شهدای ایران shohadayeiran.com

مردم بی‌مال و منال آمریکا منتظر معجزه اقتصادی هستند اما او جزئی از سیستم حاکمیت آمریکا خواهد شد؛ نه خانی آمده و نه خانی رفته؛ مثل وعده‌های اوباما!
شهدای ایران:مردم بی‌مال و منال آمریکا منتظر معجزه اقتصادی هستند اما او جزئی از سیستم حاکمیت آمریکا خواهد شد؛ نه خانی آمده و نه خانی رفته؛ مثل وعده‌های اوباما!
این تحلیل را سایت گویانیوز منتشر کرد و نوشت: ترامپ آمد! عده‌ای شاد شدند و هلهله کردند؛ عده‌ای غصه خوردند و اشک ریختند. در میان ما هم، به اندازه آمریکایی‌ها هیجان به وجود آمد. در آمریکا، مردم بی‌مال و منال، منتظر معجزه اقتصادی ترامپ هستند. همان طور که زمان انتخاب اوباما، حتی مردم آفریقا، به دلیل سیاه‌پوست بودن پریزیدنت، و ریشه داشتن او در آفریقا، منتظر وقوع معجزه از طرف اوباما بودند.
ترامپ آمد! مثل تیم فوتبالی بی‌نام و نشان، که تیم فوتبالی صاحب نام را به شکلی غیر منتظره برد. تماشاگران، تعجب کردند. هواداران تیم مقابل، بهت زده، زانوی غم به بغل گرفتند. طرفداران تیم ترامپ شادی کردند.
اکنون، مسابقه تمام شده و وقت خروج از استادیوم است. با احساسی خوشایند برای برنده‌ها و ناخوشایند برای بازنده‌ها. احساسی که دو روز دیگر هیچ اثری از آن نخواهد بود. ورزشکاران دو طرف هم خواهند رفت زندگی خود را خواهند کرد و به دنبال میلیون‌ها دلار درآمد خواهند بود، تا مسابقاتی دیگر و بازی‌هایی دیگر.
گویانیوز می‌افزاید: ما، مردمان ساکن در فضای مجازی، در حالی که بحث می‌کنیم و بلند بلند داد می‌زنیم و گهگاه اشک می‌ریزیم یا می‌خندیم و برخی آینده را تیره و تاریک و برخی دیگر روشن‌و آفتابی می‌بینیم، اندیشه‌های خود را در این فضا عرضه می‌کنیم... البته حداکثر 10 روز 12 روز، و بعد تو گویی نه خانی آمده نه خانی رفته، یعنی نه ترامپی آمده نه اوبامایی رفته، موضوع را همراه با فرو نشستن موج‌های خبری، که ما را محاصره کرده از یاد می‌بریم و به تم‌های دیگر می‌پردازیم...
ترامپ آمد! و سؤال بزرگی که پیش می‌آید و جواب سر راستی هم ندارد این است که: خب که چی؟!
جواب سر راست نداشتن ما یک علت دارد: ترامپ را می‌بینیم، سیستم را نمی‌بینیم. همان طور که اوباما را دیدیم و سیستم را ندیدیم.
ترامپ، در عالم اقتصاد و اکنون سیاست، محمد علی ورزش مشت‌زنی ست. او مبارزه را فقط با مشت و روی رینگ انجام نمی‌دهد. او از قبل از آغاز مسابقه شروع به کرکری خواندن و من چنین می‌کنم و من چنان می‌کنم می‌کند و بعد روی رینگ ضربه می‌زند. بسیار هم فصیح و روشن شعار می‌دهد. حرف را نمی‌پیچاند. دو پهلو سخن نمی‌گوید. جوری می‌گوید که همه ما مردم عادی و عامی می‌فهمیم و گفتار او را «باور» می‌کنیم. باور می‌کنیم.
بعد از برد یا باخت‌اش در مسابقه هم، تو گویی نه کلامی گفته و نه کرکری خوانده. به این حرف‌ها اتکا نمی‌کند. حرف، «وسیله» است و البته باد هوا. کارکردش این است که زده می‌شود، اثر می‌کند یا نمی‌کند، و «تمام می‌شود».
تعجب نکنیم که ترامپی که تا همین دیروز با هیجان داد می‌زد و موهای خود را به این طرف و آن طرف می‌افشاند، بعد از این که پیروز شد، ناگهان در قامت مردی آرام و رهبری موقر ظاهر شد و سخنانی ایراد کرد که حتی مخالفان او را خوش آمد!
اتفاقاتی هم خواهد افتاد، اما در چارچوب «سیستم». همان که ما به آن «نظام» می‌گوییم. در «نظام» آمریکا ترکیب بسیار پیچیده‌ای هست از عوامل مختلفی مانند اقتصاد، دیپلماسی، نظامی‌گری، فرهنگ، صنعت و امثال این‌ها که دستی نامرئی می‌سازد بسیار قدرتمند که معمولاً از آستین «مشاوران» سطح بالا بیرون می‌آید و به رئیس جمهور جهت حرکت را نشان می‌دهد. رئیس جمهور، که بالاترین قدرت سیاسی در آمریکا به شمار می‌آید، در چارچوب همین «سیستم» می‌تواند عمل کند، نه فراتر. او قدرتمندترین است، اما نه در مقابل «سیستم».

*کیهان

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار