اگر بخواهیم در یک جمله مشاور غرب آسیای رئیسجمهور منتخب آمریکا را معرفی کنیم، باید او را جنایتکاری بدانیم که از کشتار هولناک صبرا و شتیلا، پلی برای رسیدن به ترامپ و کاخ سفید ساخت.
به گزارش شهدای ایران،بی شک «دانلد ترامپ» بخش اعظم پیروزی جنجالی و غافلگیرکنندهاش در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا را مدیون تیم مشاوران و دوستان نزدیک خویش است.
ولید فارس کیست؟
«وليد فارس»، استاد آمریکایی – لبنانی الاصل دانشگاه دفاع ملی آمریکا و پژوهشگر، وکیل و کارشناس «تروریسم جهانی» و «امور خاورمیانه» که طی سال های 2003 تا 2006 میلادی به عنوان کارشناس پدیده «تروریسم» در شبکه «ان بی سی» آمریکا و از سال 2007 میلادی به عنوان کارشناس غرب آسیا و پدیده تروریسم در شبکه «فاکس نیوز» آمریکا مشغول کار بود، روز 24 دسامبر سال 1957 در بیروت به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در این شهر پشت سر گذاشت.
در میان این افراد و شخصیت ها 5 نفر (كليان کانوی، مسئول ستاد تبلیغات انتخاباتی ترامپ و استیو بانون، مدیر اجرایی ستاد تبلیغات انتخاباتی ترامپ و جف سشنز، مشاور امنیت ملی ستاد تبلیغات انتخاباتی ترامپ و ایوانکا ترامپ، دختر دانلد ترامپ و سرانجام «وليد فارس»، مشاور مبارزه با تروریسم ترامپ) بارزتر و برجسته تر از دیگران نشان دادند و براساس اطلاعات موجود و اخبار انتشار یافته مناصب حساس و مهمی را در دولت آینده آمریکا برعهده خواهند داشت و در این میان این 5 شخصیت، «ولید فارس» به این جهت که قرار است، سمت مشاور ترامپ در منطقه غرب آسیا را برعهده بگیرد، مورد توجه بسیاری از رسانه ها و محافل منطقه ای قرار گرفته است.
پس از پایان تحصیلات مقدماتی در مدرسه مسیحیان بیروت، «ولید فارس» سریانی الاصل و مارونی مذهب تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق و علوم سیاسی و همچنین جامعه شناسی در دانشگاه های لبنان به پایان رساند. پس از آن راهی پاریس شد و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه حقوق بین الملل فرانسه و پس از آن با سفر به آمریکا مدرک دکترایش را از دانشگاه «میامی» در رشته مطالعات راهبردی و روابط بین الملل دریافت کرد.
وی که به زبان های فارسی، عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط کاملی دارد، پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در بیروت به وکالت و قلم زدن در چندین نشریه و هفته نامه عربی مشغول شد. در این دوره فارس دو مجله به نام های «صوت المشرق» (صدای شرق) و حزب «الديمقراطي الاشتراكي المسيحي» (سوسیال دموکرات مسیحی ) را منتشر می کرد که موضوعات مورد بحث در آنها صرفا بر وضعیت مسیحیان لبنان و آینده آنها متمرکز بود.در سال 1979 میلادی پس از انتشار اولین کتابش که در آن به قضیه نزاع هویت ها و تمدن ها در لبنان پرداخته بود، موفق شد، در مطبوعات عربی و فرامنطقه ای قلم بزند. در این سال ها وی در همایش ها و نشست ها و کنفرانس های منطقه ای و بین المللی بی شماری شرکت کرد و طی آنها به بحث و تبادل نظر درباره موضوعات و مسائل روز با اندیشمندان و اسلامگرایان بنیادگرای منطقه پرداخت.
