به گزارش شهدای ایران به نقل از جام جم، اوایل شهریور امسال دختر جوانی در حاشیه جادهای در اطراف تهران در حالی که میگریست، از رانندگان کمک میخواست، اما رانندگان با دیدن او بیتفاوت از کنارش رد میشدند. در آن تاریکی شب مردی هم در تعقیبش بود و تلاش میکرد با نزدیک شدن به وی او را به داخل خودروی مدل بالایی که کنار جاده پارک شده بود، ببرد. در همین زمان رانندهای که همراه خانوادهاش در آن مسیر در حرکت بود با دیدن دختر وحشتزده و مردی که در تعقیبش بود، توقف کرد و با نجات دختر جوان او را به کلانتری رساند.
دختر جوان به افسر نگهبان گفت: ساعاتی پیش من و دوستانم برای تفریح به یکی از بوستانها رفته بودیم. هنگام بازگشت، هوا تاریک شده بود و از اتوبوس و تاکسی خبری نبود. مردی جوان که راننده خودروی مدل بالایی بود پیاده شد و به سمتم آمد.
وی ادامه داد: او مدعی شد که مامور اداره اطلاعات است و در این نیم ساعتی که من آنجا بودهام، مرا زیر نظر گرفته است. او عکسهایی از ماموریتهایش به من نشان داد و بعد از جلب اعتمادم، آدرس خانهمان را پرسید و با ادعای اینکه در آن حوالی ماموریتی دارد، خواست اجازه دهم تا مرا تا خانه برساند. با اعتماد به او سوار خودرویش شدم.
شاکی افزود: به جای رفتن به غرب تهران سر از حاشیه شهر درآورد. زمانی که به او اعتراض کردم چاقویی را زیر گلویم گذاشت و بناچار سکوت کردم. همانجا بود که متوجه شدم مرد آدمربا مامور قلابی است و نیت شومی در سر دارد. او میخواست مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد که موفق نشد. بعد به سختی توانستم از خودروی در حال حرکت خود را به پایین بیندازم. اما مرد مهاجم همچنان در تعقیبم بود که رانندهای توقف کرد و مرا نجات داد.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه سوم بازپرسی دادسرای یافت آباد تهران با دستور قاضی رضوانفر، ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات برای دستگیری آدمربای فراری را آغاز کردند تا اینکه مدتی بعد متهم فراری شناسایی و بازداشت شد.
مرد آدمربا با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و اظهارات ضد و نقیضی را مطرح کرد، اما زمانی که در مواجهه حضوری با شاکی پرونده قرار گرفت، سکوت خود را شکست و به ربودن دختر جوان، جعل عنوان مامور اداره اطلاعات به قصد آزار و اذیت شاکی اعتراف کرد و برای او قرار قانونی صادر شد.
چند روز پیش متهم برای آخرین دفاع مورد تحقیقات قضایی قرار گرفت و این بار هم گفت: من مغازه دارم و وضع مالیام خوب است. روز حادثه با دیدن دختر جوان که منتظر تاکسی بود، تصمیم گرفتم با جعل عنوان مامور او را ربوده و با انتقال به اطراف شهر مورد آزار و اذیت قرار دهم. با فریب دختر جوان، او را سوار کردم.
وی ادامه داد: در میانه راه با تغییر مسیر، او را به اطراف تهران بردم. میخواستم او را مورد آزار و اذیت قرار دهم که از داخل خودرو، خود را به پایین پرت کرد. در تعقیبش بودم تا دوباره او را به داخل خودرو ببرم و نقشه شیطانیام را اجرا کنم که موفق نشدم و دختر جوان به کمک راننده عبوری موفق شد فرار کند. اکنون از کاری که انجام دادم، پشیمانم.
با صدور قرار قانونی برای این متهم و اخذ آخرین دفاع از او به اتهام آدمربایی و جعل عنوان مامور اداره اطلاعات، پرونده وی با صدور جلب به دادرسی به دادگاه ارسال شد تا این متهم بزودی محاکمه شود.