بعضی چالشها که از سوی برخی از اعضای خانواده بوکس رقم میخورد، اسباب تعجب خیلیها را فراهم کرده است.
به گزارش شهدای ایران؛ فدراسیون بوکس با وجود تنگناهای مالی و امکانات نهچندان رضایتبخش، در سایه تلاشهای مسئولان علاقهمند به حیات خود ادامه میدهد اما بعضی از چالشها که از سوی برخی از اعضای خانواده این ورزش رقم میخورد، اسباب تعجب خیلیها را فراهم کرده است.
به گزارش میزان، طبعاً هیچکس منکر این نیست که در فدراسیون بوکس مشکلاتی وجود داشته و دارد اما مسئله این است بهجای آنکه خانواده بوکس، فضا را غبارآلود کنند، بهتر است در راه کاهش نقاط تاریک اهتمام کنند نه اینکه خود آتشبیار معرکه شوند.
قضیه از این قرار است برخی از مسئولان این فدراسیون تا زمانی که بر مسند قدرت هستند، دست از بهبه و چهچه کردن برنمیدارند ولی همین که سمت خود را به فرد دیگری میسپارند، تیشه به ریشه میزنند و رئیس فدراسیون و دیگران را مورد تاخت و تاز قرار میدهند.
نکته جالب توجه اینکه همین آقایان در مواقعی که مسئولیت داشتند کسی جرأت انتقاد از آنها و چارچوب فدراسیون را نداشت، چرا که آنچنان به تریج قبایشان برمیخورد و ابرو نازک میکردند که گویی فرد منتقد، دشمن بالفطره است.
به عنوان مثال یکی از این منتقدان ضمن انتقاد از رئیس فدراسیون بوکس، از عدم اعزام تیم جوانان به مسابقات جهانی روسیه انتقاد کرده در حالی که وی بیش از هر فرد دیگری میداند که اولاً فدراسیون بوکس فاقد بودجه لازم برای سفر این تیم است و ثانیاً در صورت اعزام، هیچ روزنه امیدی برای موفقیت ملیپوشان جوان وجود نداشت. واقعاً اگر او مانند گذشته در فدراسیون بوکس مسئولیت داشت، مجوز اعزام ملیپوشان جوان را در این شرایط میداد؟!
جای بسی شگفتی است که این آقایان وقتی در فدراسیون بوکس بودند، منتقدان مجال حرف زدن نداشتند اما حالا که مسئولیتی ندارند صدای اعتراضشان به عرش رسیده است.
بهتر است دوستانی که خود مدافع جوانگرایی در فدراسیون بوکس هستند ابتدا با دوری خود از این فدراسیون کنار بیایند و بعد در خصوص جوانگرایی در این فدراسیون اظهار نظر کنند.
به گزارش میزان، طبعاً هیچکس منکر این نیست که در فدراسیون بوکس مشکلاتی وجود داشته و دارد اما مسئله این است بهجای آنکه خانواده بوکس، فضا را غبارآلود کنند، بهتر است در راه کاهش نقاط تاریک اهتمام کنند نه اینکه خود آتشبیار معرکه شوند.
قضیه از این قرار است برخی از مسئولان این فدراسیون تا زمانی که بر مسند قدرت هستند، دست از بهبه و چهچه کردن برنمیدارند ولی همین که سمت خود را به فرد دیگری میسپارند، تیشه به ریشه میزنند و رئیس فدراسیون و دیگران را مورد تاخت و تاز قرار میدهند.
نکته جالب توجه اینکه همین آقایان در مواقعی که مسئولیت داشتند کسی جرأت انتقاد از آنها و چارچوب فدراسیون را نداشت، چرا که آنچنان به تریج قبایشان برمیخورد و ابرو نازک میکردند که گویی فرد منتقد، دشمن بالفطره است.
به عنوان مثال یکی از این منتقدان ضمن انتقاد از رئیس فدراسیون بوکس، از عدم اعزام تیم جوانان به مسابقات جهانی روسیه انتقاد کرده در حالی که وی بیش از هر فرد دیگری میداند که اولاً فدراسیون بوکس فاقد بودجه لازم برای سفر این تیم است و ثانیاً در صورت اعزام، هیچ روزنه امیدی برای موفقیت ملیپوشان جوان وجود نداشت. واقعاً اگر او مانند گذشته در فدراسیون بوکس مسئولیت داشت، مجوز اعزام ملیپوشان جوان را در این شرایط میداد؟!
جای بسی شگفتی است که این آقایان وقتی در فدراسیون بوکس بودند، منتقدان مجال حرف زدن نداشتند اما حالا که مسئولیتی ندارند صدای اعتراضشان به عرش رسیده است.
بهتر است دوستانی که خود مدافع جوانگرایی در فدراسیون بوکس هستند ابتدا با دوری خود از این فدراسیون کنار بیایند و بعد در خصوص جوانگرایی در این فدراسیون اظهار نظر کنند.