رهاورد فعالیت سیاسی وی در این دوره در حزب «القوات» به رهبری «سمیر جعجع»، تاسیس «الاتحاد الديمقراطي الاجتماعي المسيحي» (سندیکای دموکراتیک اجتماعی مسیحیان) لبنان بود تا برای اولین بار موضوع جدایی دو طایفه مسیحی و مسلمان لبنان را مطرح کند. ایده ای که بی پروا و شفاف در دومین کتابش که در سال 1982 میلادی منتشر شد، تحت عنوان «اندیشه مسیحی لبنانی دموکراتیک در مقابل حل و جذب در جامعه عربی» از آن سخن گفته بود و موجب شد، او در تالیفات دیگرش جرات یافته، مدعی شود، مسیحیان لبنان هویت عربی نداشته، بلکه مشخصا دارای هویت مسیحی – لبنانی هستند.
رهاورد فعالیت سیاسی وی در این دوره در حزب «القوات» به رهبری «سمیر جعجع»، تاسیس «الاتحاد الديمقراطي الاجتماعي المسيحي» (سندیکای دموکراتیک اجتماعی مسیحیان) لبنان بود تا برای اولین بار موضوع جدایی دو طایفه مسیحی و مسلمان لبنان را مطرح کند. ایده ای که بی پروا و شفاف در دومین کتابش که در سال 1982 میلادی منتشر شد، تحت عنوان «اندیشه مسیحی لبنانی دموکراتیک در مقابل حل و جذب در جامعه عربی» از آن سخن گفته بود و موجب شد، او در تالیفات دیگرش جرات یافته، مدعی شود، مسیحیان لبنان هویت عربی نداشته، بلکه مشخصا دارای هویت مسیحی – لبنانی هستند.
مستندات موجود تاکید می کند که فارس در این سال ها مسئولیت آموزش اعتقادی و فکری گروه های شبه نظامی لبنانی را برعهده داشت که جنگ و نبرد مسیحیان با مسلمانان و دروزی های لبنان را توجیه کرده و به شدت بر طرح افراطی جدایی مسیحیان لبنان از دیگر طوایف این کشور و تشکیل دولتی مستقل برای مسیحیان پافشاری می کرد.
در این راستا، تصویری از فارِس منتشر شده که نشان می دهد، وی در سال 1986 میلادی به عنوان سخنگوی رسمی حزب «القوات» لبنان در یک کنفرانس مطبوعاتی حضور دارد، حزبی که پدر خوانده و مامن و پناهگاه تمام گروه های شبه نظامی مسیحی متهم به ارتکاب جنایت های ضد بشری طی جنگ داخلی لبنان هستند.
فارِس در سال 1990 میلادی در سن 58 سالگی و پس از آغاز جنگ داخلی لبنان و زمانی که متوجه شد، از سوی دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی سوریه به جرم دست داشتن در شعله ور شدن این جنگ دست داشته، از طریق سرزمین های اشغالی و با همکاری مقامات رژیم صهیونیستی به آمریکا فرار کرد تا در این کشور با تدریس در دانشگاه هایی همچون فلوريدا و ميامی مشغول و نگارش گزارش های مورد نیاز کنگره آمریکا، پارلمان اروپا و شورای امنیت سازمان ملل در موضوعات مرتبط با امنیت ملی، سازمان های جامعه مدنی، دموکراسی و نزاع های منطقه ای در غرب آسیا، سرپوشی موقت بر پیشینه جنایت بارش بگذارد.
تجارب به دست آمده طی این سال ها، در کنار تحولات سیاسی و امنیتی رخ داده پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر در عرصه بین الملل موجب شد، فارِس پس از این حملات به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه غرب آسیا در صحنه حاضر شود، علاوه بر اینکه وی به مراکز مطالعاتی، تحقیقاتی و رسانه های آمریکایی مشاوره سیاسی نیز می داد.
رابطه نزدیک با رژیم صهیونیستی
همان گونه که گفته شد، ولید فارس تنها با کمک مقامات صهیونیستی و سرزمین های اشغالی بود که توانست، از لبنان فرار کند. در حالی که گزارش ها تاکید می کند، وی نه تنها مدتی را در سرزمین های اشغالی سپری کرد، بلکه روابط نزدیکی نیز با سران این رژیم برقرار و چند بار نیز به فلسطین اشغالی سفر کرد و اطلاعات امنیتی و گزارش های اطلاعاتی محرمانه ای را در اختیار سران این رژیم قرار بوده بود.
