرت خواهی وزیر ارشاد بشود نادیده اش گرفت.
وزیر محترم ارشاد، روحانی را به بزرگانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید مفتح و منتقدان دولت را که اینجا دانشجویان هستند غیرمستقیم به فرقه رجوی و گروهک فرقان تشبیه می کند.
حالا و با این اوصاف اینکه چگونه میشود از وزیر امنیتی دولت اعتدال که تلاش دارد تا خود را فرهنگی نشان دهد این را پذیرفت که چنان تند و بی پروا دانشجویان کشور را خطاب کند. دانشجویانی که مقام معظم رهبری همواره آنها را به حفظ روحیه انتقادیشان توصیه کردهاند و خود ایشان نیز در دیدارهای دانشجویی، با روی گشاده و آغوش باز پذیرای اساسیترین نقدها بوده و هستند.
*مشرق
ایشان در دیدار با دانشجویان فرمودهاند:
«اصرار دارم بر این که جریان دانشجوئی و جنبش دانشجوئی موضع انتقادی خودش را حتماً حفظ کند. بههیچوجه توصیهی ما این نیست که شما انتقاد نکنید. خب، چه کار کنیم که این انتقاد، تکمیل کنندهی پازل دشمن نباشد؟ روی این مسئله فکر کنید. نه اینکه بگوئیم تکمیل پازل دشمن که یک امر منفی است، با لزوم انتقاد که یک امر مثبت است، منافات دارد؛ نه، خب خود شما هم گفتید؛ من انتقاد کردم، در همهی دنیا نقل هم شد؛ اما هیچ کس در دنیا ادعا نخواهد کرد که فلانی علیه نظام اسلامی یا فرض کنید که علیه تشکیلات مدیریت اجرائی یا تقنینی کشور دارد اقدام میکند. خب، شما هم همین جور انتقاد کنید. بنابراین انتقاد کردن میتواند به شکلی انجام بگیرد که بههیچوجه مقصود دشمن را برآورده نکند و به تعبیری که ما عرض کردیم، پازل دشمن را تکمیل نکند.»
تاریخ تکرار میشود
۱۳ سال پیش و در روز ۱۶ آذر وقتی سید محمد خاتمی در دانشگاه تهران با انتقاد شدید دانشجویان مواجه شد، نتوانست این نقدها را بپذیرد و با لحنی تند آنها را تهدید به اخراج کرد. همین عدم وجود نقدپذیری هم باعث شد تا نقد از شکل علمی به سوی احساسی شدن برود و از شکل نقد خارج شود. جایی که یکطرف هو میکرد و طرف دیگر سعی داشت تا با خشم و تهدید طرف مقابلش را ساکت کند. در نهایت هم رئیس جمهور وقت دانشجویان را تهدید کرد که «كاري نكنيد كه بگويم بيرونتان كنند. آدم باشيد.»!!
حالا و بعد از ۱۳ سال همچنان انگار نه رییس جمهور و نه وزیران او این را متوجه نشده اند که نمیشود با لحن تند و با تهدید، دانشجو را آرام کرد. انگار هنوز متوجه نشده اند که روحیه نقد پذیری از اجزاء جدانشدنی دانشجوست و پاسخش را صرفا با منطق و استدلال میخواهد.
چند روز پیش و در روز ۱۶ آذر وقتی حسن روحانی در مواجهه با دانشجویان، با انتقادات تندی مواجه شد او نیز نتوانست برخورد مناسبی با این گروه داشته باشد و اگرچه تلاش کرد تا خود را کنترل کند اما همچنان شیوه سخن گفتنش نشان میداد که دارد به سختی خود را کنترل میکند و تلاش دارد تا اینبار از " به جهنم" و " بی شناسنامه" و " جیب بر" و... استفاده نکند.
حمله گاز انبری وزیر ارشاد به دانشجویان
رگههای امنیتی بروز میکند: وقتی وزیر ارشاد عنان از کف میدهد
اما بدتر از آن وقتی بود که وزیر ارشاد او چند روز بعد از آن سخنرانی در مطلبی که به عنوان سرمقاله روزنامه دولت منتشر شد، دیگر نتوانست روحیه امنیتی خود را مخفی کند و با حمله گازانبری به دانشجویان تلاش کرد تا از رییسش دفاع کند.
