نشریه آمریکایی "فارین افرز" (Foreign Affairs) با انتشار گزارشی به بررسی رویکرد دولت جدید آمریکا در قبال ایران پرداخته و نسبت به عواقب رویارویی غیر ضروری با تهران هشدار داده است.
به گزارش شهدای ایران، «آخرین ایده تا به امروز در رابطه با شیوه برخورد دولت جدید آمریکا با ایران، که بیشتر توسط کمپین هیلاری کلینتون در بوق و کرنا شده است، این است که آمریکا باید در مقابله با تهران، سخت تر و خشن تر اقدام نماید تا مانع از سلطه ایران بر منطقه شود. اما این یک حقیقت ناخوشایند سیاسی است که ایران قدرتی در حال ظهور در منطقه ای است که درگیری و بی ثباتی آن را از هم گسسته است؛ قدرتی که نمی توان آن را به راحتی تحت فشار قرار داد و یا نادیده گرفت.
این حقیقت به طرز دردناکی آشکار است؛ خصوصا وقتی که گزینه های محدود در دسترس برای عقب راندن نفوذ ایران در منطقه را بررسی می کنیم؛ منطقه ای که تهران در آن از مزیت های جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی برخوردار است.
در یمن ایران توانسته است از یک تنازع داخلی به خوبی بهره برداری نماید. ایران با یک سرمایه گذاری اندک در گروه های یمنی، توانسته است بیشترین بازده را دریافت نموده و به حیاط خلوت عربستان سعودی دسترسی یابد. کمپین نظامی بی اثر و سرگردان عربستان سعودی و بمباران یمن توسط ائتلاف عربی نیز که جان هزاران غیر نظامی یمنی را گرفته است، باعث تقویت اراده حوثی ها و تامین هرچه بیشتر منافع ایران شده است.
اما اینکه آمریکا برای مهار ایران در یمن چه می تواند انجام دهد، بسیار بحث برانگیز است. حمایت واشنگتن از کمپین هوایی عربستان سعودی موجب تخریب تصویر ایالات متحده شده است و به نظر می رسد حمایت از یک گروه یمنی برای مقابله با حوثی ها نیز می تواند تصویر آمریکا را بیشتر تیره و تار سازد و تاثیری هم در پی نخواهد داشت. رویارویی مستقیم با ایران در یمن و توقیف کشتی های نیروی دریایی ایران که حامل تسلیحات به یمن هستند نیز عاقلانه و موثر به نظر نمی رسد.
در سوریه و عراق نیز واشنگتن در مقابل ایرانی قرار دارد که نفوذ و اراده بیشتری برای حفظ منافع خود دارد. این دو کشور عرصه هایی حیاتی برای ایران است تا با حمایت از رژیم های شیعی و علوی، از قرار گرفتن در حلقه محاصره دولت های سنی جلوگیری کند و پنجره ای به سوی لبنان و سراسر منطقه پییش روی خود داشته باشد. اما آنچه مسئله را بدتر می کند این است که منافع ایران با روسیه در یک خط قرار گرفته است. در این شرایط تلاش برای کمرنگ ساختن نفوذ ایران در عراق و سوریه به صورت مستقیم یا از طریق یک جنگ نیابتی، اشتباهی فاحش است. از سوی دیگر تا زمانی که واشنگتن اعتقاد داشته باشد توافق هسته ای با ایران در راستای منافع ایالات متحده است، مایل به ورود در چنین جنگی نخواهد بود و محدودیت هایی را پیش رو خواهد داشت.»
در ادامه این گزارش آمده است: «با وجود درخواست ها از واشنگتن برای مقابله با نفوذ و دستاوردهای رو به گسترش ایران، دولت جدید باید نسخه سیاست خود را بر اساس شناختی صحیح نسبت به این مشکل پایه گذاری کند. ایران قدرتی بزرگ در منطقه است و جلوگیری از نفوذ آن سخت خواهد بود؛ ایران سال ها است که نفوذ زیادی در لبنان، عراق و سوریه دارد و ماجراجویی های جدید ایران در یمن هرچند برای عربستان سعودی مشکل ساز است، اما تهدید عمده استراتژیک برای آمریکا به حساب نمی آید.»