براساس این گزارش ها وی در سال 1996 میلادی طی پژوهشی که برای کابینه وقت رژیم صهیونیستی تحت عنوان «سیاست جایگزین اسرائیل در لبنان» به تشریح و تبیین بهترین راهبردها و کارآمدترین ابزارهای جایگزین برای تعامل با مقاومت حزب الله در جنوب لبنان و اداره این بخش از لبنان می پردازد. وی در این طرح دیدگاه ها و خط مشی های خود از مدیریت جنگ در جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی را تشریح و ترسیم می کند، دیدگاه ها و خط مشی های ارائه شده در طرح فارس چنان غیر انسانی و خشونت آمیز هستند که تاکنون به ذهن تندروترین صهیونیست ها نیز خطور نکرده است.
افزون بر آن باید او را یکی از موسسان اصلی سازمان اسرائیلی موسوم به «جبهه الدفاع عن الديمقراطيات» (جبهه دفاع از دموکراسی ها) و تامین منابع مالی این سازمان به شمار آورد.
ولید فارس همچنین با گروه صهیونیستی و افراط گرای موسوم به گروه «آکت» همکاری تنگاتنگی داشت، گروهی که فعالیت های ضد اسلامی اش و اقداماتش علیه مسلمانان بسیار مشهور است.
همکاری ولید فارس با افراط گرایان صهیونیست به این جا ختم نمی شود، چون وی رابطه بسیار نزدیکی با شرکت صهیونیستی ساخت و تولید فیلم «کلاریون فاند» داشت و نقشی اساسی و بسیار مهم در فعالیت های این شرکت ایفا می کرد، شرکتی که نشریه «آتلانیتک» آن را افراط گراترین جنبش یهودی – صهیونیستی معرفی می کند که تاریخ منطقه به خود دیده است و فارس در دو فیلم منتشر شده از این شرکت به نام های «الجهاد الثالث» (جهاد سوم) و «إيرانيوم» (اورانیوم) و ده ها فیلم دیگر انتشار یافته از سوی کلاریون فاند از جمله فیلمی که در آن «باراک اوباما» پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تهدید می کند و به وی هشدار می دهد، مشاهده می شود.
وی همچنین در مصاحبه با یکی از کارگردانان صهیونیست شرکت، خواستار براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران حتی با استفاده از زور و خشونت می شود.
وی را باید مهندس و طراح قطعنامه 1559 سازمان ملل متحد در دوره ریاست جمهوری «جرج بوش» و جاده صاف کن تصویب آن دانست که تحسین و ستایش ترامپ را بر انگیخته و در واکنش به آن تاکید کرده بود که دولت به تمام این قطعنامه ها و مصوبات که بر خلع سلاح مقاومت لبنان تاکید دارند، پایبند است.
جنایتکاری در پوشش کارشناس
از زمان فرار ولید فارس از لبنان در سال 1990 میلادی به آمریکا که ارتش و نیروهای مسلح سوریه موفق شده بودند، پس از 15 سال جنگ و درگیری بین گروه های سیاسی و شبه نظامی لبنانی کنترل و اداره کشور لبنان را در دست گیرند، وی خود را کارشناس امنیت ملی و مبارزه با تروریسم معرفی کرد و در پوشش این عنوان موفق شد، در دوایر حکومتی و رسمی آمریکا و جناح اسلام هراسی حزب جمهوری خواه این کشور نفوذ کند و دامنه فعالیت های خود را گسترش دهد.
نگاهی به مواضع و دیدگاه های ولید فارس
ولید فارس به دیدگاه های ضد اسلامی و اسلام هراسانه اش مشهور است و آنها را بخشی از توطئه جهانی می داند که باید با آن را از طریق مبارزه با اسلامگرایی و اسلامگرایان مبارزه کرد.
