شهدای ایران: تأویل در لغت به معنای «گردانیدن کلام و برخلاف ظاهر معنی کردن آن» است. گاهی دیده میشود که در برداشت از سخنان کسی، چنان قلب معنا صورت میگیرد که حتی خود گوینده از شنیدن آن تأویلها و تفسیرهای دگرساخته متعجب میشود.
خلاف واقع نیست اگر بگوییم «امام روحالله خمینی» از جمله کسانی است که این اتفاق در سه دههی اخیر دربارهی ایشان بهکرّات رخ داده است، تا جایی که برخی آقایان و مسئولانِ همیشهمسئول در جمهوری اسلامی، خاطراتی را از ایشان بیان کردهاند که هرگز با مشی و مرام حضرت روحالله همخوانی ندارد.
بر همین اساس است که معمار کبیر انقلاب در وصیتنامهی سیاسی-الهی خود، به این موضوع اشاره داشتهاند: «اکنون که من حاضرم، بعضی نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من بر حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»
از این رو رهبر معظم انقلاب در سخنرانی پیشین خود در جمع مردم اصفهان به این مسأله پرداختند و بیان داشتند:
«من آنچه نیازِ امروز میدانم، ایستادگی بر اصول انقلاب در درجهی اول است. اصول انقلاب هم همان چیزهایی است که در وصیتنامهی امام و در بیانات امام وجود دارد؛ اینها پایههای انقلاب و ستونهای انقلاب است. به جوانها توصیه میکنم وصیتنامهی امام را بخوانید؛ شما امام را ندیدهاید اما امام مجسّم در همین وصیتنامه است؛ مجسّم در همین بیانات و گفتارها است. محتوای آن امامی که توانست دنیا را تکان بدهد، همین چیزهایی است که در این وصیتنامه و مانند اینها هست؛ نمیشود امام را تأویل کرد، نمیشود امام را برخلاف آنچه بود معنا کرد، حرفهای او موجود است. پافشاری بر اصول انقلاب لازم است.»
با مطالعهی وصیتنامه و سخنان امام خمینی(ره) در مییابیم که اصول انقلاب اسلامی از منظر ایشان در 4 مورد خلاصه میشود:
1. عدالتخواهی 2. استقلالطلبی 3. آزادیخواهی 4. برقراری معنویت اخلاقی و سعادت بشری
که البته همهی اینها در زیر پرچم اسلام معنا و مفهوم مییابند.
1. در حوزهی «عدالتخواهی»، ایشان یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران را ایجاد قسط و عدل، بسط عدالت فردی و اجتماعی، جلوگیری از ظلم و جور، ایجاد حکومت قانون و اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل میدانند. در این رابطه حضرت امام(ره) مصادیق اجتماعی و اقتصادی عدالت را برشمرده و آنها را زمینهساز حکومت حق به نفع مستضعفان و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) میداند. حمایت و طرفداری از مستضعفان، خدمت به ضعفا، رسیدگی به وضع محرومین و نجات آنان از زیر یوغ ستمگران، از بین بردن فقر و شکافهای طبقاتی، در زمرهی گامهای مورد نظر حضرت امام برای تحقق عدالت و وصول مستضعفان به حقوق حقه خویش تلقی شده است.
2. از نظر حضرت امام، «استقلال» دارای دو بعد سلبی و ایجابی است. استقلال سلبی همانا استعمارزدایی است که زمینهساز تحقق حکومت «نه شرقی، نه غربی» محسوب میگردد. امام راحل یکی از اهداف انقلاب اسلامی را قطع دست اجانب از مملکت اسلامی، قطع ریشه های وابستگی، رفع سلطه و ضعف و سستی و زبونی در مقابل استعمار، جلوگیری از استثمار و استعباد و قطع منافع و مطامع استعمارگران و در یک کلام استقلال از استعمار خارجی تلقی مینماید.
ایشان ضمن تأئید بر «ماهیت ضد استعماری نهضت»، هدف انقلاب اسلامی را خارج شدن از مدار وابستگی به کشورهای امپریالیست و در نهایت شکست ابرقدرتها میداند. در این رابطه، حضرت امام نه تنها بر کوتاهکردن دست جنایتکاران خارجی و به انزوا کشاندن قدرتهای استعماری در جهان که بر مقابله با ایادی منطقهای امپریالیسم بهویژه صهیونیسم تأکیدی ویژه دارند.
در رابطه با استقلال ایجابی، امام خمینی هدف انقلاب اسلامی را تأمین استقلال مملکت در ابعاد سیاسی نظامی، فرهنگی، اقتصادی و فکری میداند. ایشان سپردن کار به کاردانان وطنخواه امین، خودکفایی و اختصاص مخازن و منابع کشور به مردم و استقلال فکری و مراکز آموزشی را از پیششرطهای لازم برای تحقق استقلال میدانند.
