متوفی همسر صیغهای من بود، او نزدیک به محل زندگی من سکونت داشت و هر چند وقت یک بار به او سر میزدم اما آخرین بار...
شهدای ایران: صبح 28 آبان ماه سال گذشته پیرزن صاحبخانه ساختمان چندطبقه در شرق تهران با پلیس تماس گرفت و از زنی که در یکی از طبقات ساختمان مستأجرش بود، به پلیس شکایت کرد، این پیرزن در اظهاراتش به پلیس گفت: زن جوانی در طبقه بالایی منزل من سکونت دارد و مستأجر من است، وی از شب گذشته صدای ضبط منزلش را زیاد کرده و هر باری که به مقابل منزلش رفتم و در زدم، پاسخگو نبود و اکنون از شما میخواهم که به من کمک کنید.
دقایقی پس از اعلام این خبر تیمی از مأموران انتظامی در ساختمان مذکور حاضر شدند اما زن جوان در را به روی مأموران نیز باز نکرد، سرانجام مأموران انتظامی که به این اتفاق مشکوک شده بودند وارد منزل زن جوان و با جسد بیجان وی مواجه شدند.
پس از این اتفاق جسد زن جوان با دستور محسن مدیر روستا؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات در رابطه با این پرونده آغاز شد.
چند ماه پس از این اتفاق نظریه پزشکی قانونی در رابطه با مرگ زن جوان اعلام و مشخص شد وی بر اثر نارسایی تنفسی ناشی از مصرف متادون جان باخته است همچنین کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند روی گردن متوفی خراش و روی بدن وی آثاری از رابطه جنسی هنگام کشف جسد وجود داشته و جسد وی حدود 24 ساعت قبل از مرگ کشف شده است.
همزمان با اعلام نظریه پزشکی قانونی و با توجه به خراشی که روی گردن متوفی وجود داشت کارآگاهان به تحقیقات بیشتری در رابطه با مرگ وی پرداختند و متوجه شدند متوفی، زن صیغهای مرد جوانی بوده و با آن مرد در ارتباط بوده است.
با کشف این سرنخ همسر صیغهای متوفی به دادسرای امور جنایی تهران احضار شد و در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: متوفی همسر صیغهای من بود، او نزدیک به محل زندگی من سکونت داشت و هر چند وقت یک بار به او سر میزدم، 27 و 28 آبان در منزل خود بودم و آخرین بار تا حدود ساعت 16 روز 27 آبان با وی ارتباط تلفنی داشتم و و از علت مرگ وی بیخبرم.
پس از این کارآگاهان با دستور بازپرس پرونده سراغ پیامکهای رد و بدل شده از تلفن همراه متوفی رفتند و در بررسی پیامکها متوجه شدند متوفی حدود ساعت 15:30 روز 28 آبان پیامکی از سوی همسر شوهر صیغهای خود دریافت کرده که در این پیامک آمده بود «خانه را روی سرت خراب میکنم.»
سرانجام چند روز قبل همسر شوهر صیغهای متوفی بازداشت و پیش از ظهر روز گذشته به دادسرای امور جنایی تهران منتقل و منکر هرگونه اطلاع از نحوه مرگ متوفی شد و به بازپرس گفت: روز 28 آبان نزد متوفی نرفتم و آن روز به بازاری در اطراف محل زندگی وی برای خرید رفته بودم.
پس از اظهارات متهم پرونده، بازپرس امور جنایی تهران وی را در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار داد و تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه دارد.
دقایقی پس از اعلام این خبر تیمی از مأموران انتظامی در ساختمان مذکور حاضر شدند اما زن جوان در را به روی مأموران نیز باز نکرد، سرانجام مأموران انتظامی که به این اتفاق مشکوک شده بودند وارد منزل زن جوان و با جسد بیجان وی مواجه شدند.
پس از این اتفاق جسد زن جوان با دستور محسن مدیر روستا؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات در رابطه با این پرونده آغاز شد.
چند ماه پس از این اتفاق نظریه پزشکی قانونی در رابطه با مرگ زن جوان اعلام و مشخص شد وی بر اثر نارسایی تنفسی ناشی از مصرف متادون جان باخته است همچنین کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردند روی گردن متوفی خراش و روی بدن وی آثاری از رابطه جنسی هنگام کشف جسد وجود داشته و جسد وی حدود 24 ساعت قبل از مرگ کشف شده است.
همزمان با اعلام نظریه پزشکی قانونی و با توجه به خراشی که روی گردن متوفی وجود داشت کارآگاهان به تحقیقات بیشتری در رابطه با مرگ وی پرداختند و متوجه شدند متوفی، زن صیغهای مرد جوانی بوده و با آن مرد در ارتباط بوده است.
با کشف این سرنخ همسر صیغهای متوفی به دادسرای امور جنایی تهران احضار شد و در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: متوفی همسر صیغهای من بود، او نزدیک به محل زندگی من سکونت داشت و هر چند وقت یک بار به او سر میزدم، 27 و 28 آبان در منزل خود بودم و آخرین بار تا حدود ساعت 16 روز 27 آبان با وی ارتباط تلفنی داشتم و و از علت مرگ وی بیخبرم.
پس از این کارآگاهان با دستور بازپرس پرونده سراغ پیامکهای رد و بدل شده از تلفن همراه متوفی رفتند و در بررسی پیامکها متوجه شدند متوفی حدود ساعت 15:30 روز 28 آبان پیامکی از سوی همسر شوهر صیغهای خود دریافت کرده که در این پیامک آمده بود «خانه را روی سرت خراب میکنم.»
سرانجام چند روز قبل همسر شوهر صیغهای متوفی بازداشت و پیش از ظهر روز گذشته به دادسرای امور جنایی تهران منتقل و منکر هرگونه اطلاع از نحوه مرگ متوفی شد و به بازپرس گفت: روز 28 آبان نزد متوفی نرفتم و آن روز به بازاری در اطراف محل زندگی وی برای خرید رفته بودم.
پس از اظهارات متهم پرونده، بازپرس امور جنایی تهران وی را در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار داد و تحقیقات در رابطه با این پرونده ادامه دارد.