در این راستا، او پس از انتقادات تند از اخوان المسلمین، تاکید کرد، درصدد تقدیم پیش نویس قانونی به کنگره است که در صورت تصویب این جماعت در فهرست گروه های تروریستی آمریکا درج می شود.
فارس یکی از معروف ترین چهره های اسلام ستیز منطقه است و طی سال های گذشته سرمایه گذاری های کلانی روی پروژه اسلام هراسی انجام داده و چه بسا همین حس مشترک است که فارس را به ترامپ تا این اندازه نزدیک کرده است.
دیدگاه های بسیار افراط گرای فارس نسبت به مسلمانان موجب شده تا «پل پیلار»، از روسای اسبق سازمان سیا نسبت به مشاوره هایش به ترامپ و تاثیر گذاری بر تصمیمات رئیس جمهوری جدید آمریکا هشدار دهد.
ولید فارس را باید از جمله حامیان رژیم صهیونیستی و تصفیه قضیه فلسطینی شمرد که پس از فرار از لبنان مدتی میهمان صهیونیست های ساکن سرزمین های اشغالی بود.
طی اقامت در آمریکا نیز مدیر اجرایی طرح WLO برای قانع کردن رژیم صهیونیستی به ادامه حمایت از گروه های شبه نظامی وابسته به جعجع جهت ادامه حمایت از آنها در پروسه مبارزه حزب الله در جنوب لبنان بود. به این ترتیب به راحتی می توان دیدگاه ها و مواضع اسلام ستیزانه فارس در قبال جمهوری اسلامی ایران را پیشگویی کرد.
فارس – ترامپ
با توجه به شرح حالی که از ولید فارس تقدیم شد و بی تجربگی و عدم اشراف ترامپ بر عرصه سیاسی در سطوح مختلف منطقه ای و بین المللی این بیم وجود دارد که با تاثیر بر مواضع و دیدگاه های افراطی ترامپ موجب تشدید اسلام ستیزی وی شود.
به همین دلیل احتمال تشدید درگیری ها و بحران ها و نزاع های طایفه ای و مذهبی در منطقه بیش از هر زمان دیگری مطرح است که مهمترین بازتاب آن افزایش عملیات های تروریستی و انتحاری گروه های تکفیری و گسترش دامنه آنها به حدی است که تمام کشورهای جهان از جمله آمریکا را شامل شود.
* مشرق
ولید فارس کیست؟
«وليد فارس»، استاد آمریکایی – لبنانی الاصل دانشگاه دفاع ملی آمریکا و پژوهشگر، وکیل و کارشناس «تروریسم جهانی» و «امور خاورمیانه» که طی سال های 2003 تا 2006 میلادی به عنوان کارشناس پدیده «تروریسم» در شبکه «ان بی سی» آمریکا و از سال 2007 میلادی به عنوان کارشناس غرب آسیا و پدیده تروریسم در شبکه «فاکس نیوز» آمریکا مشغول کار بود، روز 24 دسامبر سال 1957 در بیروت به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در این شهر پشت سر گذاشت.
در میان این افراد و شخصیت ها 5 نفر (كليان کانوی، مسئول ستاد تبلیغات انتخاباتی ترامپ و استیو بانون، مدیر اجرایی ستاد تبلیغات انتخاباتی ترامپ و جف سشنز، مشاور امنیت ملی ستاد تبلیغات انتخاباتی ترامپ و ایوانکا ترامپ، دختر دانلد ترامپ و سرانجام «وليد فارس»، مشاور مبارزه با تروریسم ترامپ) بارزتر و برجسته تر از دیگران نشان دادند و براساس اطلاعات موجود و اخبار انتشار یافته مناصب حساس و مهمی را در دولت آینده آمریکا برعهده خواهند داشت و در این میان این 5 شخصیت، «ولید فارس» به این جهت که قرار است، سمت مشاور ترامپ در منطقه غرب آسیا را برعهده بگیرد، مورد توجه بسیاری از رسانه ها و محافل منطقه ای قرار گرفته است.
