چطور میشود رئیسجمهور از لغو سخنرانی 52 شخصیت برجسته تکان نخورد و فقط از لغو سخنرانی علی مطهری شکایت میکند؟
به گزارش شهدای ایران، روزنامه رسالت ضمن طرح این پرسش نوشت: در حالی که مردم از گرانی رنج میبرند، صاحبان صنایع و حرف و کسبه دادشان از رکود بلند است، در حالی که در هر خانه 2 تا 3 نفر جوان بیکار تحصیلکرده وجود دارد و دولت طی سه سال و نیم گذشته هیچ پاسخ روشنی برای ناکارآمدی خود ندارد، یک خبر همه این دغدغهها را تحتالشعاع قرار داد. خبر چه بود؟ لغو سخنرانی علی مطهری در مشهد!
شاید مطهری خود نداند یک سوژه است! او چه بخواهد و چه نخواهد، مامور پروژه حاشیهسازی برای فراموش کردن سوالات اصلی و مطالبات واقعی مردم در حوزههای مختلف است. سوژه از آنجا کلید میخورد که او نامهای به رئیسجمهور میدهد و رئیسجمهور هم وزرای کشور و دادگستری را مامور رسیدگی به این حادثه به اصطلاح بزرگ میکند! رئیسجمهور هم برای او سنگ تمام میگذارد و او را با این اوصاف میستاید؛ «حریت، شجاعت بیان، مدافع مصالح ملی و...»! او خبر لغو سخنرانی او را «تکاندهنده» توصیف میکند! رئیسجمهور این اتفاق را «مایه شرمساری» تلقی میکند و آن را تعرض به «آزادیهای اساسی» ترجمه میکند.
خب، دولت که در سیاست خارجی ناکام بوده، در بهبود معیشت مردم ناکارآمد بوده و گزارشهای 100 روزه به مردم را هم تعطیل کرده است، باید کاری بکند. او باید از آزادی بیان و آزادیهای سیاسی دفاع کند. این را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد!
یک بررسی ساده آماری نشان میدهد در سالهای اخیر که دولت یازدهم سر کار بوده، حداقل 62 مورد سخنرانی منتقدین دولت در دانشگاهها و مساجد لغو شده است. مردم میگویند؛ چطور میشود رئیسجمهور از لغو سخنرانی 52 شخصیت برجسته کشور که اغلب روحانی هستند و از نمایندگان محترم مجلس فعلی، اساتید دانشگاه، عضو شورای عالی امنیت ملی و... میباشند به عنوان نقض آزادی بیان و آزادیهای سیاسی هیچ تکانی نخورده و یاد نکرده و حقوق آنها را نادیده گرفته است و از حریت آنان دفاع نکرده و فقط از لغو یک سخنرانی شکایت کرده است؟ مردم میگویند؛ چون دفاع از آنان داخل پروژه حاشیهسازی نیست و آنها «سوژه» نیستند! آیا این فهم مردم درست است؟
مردم میگویند؛ ناکارآمدی دولت در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص است. در حوزه سیاسی اگر ادعای دفاع از آزادیهای سیاسی دارد، بسمالله. آزادی بیان با لغو 62 سخنرانی منتقدین دولت چه میشود؟! شخص رئیسجمهور چه پاسخی برای آن دارد؟ مردم سوال میکنند؛ آقای رئیسجمهور چه بیانی را آزاد و چه بیانی را غیرآزاد میداند؟
شاید مطهری خود نداند یک سوژه است! او چه بخواهد و چه نخواهد، مامور پروژه حاشیهسازی برای فراموش کردن سوالات اصلی و مطالبات واقعی مردم در حوزههای مختلف است. سوژه از آنجا کلید میخورد که او نامهای به رئیسجمهور میدهد و رئیسجمهور هم وزرای کشور و دادگستری را مامور رسیدگی به این حادثه به اصطلاح بزرگ میکند! رئیسجمهور هم برای او سنگ تمام میگذارد و او را با این اوصاف میستاید؛ «حریت، شجاعت بیان، مدافع مصالح ملی و...»! او خبر لغو سخنرانی او را «تکاندهنده» توصیف میکند! رئیسجمهور این اتفاق را «مایه شرمساری» تلقی میکند و آن را تعرض به «آزادیهای اساسی» ترجمه میکند.
خب، دولت که در سیاست خارجی ناکام بوده، در بهبود معیشت مردم ناکارآمد بوده و گزارشهای 100 روزه به مردم را هم تعطیل کرده است، باید کاری بکند. او باید از آزادی بیان و آزادیهای سیاسی دفاع کند. این را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد!
یک بررسی ساده آماری نشان میدهد در سالهای اخیر که دولت یازدهم سر کار بوده، حداقل 62 مورد سخنرانی منتقدین دولت در دانشگاهها و مساجد لغو شده است. مردم میگویند؛ چطور میشود رئیسجمهور از لغو سخنرانی 52 شخصیت برجسته کشور که اغلب روحانی هستند و از نمایندگان محترم مجلس فعلی، اساتید دانشگاه، عضو شورای عالی امنیت ملی و... میباشند به عنوان نقض آزادی بیان و آزادیهای سیاسی هیچ تکانی نخورده و یاد نکرده و حقوق آنها را نادیده گرفته است و از حریت آنان دفاع نکرده و فقط از لغو یک سخنرانی شکایت کرده است؟ مردم میگویند؛ چون دفاع از آنان داخل پروژه حاشیهسازی نیست و آنها «سوژه» نیستند! آیا این فهم مردم درست است؟
مردم میگویند؛ ناکارآمدی دولت در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص است. در حوزه سیاسی اگر ادعای دفاع از آزادیهای سیاسی دارد، بسمالله. آزادی بیان با لغو 62 سخنرانی منتقدین دولت چه میشود؟! شخص رئیسجمهور چه پاسخی برای آن دارد؟ مردم سوال میکنند؛ آقای رئیسجمهور چه بیانی را آزاد و چه بیانی را غیرآزاد میداند؟