در ادامه این گزارش با اشاره به برخی محدودیت های ایران در اعمال قدرت در منطقه مانند وجود کشورهای سنی، سال ها تحریم که هنوز هم برطرف نشده است و ... آمده است: «دولت آینده آمریکا باید یک استراتژی عاقلانه و حساب شده را برای محدودسازی ایران اتخاذ نماید که برخواسته از فهمی صحیح نسبت به چالش های ایجاد شده توسط ایران و هزینه هایی که ایالات متحده حاضر است برای دستیابی به اهداف واقع بینانه پرداخت نماید، باشد.
یک سیاست خردمندانه و واقع بینانه از ماجراجویی های ضد ایرانی در منطقه جلوگیری می کند - تا زمانی که تهران منافع مهم آمریکا را تهدید نکند- و در مواردی که منافع متقابلی با ایران وجود دارد مانند مقابله با تروریست های جهادی سنی، ایجاد ثبات در عراق و حفظ توافق هسته ای نیز به دنبال همکاری با ایران خواهد بود. یک سیاست عاقلانه همچنین مانع از بیشتر فرو رفتن آمریکا در باتلاق درگیری های خاورمیانه با اعزام مستقیم نیروهای آمریکایی یا از طریق نمایندگان منطقه ای می شود و قطعا از حمایت فعالانه از برنامه های متحدانش (مانند عربستان سعودی در یمن) در صورتی که به منافع آمریکا ضربه بزند، خودداری خواهد کرد.»
در انتهای این گزارش آمده است: «واشنگتن نه می تواند ایران را نادیده بگیرد و نه می تواند با اتخاذ سیاست هایی ناکارآمد، برای تضعیف ایران تلاش کند؛ بویژه در منطقه ای که تهران دارای مزایای بیشتری است. واشنگتن باید با چشم باز به منافع اصلی خود در منطقه بنگرد و تنها در مواردی که این منافع از سوی تهران به چالش کشیده شود، با ایران مقابله کند و در مواردی که منافع مشترکی وجود دارد به دنبال همکاری با ایران باشد.»
*راه دانا
این حقیقت به طرز دردناکی آشکار است؛ خصوصا وقتی که گزینه های محدود در دسترس برای عقب راندن نفوذ ایران در منطقه را بررسی می کنیم؛ منطقه ای که تهران در آن از مزیت های جغرافیایی، جمعیتی و سیاسی برخوردار است.
در یمن ایران توانسته است از یک تنازع داخلی به خوبی بهره برداری نماید. ایران با یک سرمایه گذاری اندک در گروه های یمنی، توانسته است بیشترین بازده را دریافت نموده و به حیاط خلوت عربستان سعودی دسترسی یابد. کمپین نظامی بی اثر و سرگردان عربستان سعودی و بمباران یمن توسط ائتلاف عربی نیز که جان هزاران غیر نظامی یمنی را گرفته است، باعث تقویت اراده حوثی ها و تامین هرچه بیشتر منافع ایران شده است.
اما اینکه آمریکا برای مهار ایران در یمن چه می تواند انجام دهد، بسیار بحث برانگیز است. حمایت واشنگتن از کمپین هوایی عربستان سعودی موجب تخریب تصویر ایالات متحده شده است و به نظر می رسد حمایت از یک گروه یمنی برای مقابله با حوثی ها نیز می تواند تصویر آمریکا را بیشتر تیره و تار سازد و تاثیری هم در پی نخواهد داشت. رویارویی مستقیم با ایران در یمن و توقیف کشتی های نیروی دریایی ایران که حامل تسلیحات به یمن هستند نیز عاقلانه و موثر به نظر نمی رسد.