پس از پایان تحصیلات مقدماتی در مدرسه مسیحیان بیروت، «ولید فارس» سریانی الاصل و مارونی مذهب تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق و علوم سیاسی و همچنین جامعه شناسی در دانشگاه های لبنان به پایان رساند. پس از آن راهی پاریس شد و مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه حقوق بین الملل فرانسه و پس از آن با سفر به آمریکا مدرک دکترایش را از دانشگاه «میامی» در رشته مطالعات راهبردی و روابط بین الملل دریافت کرد.
وی که به زبان های فارسی، عربی، فرانسه و انگلیسی تسلط کاملی دارد، پس از پایان تحصیلات دانشگاهی در بیروت به وکالت و قلم زدن در چندین نشریه و هفته نامه عربی مشغول شد. در این دوره فارس دو مجله به نام های «صوت المشرق» (صدای شرق) و حزب «الديمقراطي الاشتراكي المسيحي» (سوسیال دموکرات مسیحی ) را منتشر می کرد که موضوعات مورد بحث در آنها صرفا بر وضعیت مسیحیان لبنان و آینده آنها متمرکز بود.در سال 1979 میلادی پس از انتشار اولین کتابش که در آن به قضیه نزاع هویت ها و تمدن ها در لبنان پرداخته بود، موفق شد، در مطبوعات عربی و فرامنطقه ای قلم بزند. در این سال ها وی در همایش ها و نشست ها و کنفرانس های منطقه ای و بین المللی بی شماری شرکت کرد و طی آنها به بحث و تبادل نظر درباره موضوعات و مسائل روز با اندیشمندان و اسلامگرایان بنیادگرای منطقه پرداخت.
رهاورد فعالیت سیاسی وی در این دوره در حزب «القوات» به رهبری «سمیر جعجع»، تاسیس «الاتحاد الديمقراطي الاجتماعي المسيحي» (سندیکای دموکراتیک اجتماعی مسیحیان) لبنان بود تا برای اولین بار موضوع جدایی دو طایفه مسیحی و مسلمان لبنان را مطرح کند. ایده ای که بی پروا و شفاف در دومین کتابش که در سال 1982 میلادی منتشر شد، تحت عنوان «اندیشه مسیحی لبنانی دموکراتیک در مقابل حل و جذب در جامعه عربی» از آن سخن گفته بود و موجب شد، او در تالیفات دیگرش جرات یافته، مدعی شود، مسیحیان لبنان هویت عربی نداشته، بلکه مشخصا دارای هویت مسیحی – لبنانی هستند.
رهاورد فعالیت سیاسی وی در این دوره در حزب «القوات» به رهبری «سمیر جعجع»، تاسیس «الاتحاد الديمقراطي الاجتماعي المسيحي» (سندیکای دموکراتیک اجتماعی مسیحیان) لبنان بود تا برای اولین بار موضوع جدایی دو طایفه مسیحی و مسلمان لبنان را مطرح کند. ایده ای که بی پروا و شفاف در دومین کتابش که در سال 1982 میلادی منتشر شد، تحت عنوان «اندیشه مسیحی لبنانی دموکراتیک در مقابل حل و جذب در جامعه عربی» از آن سخن گفته بود و موجب شد، او در تالیفات دیگرش جرات یافته، مدعی شود، مسیحیان لبنان هویت عربی نداشته، بلکه مشخصا دارای هویت مسیحی – لبنانی هستند.
مستندات موجود تاکید می کند که فارس در این سال ها مسئولیت آموزش اعتقادی و فکری گروه های شبه نظامی لبنانی را برعهده داشت که جنگ و نبرد مسیحیان با مسلمانان و دروزی های لبنان را توجیه کرده و به شدت بر طرح افراطی جدایی مسیحیان لبنان از دیگر طوایف این کشور و تشکیل دولتی مستقل برای مسیحیان پافشاری می کرد.
در این راستا، تصویری از فارِس منتشر شده که نشان می دهد، وی در سال 1986 میلادی به عنوان سخنگوی رسمی حزب «القوات» لبنان در یک کنفرانس مطبوعاتی حضور دارد، حزبی که پدر خوانده و مامن و پناهگاه تمام گروه های شبه نظامی مسیحی متهم به ارتکاب جنایت های ضد بشری طی جنگ داخلی لبنان هستند.