3. از نظر ایشان، یکی از اهداف انقلاب اسلامی «آزادیخواهی» است که دو بُعد آن یعنی آزادی منفی (رهایی از ظلم و جور و استبداد حاکم) و آزادی مثبت (ایجاد نهادهای تثبیتکنندهی آزادی و مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود) را در بر میگیرد.
در رابطه با آزادی منفی، امام خمینی ضمن تاکید بر ماهیت ضداستبدادی و ظلم ستیزی نهضت، مقابله با حکومت جائرانه و ستمگر و عمّال سرسپرده و دستنشاندگان ظالم آن، از بین بردن ریشههای طاغوت و نظام شاهنشاهی و سلطنتی و قطع ریشههای اختناق، طاغوت و جنایتکاران را از مصادیق آزادی از استبداد داخلی و نجات از ستم ستمگران میداند.
در خصوص آزادی مثبت، امام خمینی بر احیای روحیهی آزادیخواهی، مبارزه با بردگی و بندگی، ایجاد حکومت مردمی توأم با آزادی اظهارنظر در امور سیاسی و مشارکت کامل مردم به منظور اعمال اصلاحات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و بهطور کلی آزادی ملت بر معیار عقل و عدل و بهخصوص «آزادی نسل جوان به معنای واقعی» تأکید داشتند. از سوی دیگر حفظ حقوق اقلیتهای مذهبی و رفتار مبتنی بر کمال انصاف و مطابق قانون با آنان از جمله مصادیق آزادی مثبت از دیدگاه حضرت امام بهشمار میآید.
4. بنیانگذار انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر عامل «معنویت» به عنوان یکی از اهداف عمده انقلاب اسلامی، مقصد نهضت را ترویج اخلاق و آداب اسلامی، انسانسازی و تربیت نسل آینده و اصلاح فرهنگ، تحقق ارزشهای اسلامی - انسانی و خارجکردن مردم از اسارت نفس میداند و معتقد است هدف معنوی انقلاب اسلامی مبارزه با فساد و فحشاء جنسی و اداری، قطع ریشههای فساد، منع از انواع کجرویها و تحقق ارزشهای اخلاقی بوده است.
از سوی دیگر، حضرت امام، علاوه بر جلوگیری از فساد و تباهی جامعه و راه بردن جامعه به موازین عقل و عدل و انصاف، هدایت از بتپرستی به یکتاپرستی و مبارزه با ارزشهای جاهلیت، بر تضمین سعادت بشر، تأمین رفاه همگان، اصلاح شرایط زندگی برای اکثریت قاطع ملت و برقراری صلح بر پایه شرافت و انسانیت به عنوان اهداف نهضت اسلامی تأکید داشتند.
همگی این موارد اصول انقلاب اسلامی است که از دل سخنان بنیانگذار انقلاب اسلامی در طول نهضت استخراج شده و با نقل هیچ خاطره و داستانی قابل کتمان نیستند. چرا که همهی اینها از لسان مبارک ایشان و یا با قلم ایشان به یادگار مانده است و هیچ خللی در آن وارد نیست. حالا عدهای سعی دارند آنچه خود میخواهند را از بیانات ایشان تأویل کنند و سخنان دروغین را به ایشان نسبت بدهند، و در این راه چه تلاشهایی که نکردهاند...! از بیبیسی گرفته تا برخی آیتاللهها و یقهآخوندیها و روشنفکران داخلی!
از جمله موادری که برخی افراد سعی در تحریف آن قسمت از سخنان امام را دارند، مسألهی مواجهه و برخورد با آمریکاست که تلاش میکنند درسهای عجیب و غریبی از سخنان امام بیاموزند تا نهایتا برقراری رابطه با آمریکایی که در رسانههایشان بزک میشود را تئوریزه کنند.
امام تنها کسی است که سنگینترین واژهها را برای توصیف آمریکا به کار برد از جمله: توریست بالذات دولتی، امالفساد قرن، شیطان بزرگ، دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان، دشمن همهی ادیان، دشمن شمارهی اول بشر و ما، جهانخوار و...
ایشان همچنین فرمودند: «ما تا آخر عمر، علیه دولت آمریکا مبارزه میکنیم و تا آن را به جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزانِ راه آزادى کمک نکنیم تا آنها را شکست دهند و خود مردم ایران سرنوشت خویش را به دست گیرند، از پاى نمینشینیم.»
امام را باید بدون روتوش مطالعه کرد، باید بدون تأویل و تفسیر مطالعه کرد. قطعا نتیجهی مطالعهی سلیقهای و یکطرفهی امام، به بزک آمریکا و جنایتهای بزرگ آن منتهی میشود.
*آناج