در سوریه و عراق نیز واشنگتن در مقابل ایرانی قرار دارد که نفوذ و اراده بیشتری برای حفظ منافع خود دارد. این دو کشور عرصه هایی حیاتی برای ایران است تا با حمایت از رژیم های شیعی و علوی، از قرار گرفتن در حلقه محاصره دولت های سنی جلوگیری کند و پنجره ای به سوی لبنان و سراسر منطقه پییش روی خود داشته باشد. اما آنچه مسئله را بدتر می کند این است که منافع ایران با روسیه در یک خط قرار گرفته است. در این شرایط تلاش برای کمرنگ ساختن نفوذ ایران در عراق و سوریه به صورت مستقیم یا از طریق یک جنگ نیابتی، اشتباهی فاحش است. از سوی دیگر تا زمانی که واشنگتن اعتقاد داشته باشد توافق هسته ای با ایران در راستای منافع ایالات متحده است، مایل به ورود در چنین جنگی نخواهد بود و محدودیت هایی را پیش رو خواهد داشت.»
در ادامه این گزارش آمده است: «با وجود درخواست ها از واشنگتن برای مقابله با نفوذ و دستاوردهای رو به گسترش ایران، دولت جدید باید نسخه سیاست خود را بر اساس شناختی صحیح نسبت به این مشکل پایه گذاری کند. ایران قدرتی بزرگ در منطقه است و جلوگیری از نفوذ آن سخت خواهد بود؛ ایران سال ها است که نفوذ زیادی در لبنان، عراق و سوریه دارد و ماجراجویی های جدید ایران در یمن هرچند برای عربستان سعودی مشکل ساز است، اما تهدید عمده استراتژیک برای آمریکا به حساب نمی آید.»
در ادامه این گزارش با اشاره به برخی محدودیت های ایران در اعمال قدرت در منطقه مانند وجود کشورهای سنی، سال ها تحریم که هنوز هم برطرف نشده است و ... آمده است: «دولت آینده آمریکا باید یک استراتژی عاقلانه و حساب شده را برای محدودسازی ایران اتخاذ نماید که برخواسته از فهمی صحیح نسبت به چالش های ایجاد شده توسط ایران و هزینه هایی که ایالات متحده حاضر است برای دستیابی به اهداف واقع بینانه پرداخت نماید، باشد.
یک سیاست خردمندانه و واقع بینانه از ماجراجویی های ضد ایرانی در منطقه جلوگیری می کند - تا زمانی که تهران منافع مهم آمریکا را تهدید نکند- و در مواردی که منافع متقابلی با ایران وجود دارد مانند مقابله با تروریست های جهادی سنی، ایجاد ثبات در عراق و حفظ توافق هسته ای نیز به دنبال همکاری با ایران خواهد بود. یک سیاست عاقلانه همچنین مانع از بیشتر فرو رفتن آمریکا در باتلاق درگیری های خاورمیانه با اعزام مستقیم نیروهای آمریکایی یا از طریق نمایندگان منطقه ای می شود و قطعا از حمایت فعالانه از برنامه های متحدانش (مانند عربستان سعودی در یمن) در صورتی که به منافع آمریکا ضربه بزند، خودداری خواهد کرد.»
در انتهای این گزارش آمده است: «واشنگتن نه می تواند ایران را نادیده بگیرد و نه می تواند با اتخاذ سیاست هایی ناکارآمد، برای تضعیف ایران تلاش کند؛ بویژه در منطقه ای که تهران دارای مزایای بیشتری است. واشنگتن باید با چشم باز به منافع اصلی خود در منطقه بنگرد و تنها در مواردی که این منافع از سوی تهران به چالش کشیده شود، با ایران مقابله کند و در مواردی که منافع مشترکی وجود دارد به دنبال همکاری با ایران باشد.»
*راه دانا