فارِس در سال 1990 میلادی در سن 58 سالگی و پس از آغاز جنگ داخلی لبنان و زمانی که متوجه شد، از سوی دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی سوریه به جرم دست داشتن در شعله ور شدن این جنگ دست داشته، از طریق سرزمین های اشغالی و با همکاری مقامات رژیم صهیونیستی به آمریکا فرار کرد تا در این کشور با تدریس در دانشگاه هایی همچون فلوريدا و ميامی مشغول و نگارش گزارش های مورد نیاز کنگره آمریکا، پارلمان اروپا و شورای امنیت سازمان ملل در موضوعات مرتبط با امنیت ملی، سازمان های جامعه مدنی، دموکراسی و نزاع های منطقه ای در غرب آسیا، سرپوشی موقت بر پیشینه جنایت بارش بگذارد.
تجارب به دست آمده طی این سال ها، در کنار تحولات سیاسی و امنیتی رخ داده پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر در عرصه بین الملل موجب شد، فارِس پس از این حملات به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه غرب آسیا در صحنه حاضر شود، علاوه بر اینکه وی به مراکز مطالعاتی، تحقیقاتی و رسانه های آمریکایی مشاوره سیاسی نیز می داد.
رابطه نزدیک با رژیم صهیونیستی
همان گونه که گفته شد، ولید فارس تنها با کمک مقامات صهیونیستی و سرزمین های اشغالی بود که توانست، از لبنان فرار کند. در حالی که گزارش ها تاکید می کند، وی نه تنها مدتی را در سرزمین های اشغالی سپری کرد، بلکه روابط نزدیکی نیز با سران این رژیم برقرار و چند بار نیز به فلسطین اشغالی سفر کرد و اطلاعات امنیتی و گزارش های اطلاعاتی محرمانه ای را در اختیار سران این رژیم قرار بوده بود.
براساس این گزارش ها وی در سال 1996 میلادی طی پژوهشی که برای کابینه وقت رژیم صهیونیستی تحت عنوان «سیاست جایگزین اسرائیل در لبنان» به تشریح و تبیین بهترین راهبردها و کارآمدترین ابزارهای جایگزین برای تعامل با مقاومت حزب الله در جنوب لبنان و اداره این بخش از لبنان می پردازد. وی در این طرح دیدگاه ها و خط مشی های خود از مدیریت جنگ در جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی را تشریح و ترسیم می کند، دیدگاه ها و خط مشی های ارائه شده در طرح فارس چنان غیر انسانی و خشونت آمیز هستند که تاکنون به ذهن تندروترین صهیونیست ها نیز خطور نکرده است.
افزون بر آن باید او را یکی از موسسان اصلی سازمان اسرائیلی موسوم به «جبهه الدفاع عن الديمقراطيات» (جبهه دفاع از دموکراسی ها) و تامین منابع مالی این سازمان به شمار آورد.
ولید فارس همچنین با گروه صهیونیستی و افراط گرای موسوم به گروه «آکت» همکاری تنگاتنگی داشت، گروهی که فعالیت های ضد اسلامی اش و اقداماتش علیه مسلمانان بسیار مشهور است.
همکاری ولید فارس با افراط گرایان صهیونیست به این جا ختم نمی شود، چون وی رابطه بسیار نزدیکی با شرکت صهیونیستی ساخت و تولید فیلم «کلاریون فاند» داشت و نقشی اساسی و بسیار مهم در فعالیت های این شرکت ایفا می کرد، شرکتی که نشریه «آتلانیتک» آن را افراط گراترین جنبش یهودی – صهیونیستی معرفی می کند که تاریخ منطقه به خود دیده است و فارس در دو فیلم منتشر شده از این شرکت به نام های «الجهاد الثالث» (جهاد سوم) و «إيرانيوم» (اورانیوم) و ده ها فیلم دیگر انتشار یافته از سوی کلاریون فاند از جمله فیلمی که در آن «باراک اوباما» پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را تهدید می کند و به وی هشدار می دهد، مشاهده می شود.