صالحی امیری که تلاش زیادی کرده بود تا در عوض سوابق امنیتی خود، در مشارکت با فلان استاد و بهمان کارشناس فرهنگی، جامه ای فرهنگی برای خود بدوزد در یادداشتش نوشته بود:
معتقدم تاریخ قضاوت خواهد کرد که روحانی کشور را از جنگ و تحریم و فساد نجات داد، آن هم در عصر افول اخلاق که انگ زنی و بداخلاقی سکه رایج بود.
اما کاش صالحی امیری-وزیر محترم ارشاد دولت روحانی، فقط و فقط دوباره یادش می آمد که همین ناجی اخلاق و مخالف انگ زنی، تا کنون مخالفانش را با چه الفاظی خطاب کرده و چه انگ هایی به آنها زده است. شاید مرورش برای جناب امیری به ایشان ثابت کند که احتمالا دارند از شخص دیگری سخن میگویند.
نسبت دادن انگ ها و القاب متعدد توسط رییس جمهور به منتقدانش:
بی شناسنامه-کاسب تحریم-جیب بر-بی دین-بی قانون-تازه به دوران رسیده-تخریبگر- اقلیت کم سواد—افراطی- حامی شکاف قومیتی-دروغ پراکن- ترسو- بزدل- بروید به جهنم-عقب مانده- منتقد فاسد-در فساد غوطه ور- هوچی باز و کودک- کار خراب کن-خجل زده ها-دنیا ندیده- متوهم-بیکار....۴۹ مورد لقبی که هرکدام اگر توسط شخص دیگری جز رییس جمهور مورد استفاده قرار میگرفت، بی شک نشان بی اخلاقی و ... بر پیشانیش مینشست و هزار مقاله و نقد در باره او و شیوه سخن گفتنش مینوشتند
صالحی امیری در بخشی دیگر از یادداشتش نوشته است:
حرکت در مسیر اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط چارچوب نظری دکتر روحانی به شمار میرود.
متاسفانه باز هم گویا وزیر ارشاد یادشان رفته است که دکتر روحانی آنقدر از افراط و تفریط پرهیز داشتند!! که حتی آب خوردن مردم و آلودگی هوا و هزار چیز با ربط و بیربط دیگر را به برجام گره زدند و چنان وانمود میکردند که اگر برجام به فرجام نرسد حتی باید نگران آب خوردن مردم هم بود. ادعایی که پس از چند ماه و با ترک برداشتن پایه های توافق معلوم شد صرفا بزرگ نمایی و آگراندیسمان کردن واقعیت بوده است. بزرگنمایی عجیبی که باعث شد ایران در ازای دستاوردی به اندازه "هیچ" بسیاری از تلاشهای دانشمندان هسته ای خود را نادیده بگیرد و تلخ، به تماشای از میان رفتنشان بنشیند.
عجیب ترین بخش مقاله صالحی امیری، جایی است که دیگر عنان از کف میدهد و هرچقدر تلاش کرده تا ظاهر آراسته و شیکی برای خود و قلمش بسازد، همه را خراب میکند و تیزی قلمش دانشگاه را عرصه بداخلاقی حرکتهای افراطی و تفریطی و تاخت و تاز غیرمنصفانه علیه دولت مینامد. قلمی که آنقدر تند میشود که از آن پس شاید تنها با معذرت خواهی وزیر ارشاد بشود نادیده اش گرفت.
وزیر محترم ارشاد، روحانی را به بزرگانی همچون شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید مفتح و منتقدان دولت را که اینجا دانشجویان هستند غیرمستقیم به فرقه رجوی و گروهک فرقان تشبیه می کند.
حالا و با این اوصاف اینکه چگونه میشود از وزیر امنیتی دولت اعتدال که تلاش دارد تا خود را فرهنگی نشان دهد این را پذیرفت که چنان تند و بی پروا دانشجویان کشور را خطاب کند. دانشجویانی که مقام معظم رهبری همواره آنها را به حفظ روحیه انتقادیشان توصیه کردهاند و خود ایشان نیز در دیدارهای دانشجویی، با روی گشاده و آغوش باز پذیرای اساسیترین نقدها بوده و هستند.
*مشرق