وی همچنین در مصاحبه با یکی از کارگردانان صهیونیست شرکت، خواستار براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران حتی با استفاده از زور و خشونت می شود.
وی را باید مهندس و طراح قطعنامه 1559 سازمان ملل متحد در دوره ریاست جمهوری «جرج بوش» و جاده صاف کن تصویب آن دانست که تحسین و ستایش ترامپ را بر انگیخته و در واکنش به آن تاکید کرده بود که دولت به تمام این قطعنامه ها و مصوبات که بر خلع سلاح مقاومت لبنان تاکید دارند، پایبند است.
جنایتکاری در پوشش کارشناس
از زمان فرار ولید فارس از لبنان در سال 1990 میلادی به آمریکا که ارتش و نیروهای مسلح سوریه موفق شده بودند، پس از 15 سال جنگ و درگیری بین گروه های سیاسی و شبه نظامی لبنانی کنترل و اداره کشور لبنان را در دست گیرند، وی خود را کارشناس امنیت ملی و مبارزه با تروریسم معرفی کرد و در پوشش این عنوان موفق شد، در دوایر حکومتی و رسمی آمریکا و جناح اسلام هراسی حزب جمهوری خواه این کشور نفوذ کند و دامنه فعالیت های خود را گسترش دهد.
نگاهی به مواضع و دیدگاه های ولید فارس
ولید فارس به دیدگاه های ضد اسلامی و اسلام هراسانه اش مشهور است و آنها را بخشی از توطئه جهانی می داند که باید با آن را از طریق مبارزه با اسلامگرایی و اسلامگرایان مبارزه کرد.
در این راستا، او پس از انتقادات تند از اخوان المسلمین، تاکید کرد، درصدد تقدیم پیش نویس قانونی به کنگره است که در صورت تصویب این جماعت در فهرست گروه های تروریستی آمریکا درج می شود.
فارس یکی از معروف ترین چهره های اسلام ستیز منطقه است و طی سال های گذشته سرمایه گذاری های کلانی روی پروژه اسلام هراسی انجام داده و چه بسا همین حس مشترک است که فارس را به ترامپ تا این اندازه نزدیک کرده است.
دیدگاه های بسیار افراط گرای فارس نسبت به مسلمانان موجب شده تا «پل پیلار»، از روسای اسبق سازمان سیا نسبت به مشاوره هایش به ترامپ و تاثیر گذاری بر تصمیمات رئیس جمهوری جدید آمریکا هشدار دهد.
ولید فارس را باید از جمله حامیان رژیم صهیونیستی و تصفیه قضیه فلسطینی شمرد که پس از فرار از لبنان مدتی میهمان صهیونیست های ساکن سرزمین های اشغالی بود.
طی اقامت در آمریکا نیز مدیر اجرایی طرح WLO برای قانع کردن رژیم صهیونیستی به ادامه حمایت از گروه های شبه نظامی وابسته به جعجع جهت ادامه حمایت از آنها در پروسه مبارزه حزب الله در جنوب لبنان بود. به این ترتیب به راحتی می توان دیدگاه ها و مواضع اسلام ستیزانه فارس در قبال جمهوری اسلامی ایران را پیشگویی کرد.
فارس – ترامپ
با توجه به شرح حالی که از ولید فارس تقدیم شد و بی تجربگی و عدم اشراف ترامپ بر عرصه سیاسی در سطوح مختلف منطقه ای و بین المللی این بیم وجود دارد که با تاثیر بر مواضع و دیدگاه های افراطی ترامپ موجب تشدید اسلام ستیزی وی شود.
به همین دلیل احتمال تشدید درگیری ها و بحران ها و نزاع های طایفه ای و مذهبی در منطقه بیش از هر زمان دیگری مطرح است که مهمترین بازتاب آن افزایش عملیات های تروریستی و انتحاری گروه های تکفیری و گسترش دامنه آنها به حدی است که تمام کشورهای جهان از جمله آمریکا را شامل شود.
* مشرق